۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' افریقا' به ' آفریقا') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
← نظر وی درباره بایزید | ← نظر وی درباره بایزید | ||
او حتی برخی اهل سکر (سکر و صحو) مانند بایزید بسطامی را چنانچه اعمالشان مخالف شرع نباشد، معذور میداند و آنها را از پیروان وحدت وجود، | او حتی برخی اهل سکر (سکر و صحو) مانند بایزید بسطامی را چنانچه اعمالشان مخالف شرع نباشد، معذور میداند و آنها را از پیروان وحدت وجود، مانندابنعربی و حلاج، جدا میکند. [۴۲][۴۳] | ||
← مشایخ اولیه تصوف | ← مشایخ اولیه تصوف | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
← شدیدترین حملات ابن تیمیه | ← شدیدترین حملات ابن تیمیه | ||
شدیدترین حملات ابن تیمیه بر صوفیان بخصوص | شدیدترین حملات ابن تیمیه بر صوفیان بخصوص برابنعربی در رسالهای است که به شیخ نصر مَنْبِجی نوشته و در آن از معتقدان به اتحاد و حلول و وحدت وجود انتقاد کرده و سخنان آنان را شبیه غالیان و نصارا دانسته است. [۴۹][۵۰] | ||
← نظر وی درباره ابن عربی | ← نظر وی درباره ابن عربی | ||
با این حال، او | با این حال، او عقیدهابنعربی را درباره وحدت وجود به اسلام نزدیکتر میشمرد، اما پیروان و شارحان اندیشههای او را همچون صدرالدین قونیوی و عفیفالدین تِلِمْسانی به بدترین نوع کفر متهم میکند. [۵۱] | ||
← مخالفتهای ابن تیمیه | ← مخالفتهای ابن تیمیه | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
← مخالفان تصوف باطنی | ← مخالفان تصوف باطنی | ||
گروهی که با جنبههایی از تصوف موافق ولی با برخی آرا و آداب صوفیان مخالف بوده و تصوف سنّی (تصوف مشایخ اولیه تصوف، تقریباً تا قرن چهارم) را از تصوف باطنی (اهل غلو) یا تصوف فلسفی ــ که نمایندگانش | گروهی که با جنبههایی از تصوف موافق ولی با برخی آرا و آداب صوفیان مخالف بوده و تصوف سنّی (تصوف مشایخ اولیه تصوف، تقریباً تا قرن چهارم) را از تصوف باطنی (اهل غلو) یا تصوف فلسفی ــ که نمایندگانش حلاج،ابنعربی و پیروانشان هستند ــ جدا میکنند. | ||
این گروه، از نمایندگان چنین تصوفی شدیداً انتقاد میکنند و آن را متأثر از عرفان هند، مسیحیت و فلاسفه یونان میدانند. [۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵] | این گروه، از نمایندگان چنین تصوفی شدیداً انتقاد میکنند و آن را متأثر از عرفان هند، مسیحیت و فلاسفه یونان میدانند. [۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵] | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
=تعدیل تصوف= | =تعدیل تصوف= | ||
از قرن دوازدهم به بعد، برخی تحولات اجتماعی از جمله فشار سلفیه و وهابیت سبب شده است تا مشایخ برخی طرق صوفیه، مانند نقشبندیه و شاذلیه و قادریه، بخصوص در | از قرن دوازدهم به بعد، برخی تحولات اجتماعی از جمله فشار سلفیه و وهابیت سبب شده است تا مشایخ برخی طرق صوفیه، مانند نقشبندیه و شاذلیه و قادریه، بخصوص در آفریقا و هند سعی کنند به تصوف اولیه نزدیک شوند، به همین دلیل برخی عقایدشان را تعدیل و بعضی اعمال را که حساسیت عالمان اهل سنّت را برمیانگیزد، ممنوع کردهاند. [۷۸] | ||
=پانویس= | =پانویس= |