۸۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
جوینی در [[فقه]]، [[اصول فقه]] و [[کلام]] آثار فراوانی به جای گذاشت. مهمترین اثر او در علم اصول، کتاب الورقات فی اصول الفقه ، بارها چاپ شده است، از جمله در ضمن مجموع متون اصولیه لاشهر مشاهیر علماء المذاهب الاربعه در دمشق (بدون تاریخ) و همچنین در حاشیه کتاب شرح تنقیح الفصول فی الاصول احمدبن ادریس قَرافی، که در ۱۳۰۶ در قاهره منتشر شده است. لئون برشه این کتاب را به فرانسه برگرداند و در ۱۳۰۹ ش/ ۱۹۳۰ در تونس منتشر کرد. | جوینی در [[فقه]]، [[اصول فقه]] و [[کلام]] آثار فراوانی به جای گذاشت. مهمترین اثر او در علم اصول، کتاب الورقات فی اصول الفقه ، بارها چاپ شده است، از جمله در ضمن مجموع متون اصولیه لاشهر مشاهیر علماء المذاهب الاربعه در دمشق (بدون تاریخ) و همچنین در حاشیه کتاب شرح تنقیح الفصول فی الاصول احمدبن ادریس قَرافی، که در ۱۳۰۶ در قاهره منتشر شده است. لئون برشه این کتاب را به فرانسه برگرداند و در ۱۳۰۹ ش/ ۱۹۳۰ در تونس منتشر کرد. | ||
تا قرن یازدهم شرحها و منظومههای فراوانی در باره این کتاب به نگارش در آمد، از جمله ارشاد الفحول [[سعدالدین تفتازانی]] (متوفی ۷۹۱)، شرحهای جلالالدین محمدبن احمد مَحَلّی (متوفی ۸۶۴) و محمدبن محمدبن عبدالرحمان<ref>ابنامام الکاملیه، متوفی ۸۷۴.</ref>. روش او در اصول فقه به بهترین وجه در کتاب البرهان فی اصول الفقه آمده است. بر اساس این کتاب میتوان گفت او احتمالاً نخستین کسی است که علاقه به طراحی یک نظام اصول فقه در پایه مذهب اشعری داشته است <ref>د. اسلام ، همانجا؛نیز رجوع کنید به فاخوری و جر، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref>. پیچیدگی و دیریابی مطالب کتاب باعث شده است سبکی<ref>ج ۵، ص ۱۹۲.</ref> آن را «لُغز[= معمای] الامه» بنامد. [[ابنخلدون]] <ref>ج۱: مقدمه، ص۵۷۶.</ref> این کتاب را در کنار المستصفی، کتاب اصولی غزالی، از بهترین | تا قرن یازدهم شرحها و منظومههای فراوانی در باره این کتاب به نگارش در آمد، از جمله ارشاد الفحول [[سعدالدین تفتازانی]] (متوفی ۷۹۱)، شرحهای جلالالدین محمدبن احمد مَحَلّی (متوفی ۸۶۴) و محمدبن محمدبن عبدالرحمان<ref>ابنامام الکاملیه، متوفی ۸۷۴.</ref>. روش او در اصول فقه به بهترین وجه در کتاب البرهان فی اصول الفقه آمده است. بر اساس این کتاب میتوان گفت او احتمالاً نخستین کسی است که علاقه به طراحی یک نظام اصول فقه در پایه مذهب اشعری داشته است <ref>د. اسلام ، همانجا؛نیز رجوع کنید به فاخوری و جر، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref>. پیچیدگی و دیریابی مطالب کتاب باعث شده است سبکی<ref>ج ۵، ص ۱۹۲.</ref> آن را «لُغز[= معمای] الامه» بنامد. [[ابنخلدون]] <ref>ج۱: مقدمه، ص۵۷۶.</ref> این کتاب را در کنار المستصفی، کتاب اصولی غزالی، از بهترین کتابهای اصولی میداند که متکلمان نوشتهاند. | ||
مهمترین کتاب فقهی جوینی نهایه المطلب فی درایه المذهب است که از | مهمترین کتاب فقهی جوینی نهایه المطلب فی درایه المذهب است که از کتابهای مهم فقه شافعی نیز بهشمار میآید. | ||
'''دیگر آثار فقهی جوینی اینهاست''': | '''دیگر آثار فقهی جوینی اینهاست''': | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
جوینی در حوزه علم کلام هم آثار مهمی تألیف کرده است. نوشتههای کلامی او معرف دوره انتقال از مرحله متقدم کلام اشعری به مرحله متأخر آن است<ref>جوینی، ۱۳۶۰ ش، مقدمه فرانک، ص چهار.</ref>. کتاب مهم و ممتاز کلامی او، الشامل فی اصول الدین *و کتاب کلامی دیگرش الارشاد* الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد است که بسیاری آن را شرح کردهاند. [[ابنرشد]] در الکشف عن مناهج الادله، که به نقد متکلمان اختصاص دارد، آرای جوینی را با استناد به الارشاد نقد کرده است <ref>برای نمونه رجوع کنید به ص ۱۵۶، نیز رجوع کنید به همان، مقدمه جابری، ص ۶۶ ـ۶۷، که میان نام دو کتاب جوینی و ابنرشد نیز تناظر میبیند.</ref>. | جوینی در حوزه علم کلام هم آثار مهمی تألیف کرده است. نوشتههای کلامی او معرف دوره انتقال از مرحله متقدم کلام اشعری به مرحله متأخر آن است<ref>جوینی، ۱۳۶۰ ش، مقدمه فرانک، ص چهار.</ref>. کتاب مهم و ممتاز کلامی او، الشامل فی اصول الدین *و کتاب کلامی دیگرش الارشاد* الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد است که بسیاری آن را شرح کردهاند. [[ابنرشد]] در الکشف عن مناهج الادله، که به نقد متکلمان اختصاص دارد، آرای جوینی را با استناد به الارشاد نقد کرده است <ref>برای نمونه رجوع کنید به ص ۱۵۶، نیز رجوع کنید به همان، مقدمه جابری، ص ۶۶ ـ۶۷، که میان نام دو کتاب جوینی و ابنرشد نیز تناظر میبیند.</ref>. | ||
لُمَعالادله فی قواعد عقاید اهلالسنه، مختصر فی اصولالدین، العقیده النظامیه فی التوراه و الانجیل از دیگر | لُمَعالادله فی قواعد عقاید اهلالسنه، مختصر فی اصولالدین، العقیده النظامیه فی التوراه و الانجیل از دیگر کتابهای کلامی جوینی است <ref>برای فهرست آثار جوینی رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱ـ۱۷۲؛حاجیخلیفه، ج ۱، ستون ۲۵۳، ۳۷۷، ۳۸۰، ۴۴۳؛بدوی، ج ۱، ص ۶۸۸ـ ۶۹۸.</ref>. | ||
جوینی در نقش اندیشمند و استاد کلام، بر اندیشه اسلامی اثر گذاشت. با جوینی و شاگرد او، [[غزالی]]، نظام کلامی اشعری، دستکم در شرق جهان اسلام، مورد اقبال گسترده عموم قرار گرفت. او را نمیتوان متفکری مبتکر دانست؛وی بیشتر تحت تأثیر [[ابوبکر باقلانی]] * ، ابوالحسن اشعری * و ابواسحاق اسفراینی *بود. خود او هم مدعی طرح آرای جدید نبود و عمدتاً به پروردن و بسط مفاهیم و روشهای موجود در کلام اشعری یا دفاع از آنها در مقابل شیوخ معتزله میپرداخت. شاهد این مدعا آنکه در کتاب تحقیقی و استدلالیتر خود، الشامل، جز موارد اندکی، ادعای نوآوری ندارد. | جوینی در نقش اندیشمند و استاد کلام، بر اندیشه اسلامی اثر گذاشت. با جوینی و شاگرد او، [[غزالی]]، نظام کلامی اشعری، دستکم در شرق جهان اسلام، مورد اقبال گسترده عموم قرار گرفت. او را نمیتوان متفکری مبتکر دانست؛وی بیشتر تحت تأثیر [[ابوبکر باقلانی]] * ، ابوالحسن اشعری * و ابواسحاق اسفراینی *بود. خود او هم مدعی طرح آرای جدید نبود و عمدتاً به پروردن و بسط مفاهیم و روشهای موجود در کلام اشعری یا دفاع از آنها در مقابل شیوخ معتزله میپرداخت. شاهد این مدعا آنکه در کتاب تحقیقی و استدلالیتر خود، الشامل، جز موارد اندکی، ادعای نوآوری ندارد. کتابهای الارشاد، لمعالادله و العقیده النظامیه نیز عمدتاً توصیفی و گزارشگونهاند. عناوین و فهرست مطالب آثار کلامی او نیز عمدتاً همان رئوس مسائل کلامی است که از ربع آخر قرن چهارم معمول بوده است<ref>بدوی، ج ۱، ص ۷۰۶، ۷۴۸.</ref>. | ||
ابنخلدون، که مبدع تمایز نهادن میان مقطع مقدّم و متأخر کلام اشعری است، جوینی و کتاب الارشاد او را نمونه اعلای طریقت متقدم میخواند. باور به جوهر فرد، خلا، عدم قیام عرض به عرض، عدم بقای عرض در دو زمان در کنار اصل باطل شدن مدلول به بطلان دلیل، از جمله شاخصههای کلامی این دوره است که باقلانی و جوینی شخصیتهای بارز آن میباشند<ref>رجوع کنید به ابنخلدون، ج ۱: مقدمه ، ص ۵۸۹.</ref>. جوینی در مرز طریقه متقدمان و متأخران قرار دارد و در واقع طلایهدار شیوه متأخران است<ref>رجوع کنید به جوینی، ۱۳۶۹، مقدمه، ص ف ـ ص.</ref> که غزالی آن را پایهگذاری کرد<ref>ابنخلدون، ج ۱: مقدمه، ص۵۹۰.</ref> و در آثار افرادی چون [[شهرستانی]]، [[فخررازی]]، عضدالدین ایجی، سعدالدین تفتازانی و [[جرجانی]] ادامه یافت. اگر خصوصیت کلام دوره جدید را اهتمام به قیاس ارسطویی (سه حدی) در مقابل استدلال تمثیلی (دو حدی)، توجه به مباحث معرفتشناختی و نظریه احوال و نیز عنایت به مباحث فلسفی بهویژه اصل علیت بدانیم، میتوان جوینی را در این مسیر پیشگام خواند<ref>( د. اسلام، چاپ دوم، ج ۳، ص ۱۱۴۶؛نیز رجوع کنید به ولفسون، ص ۱۵ـ۱۶.</ref>. | ابنخلدون، که مبدع تمایز نهادن میان مقطع مقدّم و متأخر کلام اشعری است، جوینی و کتاب الارشاد او را نمونه اعلای طریقت متقدم میخواند. باور به جوهر فرد، خلا، عدم قیام عرض به عرض، عدم بقای عرض در دو زمان در کنار اصل باطل شدن مدلول به بطلان دلیل، از جمله شاخصههای کلامی این دوره است که باقلانی و جوینی شخصیتهای بارز آن میباشند<ref>رجوع کنید به ابنخلدون، ج ۱: مقدمه ، ص ۵۸۹.</ref>. جوینی در مرز طریقه متقدمان و متأخران قرار دارد و در واقع طلایهدار شیوه متأخران است<ref>رجوع کنید به جوینی، ۱۳۶۹، مقدمه، ص ف ـ ص.</ref> که غزالی آن را پایهگذاری کرد<ref>ابنخلدون، ج ۱: مقدمه، ص۵۹۰.</ref> و در آثار افرادی چون [[شهرستانی]]، [[فخررازی]]، عضدالدین ایجی، سعدالدین تفتازانی و [[جرجانی]] ادامه یافت. اگر خصوصیت کلام دوره جدید را اهتمام به قیاس ارسطویی (سه حدی) در مقابل استدلال تمثیلی (دو حدی)، توجه به مباحث معرفتشناختی و نظریه احوال و نیز عنایت به مباحث فلسفی بهویژه اصل علیت بدانیم، میتوان جوینی را در این مسیر پیشگام خواند<ref>( د. اسلام، چاپ دوم، ج ۳، ص ۱۱۴۶؛نیز رجوع کنید به ولفسون، ص ۱۵ـ۱۶.</ref>. |