اصالت صلح در اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آمیز ' به '‌آمیز '
جز (جایگزینی متن - 'بین المللی' به 'بین‌المللی')
جز (جایگزینی متن - ' آمیز ' به '‌آمیز ')
خط ۳۱: خط ۳۱:


===ادله روایی نظریه اصالت صلح===
===ادله روایی نظریه اصالت صلح===
از مطالعه روایات، چنین به دست می‌آید که ایجاد رابطه محبت آمیز و دوستی با بیگانگان، امری است که مسلمانان در روابط بین الملل خود می‌توانند از آن بهره گیرند، زیرا که اسلام، آئین فطرت است و هرگز با احساسات طبیعی و انسانی ضدّیت ندارد. اسلام به این نکته توجه کرده است که با ایجاد جوّی آرام و محبّت آمیز می‌توان با مخالفان عقیدتی خود به گفتوگو و جدال احسن پرداخت.
از مطالعه روایات، چنین به دست می‌آید که ایجاد رابطه محبت‌آمیز و دوستی با بیگانگان، امری است که مسلمانان در روابط بین الملل خود می‌توانند از آن بهره گیرند، زیرا که اسلام، آئین فطرت است و هرگز با احساسات طبیعی و انسانی ضدّیت ندارد. اسلام به این نکته توجه کرده است که با ایجاد جوّی آرام و محبّت‌آمیز می‌توان با مخالفان عقیدتی خود به گفتوگو و جدال احسن پرداخت.
پیشوایان اسلام، پیوسته به رعایت عدالت، انصاف، ادای حقوق و پرهیز از آزار و اذیت پیروان مذاهب دیگر توصیه می‌کردند. در این جا به چند نمونه از سفارش‌های پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و امیر مؤمنان (‌علیه‌السلام) اشاره می‌شود:
پیشوایان اسلام، پیوسته به رعایت عدالت، انصاف، ادای حقوق و پرهیز از آزار و اذیت پیروان مذاهب دیگر توصیه می‌کردند. در این جا به چند نمونه از سفارش‌های پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و امیر مؤمنان (‌علیه‌السلام) اشاره می‌شود:
1. رسول خدا (صلی الله علیه وآله):  
1. رسول خدا (صلی الله علیه وآله):  
خط ۶۳: خط ۶۳:
===میثاق‌های صلح===
===میثاق‌های صلح===
سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) با وجود جهانی بودن آئین اسلام، بر به رسمیت شناختن موجودیت قبایل، ملّت‌ها و ادیان دیگر، چه در قلمرو حکومت اسلامی و چه خارج از آن استوار بوده است. یکی از ادله سیره پیش گفته، نامه‌هایی است که آن حضرت برای گروهی از سران و زمامداران نوشته و از این طریق، موجودیت آنان را به رسمیت شناخته است. دلیل دیگر، پیمان نامه‌هایی است که در دوران حکومت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و پس از وفات حضرت با ملّت‌های گوناگون امضا شده است. در تمام موارد تا هنگامی که ملّت‌های غیرمسلمان به پیمان خود وفادار بوده‌اند، دولت اسلامی نیز پیمان صلح را نقض نمی‌کرده است، زیرا نقض پیمان از دیدگاه اسلام، گناهی بزرگ و غیرقابل گذشت است. یکی از نویسندگان معاصر نوشته است:
سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) با وجود جهانی بودن آئین اسلام، بر به رسمیت شناختن موجودیت قبایل، ملّت‌ها و ادیان دیگر، چه در قلمرو حکومت اسلامی و چه خارج از آن استوار بوده است. یکی از ادله سیره پیش گفته، نامه‌هایی است که آن حضرت برای گروهی از سران و زمامداران نوشته و از این طریق، موجودیت آنان را به رسمیت شناخته است. دلیل دیگر، پیمان نامه‌هایی است که در دوران حکومت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و پس از وفات حضرت با ملّت‌های گوناگون امضا شده است. در تمام موارد تا هنگامی که ملّت‌های غیرمسلمان به پیمان خود وفادار بوده‌اند، دولت اسلامی نیز پیمان صلح را نقض نمی‌کرده است، زیرا نقض پیمان از دیدگاه اسلام، گناهی بزرگ و غیرقابل گذشت است. یکی از نویسندگان معاصر نوشته است:
«در‌اندیشه سیاسی اسلام، صلح و همزیستی مسالمت آمیز به عنوان اساسی‌ترین اصل در مناسبات بین‌المللی منظور گردیده و به همین دلیل، در حقوق اسلامی، بهره برداری از فرصت‌های مناسب برای تحکیم و برقراری شرایط و پیمان‌های صلح در روابط خارجی جامعه اسلامی پیش بینی شده است. اسلام برای تحقق بخشی و گسترش حالت صلح در میان ملت‌ها و جلوگیری از بروز روابط خصمانه و درگیری‌های خونین، نه تنها برای قراردادها و معاهدات بین‌المللی ارزش حقوقی فوق العاده قائل شده، بلکه اصولا ملت‌ها و گروه‌های دیگر را نیز برای انعقاد پیمان‌های صلح دعوت کرده و به جامعه اسلامی توصیه نموده است که در این زمینه، همواره پیش قدم باشند و از هر نوع کوششی برای برقراری و تحکیم مبانی و شرایط و نیز گسترش صلح در جامعه بشری دریغ ننمایند... و در بسیاری از موارد این توصیه به حد تکلیف و وظیفه الزام ‌رسیده است. عقد قراردادهای صلح از وظایف دولت‌های مسئول و صلاحیت دار اسلامی است، و این وظیفه در مواردی که تمایلی از طرف دولت‌ها و گروه‌های غیرمسلمان نسبت به عقد قراردادهای صلح احساس شود، تأکید بیشتری می‌یابد».   
«در‌اندیشه سیاسی اسلام، صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز به عنوان اساسی‌ترین اصل در مناسبات بین‌المللی منظور گردیده و به همین دلیل، در حقوق اسلامی، بهره برداری از فرصت‌های مناسب برای تحکیم و برقراری شرایط و پیمان‌های صلح در روابط خارجی جامعه اسلامی پیش بینی شده است. اسلام برای تحقق بخشی و گسترش حالت صلح در میان ملت‌ها و جلوگیری از بروز روابط خصمانه و درگیری‌های خونین، نه تنها برای قراردادها و معاهدات بین‌المللی ارزش حقوقی فوق العاده قائل شده، بلکه اصولا ملت‌ها و گروه‌های دیگر را نیز برای انعقاد پیمان‌های صلح دعوت کرده و به جامعه اسلامی توصیه نموده است که در این زمینه، همواره پیش قدم باشند و از هر نوع کوششی برای برقراری و تحکیم مبانی و شرایط و نیز گسترش صلح در جامعه بشری دریغ ننمایند... و در بسیاری از موارد این توصیه به حد تکلیف و وظیفه الزام ‌رسیده است. عقد قراردادهای صلح از وظایف دولت‌های مسئول و صلاحیت دار اسلامی است، و این وظیفه در مواردی که تمایلی از طرف دولت‌ها و گروه‌های غیرمسلمان نسبت به عقد قراردادهای صلح احساس شود، تأکید بیشتری می‌یابد».   




Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش