صبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:


و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و بی‌قراری دانسته‌اند<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغة، ح ۲، ص۷۰۶.</ref>.  
و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و بی‌قراری دانسته‌اند<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغة، ح ۲، ص۷۰۶.</ref>.  
=معنای اصطلاحی=
== معنای اصطلاحی ==


در فرهنگ اخلاقی '''«صبر»''' عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که [[عقل]] و [[شرع]] اقتضا می‌کنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌کنند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص۴۷۴.</ref>.   
در فرهنگ اخلاقی '''«صبر»''' عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که [[عقل]] و [[شرع]] اقتضا می‌کنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌کنند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص۴۷۴.</ref>.   
خط ۲۹: خط ۲۹:
با توجه به تعاریف مذکور '''«صبر»''' یک صفت نفسانی بازدارنده و عامی است که دارای دو جهت عمده است: از یک سو گرایش‌ها و تمایلات غریزی و نفسانی انسان را حبس و در قلمرو [[عقل]] و [[شرع]] محدود می‌کند. از سوی دیگر نفس را از مسئولیت‌گریزی در برابر [[عقل]] و [[شرع]] باز داشته و آن را وادار می‌کند که زحمت و دشواری پایبندی به وظایف الهی را بر خود هموار سازد. البته این حالت اگر به سهولت و آسانی در انسان تحقق یابد، به آن '''«صبر»''' و هرگاه فرد خود را با زحمت و مشقت بدان وادار سازد، تصبّر می‌گویند<ref>نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۸۱، بیروت، اعلمی، ۱۴۲۲ه ق.</ref>.
با توجه به تعاریف مذکور '''«صبر»''' یک صفت نفسانی بازدارنده و عامی است که دارای دو جهت عمده است: از یک سو گرایش‌ها و تمایلات غریزی و نفسانی انسان را حبس و در قلمرو [[عقل]] و [[شرع]] محدود می‌کند. از سوی دیگر نفس را از مسئولیت‌گریزی در برابر [[عقل]] و [[شرع]] باز داشته و آن را وادار می‌کند که زحمت و دشواری پایبندی به وظایف الهی را بر خود هموار سازد. البته این حالت اگر به سهولت و آسانی در انسان تحقق یابد، به آن '''«صبر»''' و هرگاه فرد خود را با زحمت و مشقت بدان وادار سازد، تصبّر می‌گویند<ref>نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۸۱، بیروت، اعلمی، ۱۴۲۲ه ق.</ref>.


=تفاوت انظلام با صبر=
== تفاوت انظلام با صبر ==


علیرغم وضوح ظاهری این واژه، برخی آن‌ را تحریف کرده و به معنای انظلام (ظلم‌پذیری و سکوت در مقابل ظلم و ناملایمات) و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت گرفته‌اند. این تفسیر که در واقع ظالم‌پروری و حقارت‌طلبی است ابداً در مورد صبر صحیح نیست، بلکه صبر به معنای مقاومت، پایمردی، برخورد صحیح با مشکلات و تحکیم و تثبیت حق است، هر چند مستلزم از دست‌دادن مال و جان و آبرو باشد. سکوت کردن در مقابل ظلم (انظلام)؛  یعنی سکوت در برابر ظلم، شامل خونسردی و بی‌تفاوتی در مورد چاره‌جویی مشکلات که ظاهرا با صبر مشتبه می‌شود، نیز می‌گردد. نظیر صبر است اما در معنا ضد آن می‌باشد، سکوت در برابر ظلم، حالتی است برخاسته از خواری و ذلت نفس که دارنده این حالت به جای مبارزه با موانع راه کمال و پیمودن راه فطرت و وصول به قرب الهی، نشستن را بر رفتن، آسانی را بر سختی و در یک کلام، تسلیم را بر مبارزه بر می‌گزیند. سکوت در برابر ظلم، از اقسام صبر بر بلا نیست، بلکه گردن نهادن به ادامه بلاهاست. بنابراین سکوت در مقابل ظلم را نباید با صبر که نوعی مبارزه آرام و حساب شده در جای خود می‌باشد، اشتباه گرفت<ref>حبیبیان، احمد، مرز فضایل و رذایل اخلاقی، ص۹۹، قم، مطبوعات دینی، بهار۸۲، دوم.</ref>.
علیرغم وضوح ظاهری این واژه، برخی آن‌ را تحریف کرده و به معنای انظلام (ظلم‌پذیری و سکوت در مقابل ظلم و ناملایمات) و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت گرفته‌اند. این تفسیر که در واقع ظالم‌پروری و حقارت‌طلبی است ابداً در مورد صبر صحیح نیست، بلکه صبر به معنای مقاومت، پایمردی، برخورد صحیح با مشکلات و تحکیم و تثبیت حق است، هر چند مستلزم از دست‌دادن مال و جان و آبرو باشد. سکوت کردن در مقابل ظلم (انظلام)؛  یعنی سکوت در برابر ظلم، شامل خونسردی و بی‌تفاوتی در مورد چاره‌جویی مشکلات که ظاهرا با صبر مشتبه می‌شود، نیز می‌گردد. نظیر صبر است اما در معنا ضد آن می‌باشد، سکوت در برابر ظلم، حالتی است برخاسته از خواری و ذلت نفس که دارنده این حالت به جای مبارزه با موانع راه کمال و پیمودن راه فطرت و وصول به قرب الهی، نشستن را بر رفتن، آسانی را بر سختی و در یک کلام، تسلیم را بر مبارزه بر می‌گزیند. سکوت در برابر ظلم، از اقسام صبر بر بلا نیست، بلکه گردن نهادن به ادامه بلاهاست. بنابراین سکوت در مقابل ظلم را نباید با صبر که نوعی مبارزه آرام و حساب شده در جای خود می‌باشد، اشتباه گرفت<ref>حبیبیان، احمد، مرز فضایل و رذایل اخلاقی، ص۹۹، قم، مطبوعات دینی، بهار۸۲، دوم.</ref>.


=ضرورت صبر در نظام اخلاقی اسلام=
== ضرورت صبر در نظام اخلاقی اسلام ==
 
در تمام کتاب‌های آسمانی و گفتار همه [[پیامبران]] و اولیاء خدا و [[ائمه|امامان]] با تاکیدهای فراوان به '''«صبر»''' و استقامت سفارش شده است به‌طوری‌ که آن را اکسیر اعظم و کیمیای کلیدی مشکلات دانسته‌اند و ضد آن را موجب انحرافات و بدبختی‌های ویرانگر می‌دانند. به قول مولانا: صد هزاران کیمیا حق آفرید * کیمیایی همچو صبر آدم ندید<ref>مولوی، محمد بن محمد، مثنوی معنوی، ص۴۸۳، تهران، پژوهش، ۸۳، هفتم.</ref>.
در تمام کتاب‌های آسمانی و گفتار همه [[پیامبران]] و اولیاء خدا و [[ائمه|امامان]] با تاکیدهای فراوان به '''«صبر»''' و استقامت سفارش شده است به‌طوری‌ که آن را اکسیر اعظم و کیمیای کلیدی مشکلات دانسته‌اند و ضد آن را موجب انحرافات و بدبختی‌های ویرانگر می‌دانند. به قول مولانا: صد هزاران کیمیا حق آفرید * کیمیایی همچو صبر آدم ندید<ref>مولوی، محمد بن محمد، مثنوی معنوی، ص۴۸۳، تهران، پژوهش، ۸۳، هفتم.</ref>.
در سایه داشتن ویژگی '''«صبر»''' و پایداری است که انسان می‌تواند در عرصه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی، مادی و معنوی رشد و تکامل نموده و به اهداف خویش دسترسی پیدا نماید. البته باید توجه داشت که این قانون استثنائاتی دارد، و در مواردی باید به عنوان دفاع از حق قفل صبر و سکوت را شکست. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «الصبر  الظفر؛ صبر مساوی با پیروزی است».
در سایه داشتن ویژگی '''«صبر»''' و پایداری است که انسان می‌تواند در عرصه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی، مادی و معنوی رشد و تکامل نموده و به اهداف خویش دسترسی پیدا نماید. البته باید توجه داشت که این قانون استثنائاتی دارد، و در مواردی باید به عنوان دفاع از حق قفل صبر و سکوت را شکست. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «الصبر  الظفر؛ صبر مساوی با پیروزی است».
   
   
=اهمیت صبر در فرهنگ اسلامی=
== اهمیت صبر در فرهنگ اسلامی ==
 
کلمه '''«صبر»'''  از مفاهیم بسیار مهمی است که در سرلوحه دستورهای سرنوشت‌ساز [[قرآن]] قرار گرفته است. این واژه در ۴۵ [[سوره]] از سور [[قرآن کریم]]، بیش از صد مرتبه و در بیشتر کتب اخلاقی مطرح شده و بیانگر اهمیت این موضوع است.
کلمه '''«صبر»'''  از مفاهیم بسیار مهمی است که در سرلوحه دستورهای سرنوشت‌ساز [[قرآن]] قرار گرفته است. این واژه در ۴۵ [[سوره]] از سور [[قرآن کریم]]، بیش از صد مرتبه و در بیشتر کتب اخلاقی مطرح شده و بیانگر اهمیت این موضوع است.
در اهمیت و ارزش '''«صبر»''' همین بس که [[علی بن ابی طالب|امیرمومنان علی (علیه‌السلام)]] این فضیلت را یکی از اوصاف متقین و موقعیت '''«صبر»''' را در برابر ایمان، همانند موقعیت سر نسبت به بدن می‌دانند. ایشان در این مورد می‌فرمایند: «صبر پیشه کنید! زیرا صبر برای ایمان همچون سر برای بدن است و هیچ خیری در بدن، بدون سر نیست و هیچ خیری در ایمانی که صبر با آن نیست نمی‌باشد<ref>نهج‌البلاغه، ص۴۸۲، کلمات قصار، حکمت ۸۲.</ref>.
در اهمیت و ارزش '''«صبر»''' همین بس که [[علی بن ابی طالب|امیرمومنان علی (علیه‌السلام)]] این فضیلت را یکی از اوصاف متقین و موقعیت '''«صبر»''' را در برابر ایمان، همانند موقعیت سر نسبت به بدن می‌دانند. ایشان در این مورد می‌فرمایند: «صبر پیشه کنید! زیرا صبر برای ایمان همچون سر برای بدن است و هیچ خیری در بدن، بدون سر نیست و هیچ خیری در ایمانی که صبر با آن نیست نمی‌باشد<ref>نهج‌البلاغه، ص۴۸۲، کلمات قصار، حکمت ۸۲.</ref>.
خط ۷۵: خط ۷۲:
یکی از اقسام '''«صبر»'''، صبر در مقابل شهوات نفسانی است که قرآن این‌گونه بیان کرده است: «فَأَمَّا مَنْ طَغی‌ وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا... وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی...‌؛ اما آن کسی که طغیان کرده، و زندگی دنیا را مقدّم داشته‌... و آن‌کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد...» این آیه به دو گروه از انسان‌ها اشاره دارد که یک گروه از آنها در مقابل هوای نفس خود سر فرود آورده و در مقابل زرق و برق آن، صبر خود را از کف داده، اما گروه دیگر به خاطر ترس از مقام پروردگار خویش، نفس خویش را حبس نموده و صبر را پیشه‌ خود می‌سازد.  
یکی از اقسام '''«صبر»'''، صبر در مقابل شهوات نفسانی است که قرآن این‌گونه بیان کرده است: «فَأَمَّا مَنْ طَغی‌ وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا... وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی...‌؛ اما آن کسی که طغیان کرده، و زندگی دنیا را مقدّم داشته‌... و آن‌کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد...» این آیه به دو گروه از انسان‌ها اشاره دارد که یک گروه از آنها در مقابل هوای نفس خود سر فرود آورده و در مقابل زرق و برق آن، صبر خود را از کف داده، اما گروه دیگر به خاطر ترس از مقام پروردگار خویش، نفس خویش را حبس نموده و صبر را پیشه‌ خود می‌سازد.  


=انگیزه صبر=
== انگیزه صبر ==


از نظر قرآن، '''«صبر»'''  در صورتی ارزشمند است که به قصد تقرب و برای کسب رضای الهی باشد که [[خداوند]] صاحبان عقل را چنین ستوده است: «إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب‌... وَالَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ... أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّار؛ تنها صاحبان اندیشه متذکر می‌شوند... و آنها که بخاطر ذات پاک پروردگارشان شکیبایی می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند... پایان نیک سرای دیگر، از آن آنهاست‌.» این آیه به صفات اولوالالباب اشاره نموده که یکی از این صفات '''«صبر»''' بر مصائب در راه کسب رضای الهی است.  
از نظر قرآن، '''«صبر»'''  در صورتی ارزشمند است که به قصد تقرب و برای کسب رضای الهی باشد که [[خداوند]] صاحبان عقل را چنین ستوده است: «إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب‌... وَالَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ... أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّار؛ تنها صاحبان اندیشه متذکر می‌شوند... و آنها که بخاطر ذات پاک پروردگارشان شکیبایی می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند... پایان نیک سرای دیگر، از آن آنهاست‌.» این آیه به صفات اولوالالباب اشاره نموده که یکی از این صفات '''«صبر»''' بر مصائب در راه کسب رضای الهی است.  
خط ۹۷: خط ۹۴:
=== صبر در معصیت ===
=== صبر در معصیت ===
'''«صبر»'''  در معصیت: بالاترین مرحله از صبر، '''«صبر»'''  بر معصیت است و آن ایستادگی در برابر شعله‌های سرکش شهوات و هیجان‌های برخاسته از هوی و هوس و یا مقامات دنیوی است، چراکه بیشتر انسان‌ها در برابر فقر و گرفتاری طغیان نمی‌کنند، ولی وقتی خدا مقام، پول و صحّت بدن بدهد، آن وقت خیلی سخت است که خودش را سالم نگه دارد و '''«صبر»'''  پیشه کند و این نعمت موجب غفلت و معصیت او نگردد. از این قسم به '''«صبر»'''  بر نعمت نیز تعبیر‌ می‌کنند.  
'''«صبر»'''  در معصیت: بالاترین مرحله از صبر، '''«صبر»'''  بر معصیت است و آن ایستادگی در برابر شعله‌های سرکش شهوات و هیجان‌های برخاسته از هوی و هوس و یا مقامات دنیوی است، چراکه بیشتر انسان‌ها در برابر فقر و گرفتاری طغیان نمی‌کنند، ولی وقتی خدا مقام، پول و صحّت بدن بدهد، آن وقت خیلی سخت است که خودش را سالم نگه دارد و '''«صبر»'''  پیشه کند و این نعمت موجب غفلت و معصیت او نگردد. از این قسم به '''«صبر»'''  بر نعمت نیز تعبیر‌ می‌کنند.  
قرآن کریم در این‌باره‌ می‌فرماید: «وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‌؛  
قرآن کریم در این‌باره‌ می‌فرماید: «وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‌؛  
و اگر بعد از شدّت و رنجی که به او رسیده، نعمت‌هایی به او بچشانیم، می‌گوید: مشکلات از من برطرف شد، و دیگر باز نخواهد گشت! و غرق شادی و غفلت و فخرفروشی می‌شود... مگر آن‌ها که (در سایه‌ ایمان راستین،) '''«صبر»'''  و استقامت ورزیدند و کارهای شایسته انجام دادند.»
و اگر بعد از شدّت و رنجی که به او رسیده، نعمت‌هایی به او بچشانیم، می‌گوید: مشکلات از من برطرف شد، و دیگر باز نخواهد گشت! و غرق شادی و غفلت و فخرفروشی می‌شود... مگر آن‌ها که (در سایه‌ ایمان راستین،) '''«صبر»'''  و استقامت ورزیدند و کارهای شایسته انجام دادند.»
'''«صبر»'''  در برابر معصیت‌ها و هوای نفس آن‌قدر عظیم است که حتی یوسف نبی (علیه‌السلام) نیز خود را از شرّ آن ایمن ندانسته و به خدا پناهنده‌ می‌شود: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‌ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی‌؛ من هرگز خودم را تبرئه نمی‌کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدی‌ها امر می‌کند، مگر آنچه را پروردگارم رحم کند!»
'''«صبر»'''  در برابر معصیت‌ها و هوای نفس آن‌قدر عظیم است که حتی یوسف نبی (علیه‌السلام) نیز خود را از شرّ آن ایمن ندانسته و به خدا پناهنده‌ می‌شود: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‌ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی‌؛ من هرگز خودم را تبرئه نمی‌کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدی‌ها امر می‌کند، مگر آنچه را پروردگارم رحم کند!»
خط ۱۲۲: خط ۱۱۶:


واژه '''«صبر»'''  در شکل‌های مختلف بیش از صدبار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است که خود به خود بیانگر اهمیت این موضوع است.
واژه '''«صبر»'''  در شکل‌های مختلف بیش از صدبار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است که خود به خود بیانگر اهمیت این موضوع است.


'''فضیلت '''«صبر»'''  در قرآن'''
'''فضیلت '''«صبر»'''  در قرآن'''
خط ۲۰۴: خط ۱۹۶:
- راضی بودن به مقدرات الهی
- راضی بودن به مقدرات الهی


=وسیله امتحان بندگان=
== وسیله امتحان بندگان ==
انسان و محل زندگی او به نحوی آفریده شده که با آفات، کمبودها، موانع و مصیبت‌های فراوانی همراه است و همیشه آفات و مصائبی در اموال، عزیزان، دوستان و... در کمین نعمت‌هاست که موجب از دست دادن آن‌ها می‌شود، از سویی دیگر انسان در معرض حملات شدید تمایلات نفسانی است که همه این موارد ابزار آزمایش انسان توسط خدای متعال به شمار‌ می‌آیند.  
انسان و محل زندگی او به نحوی آفریده شده که با آفات، کمبودها، موانع و مصیبت‌های فراوانی همراه است و همیشه آفات و مصائبی در اموال، عزیزان، دوستان و... در کمین نعمت‌هاست که موجب از دست دادن آن‌ها می‌شود، از سویی دیگر انسان در معرض حملات شدید تمایلات نفسانی است که همه این موارد ابزار آزمایش انسان توسط خدای متعال به شمار‌ می‌آیند.  
«وَ نَبْلُوَکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُون‌؛ و شما را با بدی‌ها و خوبی‌ها آزمایش می‌کنیم و سرانجام بسوی ما بازگردانده می‌شوید!»
«وَ نَبْلُوَکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُون‌؛ و شما را با بدی‌ها و خوبی‌ها آزمایش می‌کنیم و سرانجام بسوی ما بازگردانده می‌شوید!»
در این میان تنها کسانی از میان موانع و مشکلات، سلامت به مقصد‌ می‌رسند که با صبر، به قضای الهی راضی شده و تمایلات نفسانی را حبس نموده، و تسلیم امر خداوند گشتند.
در این میان تنها کسانی از میان موانع و مشکلات، سلامت به مقصد‌ می‌رسند که با صبر، به قضای الهی راضی شده و تمایلات نفسانی را حبس نموده، و تسلیم امر خداوند گشتند.
مصائب گوناگون آنان را از شکر، اطاعت و عبادت خداوند باز نداشته و با وجود تمام مشکلات، خود را به انجام وظایف الهی وادار سازند.  
مصائب گوناگون آنان را از شکر، اطاعت و عبادت خداوند باز نداشته و با وجود تمام مشکلات، خود را به انجام وظایف الهی وادار سازند.  
=جایگاه صابرین=
== جایگاه صابری ==
ن
خداوند در قرآن کریم در موارد مختلف به شکل‌های گوناگون به این موضوع پرداخته و انسان‌ها را با جایگاه و ارزش '''«صبر»'''  آشنا ساخته است، هم‌چنین به صابرین همراهی و یاری خود را در مراحل سخت زندگی، وعده داده و نعمت‌های ویژه‌ای عنایت کرده است.  
خداوند در قرآن کریم در موارد مختلف به شکل‌های گوناگون به این موضوع پرداخته و انسان‌ها را با جایگاه و ارزش '''«صبر»'''  آشنا ساخته است، هم‌چنین به صابرین همراهی و یاری خود را در مراحل سخت زندگی، وعده داده و نعمت‌های ویژه‌ای عنایت کرده است.  
«وَ بَشِّرِ الصَّابِرین... أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُون‌؛ بشارت ده به استقامت‌کنندگان!... اینها، همان‌ها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آن‌ها هستند هدایت‌یافتگان!» واژه '''«صبر»'''  و مشتقات آن ۱۰۳ بار در قرآن به کار رفته که نشان از اهمیت ویژه این حرکت اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریم دارد.
«وَ بَشِّرِ الصَّابِرین... أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُون‌؛ بشارت ده به استقامت‌کنندگان!... اینها، همان‌ها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آن‌ها هستند هدایت‌یافتگان!» واژه '''«صبر»'''  و مشتقات آن ۱۰۳ بار در قرآن به کار رفته که نشان از اهمیت ویژه این حرکت اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریم دارد.


=پاداش و منزلت صابران=
== پاداش و منزلت صابران ==
خداوند در موارد مختلف به پاداش صابران پرداخته هست.
خداوند در موارد مختلف به پاداش صابران پرداخته هست.
«وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَریراً...؛ و در برابر صبرشان، بهشت و لباس‌های حریر بهشتی را به آن‌ها پاداش می‌دهد!...»
«وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَریراً...؛ و در برابر صبرشان، بهشت و لباس‌های حریر بهشتی را به آن‌ها پاداش می‌دهد!...»
این آیه و آیات بعد که در وصف '''«صبر»'''  بر گرسنگی و ایثار طعام [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] و خانواده ایشان نازل شده است، به پاداش آن اشاره نموده و نعمت‌های بهشتی را که به خاطر '''«صبر»'''  به آن بزرگوارن داده شده، بیان می‌کند، و این خود بیان‌گر نشان‌های بر پاداش عظیم و منزلت صابران در درگاه خداوند است.  
این آیه و آیات بعد که در وصف '''«صبر»'''  بر گرسنگی و ایثار طعام [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] و خانواده ایشان نازل شده است، به پاداش آن اشاره نموده و نعمت‌های بهشتی را که به خاطر '''«صبر»'''  به آن بزرگوارن داده شده، بیان می‌کند، و این خود بیان‌گر نشان‌های بر پاداش عظیم و منزلت صابران در درگاه خداوند است.  


=نشانه‌های صابران=
== نشانه‌های صابران ==
در این مورد [[حضرت محمد (ص)|رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)]] فرمودند: "صابر و بردبار سه نشانه دارد:
در این مورد [[حضرت محمد (ص)|رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)]] فرمودند: "صابر و بردبار سه نشانه دارد:
- سست و کسل نمی‌گردد.
- سست و کسل نمی‌گردد.
خط ۲۲۵: خط ۲۱۸:
زیرا اگر سست و کسل شود حق را ضایع کرده است (مسلما در سستی و بیحالی حق اداء نمی‌شود و به حدود الهی عمل نمی‌گردد) و اگر بی‌تابی کند، ادای شکر نکرده است و اگر از خدا شکایت کند، نافرمانی و گناه کرده است (اگر علاوه بر ناراحتی شروع به شکایت و گله کند، نه تنها شاکر نبوده، بلکه بر قضای خداوند هم طاغی و عاصی شده است).
زیرا اگر سست و کسل شود حق را ضایع کرده است (مسلما در سستی و بیحالی حق اداء نمی‌شود و به حدود الهی عمل نمی‌گردد) و اگر بی‌تابی کند، ادای شکر نکرده است و اگر از خدا شکایت کند، نافرمانی و گناه کرده است (اگر علاوه بر ناراحتی شروع به شکایت و گله کند، نه تنها شاکر نبوده، بلکه بر قضای خداوند هم طاغی و عاصی شده است).


=جزع و آثار سوء آن=
== جزع و آثار سوء آن ==
جزع و بی‌تابی نقطه مقابل '''«صبر»'''  است و آن، حالت بی‌قراری و ناشکیبایی در برابر حوادث و مشکلات است، به گونه‌ای که انسان در برابر حادثه زانو زند، مایوس شود، بی‌تابی کند و یا از تلاش و کوشش برای رسیدن به مقصد چشم بپوشد.
جزع و بی‌تابی نقطه مقابل '''«صبر»'''  است و آن، حالت بی‌قراری و ناشکیبایی در برابر حوادث و مشکلات است، به گونه‌ای که انسان در برابر حادثه زانو زند، مایوس شود، بی‌تابی کند و یا از تلاش و کوشش برای رسیدن به مقصد چشم بپوشد.
افرادی که جزع می‌کنند، شتابزده و عجول هستند. قدرت مهار و کنترل خود را ندارند، زود دستپاچه شده و حوصله لازم را برای رسیدن به مقصد ندارند. نتیجه جزع و بی‌تابی، افزایش خطا و در نتیجه ندامت و پشیمانی است. کسی که بی‌صبری می‌کند نمی‌تواند نتیجه کار را تغییر دهد، فقط اجر خود را از بین برده و نیروها را هدر می‌دهد. [[علی بن ابی طالب|امیر مؤمنان علی(علیه‌السلام)]] در مذمت جزع می‌فرمایند: «از جزع و ناشکیبایی بپرهیز. زیرا امید انسان را قطع و کوشش و تلاش را ضعیف ساخته و غم و‌ اندوه به بار می‌آورد»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج۲، ص۴۵۷.</ref>.
افرادی که جزع می‌کنند، شتابزده و عجول هستند. قدرت مهار و کنترل خود را ندارند، زود دستپاچه شده و حوصله لازم را برای رسیدن به مقصد ندارند. نتیجه جزع و بی‌تابی، افزایش خطا و در نتیجه ندامت و پشیمانی است. کسی که بی‌صبری می‌کند نمی‌تواند نتیجه کار را تغییر دهد، فقط اجر خود را از بین برده و نیروها را هدر می‌دهد. [[علی بن ابی طالب|امیر مؤمنان علی(علیه‌السلام)]] در مذمت جزع می‌فرمایند: «از جزع و ناشکیبایی بپرهیز. زیرا امید انسان را قطع و کوشش و تلاش را ضعیف ساخته و غم و‌ اندوه به بار می‌آورد»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج۲، ص۴۵۷.</ref>.