۴٬۹۳۳
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
اسلام در قرن چهارم هجری وارد این سرزمین صحرایی شد و مورد استقبال مردم بومی این منطقه قرار گرفت. هم اکنون از جمعیت هفت میلیونی چاد (در سال 1997) مسلمانان با 85 درصد، اکثریت ساکنان این کشور را تشکیل میدهند که بیشتر مذهب سنی دارند.<ref>[http://pajuhesh.irc.ir/ برگرفته شده از مقاله // کتاب / رسانه و جنبشهای اسلامی معاصر]</ref> | اسلام در قرن چهارم هجری وارد این سرزمین صحرایی شد و مورد استقبال مردم بومی این منطقه قرار گرفت. هم اکنون از جمعیت هفت میلیونی چاد (در سال 1997) مسلمانان با 85 درصد، اکثریت ساکنان این کشور را تشکیل میدهند که بیشتر مذهب سنی دارند.<ref>[http://pajuhesh.irc.ir/ برگرفته شده از مقاله // کتاب / رسانه و جنبشهای اسلامی معاصر]</ref> | ||
<br> | <br> | ||
==آغاز قیام رهایی بخش مسلمانان چاد== | == آغاز قیام رهایی بخش مسلمانان چاد == | ||
قاره آفریقا در قرن نوزدهم مورد یورش استعمارگران اروپایی قرار گرفت و این امر موجب پیدایش جنبشهای رهایی بخش در سراسر آفریقا گردید. مسلمانان چاد برای نخستین بار، در سال 1895 با دولتهای استعمارگر، رو در رو شدند؛ زیرا مسلمانان چاد وظیفه دینی و اسلامی خود میدانستند تا در برابر استعمارگران غربی که با میسیونهای تبشیری یا با لباسهای دیگری به سراغ آنها آمده بودند، بجنگند. مبارزات مردم چاد در آن تاریخ از یک سو در آغاز راه قرار داشت و از سوی دیگر، مبارزان که نه تجربه کافی برای مبارزه داشتند و نه از امکانات لازم برخوردار بودند شکست خوردند و نتوانستند از تجاوز اشغالگران به چاد جلوگیری نمایند. به این ترتیب نیروهای [[فرانسه]] وارد این کشور گردیدند. با پایان [[جنگ جهانی اول]] و بعد از برچیده شدن خلافت عثمانی در سال 1917، چاد به طور رسمی جزو دولتهای زیر سلطه فرانسه درآمد.در عین حال، مبارزات مردم چاد برای آزادی سرزمین شان از اشغال متجاوزان استعمارگر ادامه پیدا کرد. سرانجام مبارزان موفق شدند که پس از 43 سال نبرد با استعمار، در سال 1960، استقلال کشورشان را به دست آورند. | قاره آفریقا در قرن نوزدهم مورد یورش استعمارگران اروپایی قرار گرفت و این امر موجب پیدایش جنبشهای رهایی بخش در سراسر آفریقا گردید. مسلمانان چاد برای نخستین بار، در سال 1895 با دولتهای استعمارگر، رو در رو شدند؛ زیرا مسلمانان چاد وظیفه دینی و اسلامی خود میدانستند تا در برابر استعمارگران غربی که با میسیونهای تبشیری یا با لباسهای دیگری به سراغ آنها آمده بودند، بجنگند. مبارزات مردم چاد در آن تاریخ از یک سو در آغاز راه قرار داشت و از سوی دیگر، مبارزان که نه تجربه کافی برای مبارزه داشتند و نه از امکانات لازم برخوردار بودند شکست خوردند و نتوانستند از تجاوز اشغالگران به چاد جلوگیری نمایند. به این ترتیب نیروهای [[فرانسه]] وارد این کشور گردیدند. با پایان [[جنگ جهانی اول]] و بعد از برچیده شدن خلافت عثمانی در سال 1917، چاد به طور رسمی جزو دولتهای زیر سلطه فرانسه درآمد. در عین حال، مبارزات مردم چاد برای آزادی سرزمین شان از اشغال متجاوزان استعمارگر ادامه پیدا کرد. سرانجام مبارزان موفق شدند که پس از 43 سال نبرد با استعمار، در سال 1960، استقلال کشورشان را به دست آورند. | ||
<br> | <br> | ||
با وجود اعلام استقلال، نیروهای فرانسه خاک این کشور را ترک نکردند و با پشتیبانی آنها «[[تامبل بای]]»، رهبر «[[حزب ترقی خواه]]» قدرت را به دست گرفت. او که یک فرد غیرمسلمان و وابسته به [[غرب]] بود، لبه تیز حملات خود را متوجه مسلمانان و گروههای سیاسی جهاد نمود و یک دیکتاتوری بسیار خشن و مخالف با باورهای اسلامی را روی کار آورد. | با وجود اعلام استقلال، نیروهای فرانسه خاک این کشور را ترک نکردند و با پشتیبانی آنها «[[تامبل بای]]»، رهبر «[[حزب ترقی خواه]]» قدرت را به دست گرفت. او که یک فرد غیرمسلمان و وابسته به [[غرب]] بود، لبه تیز حملات خود را متوجه مسلمانان و گروههای سیاسی جهاد نمود و یک دیکتاتوری بسیار خشن و مخالف با باورهای اسلامی را روی کار آورد. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
از وقتی که «ادریس دبی» روی کار آمده، وضعیت تا حدودی بهبود یافته است و مسلمانان قدرت را در این کشور در اختیار دارند. البته هنوز هم مشکل فرهنگی در چاد وجود دارد و کشورهای غربی با تهاجم فرهنگی گسترده به آفریقا درصدد به انحراف کشاندن افکار جوانان مسلمان برآمده اند. اگرچه بنیادگرایی اسلامی در حال افزایش است، ولی ادامه این وضعیت و رویارویی با تهاجم فرهنگی غرب در چاد، نیاز به سرمایهگذاریهای فرهنگی و معنوی جدی دارد که انتظار میرود رهبران جوامع اسلامی، توجه ویژهای به آن داشته باشند. | از وقتی که «ادریس دبی» روی کار آمده، وضعیت تا حدودی بهبود یافته است و مسلمانان قدرت را در این کشور در اختیار دارند. البته هنوز هم مشکل فرهنگی در چاد وجود دارد و کشورهای غربی با تهاجم فرهنگی گسترده به آفریقا درصدد به انحراف کشاندن افکار جوانان مسلمان برآمده اند. اگرچه بنیادگرایی اسلامی در حال افزایش است، ولی ادامه این وضعیت و رویارویی با تهاجم فرهنگی غرب در چاد، نیاز به سرمایهگذاریهای فرهنگی و معنوی جدی دارد که انتظار میرود رهبران جوامع اسلامی، توجه ویژهای به آن داشته باشند. | ||
<br> | <br> | ||
==عوامل پیدایش جنبش اسلامی چاد== | == عوامل پیدایش جنبش اسلامی چاد == | ||
چاد، از کشورهایی است که بیشتر مردم آن مسلمان هستند که در مناطق شمالی و شرقی این سرزمین زندگی میکنند. مسلمانها با وجودی که در اکثریت میباشند، ولی در طول تاریخ مورد ستم و بی عدالتی قرار گرفته اند و آنچه باعث زنده نگه داشتن اسلام در این سرزمین گردیده، مبارزات رهایی بخش مردم مسلمان آن در قرن بیستم بوده است. در این جا به برخی از عوامل پیدایش نهضت اسلامی در این کشور آفریقایی اشاره میشود: | چاد، از کشورهایی است که بیشتر مردم آن مسلمان هستند که در مناطق شمالی و شرقی این سرزمین زندگی میکنند. مسلمانها با وجودی که در اکثریت میباشند، ولی در طول تاریخ مورد ستم و بی عدالتی قرار گرفته اند و آنچه باعث زنده نگه داشتن اسلام در این سرزمین گردیده، مبارزات رهایی بخش مردم مسلمان آن در قرن بیستم بوده است. در این جا به برخی از عوامل پیدایش نهضت اسلامی در این کشور آفریقایی اشاره میشود: | ||
<br> | <br> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
4 ـ وابستگی مقامات چاد به بیگانگان: چاد اگرچه در سال 1960 استقلال خود را به دست آورد و عضو سازمان ملل متحد شد، اما در عمل، رژیم چاد هیچ گونه اراده و اختیاری از خود نداشت و هر چه را که فرانسویها دستور میدادند، اجرا میکرد. عوامل فرانسه و وابسته به غرب در تمام ادارات دولتی نفوذ کرده بودند و از آن طریق بر مسلمانان فشار وارد میکردند. این وضعیت برای مسلمانان قابل تحمل نبود؛ از این رو، خواستار استقلال کامل چاد شدند و برای برآورده شدن این خواسته، نهضت اسلامی و آزادی خواهی این کشور شدت گرفت. این جنبش که رشد اسلامگرایی را به همراه داشت، از یک سو غرب گرایان و استکبار جهانی را با خطر جدی روبه رو کرد و از سوی دیگر غربیان را در سرکوب اسلامگرایی که افزون بر چاد، سراسر جهان را فراگرفته بود، ناتوان ساخت. | 4 ـ وابستگی مقامات چاد به بیگانگان: چاد اگرچه در سال 1960 استقلال خود را به دست آورد و عضو سازمان ملل متحد شد، اما در عمل، رژیم چاد هیچ گونه اراده و اختیاری از خود نداشت و هر چه را که فرانسویها دستور میدادند، اجرا میکرد. عوامل فرانسه و وابسته به غرب در تمام ادارات دولتی نفوذ کرده بودند و از آن طریق بر مسلمانان فشار وارد میکردند. این وضعیت برای مسلمانان قابل تحمل نبود؛ از این رو، خواستار استقلال کامل چاد شدند و برای برآورده شدن این خواسته، نهضت اسلامی و آزادی خواهی این کشور شدت گرفت. این جنبش که رشد اسلامگرایی را به همراه داشت، از یک سو غرب گرایان و استکبار جهانی را با خطر جدی روبه رو کرد و از سوی دیگر غربیان را در سرکوب اسلامگرایی که افزون بر چاد، سراسر جهان را فراگرفته بود، ناتوان ساخت. | ||
<br> | <br> | ||
یک دیپلمات غربی درباره ناکامی اقدامات فرانسویها در طی دوران تسلط بر چاد و روند رو به رشد بنیادگرایی اسلامی در این کشور مینویسد: «همه میدانیم که قاره سیاه در آستانه انفجار است، لیبی در شمال چاد قرار دارد و فرانسه نیروی نظامی (1100 سرباز) در چاد | یک دیپلمات غربی درباره ناکامی اقدامات فرانسویها در طی دوران تسلط بر چاد و روند رو به رشد بنیادگرایی اسلامی در این کشور مینویسد: «همه میدانیم که قاره سیاه در آستانه انفجار است، لیبی در شمال چاد قرار دارد و فرانسه نیروی نظامی (1100 سرباز) در چاد دارد» ؛3 با این وجود، نتوانست جلو خیزش گرایش اسلامی در این کشور را بگیرد. | ||
<br> | <br> | ||
==ماهیت جنبش اسلامی چاد== | == ماهیت جنبش اسلامی چاد == | ||
جنبش اسلامی چاد، برخلاف بسیاری از جنبشهای قاره آفریقا، از همان ابتدا، ماهیت اسلامی و استقلال طلبانه داشت و با انگیزههای اسلامی آغاز گردید. زیرا از یک سو مردم چاد نسبت به باورهایشان بسیار پایبند بودند و تفکر اسلامی در روح و جان آنها ریشه دوانده بود، از سوی دیگر استعمار فرانسه همواره سعی میکرد که فرهنگ مسیحیت را جای گزین فرهنگ غنی اسلام کند. یک نماینده مسلمانان مبارز چاد دراینباره میگوید: «هنگامی که استعمار فرانسه وارد چاد شد و اثرات فرهنگ اسلامی را دید، میخواست آثار این فرهنگ را در ملت مسلمان چاد از بین ببرد و این خواسته استعمار در تمام کشورهای اسلامی است؛ از این رو، برای از بین بردن آثار اسلامی با مدارس دینیه که در آنها فقه اسلامی و قرآن تدریس میشد، مخالفت کرد و به جای آنها میخواست مبلغین مسیحی و منشوراتی را که برای دین مسیح تبلیغ میکند، جانشین کند.» | جنبش اسلامی چاد، برخلاف بسیاری از جنبشهای قاره آفریقا، از همان ابتدا، ماهیت اسلامی و استقلال طلبانه داشت و با انگیزههای اسلامی آغاز گردید. زیرا از یک سو مردم چاد نسبت به باورهایشان بسیار پایبند بودند و تفکر اسلامی در روح و جان آنها ریشه دوانده بود، از سوی دیگر استعمار فرانسه همواره سعی میکرد که فرهنگ مسیحیت را جای گزین فرهنگ غنی اسلام کند. یک نماینده مسلمانان مبارز چاد دراینباره میگوید: «هنگامی که استعمار فرانسه وارد چاد شد و اثرات فرهنگ اسلامی را دید، میخواست آثار این فرهنگ را در ملت مسلمان چاد از بین ببرد و این خواسته استعمار در تمام کشورهای اسلامی است؛ از این رو، برای از بین بردن آثار اسلامی با مدارس دینیه که در آنها فقه اسلامی و قرآن تدریس میشد، مخالفت کرد و به جای آنها میخواست مبلغین مسیحی و منشوراتی را که برای دین مسیح تبلیغ میکند، جانشین کند.» | ||
<br> | <br> | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: جنبشهای اسلامی]] | [[رده:جنبشهای اسلامی]] | ||
[[رده: آفریقا]] | [[رده:آفریقا]] |