سید جمال‌الدین گلپایگانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیت‌الله'
جز (جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیت‌الله')
خط ۳۷: خط ۳۷:


در سال 1295 هـ . ق. كودكی در سعید آباد [[گلپایگان]]، در یك خانواده روحانی متولد شد كه اسم او را «جمال الدین» گذاشتند. جمال الدین خواندن و نوشتن را در روستای خود فراگرفت و دروس حوزوی را در پیش برادران خود آموخت. سپس برای ادامه تحصیل عازم [[حوزه علمیه اصفهان]] شد.
در سال 1295 هـ . ق. كودكی در سعید آباد [[گلپایگان]]، در یك خانواده روحانی متولد شد كه اسم او را «جمال الدین» گذاشتند. جمال الدین خواندن و نوشتن را در روستای خود فراگرفت و دروس حوزوی را در پیش برادران خود آموخت. سپس برای ادامه تحصیل عازم [[حوزه علمیه اصفهان]] شد.
پدرش، آیت الله [[سید حسین گلپایگانی]] (متوفا: 1304 هـ . ق.) فرزند فقیه بزرگوار گلپایگان، [[سید محمد علی گلپایگانی]] (متوفا: 1280 هـ . ق.) است.
پدرش، آیت‌الله [[سید حسین گلپایگانی]] (متوفا: 1304 هـ . ق.) فرزند فقیه بزرگوار گلپایگان، [[سید محمد علی گلپایگانی]] (متوفا: 1280 هـ . ق.) است.


=تحصیلات=
=تحصیلات=
خط ۴۶: خط ۴۶:
=در حوزه علمیه اصفهان=
=در حوزه علمیه اصفهان=


سید جمال الدین كه عزم اصفهان نمود، در مدرسه علمیه الماسیه ثبت نام نمود و در همان جا به كسب علم پرداخت. مدتی گذشت تا این كه به مدرسه شیخ محمد علی ثقه الاسلام منتقل گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 77.</ref> و سطوح عالی حوزوی را آغاز نمود و «قوانین» را پیش مرحوم حاجی میرزا بدیع آموخت و سپس «[[رسائل]]» و «[[مكاسب]]» را نزد بزرگانی هم چون شیخ عبدالكریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمد علی ثقه الاسلام، شیخ محمد تقی مدرسی و آیت الله [[سید محمد باقر درچه‌ای]] فرا گرفت<ref>اعیان الشیعه، ج 4، سید محسن امین، ص 206.</ref>. همچنین علم درایه، [[رجال]] و علوم دیگر را از علمای اصفهان آموخت.
سید جمال الدین كه عزم اصفهان نمود، در مدرسه علمیه الماسیه ثبت نام نمود و در همان جا به كسب علم پرداخت. مدتی گذشت تا این كه به مدرسه شیخ محمد علی ثقه الاسلام منتقل گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 77.</ref> و سطوح عالی حوزوی را آغاز نمود و «قوانین» را پیش مرحوم حاجی میرزا بدیع آموخت و سپس «[[رسائل]]» و «[[مكاسب]]» را نزد بزرگانی هم چون شیخ عبدالكریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمد علی ثقه الاسلام، شیخ محمد تقی مدرسی و آیت‌الله [[سید محمد باقر درچه‌ای]] فرا گرفت<ref>اعیان الشیعه، ج 4، سید محسن امین، ص 206.</ref>. همچنین علم درایه، [[رجال]] و علوم دیگر را از علمای اصفهان آموخت.
وی علم معقول و اخلاق را پیش بزرگانی همچون آخوند [[ملا محمد كاشی]] كه خود حكیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود و [[جهانگیرخان قشقایی]] كه از بزرگ‌ترین حكیمان و فیلسوفان اسلامی به شمار می‌رفت، آموخت.
وی علم معقول و اخلاق را پیش بزرگانی همچون آخوند [[ملا محمد كاشی]] كه خود حكیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود و [[جهانگیرخان قشقایی]] كه از بزرگ‌ترین حكیمان و فیلسوفان اسلامی به شمار می‌رفت، آموخت.
او در دورانی كه در اصفهان مشغول تحصیل بود، با آیت الله العظمی [[حاج آقا حسین بروجردی]] هم درس و هم مباحثه بود. [[آیت الله بروجردی]] چه هنگامی كه در [[بروجرد]] بودند و چه اوقاتی كه به [[قم]] هجرت نمود، نامه‌هایی به ایشان می‌نوشتند و درباره بعضی از مسائل مشكل و حوادث كه واقع می‌شد، از او استمداد می‌نمود<ref>زندگانی حكیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، چ اول، 1371، گلهای اصفهان، ص 163 ـ 164.</ref>.
او در دورانی كه در اصفهان مشغول تحصیل بود، با آیت‌الله العظمی [[حاج آقا حسین بروجردی]] هم درس و هم مباحثه بود. [[آیت‌الله بروجردی]] چه هنگامی كه در [[بروجرد]] بودند و چه اوقاتی كه به [[قم]] هجرت نمود، نامه‌هایی به ایشان می‌نوشتند و درباره بعضی از مسائل مشكل و حوادث كه واقع می‌شد، از او استمداد می‌نمود<ref>زندگانی حكیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، چ اول، 1371، گلهای اصفهان، ص 163 ـ 164.</ref>.


=حوزه نجف و سامرا=
=حوزه نجف و سامرا=
خط ۵۶: خط ۵۶:


او علاوه بر شركت در درس آخوند خراسانی، از درس [[حاج آقا رضا همدانی]] و [[سید محمد كاظم یزدی]] نیز بهره جست<ref>میرزا محمد تقی شیرازی، سروش استقلال، محمد اصغری نژاد، سازمان تبلیغات اسلامی، چ اول، 1373، ص 43.</ref>.
او علاوه بر شركت در درس آخوند خراسانی، از درس [[حاج آقا رضا همدانی]] و [[سید محمد كاظم یزدی]] نیز بهره جست<ref>میرزا محمد تقی شیرازی، سروش استقلال، محمد اصغری نژاد، سازمان تبلیغات اسلامی، چ اول، 1373، ص 43.</ref>.
هم چنین از انفاس ملكوتی آقای [[شیخ هادی طهرانی]]، آخوند [[ملاعلی نهاوندی]]، [[شیخ محمد بهاری]] و [[سید ابوتراب خوانساری]] نیز استفاده كرد. مدتی هم در [[سامرا]]، در درس [[آیت الله محمد تقی شیرازی]] شركت نمود و بخش زیادی از تقریرات او را به رشته تحریر در آورد و سپس به نجف بازگشت.
هم چنین از انفاس ملكوتی آقای [[شیخ هادی طهرانی]]، آخوند [[ملاعلی نهاوندی]]، [[شیخ محمد بهاری]] و [[سید ابوتراب خوانساری]] نیز استفاده كرد. مدتی هم در [[سامرا]]، در درس [[آیت‌الله محمد تقی شیرازی]] شركت نمود و بخش زیادی از تقریرات او را به رشته تحریر در آورد و سپس به نجف بازگشت.


سرانجام در سال 1329 هـ . ق. آخوند خراسانی دار فانی را وداع گفت و سید جمال الدین كه مدت 10 سال در درس او شركت كرده بود و در درس هیچ كس حاضر نشد تا آن هنگام كه متوجه [[آیت الله میرزا حسین غروی نائینی]] گردید. شركت سید جمال الدین در درس [[آیت الله نائینی]]، عامل بزرگی برای شركت علما و فضلای [[حوزه علمیه نجف]] در درس ایشان شد. شركت او در درس آیت الله نائینی باعث تعجب خیلی از علمای نجف شد، چون او، خود یكی از استوانه‌های حوزه نجف بود. در واقع، او به عنوان مشاور علمی نائینی بوده است یعنی مرحوم نائینی از وجود ایشان استفاده می‌نمود، آنچه مؤید این مطلب است اجازه اجتهادی است كه مرحوم نائینی به ایشان داده و از ایشان به عنوان [[حجت الاسلام]] یاد كرده و این در حالی است كه مرحوم نائینی چنین عنوانی را برای كمتر كسی به كار برده و شاید برای هیچ كدام از شاگردانش به كار نبرده است.
سرانجام در سال 1329 هـ . ق. آخوند خراسانی دار فانی را وداع گفت و سید جمال الدین كه مدت 10 سال در درس او شركت كرده بود و در درس هیچ كس حاضر نشد تا آن هنگام كه متوجه [[آیت‌الله میرزا حسین غروی نائینی]] گردید. شركت سید جمال الدین در درس [[آیت‌الله نائینی]]، عامل بزرگی برای شركت علما و فضلای [[حوزه علمیه نجف]] در درس ایشان شد. شركت او در درس آیت‌الله نائینی باعث تعجب خیلی از علمای نجف شد، چون او، خود یكی از استوانه‌های حوزه نجف بود. در واقع، او به عنوان مشاور علمی نائینی بوده است یعنی مرحوم نائینی از وجود ایشان استفاده می‌نمود، آنچه مؤید این مطلب است اجازه اجتهادی است كه مرحوم نائینی به ایشان داده و از ایشان به عنوان [[حجت الاسلام]] یاد كرده و این در حالی است كه مرحوم نائینی چنین عنوانی را برای كمتر كسی به كار برده و شاید برای هیچ كدام از شاگردانش به كار نبرده است.
چنانچه در اجازه‌ای كه به آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی]] داده است و در ابتدای كتاب اجود التقریرات آمده و هم چنین اجازه‌ای كه به شیخ [[محمد علی كاظمی خراسانی]] داده است كه در ابتدای كتاب فوائد الاصول آمده، عنوان [[ثقه الاسلام]] را به كار برده است. نائینی در پایان اجازه‌ای كه به سید جمال الدین داده، از او استمداد می‌كند كه برایش [[دعا]] كند<ref>به نقل از یكی از بستگان سید جمال الدین كه اسناد آن نزد وی موجود است.</ref>.
چنانچه در اجازه‌ای كه به آیت‌الله [[سید ابوالقاسم خویی]] داده است و در ابتدای كتاب اجود التقریرات آمده و هم چنین اجازه‌ای كه به شیخ [[محمد علی كاظمی خراسانی]] داده است كه در ابتدای كتاب فوائد الاصول آمده، عنوان [[ثقه الاسلام]] را به كار برده است. نائینی در پایان اجازه‌ای كه به سید جمال الدین داده، از او استمداد می‌كند كه برایش [[دعا]] كند<ref>به نقل از یكی از بستگان سید جمال الدین كه اسناد آن نزد وی موجود است.</ref>.


سید جمال الدین حدود 30 سال در درس میرزای نائینی شركت نمود و تقریرات زیادی از درس‌های او را به رشته تحریر درآورد. آقا جمال می‌فرمود: «من یك طاقچه تقریرات درس آقای نائینی را دارم<ref>مجله حوزه، شماره 30، ص 42، سال 1367.</ref>.»
سید جمال الدین حدود 30 سال در درس میرزای نائینی شركت نمود و تقریرات زیادی از درس‌های او را به رشته تحریر درآورد. آقا جمال می‌فرمود: «من یك طاقچه تقریرات درس آقای نائینی را دارم<ref>مجله حوزه، شماره 30، ص 42، سال 1367.</ref>.»
وی هیچ گاه ازتهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیت الله [[سید مرتضی كشمیری]] و آیت الحق [[سید احمد كربلایی]] بهره‌ها برد و از اشارت عارف كامل، حاج شیخ [[علی محمد نجف آبادی]] همواره بهره‌مند بود تا این كه حائز رتبه‌ای از كرامات گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 81.</ref>.
وی هیچ گاه ازتهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیت‌الله [[سید مرتضی كشمیری]] و آیت الحق [[سید احمد كربلایی]] بهره‌ها برد و از اشارت عارف كامل، حاج شیخ [[علی محمد نجف آبادی]] همواره بهره‌مند بود تا این كه حائز رتبه‌ای از كرامات گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 81.</ref>.


=شاگردان=
=شاگردان=


پس از رحلت آیت الله نائینی، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او شركت می‌كردند كه اكثر آنها به درجه اجتهاد رسیدند. اینك به معرفی شماری از شاگردان او می‌پردازیم:
پس از رحلت آیت‌الله نائینی، آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او شركت می‌كردند كه اكثر آنها به درجه اجتهاد رسیدند. اینك به معرفی شماری از شاگردان او می‌پردازیم:


# [[آیت الله احمد فیاض]]: (متولد 1324 هـ.) وی كه از مدرسین پرصلابت و استوار حوزه علمیه اصفهان و از معدود باقی مانده‌های دوران شكوه اصفهان است و مدت‌ها از محضر حاج آقا جمال بهره‌ها برد، او درباره استادش چنین می‌فرماید: «ایشان (حاج آقا جمال) درس خارج می‌گفت، اهل ریاضت نفس و اخلاق بوده لذا تأثیر نفسش فوق العاده بود و شاگردانش از ایشان بهره‌ها می‌بردند. وقتی می‌خواستم از نجف برگردم، فرمود: می‌روی، ولی پشیمان می‌شوی. گفتم: بر می‌گردم. فرمود:‌ معلوم نیست. اتفاقاً همین جوری شد و پشیمان شدم، زیرا فقه و اصول نجف قوی‌تر بود و به درس و بحث بهتر می‌رسیدیم، اما چون مادرم با من بود، اصرار داشت كه آب و هوای نجف به من نمی‌سازد، لذا مجبور شدم كه برگردم<ref>مجله حوزه، شماره 18، دی 1365، ص 29.</ref>.»
# [[آیت‌الله احمد فیاض]]: (متولد 1324 هـ.) وی كه از مدرسین پرصلابت و استوار حوزه علمیه اصفهان و از معدود باقی مانده‌های دوران شكوه اصفهان است و مدت‌ها از محضر حاج آقا جمال بهره‌ها برد، او درباره استادش چنین می‌فرماید: «ایشان (حاج آقا جمال) درس خارج می‌گفت، اهل ریاضت نفس و اخلاق بوده لذا تأثیر نفسش فوق العاده بود و شاگردانش از ایشان بهره‌ها می‌بردند. وقتی می‌خواستم از نجف برگردم، فرمود: می‌روی، ولی پشیمان می‌شوی. گفتم: بر می‌گردم. فرمود:‌ معلوم نیست. اتفاقاً همین جوری شد و پشیمان شدم، زیرا فقه و اصول نجف قوی‌تر بود و به درس و بحث بهتر می‌رسیدیم، اما چون مادرم با من بود، اصرار داشت كه آب و هوای نجف به من نمی‌سازد، لذا مجبور شدم كه برگردم<ref>مجله حوزه، شماره 18، دی 1365، ص 29.</ref>.»
#  
#  
# آیت الله حاج [[شیخ حیدر علی محقق]] (1326 ـ 1421 هـ . ق) كه از بزرگان معاصر و از اساتید حوزه اصفهان بودند.
# آیت‌الله حاج [[شیخ حیدر علی محقق]] (1326 ـ 1421 هـ . ق) كه از بزرگان معاصر و از اساتید حوزه اصفهان بودند.
# آیت الله سید محمد جمال هاشمی گلپایگانی.
# آیت‌الله سید محمد جمال هاشمی گلپایگانی.
# آیت الله حاج سید احمد گلپایگانی (1334 ـ 1412 هـ . ق.).
# آیت‌الله حاج سید احمد گلپایگانی (1334 ـ 1412 هـ . ق.).
# علامه محمد حسین حسینی طهرانی (1305 ـ 1374 هـ. ش.).
# علامه محمد حسین حسینی طهرانی (1305 ـ 1374 هـ. ش.).
# آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی (1298 ـ 1374 هـ. ش.).
# آیت‌الله شیخ حسن صافی اصفهانی (1298 ـ 1374 هـ. ش.).
# آیت الله سید علی گلپایگانی.
# آیت‌الله سید علی گلپایگانی.
# آیت الله العظمی [[لطف الله صافی گلپایگانی]].
# آیت‌الله العظمی [[لطف الله صافی گلپایگانی]].
# آیت الله ریحان الله نخعی.
# آیت‌الله ریحان الله نخعی.
# شیخ محمد تقی بن شیخ صالح بن شیخ عبدالحسن بن الشیخ راضی.
# شیخ محمد تقی بن شیخ صالح بن شیخ عبدالحسن بن الشیخ راضی.
# آیت الله سید مرتضی حسینی فیروزآبادی كه [[اخلاق]] و [[عرفان]] را نزد آیت الله سید جمال گلپایگانی كسب كرد.
# آیت‌الله سید مرتضی حسینی فیروزآبادی كه [[اخلاق]] و [[عرفان]] را نزد آیت‌الله سید جمال گلپایگانی كسب كرد.
# آیت الله شیخ [[محمد حسین كلباسی اصفهانی]] (1323 ـ 1418 هـ . ق).
# آیت‌الله شیخ [[محمد حسین كلباسی اصفهانی]] (1323 ـ 1418 هـ . ق).
# آیت الله حاج شیخ محمد علی احمدیان نجف آبادی (متوفا: 1417 هـ . ق).
# آیت‌الله حاج شیخ محمد علی احمدیان نجف آبادی (متوفا: 1417 هـ . ق).
# آیت الله شیخ عباس خالصی خراسانی (1289 ـ 1378 هـ. ش).
# آیت‌الله شیخ عباس خالصی خراسانی (1289 ـ 1378 هـ. ش).
# آیت الله شیخ عبدالله مجد فقیهی بروجردی (1302 ـ 1379 هـ. ش).
# آیت‌الله شیخ عبدالله مجد فقیهی بروجردی (1302 ـ 1379 هـ. ش).
# آیت الله [[شیخ مهدی حائری تهرانی]] (1304 ـ 1379 هـ. ش)<ref>استفاده از چندین شماره مجله آینه پژوهش.</ref>.
# آیت‌الله [[شیخ مهدی حائری تهرانی]] (1304 ـ 1379 هـ. ش)<ref>استفاده از چندین شماره مجله آینه پژوهش.</ref>.


=آثار=
=آثار=
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
وی پس از این كه به نجف عزیمت نمود، به تحصیل دروس سیر و سلوك و اخلاق نزد اساتیدی هم‌چون [[سید مرتضی كشمیری]]، [[شیخ محمد علی نجف آبادی]] و سید احمد كربلایی پرداخت، تا این كه از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشت شمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در [[وادی السلام]] و [[مسجد كوفه]] و [[مسجد سهله]] مشاهده شده است.
وی پس از این كه به نجف عزیمت نمود، به تحصیل دروس سیر و سلوك و اخلاق نزد اساتیدی هم‌چون [[سید مرتضی كشمیری]]، [[شیخ محمد علی نجف آبادی]] و سید احمد كربلایی پرداخت، تا این كه از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشت شمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در [[وادی السلام]] و [[مسجد كوفه]] و [[مسجد سهله]] مشاهده شده است.


آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره او چنین می‌گوید:
آیت‌الله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره او چنین می‌گوید:
«از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حكایاتی دارند. دائماً [[صحیفه سجادیه]] در مقابل ایشان در اطاق خلوت بود و همین كه از مطالعه فارغ می‌شد، به خواندن آن مشغول می‌گشت، آهش سوزان و اشكش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت ... هفته‌ای یكی ـ دو بار به منزلشان می‌رفتم و یك ساعتی می‌نشستم، با آن كه بسیار اهل [[تقیه]] و كتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل می‌كرد. همین كه متوجه می‌شد كسی وارد اتاق می‌شود ولو این كه از اخص خواص او بود، جمله را قطع می‌كرد و به بحث علمی و فقهی مشغول می‌شد، تا شخص چنین پندارد كه ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بوده‌ایم<ref>معادشناسی، سید محمد حسین حسینی طهرانی، ج 1، ص 138.</ref>.»
«از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حكایاتی دارند. دائماً [[صحیفه سجادیه]] در مقابل ایشان در اطاق خلوت بود و همین كه از مطالعه فارغ می‌شد، به خواندن آن مشغول می‌گشت، آهش سوزان و اشكش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت ... هفته‌ای یكی ـ دو بار به منزلشان می‌رفتم و یك ساعتی می‌نشستم، با آن كه بسیار اهل [[تقیه]] و كتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل می‌كرد. همین كه متوجه می‌شد كسی وارد اتاق می‌شود ولو این كه از اخص خواص او بود، جمله را قطع می‌كرد و به بحث علمی و فقهی مشغول می‌شد، تا شخص چنین پندارد كه ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بوده‌ایم<ref>معادشناسی، سید محمد حسین حسینی طهرانی، ج 1، ص 138.</ref>.»


خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:


در سال 1914 م، آتش [[جنگ جهانی اول]] توسط كشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید كه نتیجه این جنگ تخریب و كشته شدن چندین میلیون [[انسان]] و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی [[امپراطوری اطریش]] و [[امپراطوری عثمانی]] بود<ref>تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.</ref>.
در سال 1914 م، آتش [[جنگ جهانی اول]] توسط كشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید كه نتیجه این جنگ تخریب و كشته شدن چندین میلیون [[انسان]] و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی [[امپراطوری اطریش]] و [[امپراطوری عثمانی]] بود<ref>تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.</ref>.
در این [[جنگ]] وقتی [[كفار]] به سرزمین‌های [[اسلامی]] هجوم آوردند، علمای بزرگ شیعه در نجف و ایران علیه كفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف [[مسلمانان]] به جبهه‌های جنگ اعزام شدند. در عراق، وقتی كه آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی [[فتوا]] به وجوب [[جهاد]] علیه كفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرا می‌خواند، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع می‌نماید<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>.
در این [[جنگ]] وقتی [[كفار]] به سرزمین‌های [[اسلامی]] هجوم آوردند، علمای بزرگ شیعه در نجف و ایران علیه كفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف [[مسلمانان]] به جبهه‌های جنگ اعزام شدند. در عراق، وقتی كه آیت‌الله میرزا محمدتقی شیرازی [[فتوا]] به وجوب [[جهاد]] علیه كفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرا می‌خواند، آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع می‌نماید<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>.


==انقلاب مشروطیت ایران==
==انقلاب مشروطیت ایران==


در عصر [[قاجار]]، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آنها سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری كه كسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت [[ناصرالدین]] شاه یك سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شكست از [[روسیه]]، [[جنبش تنباكو]] و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شكسته شود. پس از مرگ ناصرالدین شاه، [[مظفرالدین میرزا]] به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال 1285 هـ. ش. مظفرالدین شاه فرمان [[مشروطیت]] را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و [[محمدعلی شاه]] حكومت را در دست گرفت كه به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. امّا قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح [[تهران]]، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب كردند، امّا انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف كشیده شد<ref>اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلال الدین مدنی، ‌فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران...، جان فوران).</ref> و مرحوم آخوند خراسانی كه در نجف بود، تصمیم گرفت به [[ایران]] عزیمت كند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی كنند كه آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی از جمله آنها بود، امّا شب قبل از حركت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی [[انگلیس]] مسموم شد و دار فانی را وداع گفت<ref>مجله حوزه، شماره 53، ص 51.</ref>.
در عصر [[قاجار]]، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آنها سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری كه كسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت [[ناصرالدین]] شاه یك سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شكست از [[روسیه]]، [[جنبش تنباكو]] و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شكسته شود. پس از مرگ ناصرالدین شاه، [[مظفرالدین میرزا]] به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال 1285 هـ. ش. مظفرالدین شاه فرمان [[مشروطیت]] را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و [[محمدعلی شاه]] حكومت را در دست گرفت كه به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. امّا قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح [[تهران]]، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب كردند، امّا انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف كشیده شد<ref>اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلال الدین مدنی، ‌فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران...، جان فوران).</ref> و مرحوم آخوند خراسانی كه در نجف بود، تصمیم گرفت به [[ایران]] عزیمت كند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی كنند كه آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی از جمله آنها بود، امّا شب قبل از حركت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی [[انگلیس]] مسموم شد و دار فانی را وداع گفت<ref>مجله حوزه، شماره 53، ص 51.</ref>.


==مخالفت با ملك فیصل==
==مخالفت با ملك فیصل==
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
=درگذشت=
=درگذشت=


سرانجام آیت الله العظمی حاج سید جمال الدین گلپایگانی در عصر روز دوشنبه 29 [[محرم الحرام]] 1377 هـ . ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فرو بست<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>.
سرانجام آیت‌الله العظمی حاج سید جمال الدین گلپایگانی در عصر روز دوشنبه 29 [[محرم الحرام]] 1377 هـ . ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فرو بست<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>.
وی [[وصیت]] كرده بودند كه مرا در مقبره العلما دفن كنید. اگر نشد در [[وادی السلام]]. وقتی جنازه را به عللی نتوانستند در مقبره العلما دفن كنند، آن را به قبرستان وادی السلام آوردند، امّا جای مناسبی پیدا نكردند كه او را دفن كنند، غیر از مكانی كه در زمان حیاتش همیشه می‌آمد و در آنجا می‌نشست و فاتحه و [[دعا]] می‌خواند. از این رو، ‌ایشان را همان جا دفن كردند<ref> مجله حوزه، شماره 65، ص 44.</ref>.
وی [[وصیت]] كرده بودند كه مرا در مقبره العلما دفن كنید. اگر نشد در [[وادی السلام]]. وقتی جنازه را به عللی نتوانستند در مقبره العلما دفن كنند، آن را به قبرستان وادی السلام آوردند، امّا جای مناسبی پیدا نكردند كه او را دفن كنند، غیر از مكانی كه در زمان حیاتش همیشه می‌آمد و در آنجا می‌نشست و فاتحه و [[دعا]] می‌خواند. از این رو، ‌ایشان را همان جا دفن كردند<ref> مجله حوزه، شماره 65، ص 44.</ref>.


=منبع=  
=منبع=  


[https://www.pasokh.org/fa/Article/View/9730/%D8%A2%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%DA%AF%D9%84%D9%BE%D8%A7%D9%8A%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%8A برگرفته از سایت آیت الله سید جمال الدین گلپایگانیhttps://www.pasokh.org]  
[https://www.pasokh.org/fa/Article/View/9730/%D8%A2%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%DA%AF%D9%84%D9%BE%D8%A7%D9%8A%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%8A برگرفته از سایت آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانیhttps://www.pasokh.org]  


=پانویس=
=پانویس=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش