confirmed، مدیران
۳۷٬۸۳۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتابها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
|محرم ۴۱۹ (قمری) • آزادوار • ولایت جوین | |[[ماه محرم|محرم]] ۴۱۹ (قمری) • آزادوار • ولایت جوین | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
|۲۵ ربیعالثانی ۴۷۸ (قمری) • نیشابور • گورستان تلاجرد | |۲۵ [[ماه ربیع الثانی|ربیعالثانی]] ۴۷۸ (قمری) • نیشابور • گورستان تلاجرد | ||
|- | |- | ||
|استادان | |استادان | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''عبدالمَلِك بن عبداللّه جوینی'''، مشهور به '''امامالحرمين''' و ملقب به '''ضياءالدين'''، كنيهاش '''ابوالمعالى''' متكلم بزرگ [[اشعری]] و [[فقیه|فقيه]] و اصولى شافعی مذهب، از مدرسین معروف [[نظامیه نیشابور]] که حدود چهار سال به تدریس در [[مکه]] و [[مدینه]] مشغول بود. ابوالمعالی تحصیلات خویش را نزد پدرش آغاز کرد و پس از ادامه تحصیل در این شهر و سپس مهاجرت به [[بغداد]]، به [[نیشابور]] بازگشت و صاحب کرسی تدریس شد. با اعلان لعن [[شیعیان]]، پس از وفات طغرل و در زمان حکومت [[آلب ارسلان]] به نیشابور بازگشت و در سال ۴۷۸ق در این شهر درگذشت. | |||
==زندگینامه== | |||
=زندگینامه= | |||
عبدالمَلِک بن عبداللّهبن یوسفبن محمدبن حَیویه، مشهور به امام الحرمین و ملقب به ضیاءالدین، کنیهاش ابوالمعالی متکلم بزرگ اشعری و فقیه و اصولی شافعی. | عبدالمَلِک بن عبداللّهبن یوسفبن محمدبن حَیویه، مشهور به امام الحرمین و ملقب به ضیاءالدین، کنیهاش ابوالمعالی متکلم بزرگ اشعری و فقیه و اصولی شافعی. | ||
جوینی در ۱۸ [[ماه محرم]] ۴۱۹ به دنیا آمد.<ref>ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۶۹؛ سبکی، ج ۵، ص ۱۶۸.</ref>. زادگاهش دقیقاً مشخص نیست، ابوالفداء در تقویمالبلدان (ص ۴۵۱)، او را به آزادور (از توابع جوین) نسبت داده است. بروکلمان، ظاهراً به قرینه یکی دانستن محل تولد و مرگ او، قریه بُشتَنِقان را زادگاه وی دانسته است <ref>رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه.</ref>. | جوینی در ۱۸ [[ماه محرم الحرام|ماه محرم]] ۴۱۹ به دنیا آمد.<ref>ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۶۹؛ سبکی، ج ۵، ص ۱۶۸.</ref>. زادگاهش دقیقاً مشخص نیست، ابوالفداء در تقویمالبلدان (ص ۴۵۱)، او را به آزادور (از توابع جوین) نسبت داده است. بروکلمان، ظاهراً به قرینه یکی دانستن محل تولد و مرگ او، قریه بُشتَنِقان را زادگاه وی دانسته است <ref>رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه.</ref>. | ||
جوینی نزد پدرش به تعلم پرداخت <ref>سبکی، ج ۵، ص ۷۳؛ ابنعماد، ج ۳، ص ۲۶۱ـ.۲۶۲</ref>. نزد [[ابوالقاسم اسکافی اسفراینی]]، که با دو واسطه شاگرد [[ابوالحسن اشعری]] بود <ref>ابنعساکر، ص ۲۱۴؛ سبکی، ج ۵، ص ۱۷۵.</ref>، [[کلام]] و [[اصول فقه]] آموخت و در همان اوان بر آرای کلامی او تعلیق نوشت <ref>سبکی، همانجا.</ref>. | ==اساتید== | ||
جوینی نزد پدرش به تعلم پرداخت <ref>سبکی، ج ۵، ص ۷۳؛ ابنعماد، ج ۳، ص ۲۶۱ـ.۲۶۲</ref>. نزد [[ابوالقاسم اسکافی اسفراینی]]، که با دو واسطه شاگرد [[ابوالحسن اشعری|ابوالحسن اشعری]] بود <ref>ابنعساکر، ص ۲۱۴؛ سبکی، ج ۵، ص ۱۷۵.</ref>، [[کلام]] و [[اصول فقه]] آموخت و در همان اوان بر آرای کلامی او تعلیق نوشت <ref>سبکی، همانجا.</ref>. | |||
همچنین علوم قرآنی را نزد [[ابوعبداللّه خبازی]]، از استادان معروف [[قرآن]]، فراگرفت <ref>همانجا.</ref>. جوینی از پدرش و نیز از ابوحسان محمد مُزَکّی، ابوسعد عبدالرحمانبن حَمْدان نَضرَوی، ابوالحسن علیبن محمد طِرازی، ابوسعد محمدبن علی صفار و ابونصر منصوربن رامِش [[حدیث]] شنید. او از ابونعیم حافظ اصفهانی اجازه روایت حدیث داشت. کسانی چون ابوعبداللّه فُراوی، زاهربن طاهر شَحّامی و اسماعیلبن ابیصالح مؤذِّن از او روایت کردهاند <ref>ذهبی، ج ۱۸، ص۴۷۰؛ سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱؛ ابننجار، ج ۱۶، ص ۴۴.</ref>. | همچنین علوم قرآنی را نزد [[ابوعبداللّه خبازی]]، از استادان معروف [[قرآن]]، فراگرفت <ref>همانجا.</ref>. جوینی از پدرش و نیز از ابوحسان محمد مُزَکّی، ابوسعد عبدالرحمانبن حَمْدان نَضرَوی، ابوالحسن علیبن محمد طِرازی، ابوسعد محمدبن علی صفار و ابونصر منصوربن رامِش [[حدیث]] شنید. او از ابونعیم حافظ اصفهانی اجازه روایت حدیث داشت. کسانی چون ابوعبداللّه فُراوی، زاهربن طاهر شَحّامی و اسماعیلبن ابیصالح مؤذِّن از او روایت کردهاند <ref>ذهبی، ج ۱۸، ص۴۷۰؛ سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱؛ ابننجار، ج ۱۶، ص ۴۴.</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۷: | ||
خواجه مدرسه نظامیه نیشابور را برای او بنیان گذارد <ref>ابنعساکر، همانجا.</ref> و او بیست سال، تا آخر عمر، در این مدرسه تدریس کرد. آوازه علمی جوینی چنان بود که از [[خراسان]] و [[جرجان]] و [[عراق]]، طالبان دانش به نیشابور میآمدند و در حوزه درسی او حدود سیصد تن، از جمله گروهی از بزرگان و دانشمندان، حاضر میشدند <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱ـ۱۷۳.</ref>. به نوشته برخی منابع، او در هنگام مرگ، بالغ بر چهارصد شاگرد داشت <ref>رجوع کنید به ابنعساکر، ص ۲۱۸؛ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۷۰.</ref>. | خواجه مدرسه نظامیه نیشابور را برای او بنیان گذارد <ref>ابنعساکر، همانجا.</ref> و او بیست سال، تا آخر عمر، در این مدرسه تدریس کرد. آوازه علمی جوینی چنان بود که از [[خراسان]] و [[جرجان]] و [[عراق]]، طالبان دانش به نیشابور میآمدند و در حوزه درسی او حدود سیصد تن، از جمله گروهی از بزرگان و دانشمندان، حاضر میشدند <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱ـ۱۷۳.</ref>. به نوشته برخی منابع، او در هنگام مرگ، بالغ بر چهارصد شاگرد داشت <ref>رجوع کنید به ابنعساکر، ص ۲۱۸؛ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۷۰.</ref>. | ||
=بزرگان هم دوره ابوالمعالی= | ==بزرگان هم دوره ابوالمعالی== | ||
ابواسحاق شیرازی او را «امام امامان» <ref>ابنجوزی، ج ۱۶، ص ۲۴۵.</ref>، «نزهت روزگار» <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۲.</ref> و شیخالاسلام صابونی «قرهالعین اسلام» <ref>همان، ج ۵، ص ۱۷۳.</ref> خواندهاند. او زعامت شافعیان و تولیت اوقاف را نیز برعهده داشت <ref>ابنعساکر، ص ۲۱۵.</ref> و در ۲۵ [[ماه ربیع الثانی|ربیعالاخر]] ۴۷۸ در بشتنقان، در نزدیکی نیشابور، که روزهای آخر عمر خود را به علت بیماری در آنجا میگذراند، درگذشت و در نیشابور به خاک سپرده شد <ref>(ابنعساکر، ص ۲۱۷؛ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۶۹؛سبکی، ج ۵، ص ۱۸۱.</ref>. | |||
ابواسحاق شیرازی او را «امام امامان» <ref>ابنجوزی، ج ۱۶، ص ۲۴۵.</ref>، «نزهت روزگار» <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۲.</ref> و شیخالاسلام صابونی «قرهالعین اسلام» <ref>همان، ج ۵، ص ۱۷۳.</ref> خواندهاند. او زعامت شافعیان و تولیت اوقاف را نیز برعهده داشت <ref>ابنعساکر، ص ۲۱۵.</ref> و در ۲۵ [[ربیعالاخر]] ۴۷۸ در بشتنقان، در نزدیکی نیشابور، که روزهای آخر عمر خود را به علت بیماری در آنجا میگذراند، درگذشت و در نیشابور به خاک سپرده شد <ref>(ابنعساکر، ص ۲۱۷؛ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۶۹؛سبکی، ج ۵، ص ۱۸۱.</ref>. | |||
جوینی روش تدریس نخبهپرورانهای داشت، به گونهای که شاگردان گزیده او در تمامی اوقات روز و شب فرصت داشتند با استاد در هر مسئلهای گفتگو کنند و او با گشادهرویی و سعه صدر، به بررسی عقلی و تحلیل مسائل اعتقادی و برانگیختن شوق تأمل و تحقیق در مسائل ایمانی، حتی در گفتگوهای عام، میپرداخت .<ref>رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۷۷ـ۱۷۹.</ref>. | جوینی روش تدریس نخبهپرورانهای داشت، به گونهای که شاگردان گزیده او در تمامی اوقات روز و شب فرصت داشتند با استاد در هر مسئلهای گفتگو کنند و او با گشادهرویی و سعه صدر، به بررسی عقلی و تحلیل مسائل اعتقادی و برانگیختن شوق تأمل و تحقیق در مسائل ایمانی، حتی در گفتگوهای عام، میپرداخت .<ref>رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۷۷ـ۱۷۹.</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۴: | ||
ادعا شده است که در آخرین لحظات زندگی از این کار خود اظهار پشیمانی کرد <ref>رجوع کنید به ابن جوزی، ج ۱۶، ص ۲۴۵؛برای نقد این دعوی رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۸۵ـ۱۸۷.</ref>. وی تا پایان زندگی شوقِ آموختن داشت، به گونهای که در سالهای آخر عمر، عالمی نحوی را که به نیشابور آمده بود هر روز به خانه میبرد و نزد او ادبیات میخواند <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۹.</ref>. | ادعا شده است که در آخرین لحظات زندگی از این کار خود اظهار پشیمانی کرد <ref>رجوع کنید به ابن جوزی، ج ۱۶، ص ۲۴۵؛برای نقد این دعوی رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۸۵ـ۱۸۷.</ref>. وی تا پایان زندگی شوقِ آموختن داشت، به گونهای که در سالهای آخر عمر، عالمی نحوی را که به نیشابور آمده بود هر روز به خانه میبرد و نزد او ادبیات میخواند <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۹.</ref>. | ||
=شاگردان= | ==شاگردان== | ||
در مقام علمی و استادی او همین بس که [[ابوحامد غزالی]] عمدتاً پرورده حوزه درسی او بود <ref>ابنعساکر، ص ۲۲۳؛سبکی، ج ۶، ص ۱۹۶.</ref>. با وجود فضای تعقل و نظرورزی در حوزه درسی جوینی، که در درس کلام، خلاف و بررسی استدلالی آرای مذهب فقهی و نیز در مناظرات علمی وی با بزرگان دوره خود جلوه داشت <ref>رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱، ۱۷۶ـ۱۷۷.</ref>، علاقه به عوالم معنوی و موضع مساعد نسبت به تصوف هم در او به چشم میخورد <ref>رجوع کنید به همان، ج ۵، ص ۱۸۰، ۱۸۹.</ref> و این عجیب نیست چون جوینی به خانوادهای تعلق داشت که بعضاً [[صوفی]] بودند <ref>رجوع کنید به یاقوت حموی، ذیل «جوین».</ref>. خود او گاه وقتی از زهد و احوال صوفیانسخن میگفت مخاطبان را به رقت میآورد <ref>رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۸۰.</ref>. | |||
در مقام علمی و استادی او همین بس که [[ابوحامد | |||
==آثار== | |||
جوینی در [[فقه]]، [[اصول فقه]] و [[کلام]] آثار فراوانی به جای گذاشت. مهمترین اثر او در علم اصول، کتاب الورقات فی اصول الفقه ، بارها چاپ شده است، از جمله در ضمن مجموع متون اصولیه لاشهر مشاهیر علماء المذاهب الاربعه در دمشق (بدون تاریخ) و همچنین در حاشیه کتاب شرح تنقیح الفصول فی الاصول احمدبن ادریس قَرافی، که در ۱۳۰۶ در قاهره منتشر شده است. لئون برشه این کتاب را به فرانسه برگرداند و در ۱۳۰۹ ش/ ۱۹۳۰ در تونس منتشر کرد. | جوینی در [[فقه]]، [[اصول فقه]] و [[کلام]] آثار فراوانی به جای گذاشت. مهمترین اثر او در علم اصول، کتاب الورقات فی اصول الفقه ، بارها چاپ شده است، از جمله در ضمن مجموع متون اصولیه لاشهر مشاهیر علماء المذاهب الاربعه در دمشق (بدون تاریخ) و همچنین در حاشیه کتاب شرح تنقیح الفصول فی الاصول احمدبن ادریس قَرافی، که در ۱۳۰۶ در قاهره منتشر شده است. لئون برشه این کتاب را به فرانسه برگرداند و در ۱۳۰۹ ش/ ۱۹۳۰ در تونس منتشر کرد. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۲: | ||
لُمَعالادله فی قواعد عقاید اهلالسنه، مختصر فی اصولالدین، العقیده النظامیه فی التوراه و الانجیل از دیگر کتابهای کلامی جوینی است <ref>برای فهرست آثار جوینی رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱ـ۱۷۲؛حاجیخلیفه، ج ۱، ستون ۲۵۳، ۳۷۷، ۳۸۰، ۴۴۳؛بدوی، ج ۱، ص ۶۸۸ـ ۶۹۸.</ref>. | لُمَعالادله فی قواعد عقاید اهلالسنه، مختصر فی اصولالدین، العقیده النظامیه فی التوراه و الانجیل از دیگر کتابهای کلامی جوینی است <ref>برای فهرست آثار جوینی رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱ـ۱۷۲؛حاجیخلیفه، ج ۱، ستون ۲۵۳، ۳۷۷، ۳۸۰، ۴۴۳؛بدوی، ج ۱، ص ۶۸۸ـ ۶۹۸.</ref>. | ||
جوینی در نقش اندیشمند و استاد کلام، بر اندیشه اسلامی اثر گذاشت. با جوینی و شاگرد او، [[ | جوینی در نقش اندیشمند و استاد کلام، بر اندیشه اسلامی اثر گذاشت. با جوینی و شاگرد او، [[غزالی]]، نظام کلامی اشعری، دستکم در شرق جهان اسلام، مورد اقبال گسترده عموم قرار گرفت. او را نمیتوان متفکری مبتکر دانست؛وی بیشتر تحت تأثیر [[ابوبکر باقلانی]] * ، ابوالحسن اشعری * و ابواسحاق اسفراینی *بود. خود او هم مدعی طرح آرای جدید نبود و عمدتاً به پروردن و بسط مفاهیم و روشهای موجود در کلام اشعری یا دفاع از آنها در مقابل شیوخ معتزله میپرداخت. شاهد این مدعا آنکه در کتاب تحقیقی و استدلالیتر خود، الشامل، جز موارد اندکی، ادعای نوآوری ندارد. کتابهای الارشاد، لمعالادله و العقیده النظامیه نیز عمدتاً توصیفی و گزارشگونهاند. عناوین و فهرست مطالب آثار کلامی او نیز عمدتاً همان رئوس مسائل کلامی است که از ربع آخر قرن چهارم معمول بوده است<ref>بدوی، ج ۱، ص ۷۰۶، ۷۴۸.</ref>. | ||
ابنخلدون، که مبدع تمایز نهادن میان مقطع مقدّم و متأخر کلام اشعری است، جوینی و کتاب الارشاد او را نمونه اعلای طریقت متقدم میخواند. باور به جوهر فرد، خلا، عدم قیام عرض به عرض، عدم بقای عرض در دو زمان در کنار اصل باطل شدن مدلول به بطلان دلیل، از جمله شاخصههای کلامی این دوره است که باقلانی و جوینی شخصیتهای بارز آن میباشند<ref>رجوع کنید به ابنخلدون، ج ۱: مقدمه ، ص ۵۸۹.</ref>. جوینی در مرز طریقه متقدمان و متأخران قرار دارد و در واقع طلایهدار شیوه متأخران است<ref>رجوع کنید به جوینی، ۱۳۶۹، مقدمه، ص ف ـ ص.</ref> که غزالی آن را پایهگذاری کرد<ref>ابنخلدون، ج ۱: مقدمه، ص۵۹۰.</ref> و در آثار افرادی چون [[شهرستانی]]، [[فخررازی]]، عضدالدین ایجی، سعدالدین تفتازانی و [[جرجانی]] ادامه یافت. اگر خصوصیت کلام دوره جدید را اهتمام به قیاس ارسطویی (سه حدی) در مقابل استدلال تمثیلی (دو حدی)، توجه به مباحث معرفتشناختی و نظریه احوال و نیز عنایت به مباحث فلسفی بهویژه اصل علیت بدانیم، میتوان جوینی را در این مسیر پیشگام خواند<ref>( د. اسلام، چاپ دوم، ج ۳، ص ۱۱۴۶؛نیز رجوع کنید به ولفسون، ص ۱۵ـ۱۶.</ref>. | ابنخلدون، که مبدع تمایز نهادن میان مقطع مقدّم و متأخر کلام اشعری است، جوینی و کتاب الارشاد او را نمونه اعلای طریقت متقدم میخواند. باور به جوهر فرد، خلا، عدم قیام عرض به عرض، عدم بقای عرض در دو زمان در کنار اصل باطل شدن مدلول به بطلان دلیل، از جمله شاخصههای کلامی این دوره است که باقلانی و جوینی شخصیتهای بارز آن میباشند<ref>رجوع کنید به ابنخلدون، ج ۱: مقدمه ، ص ۵۸۹.</ref>. جوینی در مرز طریقه متقدمان و متأخران قرار دارد و در واقع طلایهدار شیوه متأخران است<ref>رجوع کنید به جوینی، ۱۳۶۹، مقدمه، ص ف ـ ص.</ref> که غزالی آن را پایهگذاری کرد<ref>ابنخلدون، ج ۱: مقدمه، ص۵۹۰.</ref> و در آثار افرادی چون [[شهرستانی]]، [[فخررازی]]، عضدالدین ایجی، سعدالدین تفتازانی و [[جرجانی]] ادامه یافت. اگر خصوصیت کلام دوره جدید را اهتمام به قیاس ارسطویی (سه حدی) در مقابل استدلال تمثیلی (دو حدی)، توجه به مباحث معرفتشناختی و نظریه احوال و نیز عنایت به مباحث فلسفی بهویژه اصل علیت بدانیم، میتوان جوینی را در این مسیر پیشگام خواند<ref>( د. اسلام، چاپ دوم، ج ۳، ص ۱۱۴۶؛نیز رجوع کنید به ولفسون، ص ۱۵ـ۱۶.</ref>. | ||
=منبع= | ==منبع== | ||
[https://olama-orafa.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%8E%D9%84%D9%90%DA%A9%E2%80%8C-%D8%AC%D9%8F%D9%88%D9%8E%DB%8C%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%85%D8%AA%DA%A9/ برگرفته از سایت زندگینامه عبدالمَلِک جُوَینی(متکلم بزرگ اشعری) - علماوعرفاhttps://olama-orafa.ir] | [https://olama-orafa.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%8E%D9%84%D9%90%DA%A9%E2%80%8C-%D8%AC%D9%8F%D9%88%D9%8E%DB%8C%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%85%D8%AA%DA%A9/ برگرفته از سایت زندگینامه عبدالمَلِک جُوَینی(متکلم بزرگ اشعری) - علماوعرفاhttps://olama-orafa.ir] | ||
=پانویس= | ==پانویس== | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] |