عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف

عبدالرحمن بن عبیدالله السَقّاف (1300 - 1375ق) فقیه، شاعر، مورخ و مصلح اجتماعی، از اساتید علم و ادب بود. او را یکی از طلایه‌داران انقلاب اسلامی در یمن و از پیشگامان شعر و اندیشه در آن می‌دانند. در تدریس و فقه ممتاز شد و در آن مرجع بود و فتوا می‌داد تا اینکه مفتی حضرموت و قاضی آن شد. او نفوذ زیادی در امور عمومی آن کشورها داشت و دارای پیوند قوی با حاکمان آن سرزمین‌ بود و سهم برجسته‌ای در تلاش برای اتحاد و استقلال بخش‌های آن و رفع اشغال آنها توسط بریتانیا داشت. او دارای آثار علمی و آثار فکری، تاریخی و ادبی است که برجسته‌ترین آنها کتاب «العود الهندی عن أمالی فی دیوان الکندی» است که مجالس ادبی در دیوان ابوالطیب المتنبی است.

عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف
عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف.jpg
نام کاملعبدالرحمن بن عبیدالله السقاف
اطلاعات شخصی
سال تولد1300 ق، ۱۲۶۱ ش‌، ۱۸۸۳ م
محل تولدحضرموت، یمن
سال درگذشت1375 ق، ۱۳۳۴ ش‌، ۱۹۵۶ م
محل درگذشتحضرموت، یمن
دیناسلام، اهل سنت
استادان
  • پدرش عبیدالله بن محسن السقاف
  • عیدروس بن عمرالحبشی
  • عبدالقادر بن عبدالله باحمید
  • محمد بن محمد باکثیر
شاگردان
  • فرزندش حسن بن عبدالرحمن السقاف
  • فرزندش عبدالقادر بن عبدالرحمن السقاف
  • علوی بن عبدالله السقاف
  • محمد بن شیخ المساوى
آثار
  • العود الهندی عن أمالی فی دیوان الکندی
  • صوب الرکام فی شؤون القضاء والأحکام
  • حاشیة على «منهاج الطالبین» للإمام النووی
  • حاشیة على «فتح الجواد بشرح الإرشاد»
فعالیت‌ها
  • فقیه
  • شاعر
  • مورخ و مصلح اجتماعی

نسب

عبدالرحمن بن عبیدالله بن محسن بن علوی بن سَقّاف بن محمد بن عمر بن طه بن عمر بن طه بن عمرالصافی بن عبدالرحمن المعلم بن محمد بن علی بن عبدالرحمن السَقّاف بن محمد مولى الدویله بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد‌الباقر بن علی زین‌العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی‌طالب، و امام علی، همسر فاطمه دختر محمد، صلی الله علیه و آله است.

وی سی و چهارمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

وی در بیست و هفتم رجب سال 1300 هجری قمری در محله ای به نام «علم بدر» در شهر سیون یکی از شهرهای استان حضرموت یمن به دنیا آمد و با تربیتی صحیح نزد خانواده‌اش رشد یافت. او دارای استعدادها و ذکاوت فراوان و حافظه ای قوی و حضور ذهن فعال بود. با غوطه‌ور شدن و عمیق شدن در مسایل علمی به گوهرهای ناب دست می‌یافت. تا آنجا که می‌فرماید: «در دوران جوانی گاهی دستم را بر روی صفحه چپ می‌گذاشتم از ترس اینکه چشمم به آن بیفتد و زودتر از صفحه راست آن را حفظ کنم». شیوه اولیه تحصیل او بر اساس روش سنتی و متداول فراگیری علوم دینی در کشور بود و عرف طلاب علوم دینی در آن دوران به نوعی محافظه‌کاری و گرایش به وقفه یا انزوا در عبادت و انفصال روحی بود و او در میان آنان بلند‌مرتبه شد تا به بالاترین مقام دینی رسید که به «مفتی حضرموت» شهرت یافت.

اساتید

او اساتید بسیاری دارد که در حضرموت و حجاز و اندونزی از ایشان کسب اجازه کرده است که از برجسته‌ترین آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:[۱]

  • پدرش عبیدالله بن محسن السَقّاف
  • عیدروس بن عمرالحبشی
  • عبدالقادر بن عبدالله باحمید
  • محمد بن محمد باکثیر
  • عوض بن محمد بافضل
  • علوی بن عبدالرحمن السَقّاف
  • أبوبکر بن عبدالرحمن بن شهاب‌الدین
  • عبدالله بن أبی‌بکر الخطیب
  • علی بن محمد الحبشی
  • محمد بن سالم السری
  • أحمد بن سالم ابن الشیخ أبی‌بکر بن سالم
  • علی بن سالم ابن الشیخ أبی‌بکر بن سالم
  • أحمد بن محسن الهدار
  • عبدالله بن محسن العطاس
  • أبوبکر بن محمد السَقّاف

شاگردان

او شاگردان بسیاری نیز داشت. از جمله ایشان: فرزندش حسن بن عبدالرحمن السَقّاف فرزندش عبدالقادر بن عبدالرحمن السَقّاف علوی بن عبدالله السَقّاف محمد بن شیخ المساوى سالم بن علوی خرد محمد بن سالم بن حفیظ عبدالقادر بن سالم الروش السَقّاف عبدالقادر بن أحمد السَقّاف مبارک باحریش التریمی جعفر بن محمد السَقّاف أحمد مشهور بن طه الحداد علی بن عبدالله القاضی السَقّاف محسن بن علوی السَقّاف صالح بن علی الحامد

جایگاه او

شیخ حمد الجاسر درباره او می‌گوید: «علاوه بر مقام والای خانواده‌اش در بین مردم حضرموت، به مرتبه ای از دانش دست یافت که او را در میان آنان واجد مقام کسب عالی‌ترین درجات کرد و به عنوان مفتی حضرموت شناخته شد و نفوذ ویژه ای در مسایل اجتماعی آن دیار داشت و ارتباطی قوی با حاکمان آن مناطق داشت و سهم برجسته‌ای در پیگیری اتحاد و استقلال آن و رفع کابوس اشغالگری انگلیس که آنها را در برگرفته بود. وی همچنین با رهبر یمن یحیی حمیدالدین ارتباط نزدیک داشت. به طوری که در رسیدگی به برخی مسائل کلی مربوط به اختلافاتی که بین حاکمان کشور پیش می‌آید و این مطلب از اشارات برخی از کتاب‌های او وجود فهمیده می‌شود.

او موضع‌گیری مردانه و نگاهی قهرمانانه در برابر پادشاه عربستان سعودی شاه عبدالعزیز آل‌سعود داشت و مشاور و متخصص مسایل سیاسی و مسایل روز بود. از جمله دیدارهای ایشان در جلسه برگزاری مراسم حج 1352 هجری بود که ابن عبیدالله خود نقل می‌کند: «و چون در آن سال ابن سعود را ملاقات کردم، با من در مورد مصالحه بین او و امام یمن گفتگو کرد و ملک عبدالعزیز به من گفت: وقتی به پسرم فیصل گفتم حدیده را ترک کن، جواب داد که خودکشی برای من آسان تر از این کار است. به او جواب دادم: «خودکشی تو چیزی از تعداد فرزندانم کم نمی‌کند زیرا بیش از چهل پسر دارم ولی این برای من آسان است در راه حفظ خون مسلمانان.»

تالیفات

ابن عبیداللّه آثاری تألیف کرد که گواه ذکاوت و فصاحت او در علوم مختلف فقهی، حدیثی، ادبی، انتقادی و تاریخی است، از جمله:[۲]. [۳]

  1. «صوب الرکام فی شؤون القضاء والأحکام»
  2. حاشیة على «فتح الجواد بشرح الإرشاد»
  3. حاشیة على «منهاج الطالبین» للإمام النووی
  4. حاشیة على «تحفة المحتاج بشرح المنهاج»
  5. «بلابل التغرید فیما أفدناه فی أیام التجرید»
  6. حاشیة على «الشمائل النبویة» للإمام الترمذی
  7. «بضائع التابوت فی نتف من تاریخ حضرموت»
  8. «إدام القوت فی ذکر بلدان حضرموت»
  9. «العود الهندی عن أمالی فی دیوان الکندی»
  10. «دیوان ابن عبیدالله»
  11. «الإمامیات»
  12. «معارضة البردة»
  13. «الرحلة الدوعنیة»
  14. «النجم المضی فی نقد عبقریة الشریف الرضی» ویسمى «مفتاح الثقافة»
  15. «النقد العلمی الذوقی فی الجواب عن أبیات شوقی»
  16. «النجم الدری فی الرد على السید سالم الجفری»
  17. «نسیم حاجر فی تأکید قولی عن مذهب المهاجر»
  18. «السیف الحاد القاطع لأعناق الإلحاد»

سخنرانی‌ها

ابن عبیداللّه سخنوری چیره دست و فصیح بود و با وجود کتاب‌های فراوان، از او در خطابه بیشتر از نوشتن یاد شده است. او مجموعه‌ای از خطبه‌های نماز جمعه یا مناسبت‌های دیگر دارد که گفته شد در یک مجلد جمع‌آوری شده است که در اینجا به برخی از سخنرانی‌های ایشان اشاره می‌کنیم:

  • سخنرانی در خصوص درک تفاوت عمل کننده به علم و غیر او و حدود ولایت و حکم الهام
  • سخنی در مورد عدالت و برابری
  • چند کلمه در مورد شناسایی ملک

وفات

وی بامداد روز چهارشنبه بیست و ششم جمادی الثانی سال 1375 هجری قمری در شهر سیون درگذشت و پس از درگذشت وی در حضرموت، اندونزی، کنیا و سایر کشورهای جهان اسلام مجالس عزاداری برپا شد. اشعار منظوم بسیاری در رثای او سروده شده است.

منابع

  • السَقّاف, عبدالرحمن بن عبیدالله (1440 هـ). العود الهندی عن أمالی فی دیوان الکندی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: دار المنهاج. مؤرشف من الأصل فی 02 مارس 2021.
  • السَقّاف, عبدالرحمن بن عبیدالله (1425 هـ). إدام القوت فی ذکر بلدان حضرموت. جدة، المملکة العربیة السعودیة: دار المنهاج. مؤرشف من الأصل فی 15 أبریل 2019.

پانویس

  1. المرعشلی, یوسف عبدالرحمن (1427 هـ). نثر الجواهر والدرر فی علماء القرن الرابع عشر (PDF). بیروت، لبنان: دار المعرفة. صفحة 672. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 12 یونیو 2018.
  2. الزرکلی, خیر الدین (2002). الأعلام. الجزء الثالث. بیروت، لبنان: دار العلم للملایین. صفحة 315. مؤرشف من الأصل فی 02 یونیو 2019.
  3. الجبوری, کامل سلمان (2003). معجم الشعراء: من العصر الجاهلی حتى سنة ٢٠٠٢ م. الجزء الثالث. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 118. مؤرشف من الأصل فی 10 دیسمبر 2019.