۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
زبان باشقیری متعلق به گروه زبانهای ترکی است. میتوان این زبان را جزو گروه زبان قپچاق و نیز گروه فرعی قپچاق - بلغار به شمار آورد. این زبان به دو بخش کوهستانی و استپی تقسیم میشود. بخش زبان کوهستانی شامل گویشهای شمال شرقی و جنوب شرقی، و استپی شامل گویشهای جنوب غربی و نواحی مرکزی است که میان آنها تفاوتهای واژگانی، آوایی و ساختاری وجود دارد. در زبان باشقیری شماری وامواژههای مغولی، عربی، فارسی و روسی وجود دارد. به هنگام انقلاب روسیه، اقوام باشقیر و تاتار ناحیه ولگا - اورال در آستانه تبدیل به ملتی واحد با فرهنگ تاتاری قرار داشتند. باشقیرها گویشی ویژه داشتند که با زبان تاتاری قدری تفاوت داشت. با اینهمه، تاتاری در حکم زبان ادبی آنها بود. هر دو قوم باشقیر و تاتار از میراث فرهنگی مشابهی برخوردار بودند. خط و کتابت باشقیرها تا ۱۹۲۹م عربی، و از ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹م لاتینی بود، و سرانجام در ۱۹۴۰م سیریلی شد. | زبان باشقیری متعلق به گروه زبانهای ترکی است. میتوان این زبان را جزو گروه زبان قپچاق و نیز گروه فرعی قپچاق - بلغار به شمار آورد. این زبان به دو بخش کوهستانی و استپی تقسیم میشود. بخش زبان کوهستانی شامل گویشهای شمال شرقی و جنوب شرقی، و استپی شامل گویشهای جنوب غربی و نواحی مرکزی است که میان آنها تفاوتهای واژگانی، آوایی و ساختاری وجود دارد. در زبان باشقیری شماری وامواژههای مغولی، عربی، فارسی و روسی وجود دارد. به هنگام انقلاب روسیه، اقوام باشقیر و تاتار ناحیه ولگا - اورال در آستانه تبدیل به ملتی واحد با فرهنگ تاتاری قرار داشتند. باشقیرها گویشی ویژه داشتند که با زبان تاتاری قدری تفاوت داشت. با اینهمه، تاتاری در حکم زبان ادبی آنها بود. هر دو قوم باشقیر و تاتار از میراث فرهنگی مشابهی برخوردار بودند. خط و کتابت باشقیرها تا ۱۹۲۹م عربی، و از ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹م لاتینی بود، و سرانجام در ۱۹۴۰م سیریلی شد. | ||
<br> | <br> | ||
دین و آیین باشقیرها خدایان متعددی داشتند که ابن فضلان شمار آنان را ۱۲ نوشته است، گذشته از آن حیواناتی چون مار و بلدرچین را نیز میپرستیدند. از اوایل سده ۴ق/۱۰م دین اسلام به منطقهای که اکنون تاتارستان نامیده میشود، راه یافت و در سدههای ۵ و ۶ق/۱۱ و ۱۲م به منطقه کنونی باشقیرستان نفوذ کرد. در سده ۸ق/۱۴م مغولانِ فرمانروای اردوی زرین اسلام آوردند. این خود زمینه را برای گسترش اسلام فراهم آورد. تزارهای روسیه از جمله پتر اول و الیزابت تلاش میکردند تا آیین مسیحیت ارتدکس را در سرزمینهای مسلمان نشین برقرار کنند. این نیز سبب خشم مردم مسلمان و بروز حوادث ناگوار شد. با این وصف، در طول سدههای ۱۰-۱۲ق/۱۶- ۱۸م گروهی از مردم باشقیرستان به مسیحیت گرویدند. | ==دین و آیین باشقیرها== | ||
<br> | |||
خدایان متعددی داشتند که ابن فضلان شمار آنان را ۱۲ نوشته است، گذشته از آن حیواناتی چون مار و بلدرچین را نیز میپرستیدند. از اوایل سده ۴ق/۱۰م دین اسلام به منطقهای که اکنون تاتارستان نامیده میشود، راه یافت و در سدههای ۵ و ۶ق/۱۱ و ۱۲م به منطقه کنونی باشقیرستان نفوذ کرد. در سده ۸ق/۱۴م مغولانِ فرمانروای اردوی زرین اسلام آوردند. این خود زمینه را برای گسترش اسلام فراهم آورد. تزارهای روسیه از جمله پتر اول و الیزابت تلاش میکردند تا آیین مسیحیت ارتدکس را در سرزمینهای مسلمان نشین برقرار کنند. این نیز سبب خشم مردم مسلمان و بروز حوادث ناگوار شد. با این وصف، در طول سدههای ۱۰-۱۲ق/۱۶- ۱۸م گروهی از مردم باشقیرستان به مسیحیت گرویدند. | |||
<br> | <br> | ||
==پیشینه تاریخی== | ==پیشینه تاریخی== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۳: | ||
<br> | <br> | ||
در آن زمان در جنوب و شرق باشقیرستان دامپروری، و در غرب و شمال آن، کشاورزی اقتصاد غالب بود. در سدههای مذکور مهاجرت روستاییان روسی به باشقیرستان فزونی گرفت. اینان فراریانی بودند که برای رهایی از ستم ملاکان روسی به دیگر نواحی میگریختند. در نیمه دوم سده ۱۷ و نیمه نخست سده ۱۸م باشقیرها برای رسیدن به آزادی به پا خاستند، ولی این قیامها از سوی دولت روسیه بیرحمانه سرکوب شد (دائره المعارف تاریخی، ج۲، ص۱۸۳) در ۱۱۱۷ق/ ۱۷۰۵م قیام بزرگی در باشقیرستان روی داد که هدف آن جدایی از روسیه و نزدیکی با دولت عثمانی بود. این قیام در ۱۱۲۳ق/۱۷۱۱م به شدت سرکوب شد. در سالهای ۱۱۸۷-۱۱۸۹ق/ ۱۷۷۳- ۱۷۷۵م باشقیرها به قیام قزاقها به رهبری امیلیان پوگاچف پیوستند و در پیکار روستاییان با دولت روسیه مشارکت ورزیدند، قیام به شدت سرکوب، و پوگاچف در ۱۰ ژانویه ۱۷۷۵ اعدام شد. در دوران انقلاب ۱۹۱۷م روسیه، بهرغم نهضتی ملیتگرا که به همت مسلمانان در باشقیرستان پدید آمد، در سالهای جنگ داخلی، باشقیرستان چند بار از سوی بلشویکها و مخالفان آنها دست به دست شد. در ۲۳ مارس ۱۹۱۹م/۳ فروردین ۱۲۹۷ش باشقیرستان به عنوان نخستین جمهوری خودمختار درون اتحاد جماهیر شوروی اعلام موجودیت کرد، ولی حمله نیروهای دریا سالار کُلچاک اجرای این برنامه را بر هم زد. سرانجام پس از ژوئن ۱۹۱۹ شهر اوفا به تصرف بلشویکها درآمد و برنامه پیوستن باشقیرستان به شوروی تحقق یافت. | در آن زمان در جنوب و شرق باشقیرستان دامپروری، و در غرب و شمال آن، کشاورزی اقتصاد غالب بود. در سدههای مذکور مهاجرت روستاییان روسی به باشقیرستان فزونی گرفت. اینان فراریانی بودند که برای رهایی از ستم ملاکان روسی به دیگر نواحی میگریختند. در نیمه دوم سده ۱۷ و نیمه نخست سده ۱۸م باشقیرها برای رسیدن به آزادی به پا خاستند، ولی این قیامها از سوی دولت روسیه بیرحمانه سرکوب شد (دائره المعارف تاریخی، ج۲، ص۱۸۳) در ۱۱۱۷ق/ ۱۷۰۵م قیام بزرگی در باشقیرستان روی داد که هدف آن جدایی از روسیه و نزدیکی با دولت عثمانی بود. این قیام در ۱۱۲۳ق/۱۷۱۱م به شدت سرکوب شد. در سالهای ۱۱۸۷-۱۱۸۹ق/ ۱۷۷۳- ۱۷۷۵م باشقیرها به قیام قزاقها به رهبری امیلیان پوگاچف پیوستند و در پیکار روستاییان با دولت روسیه مشارکت ورزیدند، قیام به شدت سرکوب، و پوگاچف در ۱۰ ژانویه ۱۷۷۵ اعدام شد. در دوران انقلاب ۱۹۱۷م روسیه، بهرغم نهضتی ملیتگرا که به همت مسلمانان در باشقیرستان پدید آمد، در سالهای جنگ داخلی، باشقیرستان چند بار از سوی بلشویکها و مخالفان آنها دست به دست شد. در ۲۳ مارس ۱۹۱۹م/۳ فروردین ۱۲۹۷ش باشقیرستان به عنوان نخستین جمهوری خودمختار درون اتحاد جماهیر شوروی اعلام موجودیت کرد، ولی حمله نیروهای دریا سالار کُلچاک اجرای این برنامه را بر هم زد. سرانجام پس از ژوئن ۱۹۱۹ شهر اوفا به تصرف بلشویکها درآمد و برنامه پیوستن باشقیرستان به شوروی تحقق یافت. | ||
<br> | |||
==کاترین دوم== | |||
<br> | |||
تزار روسیه کوشید تا در منطقه ولگا از خطاهای اسلاف خویش پرهیز نماید؛ بنابراین، تبلیغات ضداسلامی ممنوع گردید و به مسلمانان اطراف رود ولگا، از جمله تاتارها اجازه بنای مساجد داده شد. وی در ۱۱۹۷ق/۱۷۸۳م در اورنبورگ مرکزی دینی (اسلامی) تأسیس کرد. | |||
<br> | |||
==پانویس== | |||
<br> | |||
[[رده: مسلمان نشین روسیه]] | |||
[[رده: شهرهای مسلمان نشین]] | |||
[[رده: شهرهای روسیه]] | |||
[[رده: باشقیرستان روسیه]] |
ویرایش