شیخ محمد جواد مغنیه، فقیهى نوگرا (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس رنگی}}' به '== پانویس == {{پانویس}}')
جز (تمیزکاری)
خط ۲۵: خط ۲۵:
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس رنگی}}
'''شیخ [[محمدجواد مغنیه]]، فقیهى نوگرا''' عنوان مقاله‌‌ای برای معرفی اندیشه‌های وحدت‌گرایانهء شخصیت‌ها و پیشگامان تقریب است. این عنوان در بخش پیشگامان تقریب [[فصلنامه اندیشه تقریب]]، [[فصلنامه اندیشه تقریب شماره 3|شماره سوم]]، فصل تابستان، سال 1384 منتشر شده‌است.<br>
'''شیخ [[محمدجواد مغنیه]]، فقیهى نوگرا''' عنوان مقاله‌‌ای برای معرفی اندیشه‌های وحدت‌گرایانهء شخصیت‌ها و پیشگامان تقریب است. این عنوان در بخش پیشگامان تقریب [[فصلنامه اندیشه تقریب]]، [[فصلنامه اندیشه تقریب شماره 3|شماره سوم]]، فصل تابستان، سال 1384 منتشر شده‌است.<br>
شیخ محمدجواد مغنیه از جمله عالمانى است که نقش مهمى در تقریب مذاهب اسلامى ، دعوت مردم به وحدت و بیدارى اسلامى ایفا کرد. در این نوشته به اختصار زوایاى مختلف علمى، فرهنگى و مبارزاتى وى آشنا مى شویم. </div>
شیخ محمدجواد مغنیه از جمله عالمانى است که نقش مهمى در تقریب مذاهب اسلامى، دعوت مردم به وحدت و بیدارى اسلامى ایفا کرد. در این نوشته به اختصار زوایاى مختلف علمى، فرهنگى و مبارزاتى وى آشنا مى شویم. </div>


=آل مغنیه=
=آل مغنیه=
خط ۵۳: خط ۵۳:


=نقش شیخ محمدجواد مغنیه در تقریب مذاهب اسلامى=  
=نقش شیخ محمدجواد مغنیه در تقریب مذاهب اسلامى=  
مهم‌ترین نگرانى شیخ محمدجواد در بحران کنونى، وحدت ملى و وحدت اسلامى بود. وى تلاش گسترده‌اى براى وحدت اسلامى انجام داد و در هر فرصتى با عالمان دینى اهل سنت مذاکره مى‌کرد و راه‌هاى وحدت را بررسى مى‌نمود. در سال 1960م با شیخ [[محمد ابوزهره]] در '''دمشق''' دیدار نمود و در سال 1970م نیز دکتر مصطفى محمود به دیدار وى آمد (الوردانى، 1376: 144). وى هم چنین با «شیخ نمام» از شیوخ راحل الازهر و «شیخ شرباصى» دیدار نمود، و یک بار نیز در شهر قم میزبان «شیخ حصرى» بود <ref>همان: 150.</ref> شیخ محمدجواد با هدف تقریب بین مذاهب اسلامى ، در سال 1382ق به مصر مسافرت و با امام مسجد الازهر گفت وگو کرد و از او خواست تا عکس و تصویر دانشگاه الازهر را در اختیار وى نهد. امام مسجد گفت: کعبه یکى است و الازهر نیز یکى است. مغنیه گفت: و خدا نیز یگانه است بنابراین ما سه اصل داریم، خدا، کعبه، الازهر، هم چنان که مسیحیان مى‌گویند. سپس استاد مغنیه به او گفت: آیا چیزى از شیعه مى‌دانى؟ وى گفت: آنان گمراه اند. مغنیه گفت: از کجا دانستى که آنان گمراه‌اند؟ وى گفت: این طور مى‌گویند. مغنیه به او گفت: من مى‌گویم تو گمراهى آیا مى‌توانى کلام مرا رد کنى؟ در این هنگام امام مسجد گفت پس باید فاتحه یک دیگر را بخوانیم.<ref>همان: 144.</ref> <br>
مهم‌ترین نگرانى شیخ محمدجواد در بحران کنونى، وحدت ملى و وحدت اسلامى بود. وى تلاش گسترده‌اى براى وحدت اسلامى انجام داد و در هر فرصتى با عالمان دینى اهل سنت مذاکره مى‌کرد و راه‌هاى وحدت را بررسى مى‌نمود. در سال 1960م با شیخ [[محمد ابوزهره]] در '''دمشق''' دیدار نمود و در سال 1970م نیز دکتر مصطفى محمود به دیدار وى آمد (الوردانى، 1376: 144). وى هم چنین با «شیخ نمام» از شیوخ راحل الازهر و «شیخ شرباصى» دیدار نمود، و یک بار نیز در شهر قم میزبان «شیخ حصرى» بود <ref>همان: 150.</ref> شیخ محمدجواد با هدف تقریب بین مذاهب اسلامى، در سال 1382ق به مصر مسافرت و با امام مسجد الازهر گفت وگو کرد و از او خواست تا عکس و تصویر دانشگاه الازهر را در اختیار وى نهد. امام مسجد گفت: کعبه یکى است و الازهر نیز یکى است. مغنیه گفت: و خدا نیز یگانه است بنابراین ما سه اصل داریم، خدا، کعبه، الازهر، هم چنان که مسیحیان مى‌گویند. سپس استاد مغنیه به او گفت: آیا چیزى از شیعه مى‌دانى؟ وى گفت: آنان گمراه اند. مغنیه گفت: از کجا دانستى که آنان گمراه‌اند؟ وى گفت: این طور مى‌گویند. مغنیه به او گفت: من مى‌گویم تو گمراهى آیا مى‌توانى کلام مرا رد کنى؟ در این هنگام امام مسجد گفت پس باید فاتحه یک دیگر را بخوانیم.<ref>همان: 144.</ref> <br>
شیخ محمدجواد در سال 1382ق با [[شیخ محمود شلتوت]](متوفاى 1384ق) نیز دیدارى داشت و گفت وگوهایى میان آنان در مورد وحدت اسلامى و راه‌هاى آن انجام گرفت. شیخ محمود شلتوت از بانیان دارالتقریب بین المذاهب و از منادیان وحدت اسلامى به شمار مى‌رود. محبوبیت او در بین علماى شیعه به خاطر فتواى او مبنى بر جواز عمل به فقه شیعه است. روابط شیخ محمدجواد با شیخ محمود شلتوت به سال 1368ق برمى‌گردد که از آن زمان نامه‌هاى زیادى بین آن دو رد و بدل شد و این موضوع مى‌تواند نشانه نزدیکى افکار آنان در رابطه با وحدت اسلامى بوده باشد. اما دیدار حضورى وى با شیخ شلتوت در سال 1382ق وقتى که مغنیه به مصر رفت اتفاق افتاد. او در این‌باره چنین مى‌نویسد: «به خانه شلتوت رفتم. از من استقبال کرد و خوش آمد گفت. وقتى سخن از شیعه به میان آمد، او گفت شیعیان الازهر را تأسیس کردند و مدت کوتاهى علوم و مذهب تشیع در الازهر تدریس مى‌شد، تا این که بپادارندگان این مذهب از آن اعراض کردند و الازهر را از نور خیره کننده و فواید آن محروم کردند. من به او گفتم: علماى شیعه شما را محترم مى‌شمارند چون از خدمات شما نسبت به دین آگاه اند و جرئت شما را در بیان حق و عدل که از ملامت هیچ کس نمى‌هراسید، مى‌ستایند و به او گفتم: شیعیان خلافت بعد از پیغمبر را حق [[امام على(ع)|امام على(علیه‌السلام)]] مى‌دانند، ولى عقیده دارند که نباید به اختلافى دامن زد که موجب تفرقه و به ضرر اسلام باشد، همان طور که امام على(علیه السلام) این کار را کرد. او به حاضران در جلسه گفت: سنیان این حقیقت را نمى‌دانند». <ref>گلشن ابرار، ج3، مقاله شیخ محمدجواد مغنیه.</ref><br>
شیخ محمدجواد در سال 1382ق با [[شیخ محمود شلتوت]](متوفاى 1384ق) نیز دیدارى داشت و گفت وگوهایى میان آنان در مورد وحدت اسلامى و راه‌هاى آن انجام گرفت. شیخ محمود شلتوت از بانیان دارالتقریب بین المذاهب و از منادیان وحدت اسلامى به شمار مى‌رود. محبوبیت او در بین علماى شیعه به خاطر فتواى او مبنى بر جواز عمل به فقه شیعه است. روابط شیخ محمدجواد با شیخ محمود شلتوت به سال 1368ق برمى‌گردد که از آن زمان نامه‌هاى زیادى بین آن دو رد و بدل شد و این موضوع مى‌تواند نشانه نزدیکى افکار آنان در رابطه با وحدت اسلامى بوده باشد. اما دیدار حضورى وى با شیخ شلتوت در سال 1382ق وقتى که مغنیه به مصر رفت اتفاق افتاد. او در این‌باره چنین مى‌نویسد: «به خانه شلتوت رفتم. از من استقبال کرد و خوش آمد گفت. وقتى سخن از شیعه به میان آمد، او گفت شیعیان الازهر را تأسیس کردند و مدت کوتاهى علوم و مذهب تشیع در الازهر تدریس مى‌شد، تا این که بپادارندگان این مذهب از آن اعراض کردند و الازهر را از نور خیره کننده و فواید آن محروم کردند. من به او گفتم: علماى شیعه شما را محترم مى‌شمارند چون از خدمات شما نسبت به دین آگاه اند و جرئت شما را در بیان حق و عدل که از ملامت هیچ کس نمى‌هراسید، مى‌ستایند و به او گفتم: شیعیان خلافت بعد از پیغمبر را حق [[امام على(ع)|امام على(علیه‌السلام)]] مى‌دانند، ولى عقیده دارند که نباید به اختلافى دامن زد که موجب تفرقه و به ضرر اسلام باشد، همان طور که امام على(علیه السلام) این کار را کرد. او به حاضران در جلسه گفت: سنیان این حقیقت را نمى‌دانند». <ref>گلشن ابرار، ج3، مقاله شیخ محمدجواد مغنیه.</ref><br>
شیخ محمدجواد در راه استحکام تقریب مذاهب، نقش آگاهى عالمان دینى از مذاهب یک دیگر را نیز نادیده نمى‌گرفت و در این راه گام مؤثرى برداشت. وى معتقد بود بسیارى از عالمان اهل سنت از حقیقت تشیع خبرى ندارند و فقط از روى تعصبات و شایعاتى که مى‌شنوند با شیعه دشمنى مىورزند در حالى که هدف همه مذاهب یکى است و آن رسیدن به کمال و تقرب به سوى خداوند است. یکى از عادات شیخ محمدجواد این بود که از حریم شیعه در برابر این گونه اتهامات دفاع مى‌کرد و با این کار پایه‌هاى تقریب مذاهب را مستحکم مى‌نمود. وقتى وى ردى بر کتابى مى‌نگاشت معلوم مى‌شد که حقیقت چیز دیگرى است و شیعه به آن شبهات و خرافات اعتقادى ندارد. وى نخستین کسى بود که «رد کتاب «الخطوط العریضة»(تألیف محب الدین الخطیب) مطالبى نوشت. <br>الخطوط العریضة نخستین کتابى بود که بر ضد شیعه در کشور مصر به چاپ رسید و شیخ محمدجواد به سبب نوشتن این ردیه، نامه‌هاى تهدیدآمیز فراوانى دریافت کرد. <ref>الوردانى، 1376: 145.</ref><br>
شیخ محمدجواد در راه استحکام تقریب مذاهب، نقش آگاهى عالمان دینى از مذاهب یک دیگر را نیز نادیده نمى‌گرفت و در این راه گام مؤثرى برداشت. وى معتقد بود بسیارى از عالمان اهل سنت از حقیقت تشیع خبرى ندارند و فقط از روى تعصبات و شایعاتى که مى‌شنوند با شیعه دشمنى مىورزند در حالى که هدف همه مذاهب یکى است و آن رسیدن به کمال و تقرب به سوى خداوند است. یکى از عادات شیخ محمدجواد این بود که از حریم شیعه در برابر این گونه اتهامات دفاع مى‌کرد و با این کار پایه‌هاى تقریب مذاهب را مستحکم مى‌نمود. وقتى وى ردى بر کتابى مى‌نگاشت معلوم مى‌شد که حقیقت چیز دیگرى است و شیعه به آن شبهات و خرافات اعتقادى ندارد. وى نخستین کسى بود که «رد کتاب «الخطوط العریضة»(تألیف محب الدین الخطیب) مطالبى نوشت. <br>الخطوط العریضة نخستین کتابى بود که بر ضد شیعه در کشور مصر به چاپ رسید و شیخ محمدجواد به سبب نوشتن این ردیه، نامه‌هاى تهدیدآمیز فراوانى دریافت کرد. <ref>الوردانى، 1376: 145.</ref><br>
خط ۷۶: خط ۷۶:
از میان نوشته‌هاى متعدد شیخ محمدجواد مغنیه تعدادى به زبان فارسى ترجمه شده و بخشى از آنها جزء متون درسى دانشگاه‌هاى ایران است. آثار ترجمه شده او به ترتیب حروف الفبا عبارت‌اند از:<br>
از میان نوشته‌هاى متعدد شیخ محمدجواد مغنیه تعدادى به زبان فارسى ترجمه شده و بخشى از آنها جزء متون درسى دانشگاه‌هاى ایران است. آثار ترجمه شده او به ترتیب حروف الفبا عبارت‌اند از:<br>


#احوال شخصیه، ترجمه مصطفى جبارى و حمید مسجدسرایى، تهران، ققنوس، 1379، 431صفحه.
# احوال شخصیه، ترجمه مصطفى جبارى و حمید مسجدسرایى، تهران، ققنوس، 1379، 431صفحه.
#پیامبران از دیدگاه عقل، ترجمه ناشر، بى جا، نشر توحید، 1367. 80صفحه.
# پیامبران از دیدگاه عقل، ترجمه ناشر، بى جا، نشر توحید، 1367. 80صفحه.
#خورشید ایمان، ترجمه و نگارش صدیق عربانى، رشت، دهسرا، 1380. 201صفحه. عنوان اصلى: کتاب على و القرآن.
# خورشید ایمان، ترجمه و نگارش صدیق عربانى، رشت، دهسرا، 1380. 201صفحه. عنوان اصلى: کتاب على و القرآن.
#رویکردى دوباره به اسلام، ترجمه علیرضا اسماعیل آبادى، مشهد، شرکت به نشر، 1381. 152صفحه. عنوان اصلى: الاسلام بنظرة عصریة.
# رویکردى دوباره به اسلام، ترجمه علیرضا اسماعیل آبادى، مشهد، شرکت به نشر، 1381. 152صفحه. عنوان اصلى: الاسلام بنظرة عصریة.
#زمامداران خودسر، ترجمه مصطفى زمانى، تحقیق تصحیح و ویرایش محمدباقر مقدسیان و کاظم ملایى، قم، برگ شقایق، 1381. 423ص. عنوان اصلى: الشیعة و الحاکمون.
# زمامداران خودسر، ترجمه مصطفى زمانى، تحقیق تصحیح و ویرایش محمدباقر مقدسیان و کاظم ملایى، قم، برگ شقایق، 1381. 423ص. عنوان اصلى: الشیعة و الحاکمون.
#شیعه و زمامداران خودسر، ترجمه مصطفى زمانى، قم، شهید گمنام، 1343. 262صفحه. عنوان اصلى: الشیعة و الحاکمون.
# شیعه و زمامداران خودسر، ترجمه مصطفى زمانى، قم، شهید گمنام، 1343. 262صفحه. عنوان اصلى: الشیعة و الحاکمون.
#فقه تطبیقى مذاهب پنجگانه: جعفرى، حنفى، مالکى، شافعى، حنبلى، ترجمه کاظم پورجوادى، بى جا، دانشمند، بنیاد علوم اسلامى، 1366. 460صفحه. عنوان اصلى: الفقه على المذاهب الخمسة.
# فقه تطبیقى مذاهب پنجگانه: جعفرى، حنفى، مالکى، شافعى، حنبلى، ترجمه کاظم پورجوادى، بى جا، دانشمند، بنیاد علوم اسلامى، 1366. 460صفحه. عنوان اصلى: الفقه على المذاهب الخمسة.
#فقه دانشگاهى، ترجمه مرتضى فهیم کرمانى، قم، مهر امیرالمؤمنین(علیه السلام)، 1381. عنوان اصلى: فقه الامام الصادق(علیه السلام) عرض و استدلال.
# فقه دانشگاهى، ترجمه مرتضى فهیم کرمانى، قم، مهر امیرالمؤمنین(علیه السلام)، 1381. عنوان اصلى: فقه الامام الصادق(علیه السلام) عرض و استدلال.
#فقه مقارن: ترجمه و توضیح بخش‌هایى از الفقه على المذاهب الخمسة، ترجمه هادى عظیمى گرگانى، تهران، گنجینه فرهنگ، 1380. 425صفحه.
# فقه مقارن: ترجمه و توضیح بخش‌هایى از الفقه على المذاهب الخمسة، ترجمه هادى عظیمى گرگانى، تهران، گنجینه فرهنگ، 1380. 425صفحه.
#فلسفه مبدأ و معاد: پژوهشى ژرف و کاوشگرانه همراه با استدلال‌هاى فطرى علمى و فلسفى پیرامون وجود خدا و معاد، ترجمه لطیف راشدى، قم، نشر مرتضى، 1371. 240صفحه.
# فلسفه مبدأ و معاد: پژوهشى ژرف و کاوشگرانه همراه با استدلال‌هاى فطرى علمى و فلسفى پیرامون وجود خدا و معاد، ترجمه لطیف راشدى، قم، نشر مرتضى، 1371. 240صفحه.
#قرآن حسین شهادت، ترجمه محمدرسول دریایى، تهران، بنیاد قرآن، 1381. 226صفحه. عنوان اصلى: الحسین و القرآن.
# قرآن حسین شهادت، ترجمه محمدرسول دریایى، تهران، بنیاد قرآن، 1381. 226صفحه. عنوان اصلى: الحسین و القرآن.
#کلیات علوم عقلى، ترجمه محمدرضا عطایى، مشهد، شرکت به نشر، 1380. 112صفحه. عنوان اصلى: معالم الفلسفة الالهیة.
# کلیات علوم عقلى، ترجمه محمدرضا عطایى، مشهد، شرکت به نشر، 1380. 112صفحه. عنوان اصلى: معالم الفلسفة الالهیة.
#گزیده متون فقه(1ـ2ـ3ـ4) : برنامه درسى دوره کارشناسى حقوق، گردآورنده ابوالحسن محمدى، ویرایش3، تهران، میزان، 1381. 331صفحه.
# گزیده متون فقه(1ـ2ـ3ـ4): برنامه درسى دوره کارشناسى حقوق، گردآورنده ابوالحسن محمدى، ویرایش3، تهران، میزان، 1381. 331صفحه.
#مردان پاک از نظر امام(علیه السلام)، ترجمه مصطفى زمانى، قم، پیام اسلام، 1368. 175صفحه.
# مردان پاک از نظر امام(علیه السلام)، ترجمه مصطفى زمانى، قم، پیام اسلام، 1368. 175صفحه.
#یادگار خیمه‌هاى سوخته، ترجمه و نگارش علیرضا رجالى تهرانى، قم، دار الصادقین، 1379. 158صفحه. عنوان اصلى: مع بطلة کربلا.
# یادگار خیمه‌هاى سوخته، ترجمه و نگارش علیرضا رجالى تهرانى، قم، دار الصادقین، 1379. 158صفحه. عنوان اصلى: مع بطلة کربلا.


=وفات شیخ محمدجواد مغنیه=
=وفات شیخ محمدجواد مغنیه=
خط ۹۷: خط ۹۷:
=منابع و مآخذ=
=منابع و مآخذ=


#الوردانى، صالح، شیعه در مصر، ترجمه قاسم مختارى، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى ، 1376.
# الوردانى، صالح، شیعه در مصر، ترجمه قاسم مختارى، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1376.
#اندیشه‌هاى سیاسى مغنیه.
# اندیشه‌هاى سیاسى مغنیه.
#تورات، سفر دوم، اصحاح هفتم و سى و یکم.
# تورات، سفر دوم، اصحاح هفتم و سى و یکم.
#شریف رازى، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، چاپ اسلامیه، 1352.
# شریف رازى، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، چاپ اسلامیه، 1352.
#صدر، حسن، تکملة أمل الآمل، حسن صدر، قم، مکتبه آیت‌الله مرعشى.
# صدر، حسن، تکملة أمل الآمل، حسن صدر، قم، مکتبه آیت‌الله مرعشى.
#کسار، جوادعلى، محمدجواد مغنیه حیاته و منهجه فى التفسیر.
# کسار، جوادعلى، محمدجواد مغنیه حیاته و منهجه فى التفسیر.
#گلشن ابرار: خلاصه اى از زندگى اسوه‌هاى علم و عمل، قم، نشر معروف.
# گلشن ابرار: خلاصه اى از زندگى اسوه‌هاى علم و عمل، قم، نشر معروف.
#مغنیه، محمدجواد، شیعه و زمامداران خودسر، ترجمه مصطفى زمانى.
# مغنیه، محمدجواد، شیعه و زمامداران خودسر، ترجمه مصطفى زمانى.
#ـــــــــــــــ، مقدمه فلسفة التوحید و الولایة.
# ـــــــــــــــ، مقدمه فلسفة التوحید و الولایة.
#ـــــــــــــــ، من اعلام المفسّرین.
# ـــــــــــــــ، من اعلام المفسّرین.
#ـــــــــــــــ، الاسلام بنظریة عصریة.
# ـــــــــــــــ، الاسلام بنظریة عصریة.
#ـــــــــــــــ، الاسلام مع الحیاة.
# ـــــــــــــــ، الاسلام مع الحیاة.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
<references />
<references />


[[رده: مقالات]]
[[رده:مقالات]]
[[رده: مجله‌ها]]
[[رده:مجله‌ها]]
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
۴٬۹۳۳

ویرایش