محسن بن جعفر ابو نمی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''محسن بن جعفر ابونُمیّ''' (۱۳۰۶ تا ۱۳۷۹ه.ق)، قاضی و حقوقدان، استاد مرکز علمی بن سلم و مؤسسه دینی غیل باوزیر و صاحب بزرگ‌ترین کتابخانه در حضرموت است. او بیش از ۱۰۰ کتاب در علوم مختلف نوشته است. بسیاری از دانشجویان علوم از قوه قضائیه در حضرموت تحت حکومت القعیطیه در ساحل حضرمی با استفاده از علم و درس او فارغ‌التحصیل شدند.<ref>العیدروس, زین بن محمد (2016). مجلة الأندلس "فتح المغیث بشرح أنواع الحدیث" (PDF). 15. صنعاء، الیمن: جامعة الأندلس. صفحة 259. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 5 فبرایر 2018.</ref>  
'''محسن بن جعفر ابونُمیّ''' (۱۳۰۶ تا ۱۳۷۹ه.ق)، قاضی و حقوقدان، استاد مرکز علمی بن سلم و مؤسسه دینی غیل باوزیر و صاحب بزرگ‌ترین کتابخانه در حضرموت است. او بیش از ۱۰۰ کتاب در علوم مختلف نوشته است. بسیاری از دانشجویان قوه قضائیه در حضرموت تحت حکومت القعیطیه در ساحل حضرمی با استفاده از علم و درس او فارغ‌التحصیل شدند.<ref>العیدروس, زین بن محمد (2016). مجلة الأندلس "فتح المغیث بشرح أنواع الحدیث" (PDF). 15. صنعاء، الیمن: جامعة الأندلس. صفحة 259. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 5 فبرایر 2018.</ref>  


=آل ابی نُمیّ=
=آل ابی نُمَیّ=
(بضم نون وفتح میم وتشدید یاء، تصغیر نامی)، آن ها دودمان ابو نُمیّ بن عبدالله بن شیخ بن علی المندرج بن عبدالله وطب بن محمد المنفر بن عبدالله بن محمد بن عبدالله باعلوی هستند و شاخه دیگری از خاندان ابونمی از نسل علی بن عمر فدعق بن عبدالله وطب وجود دارد و به نظر می‌رسد که بین آن‌ها و شاخه اول ازدواجی وجود داشته است که عنوان خاندان ابونمی با مادرشان است و به «ابو نمی» شناخته می‌شوند آنها پسرعموهای شاخه اول هستند و هر دو گروه به عبدالله وطب می‌رسند. در میان اشراف مکه نسل محمد ابو نمی از نوادگان شریف هستند و نیز ممکن است ازدواج و اتصالی بین این قبایل وجود داشته باشد که یکی از دلایلی است که این نام یا کنیه از باب تبرک و یادآوری آن ارتباط میان اشراف حجاز و سادات بنی علوی به این گروه داده شده باشد.<ref>الشاطری, محمد بن أحمد (1406 هـ). المعجم اللطیف. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 181.</ref>  
آل ابی نُمَیّ(بضم نون وفتح میم وتشدید یاء، تصغیر نامی) از نسل ابو نُمیّ بن عبدالله بن شیخ بن علی المندرج بن عبدالله وطب بن محمد المنفر بن عبدالله بن محمد بن عبدالله باعلوی هستند و شاخه دیگری از خاندان ابونمی از نسل علی بن عمر فدعق بن عبدالله وطب وجود دارد و به نظر می‌رسد که بین آنها و شاخه اول ازدواجی وجود داشته است که عنوان خاندان ابو نمی با مادرشان است و به «ابو نمی» شناخته می‌شوند آنها پسرعموهای شاخه اول هستند و هر دو گروه به عبدالله وطب می‌رسند. در میان اشراف مکه نسل محمد ابو نمی از نوادگان شریف هستند و نیز ممکن است ازدواج و اتصالی بین این قبایل وجود داشته باشد که یکی از دلایلی است که این نام یا کنیه از باب تبرک و یادآوری آن ارتباط میان اشراف حجاز و سادات بنی علوی به این گروه داده شده باشد.<ref>الشاطری, محمد بن أحمد (1406 هـ). المعجم اللطیف. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 181.</ref>  


=نسب=
=نسب=
محسن بن جعفر بن علوی بن حسین بن عمر بن أحمد بن علوی بن أحمد بن شیخ بن أبی‌بکر بن علی بن عمر فدعق بن عبدالله وطب بن محمد المنفر بن عبدالله بن محمد بن عبدالله باعلوی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[امام صادق (ع)|جعفر الصادق]] بن [[امام باقر (ع)|محمد‌الباقر]] بن علی [[امام سجاد (ع)|زین‌العابدین]] بن [[امام حسین (ع)|الحسین]] بن امام [[امام علی (ع)|علی بن أبی‌طالب]]، و امام علی همسر [[فاطمه]] دختر [[محمد]] صلی الله علیه و آله است.<ref>بلفقیه, علوی بن محمد (1994). من أعقاب البضعة المحمدیة الطاهرة. الجزء الثالث. تریم، حضرموت: دار المهاجر. صفحة 494.</ref>  
محسن بن جعفر بن علوی بن حسین بن عمر بن أحمد بن علوی بن أحمد بن شیخ بن أبی‌بکر بن علی بن عمر فدعق بن عبدالله وطب بن محمد المنفر بن عبدالله بن محمد بن عبدالله باعلوی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[امام صادق (ع)|جعفر الصادق]] بن [[امام باقر (ع)|محمد‌الباقر]] بن علی [[امام سجاد (ع)|زین‌العابدین]] بن [[امام حسین (ع)|الحسین]] بن امام [[امام علی (ع)|علی بن أبی‌طالب]]، و امام علی همسر [[فاطمه]] دختر [[محمد]] صلی الله علیه و آله است.<ref>بلفقیه, علوی بن محمد (1994). من أعقاب البضعة المحمدیة الطاهرة. الجزء الثالث. تریم، حضرموت: دار المهاجر. صفحة 494.</ref>  


او سی و چهارمین نوه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است.  
او سی و چهارمین نوه [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله است.  


=تولد و تربیت=
=تولد و تربیت=
او در شهر غیل باوزیر در [[حضرموت]] در شب ۱۲ پنج شنبه زبیع الاول سال ۱۳۰۶ه.ق مطابق با سال 1887 میلادی به دنیا آمد. گفته شده است که با توجه به سن پسر بزرگش به احتمال قبل از سال ۱۳۰۰ه.ق متولد شده باشد. او در همان شهر در حالت عبادت خداوند، ادب و اخلاق بزرگ شد و در تعدادی از مکتب‌های قرآن برای یادگیری خواندن قرآن و یادگیری خوشنویسی آموزش دید. هنگامی که شیخ محمد بن عمر بن سلم العقیلی (از نسل  عقیل بن ابی‌طالب) به غیل باوزیر آمد و مؤسسه خود را در سال ۱۳۲۰ ه.ق تأسیس کرد که یکی از اولین‌هایی بود که در آن ثبت نام کرد و در آن زمان چهارده ساله بود و با فارغ‌التحصیلی کاملاً به او وابسته بود و علم زیادی از او آموخت.
او در شهر غیل باوزیر در [[حضرموت]] در شب ۱۲ پنج شنبه ربیع الاول سال ۱۳۰۶ه.ق مطابق با سال 1887 میلادی به دنیا آمد. گفته شده است که با توجه به سن پسر بزرگش به احتمال قبل از سال ۱۳۰۰ه.ق متولد شده باشد. او در همان شهر در حالت عبادت خداوند، ادب و اخلاق بزرگ شد و در تعدادی از مکتب‌های قرآن برای یادگیری خواندن قرآن و یادگیری خوشنویسی آموزش دید. هنگامی که شیخ محمد العقیلی (از نسل  عقیل بن ابی‌طالب) به غیل باوزیر آمد و مؤسسه خود را در سال ۱۳۲۰ ه.ق تأسیس کرد، محسن بن جعفر چهارده ساله بود و یکی از اولین‌هایی بود که در آنجا ثبت نام کرد. او در آنجا فارغ‌التحصیل شد و علم زیادی از شیخ محمد العقیلی آموخت.


ورود شیخ محمد بن عمر بن عوض بن بکران بن سلم (متوفی در سال ۱۳۲۹ه.ق) به شهر غیل اولین نقطه عطف کیفی در زندگی او بود. رابطه علمی بین این جوان و استادش شیخ تباشیر النبوغ المبکر، آنجا بروز کرد که دانش آموز هفده ساله رساله‌هایی در علوم مختلفی که از استادش می‌آموخت می‌نوشت. اولین آن رساله‌های علمی «الغصن المورق فی شرح السلم المتورق فی علم المنطق» بود که در سال ۱۳۲۲ه.ق تکمیل شد. پس از آن در بهار سال ۱۳۲۸ه.ق «مطلع المرید إلى نظم جوهرة التوحید» را نوشت. او در همان سال شروع به نوشتن رساله «الشرق والسیادة فی إعراب کلمة الشهادة» نمود.
ورود شیخ محمد بن عمر بن عوض بن بکران بن سلم (متوفی در سال ۱۳۲۹ه.ق) به شهر غیل اولین نقطه عطف کیفی در زندگی او بود. رابطه علمی بین این جوان و استادش شیخ تباشیر النبوغ المبکر، آنجا بروز کرد که دانش آموز هفده ساله رساله‌هایی در علوم مختلفی که از استادش می‌آموخت می‌نوشت. اولین آن رساله‌های علمی «الغصن المورق فی شرح السلم المتورق فی علم المنطق» بود که در سال ۱۳۲۲ه.ق تکمیل شد. پس از آن در بهار سال ۱۳۲۸ه.ق «مطلع المرید إلى نظم جوهرة التوحید» را نوشت. او در همان سال شروع به نوشتن رساله «الشرق والسیادة فی إعراب کلمة الشهادة» نمود.
خط ۱۷: خط ۱۷:
برخی از بزرگانی که از ایشان کسب علم نموده است عبارتند از:
برخی از بزرگانی که از ایشان کسب علم نموده است عبارتند از:


پدرش جعفر بن علوی أبو نمی
* پدرش جعفر بن علوی أبو نمی
 
* محمد بن عمر بن سلم
محمد بن عمر بن سلم
* أبوبکر بن عبدالرحمن بن شهاب‌الدین
 
* عبدالرحمن بن أحمد باشیخ
أبوبکر بن عبدالرحمن بن شهاب‌الدین
* [[أحمد بن حسن العطاس]]
 
* عبدالله بن عمر الشاطری
عبدالرحمن بن أحمد باشیخ
* محمد علی بن حسین المالکی
 
* عمر بن حمدان المحرسی
أحمد بن حسن العطاس
* حسن بن محمد المشاط
 
* [[عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف]]
عبدالله بن عمر الشاطری
 
محمد علی بن حسین المالکی
 
عمر بن حمدان المحرسی
 
حسن بن محمد المشاط
 
عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف


=شاگردان=
=شاگردان=
بسیاری از دانش پژوهان فرهیخته از شاگردان استاد محسن بن جعفر بوده‌اند. از جمله کسانی که در دوره آموزشی تخصصی احکام و آداب قوه قضائیه شرکت کردند و امور قوه قضاییه و حل و فصل اختلافات مردم را در دست گرفتند. برخی از ایشان عبارتند از:
بسیاری از دانش پژوهان فرهیخته از شاگردان استاد محسن بن جعفر بوده‌اند. از جمله کسانی که در دوره آموزشی تخصصی احکام و آداب قوه قضائیه شرکت کردند و امور قوه قضاییه و حل و فصل اختلافات مردم را در دست گرفتند. برخی از ایشان عبارتند از:


عبدالله بن محفوظ الحداد
* عبدالله بن محفوظ الحداد
 
* محمد رشاد بن أحمد البیتی
محمد رشاد بن أحمد البیتی
* علی بن محمد مدیحج
 
* حسین بن محمد مدیحج
علی بن محمد مدیحج
* سعید بن محمد برعیة
 
* أحمد عبدالله بن سلوم
حسین بن محمد مدیحج
* عبدالله بن علی بامخرمة
 
* محمد بن سالم الحدادی
سعید بن محمد برعیة
* عبدالقادر بن محمد العماری
 
* محمد بن عوض بن طاهر باوزیر
أحمد عبدالله بن سلوم
* محفوظ بن سعید المصلی
 
* سعید بن عوض باوزیر
عبدالله بن علی بامخرمة
* سعید بن عبدالصمد باوزیر
 
* عبدالله سالم باوزیر
محمد بن سالم الحدادی
* عبدالله بن أحمد الناخبی
 
* سعید بن علی بامخرمة
عبدالقادر بن محمد العماری
 
محمد بن عوض بن طاهر باوزیر
 
محفوظ بن سعید المصلی
 
سعید بن عوض باوزیر
 
سعید بن عبدالصمد باوزیر
 
عبدالله سالم باوزیر
 
عبدالله بن أحمد الناخبی
 
سعید بن علی بامخرمة


تعداد بی شماری دیگر از دانشجویان علوم دینی وجود دارند که دانش آموخته مرکز علمی ابن سلم هستند و از محضر و کسب علم کرده‌اند و از شخصیت‌های برتر علوم مختلف هستند.
تعداد بی شماری دیگر از دانشجویان علوم دینی وجود دارند که دانش آموخته مرکز علمی ابن سلم هستند و از محضر و کسب علم کرده‌اند و از شخصیت‌های برتر علوم مختلف هستند.


=مسئولیت ها=
=مسئولیت ها=
از شعبان ۱۳۳۴ه.ق تا سال ۱۳۴۴ه.ق ابو نامی به عنوان قاضی شهر غیل باوزیر مشغول بود و سپس به المکلا پایتخت حکومت القعیطیة نقل مکان کرد و تا پایان سال ۱۳۵۰ه.ق به عنوان قاضی در آن‌جا خدمت کرد و در این سال برای انجام حج به خانه خدا رفت و سپس در اوایل سال ۱۳۵۱ه.ق به مرکز علمی غیل بازگشت تا در آن‌جا به عنوان استاد مشغول شود. پیشرفت کیفی کارش در سال ۱۳۵۳ه.ق بود که به عنوان عضو شورای سه نفره قضایی شریعت که متشکل از او، شیخ عبدالله بن عوض بکر و شیخ عوض بن سالم بلقدی بود منصوب شد و به موکلا نقل مکان کرد. پس از آن در اوایل سال ۱۳۵۶ه.ق به غیل بازگشت و به عنوان قاضی خدمت کرد و در همان سال برای تدریس عمومی در مسجد سلطان عمر به المکلا نقل مکان کرد.
از [[شعبان]] ۱۳۳۴ه.ق تا سال ۱۳۴۴ه.ق ابو نامی به عنوان قاضی شهر غیل باوزیر مشغول بود و سپس به المکلا پایتخت حکومت القعیطیة نقل مکان کرد و تا پایان سال ۱۳۵۰ه.ق به عنوان قاضی در آن‌جا خدمت کرد و در این سال برای انجام حج به خانه خدا رفت و سپس در اوایل سال ۱۳۵۱ه.ق به مرکز علمی غیل بازگشت تا در آن‌جا به عنوان استاد مشغول شود. پیشرفت کیفی کارش در سال ۱۳۵۳ه.ق بود که به عنوان عضو شورای سه نفره قضایی شریعت که متشکل از او، شیخ عبدالله بن عوض بکر و شیخ عوض بن سالم بلقدی بود منصوب شد و به موکلا نقل مکان کرد. پس از آن در اوایل سال ۱۳۵۶ه.ق به غیل بازگشت و به عنوان قاضی خدمت کرد و در همان سال برای تدریس عمومی در مسجد سلطان عمر به المکلا نقل مکان کرد.


حدود سال ۱۳۵۷ه.ق به عنوان رئیس آموزش و پرورش در رباط به الغیل بازگشت و پس از افتتاح مؤسسه دینی در غیل به عنوان معلم و مدیر مرکز علمی به آن‌جا رفت و در سال ۱۳۷۴ به عنوان سرپرست یک مؤسسه دینی خدمت کرد تا اینکه در سال آخر عمر به دلیل بیماری زمین‌گیر شد. او صاحب مدرسه‌ای در شهر المکلا بود که اکنون به بسکة یعقوب معروف است.
حدود سال ۱۳۵۷ه.ق به عنوان رئیس آموزش و پرورش در رباط به الغیل بازگشت و پس از افتتاح مؤسسه دینی در غیل به عنوان معلم و مدیر مرکز علمی به آن‌جا رفت و در سال ۱۳۷۴ به عنوان سرپرست یک مؤسسه دینی خدمت کرد تا اینکه در سال آخر عمر به دلیل بیماری زمین‌گیر شد. او صاحب مدرسه‌ای در شهر المکلا بود که اکنون به بسکة یعقوب معروف است.
خط ۸۷: خط ۶۳:
او کتاب‌خانه بزرگی به جا گذاشت و سخاوت‌مندانه برای آن هزینه می‌کرد. به گفته شاگردان و آشنایانش بزرگترین کتابخانه خصوصی در منطقه حضرمی بوده است.<ref>القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 73.</ref> نوشتن را از ۱۷ سالگی آغاز کرد و مانند سید ابوبکر بن عبدالرحمن بن شهاب و سید محمد بن احمد الشاطری از نویسندگانی  شمرده می شود که زیر 20 سال شروع به تالیف و نگارش کرده‌اند. آثار او در علوم مختلف حقوقی و زبانی به بیش از ۱۶۰ عنوان رسیده ولی به ندرت چاپ شده‌اند عناوین آن ها به شرح زیر است:<ref>"ذکر مؤلفات علَّامة ساحل حضرموت: محسن بن جعفر أبی نمی". ملتقى أهل التفسیر. مؤرشف من الأصل فی 30 دیسمبر 2018.</ref>
او کتاب‌خانه بزرگی به جا گذاشت و سخاوت‌مندانه برای آن هزینه می‌کرد. به گفته شاگردان و آشنایانش بزرگترین کتابخانه خصوصی در منطقه حضرمی بوده است.<ref>القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 73.</ref> نوشتن را از ۱۷ سالگی آغاز کرد و مانند سید ابوبکر بن عبدالرحمن بن شهاب و سید محمد بن احمد الشاطری از نویسندگانی  شمرده می شود که زیر 20 سال شروع به تالیف و نگارش کرده‌اند. آثار او در علوم مختلف حقوقی و زبانی به بیش از ۱۶۰ عنوان رسیده ولی به ندرت چاپ شده‌اند عناوین آن ها به شرح زیر است:<ref>"ذکر مؤلفات علَّامة ساحل حضرموت: محسن بن جعفر أبی نمی". ملتقى أهل التفسیر. مؤرشف من الأصل فی 30 دیسمبر 2018.</ref>


«إبانة المعمّى على نظم السجاعی فی أحکام لمّا»
* «إبانة المعمّى على نظم السجاعی فی أحکام لمّا»
 
* «إتحاف الأمیر بما یتعلق بحدیث البشیر النذیر»
«إتحاف الأمیر بما یتعلق بحدیث البشیر النذیر»
* «إتحاف الظراف بنیة الاغتراف»
 
* «إتحاف النبیه بإیضاح التشبیه»
«إتحاف الظراف بنیة الاغتراف»
* «الأجوبة المرضیة على أسئلة خطبة الألفیة»
 
* «الاختصار بالحصر على المقولات العشر»
«إتحاف النبیه بإیضاح التشبیه»
* «اختصار العبارة على منظومة الاستعارة» أو «إهداء البشارة لقراء منظومة الاستعارة»
 
* «إدخال السرور على طالب أحکام الظرف والجار والمجرور»
«الأجوبة المرضیة على أسئلة خطبة الألفیة»
* «الاستطابة بنشر أقوال ساعة الإجابة»
 
* «الإشراق من ضیاءالاشتقاق» أو «الإشراق فی علم الاشتقاق»
«الاختصار بالحصر على المقولات العشر»
* «إضاءة البدرین فیما تکسر فیه (إن) وما تفتح، وجواز الوجهین»
 
* «إعطاء النفس مناها فی إعراب (فإذا هو هی إیاها)»
«اختصار العبارة على منظومة الاستعارة» أو «إهداء البشارة لقراء منظومة الاستعارة»
* «الإعلام بإعراب أسماء الشرط والاستفهام»
 
* «إفادة الصبیان بمعانی منظومة ابن جمعان»
«إدخال السرور على طالب أحکام الظرف والجار والمجرور»
* «إفادة النقلة ببعض أحکام البسملة»
 
* «إقامة البرهان فی رد اعتراض محمد بن أحمد الصبان»
«الاستطابة بنشر أقوال ساعة الإجابة»
* «إقامة الدلیل فی صفات الجلیل»
 
* «إقرار العین ببعض حقوق الزوجین»
«الإشراق من ضیاءالاشتقاق» أو «الإشراق فی علم الاشتقاق»
* «أقسام لو»
 
* «الأقوال الموجهة فی أحکام الصفة المشبهة»
«إضاءة البدرین فیما تکسر فیه (إن) وما تفتح، وجواز الوجهین»
* «الإلجام لمن زاغ فی فتواه عن نصوص الأئمة الأعلام»
 
* «أنس الإخوان بالتطلع على وفیات الأعیان»
«إعطاء النفس مناها فی إعراب (فإذا هو هی إیاها)»
* «انشراح البال شرح منظومة لامیة الأفعال»
 
* «الإنهاض فی رد الاعتراض»
«الإعلام بإعراب أسماء الشرط والاستفهام»
* «إیصال النفع إلى طالب أحکام الفرع»
 
* «إیضاح الإغراب فی مباحث الإعراب»
«إفادة الصبیان بمعانی منظومة ابن جمعان»
* «إیضاح المفهوم فی أن تصدیق القاضی لا یجب به الصوم على العموم»
 
* «إیضاح المقال فی حکم نقل زکاة المال»
«إفادة النقلة ببعض أحکام البسملة»
* «بحث فی صلاة رکعتین قبل الجمعة»
 
* «بدر الدجنة شرح منظومة العلامة ابن الشحنة» فی علم البیان
«إقامة البرهان فی رد اعتراض محمد بن أحمد الصبان»
* «بذل المجهود فی شرح نظم المقصود»
 
* «البر والإحسان بشرح أبیات ما یغتفر للموافق من الأرکان»
«إقامة الدلیل فی صفات الجلیل»
* «بزوغ الهلال بنقض ما حکم به لابنی بلال» أو «رد على اعتراض السید محسن بن عبدالله السقاف فی قضیة بلال»
 
* «البشارة بأحکام المجاز والاستعارة»
«إقرار العین ببعض حقوق الزوجین»
* «بشرى المکروب بغایة المطلوب»
 
* «بغیة الرائد فی حکم توسیع المساجد»
«أقسام لو»
* «بهجة الإخوان شرح هدایة الصبیان»
 
* «بهجة الناظر فی حکم رفع أفعل التفضیل للظاهر»
«الأقوال الموجهة فی أحکام الصفة المشبهة»
* «البیان شرح نظم ما یغتفر للموافق من الأرکان»
 
* «التبشیر بحل منظومة الزمزمی فی التفسیر»
«الإلجام لمن زاغ فی فتواه عن نصوص الأئمة الأعلام»
* «التبیین شرح أبیات مهذب الدین»
 
* «تجنب الحیف فی الکلام مع المجیب وصاحب السیف فی ثبوت رمضان 1345 هـ»
«أنس الإخوان بالتطلع على وفیات الأعیان»
* «تحصیل المنافع فی بیان السبب والشرط والمانع»
 
* «تراجم مشاهیر الشافعیة»
«انشراح البال شرح منظومة لامیة الأفعال»
* «ترویح الجنان بتفسیر آخر آیة من سورة آل عمران»
 
* «تسهیل الدعاوى فی رفع الشکاوى» (مطبوع)
«الإنهاض فی رد الاعتراض»
* «تسهیل المسیر إلى علم التفسیر» أو «تیسیر المسیر إلى علم التفسیر»
 
* «التصریف المنظوم لـ(غزوا) المبنی للمجهول والمعلوم»
«إیصال النفع إلى طالب أحکام الفرع»
* «تنبیه الخلان بثبوت رمضان بالجمعة 1345 هـ»
 
* «تنبیه الوسنان فی ما قرئ بالتثلیث من حروف القرآن»
«إیضاح الإغراب فی مباحث الإعراب»
* «تیسیر الأسباب لمطالعة موصل الطلاب إلى قواعد الإعراب» أو «سلوة الأسباب»
 
* «الجامع الشریف فی فن التصریف»
«إیضاح المفهوم فی أن تصدیق القاضی لا یجب به الصوم على العموم»
* «جلب التقریبات فی الجمع بین الورقات وتسهیل الطرقات»
 
* «جمع الفوائد فی حروف الزوائد»
«إیضاح المقال فی حکم نقل زکاة المال»
* «الجوهر الفرد فی أقسام العقد»
 
* «جواب سؤال فی حکم صلاة الإمام المعید»
«بحث فی صلاة رکعتین قبل الجمعة»
* «الجوهر الشفاف على ثلاثة أبیات ظراف»
 
* حاشیة على «البهجة المرضیة على ألفیة ابن مالک»
«بدر الدجنة شرح منظومة العلامة ابن الشحنة» فی علم البیان
* حاشیة على «العوائد على جمع الفوائد»
 
* «حسن المنظر فی حقیقة اسم المصدر»
«بذل المجهود فی شرح نظم المقصود»
* «الحل البهی لعبارة الفاکهی عند قوله: "ولو أن ما أسعى لأدنى معیشة"»
 
* «الحلاوة القندیة على متن السمرقندیة»
«البر والإحسان بشرح أبیات ما یغتفر للموافق من الأرکان»
* «خلاصة الأقوال فی حقائق الاستقبال»
 
* «الخلاصة النقیة على متن البیقونیة»
«بزوغ الهلال بنقض ما حکم به لابنی بلال» أو «رد على اعتراض السید محسن بن عبدالله السقاف فی قضیة بلال»
* «الدلالة الجلیة فی القواعد الفقهیة» (منظومة) أو «نفحة الأزهار فی قواعد الأخیار»
 
* «دوائر فی أصول الفقه»
«البشارة بأحکام المجاز والاستعارة»
* «دوائر فی المبتدأ والخبر»
 
* «دوائر فی المعرب والمبنی»
«بشرى المکروب بغایة المطلوب»
* «دوائر فی المواریث»
 
* «الرد بالوجه الجمیل على معترض ابن فضیل وباعقیل»
«بغیة الرائد فی حکم توسیع المساجد»
* «الردع بکلا على قاضی المکلا سنة 1329 هـ»
 
* «رد على بابحیر»
«بهجة الإخوان شرح هدایة الصبیان»
* «رد على بامخرمة فی مسألة الطلاق»
 
* «رد على الشیخ أحمد بن عوض المصلی فی قضیة باصالح وبریوم والذی نزل فیه القاضی المصلی»
«بهجة الناظر فی حکم رفع أفعل التفضیل للظاهر»
* «رد على العماری فی مسألة بیع مال الغائب عهدة» أو «الوجوه المسفرة للقاری عما وقع فی حکم العماری»
 
* «رسالة فی حکم ترک القنوت والتشهد»
«البیان شرح نظم ما یغتفر للموافق من الأرکان»
* «رسالة فیما قرئ بالتثلیث من القرآن»
 
* «رشف اللما على أبیات السجاعی فی (لاسیما)»
«التبشیر بحل منظومة الزمزمی فی التفسیر»
* «الریاضة حاشیة العین الفیاضة فی مسائل الاستحاضة»
 
* «ریحانة الإخوان فی صفات الواحد المنان»
«التبیین شرح أبیات مهذب الدین»
* «زهرة الأقاح فی أحکام النکاح»
 
* «الزهرة الوضیة على الرحبیة»
«تجنب الحیف فی الکلام مع المجیب وصاحب السیف فی ثبوت رمضان 1345 هـ»
* «سبیل التعلم شرح منبع التفهم لأسباب التیمم» أو «سبیل التفهم فی التیمم فی شرح أبیات الصور التی یجب فیها القضاء والتی لا یجب»
 
* «سلم الصغیر»
«تحصیل المنافع فی بیان السبب والشرط والمانع»
* «سمیر السفر وأنیس الحضر»
 
* «سین جیم فی النکاح»
«تراجم مشاهیر الشافعیة»
* «الشذرات فی أوقات الصلوات»
 
* «شرح منظومة الدمنهوری فی بحور شعر العرب»
«ترویح الجنان بتفسیر آخر آیة من سورة آل عمران»
* «الشرف والسیادة فی إعراب کلمة الشهادة»
 
* «شم الأنوف فی معانی الحروف»
«تسهیل الدعاوى فی رفع الشکاوى» (مطبوع)
* «الضوابط الموجهة فی أحکام الصفة المشبهة»
 
* «طراز الامتیاز فی أبیات الألغاز ومنثورها»
«تسهیل المسیر إلى علم التفسیر» أو «تیسیر المسیر إلى علم التفسیر»
* «طریف القول وتالده فی ما اعترض به بدر الدین ابن مالک على والده فی شرح الألفیة»
 
* «عجالة الطالب وهدایة الراغب إلى علم المنطق»
«التصریف المنظوم لـ(غزوا) المبنی للمجهول والمعلوم»
* «عرف الکادی فی شرح أبیات العلامة المرادی المعمولة فی المسائل التی یُخص بها عطف البیان دون البدل»
 
* «العرف النفاح على زهرة الأقاح» أو «العرف النفاح من ریاض زهرة الأقاح فی النکاح»
«تنبیه الخلان بثبوت رمضان بالجمعة 1345 هـ»
* «عقد النظام على عقیدة العوام»
 
* «عقلة العجلان»
«تنبیه الوسنان فی ما قرئ بالتثلیث من حروف القرآن»
* «العقود الجوهریة فی امتداح العصابة الرباطیة وشیخهم ذی النفس الزکیة»
 
* «عقیدة الدلیل فی صفات ربنا الجلیل»
«تیسیر الأسباب لمطالعة موصل الطلاب إلى قواعد الإعراب» أو «سلوة الأسباب»
* «العنایة بإظهار القول وإبرازه فی شرح الأبیات المعمولة فی وجوب استتار الضمیر وجوازه»
 
* «العین الفیاضة شرح نظم مسائل الاستحاضة»
«الجامع الشریف فی فن التصریف»
* «غرة الصباح فی أحکام النکاح»
 
* «الغصن المورق فی شرح السلم المنورق»
«جلب التقریبات فی الجمع بین الورقات وتسهیل الطرقات»
* «فتاوى»
 
* «فتاوى باشیخ»
«جمع الفوائد فی حروف الزوائد»
* «فتح البصیر على أبیات العلامة الأمیر المعمولة فی شرح المذکر السالم»
 
* «فتح السلام على عقیدة العوام»
«الجوهر الفرد فی أقسام العقد»
* «فوائد الدراسة فی إیضاح ما أبهم على منتقد حکم مرواسة»
 
* «الفوائد فی حروف الزوائد»
«جواب سؤال فی حکم صلاة الإمام المعید»
* «فوح العبیر بحل منظومة التفسیر»
 
* «الفوز والظفر بمعرفة تعدد المبتدأ والخبر»
«الجوهر الشفاف على ثلاثة أبیات ظراف»
* «القانون الجنائی للسلطة القعیطیة»
 
* «القانون الشرعی»
حاشیة على «البهجة المرضیة على ألفیة ابن مالک»
* «القدح المعلى من أحکام کلا»
 
* «قطف الثمر فی حکم الممر»
حاشیة على «العوائد على جمع الفوائد»
* «القصد والمنى على أبیات أسباب البنا»
 
* «القلائد لحروف الزوائد» (منظومة)
«حسن المنظر فی حقیقة اسم المصدر»
* «قلادة النحر على منظومة المقولات العشر»
 
* «القول المنتخب فی إعراب المرکب»
«الحل البهی لعبارة الفاکهی عند قوله: "ولو أن ما أسعى لأدنى معیشة"»
* «کأس السلاف فی أحکام الاستخلاف» (منظومة)
 
* «کؤوس الشراب على مفتاح الإعراب»
«الحلاوة القندیة على متن السمرقندیة»
* «الکوکب الزاهر فی مولد النبی الطاهر»
 
* «الکوکب المنیر فی أحکام الضمیر»
«خلاصة الأقوال فی حقائق الاستقبال»
* «اللؤلؤ المنظوم فی إفادة تقدم المسند إلیه التخصیص وعموم السلب وسلب العموم»
 
* «المباحث المرضیة فی مسألة حذف الخبر قبل حال لا یصلح للخبریة»
«الخلاصة النقیة على متن البیقونیة»
* «مجموعة القضاء الشرعی الجامعة لغالب کل شرط مرعی» (مطبوع)
 
* «مرقاة القصر شرح المقولات العشر»
«الدلالة الجلیة فی القواعد الفقهیة» (منظومة) أو «نفحة الأزهار فی قواعد الأخیار»
* «المسائل المختارة لمحاکم حضرموت»
 
* «مشکاة الضوء فی بیان أقسام لو»
«دوائر فی أصول الفقه»
* «مصباح الناهض إلى مسائل ملقبات الفرائض» (مطبوع)
 
* «مطلع المرید شرح جوهرة التوحید»
«دوائر فی المبتدأ والخبر»
* «مفتاح المقفول على سلم الأصول فی علم الأصول»
 
* «مقامة فی الفرق بین الحمار الأبیض ورکوبه، والحمار الأسود ورکوبه»
«دوائر فی المعرب والمبنی»
* «الملح فی فن المصطلح»
 
* «منبع التفهم لأسباب التیمم» أو «منظومة فی صور التیمم التی تجب فیها القضاء والتی لا تجب»
«دوائر فی المواریث»
* «المنح على الملح»
 
* «المنظومة البیقونیة مع زوائدها البهیة»
«الرد بالوجه الجمیل على معترض ابن فضیل وباعقیل»
* «المنظومة الزهیة إلى عصبة الرباطیة»
 
* «منظومة فی الأشیاء المبهمة»
«الردع بکلا على قاضی المکلا سنة 1329 هـ»
* «منظومة فی الحساب والجبر»
 
* «منظومة فی الدعاوى»
«رد على بابحیر»
* «منظومة فی ما تصح الدعوى فیه بالمجهول»
 
* «منظومة ما یغتفر للموافق من الأرکان»
«رد على بامخرمة فی مسألة الطلاق»
* «منظومة مختصرة فی علوم الحدیث»
 
* «منظومة النجاح»
«رد على الشیخ أحمد بن عوض المصلی فی قضیة باصالح وبریوم والذی نزل فیه القاضی المصلی»
* «منظومة یوصی فیها طلاب القضاء ویجیزهم»
 
* «نتائج الأفکار الوقادة فی الرد على صاحب سلسبیل الإرشاد والإفادة»
«رد على العماری فی مسألة بیع مال الغائب عهدة» أو «الوجوه المسفرة للقاری عما وقع فی حکم العماری»
* «النزهة البهیة فی شرح البیقونیة»
 
* «نشر الأفراح شرح غرة الصباح فی أحکام النکاح»
«رسالة فی حکم ترک القنوت والتشهد»
* «نظم أوزان الصفة المشبهة المأخوذة من مضموم العین»
 
* «نظم سؤال وجواب فی حکم من أفطر فی رمضان وتعذر علیه القضاء»
«رسالة فیما قرئ بالتثلیث من القرآن»
* «نظم شروط الاقتداء»
 
* «نظم مشایخ شیخه العلامة ابن سلم»
«رشف اللما على أبیات السجاعی فی (لاسیما)»
* «نفح البشام من أحکام اجتماع المأموم مع الإمام»
 
* «النفحة الزکیة على نظم البیقونیة»
«الریاضة حاشیة العین الفیاضة فی مسائل الاستحاضة»
* «النقول الراجحة على منظومة لحن الفاتحة»
 
* «نیل الأمنیات من أحکام المبنیات»
«ریحانة الإخوان فی صفات الواحد المنان»
* «نیل الوصل من أحکام الوصل»
 
* «هدایة القاری إلى أحکام الماء الجاری»
«زهرة الأقاح فی أحکام النکاح»
* «هدایة القصاد لما فی حکم آل کساد من الانتقاد»
 
* «هدایة المتبصر إلى حکم المتحجر للأرض الموات»
«الزهرة الوضیة على الرحبیة»
* «الوشی المحبَّر فی الإعراب المقدَّر»
 
* «وصیة لتلامیذ القضاء» (منظومة)
«سبیل التعلم شرح منبع التفهم لأسباب التیمم» أو «سبیل التفهم فی التیمم فی شرح أبیات الصور التی یجب فیها القضاء والتی لا یجب»
 
«سلم الصغیر»
 
«سمیر السفر وأنیس الحضر»
 
«سین جیم فی النکاح»
 
«الشذرات فی أوقات الصلوات»
 
«شرح منظومة الدمنهوری فی بحور شعر العرب»
 
«الشرف والسیادة فی إعراب کلمة الشهادة»
 
«شم الأنوف فی معانی الحروف»
 
«الضوابط الموجهة فی أحکام الصفة المشبهة»
 
«طراز الامتیاز فی أبیات الألغاز ومنثورها»
 
«طریف القول وتالده فی ما اعترض به بدر الدین ابن مالک على والده فی شرح الألفیة»
 
«عجالة الطالب وهدایة الراغب إلى علم المنطق»
 
«عرف الکادی فی شرح أبیات العلامة المرادی المعمولة فی المسائل التی یُخص بها عطف البیان دون البدل»
 
«العرف النفاح على زهرة الأقاح» أو «العرف النفاح من ریاض زهرة الأقاح فی النکاح»
 
«عقد النظام على عقیدة العوام»
 
«عقلة العجلان»
 
«العقود الجوهریة فی امتداح العصابة الرباطیة وشیخهم ذی النفس الزکیة»
 
«عقیدة الدلیل فی صفات ربنا الجلیل»
 
«العنایة بإظهار القول وإبرازه فی شرح الأبیات المعمولة فی وجوب استتار الضمیر وجوازه»
 
«العین الفیاضة شرح نظم مسائل الاستحاضة»
 
«غرة الصباح فی أحکام النکاح»
 
«الغصن المورق فی شرح السلم المنورق»
 
«فتاوى»
 
«فتاوى باشیخ»
 
«فتح البصیر على أبیات العلامة الأمیر المعمولة فی شرح المذکر السالم»
 
«فتح السلام على عقیدة العوام»
 
«فوائد الدراسة فی إیضاح ما أبهم على منتقد حکم مرواسة»
 
«الفوائد فی حروف الزوائد»
 
«فوح العبیر بحل منظومة التفسیر»
 
«الفوز والظفر بمعرفة تعدد المبتدأ والخبر»
 
«القانون الجنائی للسلطة القعیطیة»
 
«القانون الشرعی»
 
«القدح المعلى من أحکام کلا»
 
«قطف الثمر فی حکم الممر»
 
«القصد والمنى على أبیات أسباب البنا»
 
«القلائد لحروف الزوائد» (منظومة)
 
«قلادة النحر على منظومة المقولات العشر»
 
«القول المنتخب فی إعراب المرکب»
 
«کأس السلاف فی أحکام الاستخلاف» (منظومة)
 
«کؤوس الشراب على مفتاح الإعراب»
 
«الکوکب الزاهر فی مولد النبی الطاهر»
 
«الکوکب المنیر فی أحکام الضمیر»
 
«اللؤلؤ المنظوم فی إفادة تقدم المسند إلیه التخصیص وعموم السلب وسلب العموم»
 
«المباحث المرضیة فی مسألة حذف الخبر قبل حال لا یصلح للخبریة»
 
«مجموعة القضاء الشرعی الجامعة لغالب کل شرط مرعی» (مطبوع)
 
«مرقاة القصر شرح المقولات العشر»
 
«المسائل المختارة لمحاکم حضرموت»
 
«مشکاة الضوء فی بیان أقسام لو»
 
«مصباح الناهض إلى مسائل ملقبات الفرائض» (مطبوع)
 
«مطلع المرید شرح جوهرة التوحید»
 
«مفتاح المقفول على سلم الأصول فی علم الأصول»
 
«مقامة فی الفرق بین الحمار الأبیض ورکوبه، والحمار الأسود ورکوبه»
 
«الملح فی فن المصطلح»
 
«منبع التفهم لأسباب التیمم» أو «منظومة فی صور التیمم التی تجب فیها القضاء والتی لا تجب»
 
«المنح على الملح»
 
«المنظومة البیقونیة مع زوائدها البهیة»
 
«المنظومة الزهیة إلى عصبة الرباطیة»
 
«منظومة فی الأشیاء المبهمة»
 
«منظومة فی الحساب والجبر»
 
«منظومة فی الدعاوى»
 
«منظومة فی ما تصح الدعوى فیه بالمجهول»
 
«منظومة ما یغتفر للموافق من الأرکان»
 
«منظومة مختصرة فی علوم الحدیث»
 
«منظومة النجاح»
 
«منظومة یوصی فیها طلاب القضاء ویجیزهم»
 
«نتائج الأفکار الوقادة فی الرد على صاحب سلسبیل الإرشاد والإفادة»
 
«النزهة البهیة فی شرح البیقونیة»
 
«نشر الأفراح شرح غرة الصباح فی أحکام النکاح»
 
«نظم أوزان الصفة المشبهة المأخوذة من مضموم العین»
 
«نظم سؤال وجواب فی حکم من أفطر فی رمضان وتعذر علیه القضاء»
 
«نظم شروط الاقتداء»
 
«نظم مشایخ شیخه العلامة ابن سلم»
 
«نفح البشام من أحکام اجتماع المأموم مع الإمام»
 
«النفحة الزکیة على نظم البیقونیة»
 
«النقول الراجحة على منظومة لحن الفاتحة»
 
«نیل الأمنیات من أحکام المبنیات»
 
«نیل الوصل من أحکام الوصل»
 
«هدایة القاری إلى أحکام الماء الجاری»
 
«هدایة القصاد لما فی حکم آل کساد من الانتقاد»
 
«هدایة المتبصر إلى حکم المتحجر للأرض الموات»
 
«الوشی المحبَّر فی الإعراب المقدَّر»
 
«وصیة لتلامیذ القضاء» (منظومة)


=وفات=
=وفات=