۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==لوح و قلم دو فرشته است== | ==لوح و قلم دو فرشته است== | ||
اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت است که تمام نیروهای فعال در جهان خلقت که خدا به | اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت است که تمام نیروهای فعال در جهان خلقت که خدا به آنها نقشی در تدبیر عالم داده است و از آنها به «مدبرات امر» یاد کرده است، نوعی فرشته هستند. در متون مذهبی به تمام نیروهای تاثیرگذار در جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است و شاید هم منظور از ملک بودن لوح و قلم این باشد که آنها دو حقیقت والایی هستند که هر کدام را ملکی حمل میکند همانگونه که عرش را هشت ملک حمل میکند. | ||
به همین جهت از [[شیخ صدوق]] نقل شده است:«اعتقادنا فی اللوح و القلم أنهما ملکان» <ref>بحارالانوار، ج۵۴، ص۳۷۰.</ref> | به همین جهت از [[شیخ صدوق]] نقل شده است:«اعتقادنا فی اللوح و القلم أنهما ملکان» <ref>بحارالانوار، ج۵۴، ص۳۷۰.</ref> | ||
یعنی اعتقاد ما در لوح و قلم این است که | یعنی اعتقاد ما در لوح و قلم این است که آنها دو فرشتهاند.اما [[شیخ مفید]] به او ایراد میگیرد که این سخن دور از صواب است و به [[ملائکه]] لوح و قلم گفته نمیشود و از نظر لغت چنین اطلاقی صحیح نیست. | ||
==لوح محفوظ در تعریف فلاسفه== | ==لوح محفوظ در تعریف فلاسفه== | ||
از منظر برخی از فلاسفه، لوحمحفوظ همان عقل فعال و یا نفس کلی فلک اعظم است که کائنات در آن نقش بسته است. <ref>تهانوى، کشاف اصطلاحات الفنون، ج 2، ص 1292</ref> | از منظر برخی از فلاسفه، لوحمحفوظ همان عقل فعال و یا نفس کلی فلک اعظم است که کائنات در آن نقش بسته است. <ref>تهانوى، کشاف اصطلاحات الفنون، ج 2، ص 1292</ref> | ||
[[ملا صدرا]] در تعریف لوحمحفوظ مینویسد: لوحمحفوظ عبارت است از نفس کلى فلکى، بخصوص فلک اقصى چون هر چه در عالم جریان مىیابد و یا در آینده جریان خواهد یافت، در نفوس فلکى نوشته و ثبت شده است، زیرا که | [[ملا صدرا]] در تعریف لوحمحفوظ مینویسد: لوحمحفوظ عبارت است از نفس کلى فلکى، بخصوص فلک اقصى چون هر چه در عالم جریان مىیابد و یا در آینده جریان خواهد یافت، در نفوس فلکى نوشته و ثبت شده است، زیرا که آنها به لوازم حرکتهاى خود آگاهاند ... پس همانگونه که در کاغذ محسوس نقوش محسوسى به وسیله قلم نوشته مىشود، همین طور از عالم عقلفعّال صورت هاى مشخصى ترسیم مىشود که به طور کلى علل و اسباب آن مضبوط است، جایگاه این صورتها نفس کلى است که قلب عالم است». <ref>ملا صدرا، الاسفار الاربعة، جزء اول از سفر سوم. ص 295</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |