confirmed، مدیران
۳۷٬۴۰۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==تعریف و انواع ذکر== | ==تعریف و انواع ذکر== | ||
ذکر به معنای یاد کردن، بر زبان راندن، به یاد آوردن، آوازه، ثنا، [[دعا]]، ورد و ... است<ref>سعیدی، گل بابا، فرهنگ اصطلاحات ابن عربی، ص 228، انتشارات شفیعی، چاپ دوم، تهران، 1384.</ref>، و در کلمات عارفان به معنای؛ یاد کردن، مواظبت بر عمل، حفظ، طاعت، [[نماز]]، [[قرآن]] و... آمده است<ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ص 402، انتشارات طهوری، چاپ چهارم، تهران، 1378.</ref>. | ذکر به معنای یاد کردن، بر زبان راندن، به یاد آوردن، آوازه، ثنا، [[دعا]]، ورد و ... است<ref>سعیدی، گل بابا، فرهنگ اصطلاحات ابن عربی، ص 228، انتشارات شفیعی، چاپ دوم، تهران، 1384.</ref>، و در کلمات عارفان به معنای؛ یاد کردن، مواظبت بر عمل، حفظ، طاعت، [[نماز]]، [[قرآن]] و... آمده است<ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ص 402، انتشارات طهوری، چاپ چهارم، تهران، 1378.</ref>. | ||
یکى از زیباترین جلوه هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسى ترین | یکى از زیباترین جلوه هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسى ترین راههاى [[سیر و سلوک]]، ذکر است؛ ذکر خدا، از یادبردن هستى محدود خویش در رهگذر یاد اسماى الاهى است و تداوم و استمرار آن، زنگار گناهان را از روى دل میزداید؛ زیرا غفلت و فراموشى حق تعالى، ساحت دل را مکدر میکند. از این جا است که یکى از رسالتهاى اولیاى الاهى و کتابهاى آسمانى، برطرف نمودن این کدورت و تاریکى است و به همین علت "ذکر" را از اوصاف [[پیامبر]] و از نامهاى قرآن شمرده اند. چنان که [[قرآن مجید]] به ذکر بودن [[حضرت محمد (ص)|پیامبرصلی الله علیه]] چنین اشاره میکند: | ||
"... قد انزل الله الیکم ذکراً رسولاً یتلوا علیکم آیات الله..."<ref> طلاق، 10 و 11.</ref>؛ خداوند ذکرى(رسولى) را به سوى شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت کند. | "... قد انزل الله الیکم ذکراً رسولاً یتلوا علیکم آیات الله..."<ref> طلاق، 10 و 11.</ref>؛ خداوند ذکرى(رسولى) را به سوى شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت کند. | ||
همچنین از | همچنین از نامهاى [[قرآن|قرآن مجید]] ذکر است: "انّا نحن نزّلنا الذکر و انّا له لحافظون»<ref> حجر، 9.</ref>؛ ما ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم و آن را حفظ خواهیم کرد. | ||
وجه نام گذارى | وجه نام گذارى پیامبرصلی الله علیه و قرآن به ذکر این است که موجب یادآورى [[خداوند]] متعال هستند؛ زیرا یادآورى منوط به دانش قبلى است و این پیامبران و کتابهاى آسمانى هستند که پرده غفلت و فراموشى را از روى دل کنار زده و نور الاهى را بدان میتابانند. بنابراین، یاد خدا انسان را از حضیض مادیت به اوج معنویت مى رساند و امید را در انسان زنده میکند و یأس و ناامیدى را که از تنگناهاى زندگى مادى و معادلات بشرى ناشى میگردد، برطرف میکند. | ||
==اقسام و درجات== | ==اقسام و درجات== | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==نقش یاد خدا در تکامل انسان== | ==نقش یاد خدا در تکامل انسان== | ||
برای | برای آنکه دچار غفلت نشویم و به بلیٌه خود فراموشی و از خود بیگانگی گرفتار نیاییم، لازم است دقایقی از شبانه روز را به یاد خدا اختصاص دهیم. | ||
یاد خداوند نقش اساسی در تکامل و به کمال رسیدن انسان دارد. چراکه اگر توجه کنیم در مییابیم که انسان اولاً برای به کمال رسیدن آفریده شده است | یاد خداوند نقش اساسی در تکامل و به کمال رسیدن انسان دارد. چراکه اگر توجه کنیم در مییابیم که انسان: | ||
* اولاً برای به کمال رسیدن آفریده شده است. | |||
* ثانیاً تکامل او ارتباط تنگاتنگ با خدا دارد و راه ارتباط با خدا قلب انسان است و بلکه تنهاترین ابزار تکامل انسان چیزی جز یاد خدا نیست. [[روح]] آدمی اگر بخواهد بزرگ شود و تکامل یابد راهش آن است که با یاد خدا، تجلی نور خدا را بر وجود خویش بیشتر نماید و هرچه خداوند بر قلب و روح انسان بیشتر تجلی کند، روح و نفس انسان کاملتر میشود. | |||
==موانع ذکر== | ==موانع ذکر== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
انسان اگر از هوای نفس پیروی کند دلش از یاد خدا تهی میگردد و به جای خدا،معبودش شیطان میشود | انسان اگر از هوای نفس پیروی کند دلش از یاد خدا تهی میگردد و به جای خدا،معبودش شیطان میشود | ||
'''[[حضرت على | '''[[علی بن ابی طالب|حضرت على علیه السلام]] میفرمایند''': | ||
«در میان گناهان چیزى سختتر از پیروى شهوت نیست. بنابراین، از آن پیروى نکنید که شما را از یاد خدا باز مىدارد »<ref> تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ تصنیف غرر الحکم و دررالکلم، مطبعه مکتب الاعلام الاسلامی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، 1378 هـ .ش، چاپاول،ص190.</ref>. | «در میان گناهان چیزى سختتر از پیروى شهوت نیست. بنابراین، از آن پیروى نکنید که شما را از یاد خدا باز مىدارد »<ref> تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ تصنیف غرر الحکم و دررالکلم، مطبعه مکتب الاعلام الاسلامی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، 1378 هـ .ش، چاپاول،ص190.</ref>. | ||
===چشمچرانى=== | ===چشمچرانى=== | ||
چشمچرانى، تخم شهوت را در دل مىکارد و چشمان آلوده، | چشمچرانى، تخم شهوت را در دل مىکارد و چشمان آلوده، کمینگاه شیطان است و نگاه کردن به ناموس دیگران، خواست شیطان است. چشمانى که تیرهاى آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب مىکند، محل کمین شیطان است و شیطان از کمان چشمهاى او ناموس دیگران را نشانه مىگیرد. | ||
'''حضرت على علیه السلام میفرمایند''': | |||
« در میان اندام بدن، عضوى کم سپاستر از چشم نیست. بنابراین، خواستههایش را بجا نیاورید که شما را از ذکر خدا باز مىدارد»<ref>همان، ص190.</ref>. | « در میان اندام بدن، عضوى کم سپاستر از چشم نیست. بنابراین، خواستههایش را بجا نیاورید که شما را از ذکر خدا باز مىدارد»<ref>همان، ص190.</ref>. | ||