شهید سید قطب شاهد بیدار (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رئیس جمهور' به 'رئیس‌جمهور'
جز (جایگزینی متن - 'اخوان المسلمین' به 'اخوان‌المسلمین')
جز (جایگزینی متن - 'رئیس جمهور' به 'رئیس‌جمهور')
خط ۸۱: خط ۸۱:
=مبارزات سیاسى سیدقطب=
=مبارزات سیاسى سیدقطب=
مهم ترین دوران مبارزه سیدقطب به زمانى مربوط مى‌شود که به جمعیت اخوان‌المسلمین پیوست. جمعیت اخوان‌المسلمین یکى از جمعیت‌هاى مبارز در سال‌هاى 1930 تا 1960میلادى بود که در بیشتر کشورهاى عربى فعالیت مى‌کرد و مقر اصلى آن در مصر قرار داشت. این جمعیت را حسن البناء (م1368ق) در شهر اسماعیلیه مصر در ذى القعده سال 1347 پایه‌گذاشت و فعالیت خود را در مدرسه «التهذیب» با تعلیم قرآن، تجوید، حدیث، تفسیر و دیگر علوم اسلامى، آغاز کرد. حسن البناء در سال 1350قمرى، رساله‌اى دربردارنده اهداف جمعیت اخوان‌المسلمین منتشر کرد و در جایگاه دبیرکل جمعیت برگزیده شد. هنگام جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 میلادى جمعیت اخوان‌المسلمین به یارى ملت فلسطین شتافت و بسیارى از اعضاى آن در این جنگ شرکت کردند. پس از این وقایع، از طرفى محبوبیت اخوان‌المسلمین بین مسلمانان به شدت افزایش یافت و از طرف دیگر، دربار مصر و استعمار پیر انگلیس از آنان عصبانى و ناراحت شدند؛ از این‌رو به فرمان ملک فاروق در سال 1368 قمرى فرمان انحلال جمعیت صادر شد و به تلافى این فرمان، جمعیت اخوان‌المسلمین نخست وزیر مصر(نقراشى پاشا) را کشتند و حکومت وقت نیز به تلافى این اقدام، دبیر کل این جمعیت یعنى «حسن البناء» را در سال 1369ق ترور کرد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج7، ص271.</ref> ترور حسن البناء زمانى بود که سیدقطب در آمریکا به سر مى‌برد. او مى‌دید که نشریات آمریکایى به شدت از کشته شدن حسن البناء ابراز خوشحالى مى‌کنند؛ بدین جهت همان‌جا تصمیم گرفت پس از بازگشت از آمریکا در سال 1951 میلادى به طور رسمى به اخوان‌المسلمین بپیوندد. وى چنان به این گروه علاقه داشت که همیشه مى‌گفت: من در سال 1951 میلادى متولد شدم.<ref>پیامبر و فرعون، ص39.</ref> <br>
مهم ترین دوران مبارزه سیدقطب به زمانى مربوط مى‌شود که به جمعیت اخوان‌المسلمین پیوست. جمعیت اخوان‌المسلمین یکى از جمعیت‌هاى مبارز در سال‌هاى 1930 تا 1960میلادى بود که در بیشتر کشورهاى عربى فعالیت مى‌کرد و مقر اصلى آن در مصر قرار داشت. این جمعیت را حسن البناء (م1368ق) در شهر اسماعیلیه مصر در ذى القعده سال 1347 پایه‌گذاشت و فعالیت خود را در مدرسه «التهذیب» با تعلیم قرآن، تجوید، حدیث، تفسیر و دیگر علوم اسلامى، آغاز کرد. حسن البناء در سال 1350قمرى، رساله‌اى دربردارنده اهداف جمعیت اخوان‌المسلمین منتشر کرد و در جایگاه دبیرکل جمعیت برگزیده شد. هنگام جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 میلادى جمعیت اخوان‌المسلمین به یارى ملت فلسطین شتافت و بسیارى از اعضاى آن در این جنگ شرکت کردند. پس از این وقایع، از طرفى محبوبیت اخوان‌المسلمین بین مسلمانان به شدت افزایش یافت و از طرف دیگر، دربار مصر و استعمار پیر انگلیس از آنان عصبانى و ناراحت شدند؛ از این‌رو به فرمان ملک فاروق در سال 1368 قمرى فرمان انحلال جمعیت صادر شد و به تلافى این فرمان، جمعیت اخوان‌المسلمین نخست وزیر مصر(نقراشى پاشا) را کشتند و حکومت وقت نیز به تلافى این اقدام، دبیر کل این جمعیت یعنى «حسن البناء» را در سال 1369ق ترور کرد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج7، ص271.</ref> ترور حسن البناء زمانى بود که سیدقطب در آمریکا به سر مى‌برد. او مى‌دید که نشریات آمریکایى به شدت از کشته شدن حسن البناء ابراز خوشحالى مى‌کنند؛ بدین جهت همان‌جا تصمیم گرفت پس از بازگشت از آمریکا در سال 1951 میلادى به طور رسمى به اخوان‌المسلمین بپیوندد. وى چنان به این گروه علاقه داشت که همیشه مى‌گفت: من در سال 1951 میلادى متولد شدم.<ref>پیامبر و فرعون، ص39.</ref> <br>
سیدقطب پس از عضویت در جمعیت اخوان‌المسلمین، ابتدا عضو مکتب ارشاد، سپس در جایگاه رئیس هیأت تحریریه نشریه اخوان‌المسلمین منصوب شد. مقالات تند و صریح او در این نشریه و روزنامه‌هاى دیگر، سبب شد تا وى در سال 1954 به همراه حسن الهضیبى دستگیر و به پانزده سال زندان محکوم شود. پس از صدور حکم، وى را به زندان قدیم «لیمان طره» که قدمتى پانصد ساله دارد، منتقل کردند. وى در زندان به نوشتن کتاب ادامه داد و تفسیر نفیس فى ظلال القرآن را در زندان نگاشت. پس از پنج سال محکومیت، سید در زندان بیمار شد و بیم مرگ وى مى‌رفت؛ از این‌رو مسؤولان اخوان‌المسلمین مصر با دبیر این جمعیت در عراق به نام أمجد زهاوى تماس گرفتند و به او توصیه کردند عبدالسلام عارف، رئیس جمهور وقت عراق را واسطه قرار دهد که جمال عبدالناصر را قانع کند تا سید از زندان آزاد شود. عبدالسلام عارف پیغام را فرستاد و به واسطه این پیغام، سیدقطب در سال 1964 میلادى از زندان آزاد شد. <br>
سیدقطب پس از عضویت در جمعیت اخوان‌المسلمین، ابتدا عضو مکتب ارشاد، سپس در جایگاه رئیس هیأت تحریریه نشریه اخوان‌المسلمین منصوب شد. مقالات تند و صریح او در این نشریه و روزنامه‌هاى دیگر، سبب شد تا وى در سال 1954 به همراه حسن الهضیبى دستگیر و به پانزده سال زندان محکوم شود. پس از صدور حکم، وى را به زندان قدیم «لیمان طره» که قدمتى پانصد ساله دارد، منتقل کردند. وى در زندان به نوشتن کتاب ادامه داد و تفسیر نفیس فى ظلال القرآن را در زندان نگاشت. پس از پنج سال محکومیت، سید در زندان بیمار شد و بیم مرگ وى مى‌رفت؛ از این‌رو مسؤولان اخوان‌المسلمین مصر با دبیر این جمعیت در عراق به نام أمجد زهاوى تماس گرفتند و به او توصیه کردند عبدالسلام عارف، رئیس‌جمهور وقت عراق را واسطه قرار دهد که جمال عبدالناصر را قانع کند تا سید از زندان آزاد شود. عبدالسلام عارف پیغام را فرستاد و به واسطه این پیغام، سیدقطب در سال 1964 میلادى از زندان آزاد شد. <br>
پس از آزادى از زندان بر سر ادامه کار جمعیت، اختلاف نظر حاصل شد. عبدالفتاح اسماعیل، عضو ارشد این جمعیت و همفکرانش بر این عقیده بودند که باید جهاد را ادامه داد؛ ولى بعضى از اعضا با این نظر موافق نبودند. سیدقطب که روحیه انقلابى و جهادى داشت، به عبدالفتاح اسماعیل پیوست و مطالبى در باره لزوم تغییر حاکمیت و برپایى نظام اسلامى نگاشت که بعدها با عنوان کتاب معالم فى الطریق چاپ شد. با ادامه فعالیت‌هاى سیدقطب و تأثیر افکار و آراى وى بر مردم به ویژه جوانان مصر و جهان عرب، در سال 1965 میلادى دوباره دستگیر و زندانى شد. گروه‌هاى کمونیستى مصر که به شدت با افکار سید مخالف بودند، آن‌جا شعار مى‌دادند: جمال، ذبح کن. ذبح کن. در این دوره از زندان که حدود چهارماه طول کشید، سید را در زندان انفرادى حبس کردند و پیش چشم او خواهرزاده اش، رفعت را کشتند. محاکمه سیدقطب در جایگاه متهم ردیف اول به فرمان جمال عبدالناصر در دادگاه نظامى در تاریخ 1966/4/12 میلادى آغاز شد و به مدت 36 روز ادامه یافت و پس از اتمام محاکمه، آن‌ها منتظر صدور حکم بودند.<ref>الشهید سید قطب من المیلاد الى الاستشهاد، بخش اخوان‌المسلمین.</ref> <br>
پس از آزادى از زندان بر سر ادامه کار جمعیت، اختلاف نظر حاصل شد. عبدالفتاح اسماعیل، عضو ارشد این جمعیت و همفکرانش بر این عقیده بودند که باید جهاد را ادامه داد؛ ولى بعضى از اعضا با این نظر موافق نبودند. سیدقطب که روحیه انقلابى و جهادى داشت، به عبدالفتاح اسماعیل پیوست و مطالبى در باره لزوم تغییر حاکمیت و برپایى نظام اسلامى نگاشت که بعدها با عنوان کتاب معالم فى الطریق چاپ شد. با ادامه فعالیت‌هاى سیدقطب و تأثیر افکار و آراى وى بر مردم به ویژه جوانان مصر و جهان عرب، در سال 1965 میلادى دوباره دستگیر و زندانى شد. گروه‌هاى کمونیستى مصر که به شدت با افکار سید مخالف بودند، آن‌جا شعار مى‌دادند: جمال، ذبح کن. ذبح کن. در این دوره از زندان که حدود چهارماه طول کشید، سید را در زندان انفرادى حبس کردند و پیش چشم او خواهرزاده اش، رفعت را کشتند. محاکمه سیدقطب در جایگاه متهم ردیف اول به فرمان جمال عبدالناصر در دادگاه نظامى در تاریخ 1966/4/12 میلادى آغاز شد و به مدت 36 روز ادامه یافت و پس از اتمام محاکمه، آن‌ها منتظر صدور حکم بودند.<ref>الشهید سید قطب من المیلاد الى الاستشهاد، بخش اخوان‌المسلمین.</ref> <br>


Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش