۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' آمیز ' به 'آمیز ') |
||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
اقوام وحشی جلگهها و استپهای آسیای میانه بارها در طول این جاده به یورش پرداخته و کشتار، تاراج، غارت و ویرانی به ارمغان آوردهاند! | اقوام وحشی جلگهها و استپهای آسیای میانه بارها در طول این جاده به یورش پرداخته و کشتار، تاراج، غارت و ویرانی به ارمغان آوردهاند! | ||
علت دیگر آن است که همیشه طبیعت با این شهر غیرتمند سر ناسازگاری داشته و به تعبیری | علت دیگر آن است که همیشه طبیعت با این شهر غیرتمند سر ناسازگاری داشته و به تعبیری کنایهآمیز میتوان گفت با مهاجمان همچشمی مینموده، چنان که لرزشهای بنیان برانداز و پی درپی زمین در سرکوبی و انهدام این شهر سهمی کلان به عهده گرفته است. آنچه را سرداران فاتح صرف نظر میکردند زلزلهها بر باد فنا میدادند و البته باز نیشابور، آرام آرام تجدید قوا میکرد و از همین رو به تعداد دفعاتی که ویران شده از نو بنیاد گردیده و به پا خاسته است ولی بنای جدید آن همواره در محل سابق شهر پایدار نبوده و گاه تغییر مختصری میکرده است. <ref>لکهارت، لورنس، نیشابور، ترجمه دکتر عباس سعیدی، مجله دانشکده ادبیات مشهد، ش چهارم، سال سوم، زمستان ۱۳۴۶، ص۳۳۸-۳۳۷.</ref><ref>کرزن، جرج، ایران و قضیه ایران، ترجمه وحید مازندرانی، ج۱، ص۳۵۳، سال ۱۳۶۲ شمسی.</ref> | ||
اما باید اذعان کرد که پس از هر زلزله و هر یورش با آن که تجدید بنا یافته از آن پس در عزای تاریخی فرزندان خویش نشسته و دیگر هرگز همچون گذشته اش قد راست نکرده است. به طوری که امروز به صورت یکی از شهرهای درجه دوم استان خراسان (بعد از شهر مشهد) به حیات خویش ادامه میدهد و از همانندان فرزندان بزرگوارش همچون خیام، عطار و بزرگان دیگر و نیز مدارس و دانشگاههایش همچون نظامیه با آن همه استاد بلندپایه و دانشجو اثری برجای نمانده است. | اما باید اذعان کرد که پس از هر زلزله و هر یورش با آن که تجدید بنا یافته از آن پس در عزای تاریخی فرزندان خویش نشسته و دیگر هرگز همچون گذشته اش قد راست نکرده است. به طوری که امروز به صورت یکی از شهرهای درجه دوم استان خراسان (بعد از شهر مشهد) به حیات خویش ادامه میدهد و از همانندان فرزندان بزرگوارش همچون خیام، عطار و بزرگان دیگر و نیز مدارس و دانشگاههایش همچون نظامیه با آن همه استاد بلندپایه و دانشجو اثری برجای نمانده است. |