confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==اسلام آوردن== | ==اسلام آوردن== | ||
وی پیش از [[بلوغ]]، [[اسلام]] آورده. [[ | وی پیش از [[بلوغ]]، [[اسلام]] آورده. [[پیامبرصلی الله علیه]] به سبب خردسالی اش او را از حضور در [[جنگ احد]]، بازداشت<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. زید، توطئه [[منافقان]] خزرج در خیانت به پیامبرصلی الله علیه را خبر داد و [[خداوند]] نیز از او در [[سوره منافقون]] در [[قرآن]]، تمجید کرد<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. با مهاجرت [[امیرمؤمنان(ع)]] به [[کوفه]]، وی نیز به آن جا رفت و در محلّه کِنْده، ساکن شد. او در مجلسی که [[ابن زیاد]] به سر بریده [[امام حسین(ع)]] جسارت کرد، زبان به اعتراض گشود و فضائل ایشان را برشمرد. وفات او را بیشتر سال ۶۸ ق، گفتهاند<ref> الطبقات الکبری: ج۶ ص۱۸، الاستیعاب: ج۲ ص۱۰۹.</ref>. | ||
==زید در زمان | ==زید در زمان پیامبرصلی الله علیه== | ||
زید در نوزده جنگ شرکت داشت که در هفده [[غزوه]] همراه رسول خدا بود. اولین غزوهای که شرکت نمود، [[غزوه بنیمصطلق]] | زید در نوزده جنگ شرکت داشت که در هفده [[غزوه]] همراه رسول خدا بود. اولین غزوهای که شرکت نمود، [[غزوه بنیمصطلق]] | ||
بود<ref>ابن عبد البر،الاستیعاب، ج۲، ص۵۳۵ .</ref>. او به دلیل کمی سن در [[احد]] و [[بدر]] حاضر نشد<ref>رجال الطوسی: ص۳۹ ش۲۳۹ و ص۶۴ ش۵۶۵ و ص۹۴، ش۹۳۳ و ص۱۰۰ ش۹۸۰، رجال البرقی: ص۲، ص۷، رجال الکشّی: ج۱ ص۱۸۲.</ref>. | بود<ref>ابن عبد البر،الاستیعاب، ج۲، ص۵۳۵ .</ref>. او به دلیل کمی سن در [[احد]] و [[بدر]] حاضر نشد<ref>رجال الطوسی: ص۳۹ ش۲۳۹ و ص۶۴ ش۵۶۵ و ص۹۴، ش۹۳۳ و ص۱۰۰ ش۹۸۰، رجال البرقی: ص۲، ص۷، رجال الکشّی: ج۱ ص۱۸۲.</ref>. | ||
زید کسی است که سخن منافقانه [[عبدالله بن ابی]] را به | زید کسی است که سخن منافقانه [[عبدالله بن ابی]] را به پیامبرصلی الله علیه رساند. پس از آن که «عبد اللّه بن أبی» گفتار ناروای خود را انکار کرد و بر دروغ گفتن «زید بن أرقم» اصرار ورزید و قسم خورد و بزرگان أنصار هم از وی طرفداری کردند و «زید» را به عذر آن که کودک است، به خطا و اشتباه در نقل نسبت دادند. در این هنگام [[سوره منافقون]] نازل شد و گفتار ناروای «عبد اللّه بن أبی» را در آن سوره بازگفت: | ||
یقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَةِ لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یعْلَمُونَ یقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدِینَةِ، لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ <ref>سوره منافقون–۸آیه.] </ref>(ترجمه: میگویند: «اگر به مدینه برگردیم، قطعاً آنکه عزتمندتر است آن زبونتر را از آنجا بیرون خواهد کرد.» و[لی] عزت از آن خدا و از آن پیامبر او و از آن مؤمنان است؛ لیکن این دورویان نمیدانند.) | یقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَةِ لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یعْلَمُونَ یقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدِینَةِ، لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ <ref>سوره منافقون–۸آیه.] </ref>(ترجمه: میگویند: «اگر به مدینه برگردیم، قطعاً آنکه عزتمندتر است آن زبونتر را از آنجا بیرون خواهد کرد.» و[لی] عزت از آن خدا و از آن پیامبر او و از آن مؤمنان است؛ لیکن این دورویان نمیدانند.) | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==خلفای سهگانه== | ==خلفای سهگانه== | ||
از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که زید بن ارقم از نخستین کسانی بود که [پس از درگذشت | از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که زید بن ارقم از نخستین کسانی بود که [پس از درگذشت پیامبرصلی الله علیه] به سوی [[امام علی(ع)]] برگشتند<ref>الطوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۱۷۷-۱۸۲.</ref>. | ||
زید در [[واقعه سقیفه]] به طرفداری از امام علی(ع) معتقد بود اگر ایشان به جانشینی پیامبر مطرح شود اختلافی پیش نخواهد آمد<ref>الامین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۸۸.</ref>. | زید در [[واقعه سقیفه]] به طرفداری از امام علی(ع) معتقد بود اگر ایشان به جانشینی پیامبر مطرح شود اختلافی پیش نخواهد آمد<ref>الامین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۸۸.</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
زید به همراه امام علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد و از یاران ویژه او بود<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۳۶.</ref>. | زید به همراه امام علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد و از یاران ویژه او بود<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۳۶.</ref>. | ||
برخی گفتهاند در [[ماجرای رحبه]] هنگامی که [[امیرالمؤمنین(ع)]] از [[صحابه]] خواست که شنیده خود از | برخی گفتهاند در [[ماجرای رحبه]] هنگامی که [[امیرالمؤمنین(ع)]] از [[صحابه]] خواست که شنیده خود از پیامبرصلی الله علیه را درباره حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه»<ref>علام الوری بأعلام الهدی، ص: 133 .</ref> گواهی دهند زید گواهی نداد و امام [[دعا]] کرد که او کور شود و چنین شد. | ||
[[سید محسن امین]] مینویسد از آنجا که چنین روایتی درباره [[براء بن عازب]] هم آمده است ظاهراً روایتهایی که کتمان شهادت را به زید نسبت دادهاند اشتباه با براء است؛ چرا که راویان بسیاری، [[حدیث غدیر]] را از زید نقل کردهاند. علاوه بر اینکه، زید از کسانی است که علی را بر دیگران برتر میدانست و از یاران ویژه آن حضرت بود<ref>الامین، اعیان الشیعة، ج۷، ص۸۸.</ref>. | [[سید محسن امین]] مینویسد از آنجا که چنین روایتی درباره [[براء بن عازب]] هم آمده است ظاهراً روایتهایی که کتمان شهادت را به زید نسبت دادهاند اشتباه با براء است؛ چرا که راویان بسیاری، [[حدیث غدیر]] را از زید نقل کردهاند. علاوه بر اینکه، زید از کسانی است که علی را بر دیگران برتر میدانست و از یاران ویژه آن حضرت بود<ref>الامین، اعیان الشیعة، ج۷، ص۸۸.</ref>. | ||
==خطبه غدیر== | ==خطبه غدیر== | ||
زید از راویان [[حدیث غدیر]] از | زید از راویان [[حدیث غدیر]] از پیامبرصلی الله علیه است و راویان بسیاری در میان منابع معتبر [[اهل سنت]] از جمله: [[احمد بن حنبل]] در [[مسند]]، [[نسائی]] در [[السنن الکبری]] و [[خصائص امیرالمؤمنین]]، [[حاکم]] در [[مستدرک]] این حدیث را با اسناد گوناگون از وی نقل کردهاند<ref>رجوع کنید به: الامینی، الغدیر، ج۱، صص ۷۷-۹۲.</ref>. | ||
==اعتراض به ابن زیاد== | ==اعتراض به ابن زیاد== | ||
[[علامه مجلسی]] مینویسد: از [[سعید بن معاذ]] و [[عمرو بن سهل]] نقل شده است که در مجلس [[ابن زیاد]] حاضر بودیم و مشاهده کردیم که [[عبیدالله]] با چوبدستی خود به چشمها و لب [[امام حسین(ع)]] میزد و نسبت به آن حضرت جسارت میکرد؛ زید بن ارقم حاضر بود، با دیدن این صحنه گفت: ای ابن زیاد چوبدستیات را بردار، چرا که من [[رسول | [[علامه مجلسی]] مینویسد: از [[سعید بن معاذ]] و [[عمرو بن سهل]] نقل شده است که در مجلس [[ابن زیاد]] حاضر بودیم و مشاهده کردیم که [[عبیدالله]] با چوبدستی خود به چشمها و لب [[امام حسین(ع)]] میزد و نسبت به آن حضرت جسارت میکرد؛ زید بن ارقم حاضر بود، با دیدن این صحنه گفت: ای ابن زیاد چوبدستیات را بردار، چرا که من [[رسول خداصلی الله علیه]] را دیدم که لبان مبارکش را بر این لب و دهان مینهاد، (و آنها را میبوسید) آنگاه با صدای بلند گریه کرد. | ||
در اینجا ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست دادهای، به یقین گردنت را میزدم<ref> گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را شیخ مفید نیز در ارشاد (صص ۱۱۴-۱۱۵) با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.</ref>! | در اینجا ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست دادهای، به یقین گردنت را میزدم<ref> گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را شیخ مفید نیز در ارشاد (صص ۱۱۴-۱۱۵) با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.</ref>! | ||
زید گفت: پس بگذار ماجرای دیگری را برای تو بگویم که از آنچه گفتم نیز مهمتر است و آن این است که من روزی رسول | زید گفت: پس بگذار ماجرای دیگری را برای تو بگویم که از آنچه گفتم نیز مهمتر است و آن این است که من روزی رسول خداصلی الله علیه را دیدم که [[حسن(ع)]] را روی زانوی راست و [[حسین(ع)]] را روی زانوی چپ خود نشانده بود؛ دستان مبارک خود را بر سر آنها کشید و گفت: «أَللّهُمَّ إِنّی أسْتَوْدِعُکَ إیاهُما وَ صالِحَ الْمُؤمِنینَ»<ref>بحارالانوار، ج 45، ص 118 .</ref>؛ (خدایا من این دو و مؤمنان صالح را به تو میسپارم.) اکنون بگو با امانت رسول خدا چه کردهای<ref>المجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۸.</ref>؟ | ||
مطابق نقل طبری، زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس ابن زیاد برخاست و بیرون رفت<ref>در بحارالانوار (ج ۴۵، ص۱۱۷) آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.</ref>. وقتی که بیرون رفت، برخی از مردم گفتند: زید بن ارقم سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را میشنید، حتماً او را به قتل میرساند. راوی این خبر میگوید: پرسیدم چه گفت؟ | مطابق نقل طبری، زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس ابن زیاد برخاست و بیرون رفت<ref>در بحارالانوار (ج ۴۵، ص۱۱۷) آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.</ref>. وقتی که بیرون رفت، برخی از مردم گفتند: زید بن ارقم سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را میشنید، حتماً او را به قتل میرساند. راوی این خبر میگوید: پرسیدم چه گفت؟ | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
==احادیث و آثار== | ==احادیث و آثار== | ||
زید بن اَرقَم، از جمله راویانی است که [[علی(ع)]] را نخستین اسلام آورنده یاد کرده و ایشان را از دیگران برتر دانستهاند<ref> شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج۴ ص۱۱۹.</ref>. وی علاوه بر [[حدیث غدیر]]<ref> الغدیر: ج۱ ص۲۹.</ref>، از راویان [[حدیث کسا]]<ref>شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج۳ ص۲۰۷.</ref> نیز بوده است. [[نووی]] مینویسد: زید، هفتاد حدیث از | زید بن اَرقَم، از جمله راویانی است که [[علی(ع)]] را نخستین اسلام آورنده یاد کرده و ایشان را از دیگران برتر دانستهاند<ref> شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج۴ ص۱۱۹.</ref>. وی علاوه بر [[حدیث غدیر]]<ref> الغدیر: ج۱ ص۲۹.</ref>، از راویان [[حدیث کسا]]<ref>شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج۳ ص۲۰۷.</ref> نیز بوده است. [[نووی]] مینویسد: زید، هفتاد حدیث از پیامبرصلی الله علیه روایت کرده که برخی از آنها در باره فضیلت علی(ع) هستند<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. احمد بن حنبل، روایات او را گزارش کرده که بیشتر آنها در باره فضائل [[اهل بیت(ع)]] است<ref>مسند ابن حنبل: ج۷ ص۷۴.</ref>. | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== |