عبدالله علایلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
خط ۲۳: خط ۲۳:
|‏ادیبان و حشاشین.
|‏ادیبان و حشاشین.


*مقدمه‌ای بر درس زبان عربی، قاهره، ۱۹۳۸.
* مقدمه‌ای بر درس زبان عربی، قاهره، ۱۹۳۸.
 
* تعالی معنا در تعالی ذات، یا پرتوهایی از زندگی حسین، بیروت، ۱۹۳۸.
*تعالی معنا در تعالی ذات، یا پرتوهایی از زندگی حسین، بیروت، ۱۹۳۸.
* ترانه‌های ترانه‌ها
 
* تاریخ حسین: نقد و تحلیل، بیروت، ۱۹۴۰.
*ترانه‌های ترانه‌ها
* مجموعه من متهمم در هفت قسمت، بیروت، ۱۹۴۰.
 
* قانون اساسی ملی عرب، سعیده، ۱۹۴۱.
*تاریخ حسین: نقد و تحلیل، بیروت، ۱۹۴۰.
* جهان و فساد اجتماعیون، بیروت، ۱۹۴۲.
 
* المعرّی ذلک المجهول، بیروت، 1944.
*مجموعه من متهمم در هفت قسمت، بیروت، ۱۹۴۰.
 
*قانون اساسی ملی عرب، سعیده، ۱۹۴۱.
 
*جهان و فساد اجتماعیون، بیروت، ۱۹۴۲.
 
*المعرّی ذلک المجهول، بیروت، 1944.
|}
|}
</div>
</div>
'''عبدالله علایلی'''<ref>نُشرت هذه السّیرة بمُناسبة مئویة العلایلیّ الّتی تصادف فی 2014/11/20</ref> با نام کامل عبدالله عثمان علایلی(۲۰ نوامبر ۱۹۱۴ - ۱۳۳۳ (قمری)/ ۳ دسامبر ۱۹۹۶ - ۱۴۱۷ (قمری)). زبان‌شناس ادیب دانشنامه نویس و [[فقیه]] متجدد لبنانی بود. او فرهنگ لغت را بازنگری کرد و مفاهیم '''«فرهنگ لغت»''' و '''«دائرةالمعارف»''' در هم آمیخت. او به دلیل نظرات فقهی و زبان‌شناسی بحث برانگیزش شناخته شده‌است.
'''عبدالله علایلی'''<ref>نُشرت هذه السّیرة بمُناسبة مئویة العلایلیّ الّتی تصادف فی 2014/11/20</ref> با نام کامل عبدالله عثمان علایلی(۲۰ نوامبر ۱۹۱۴ - ۱۳۳۳ (قمری)/ ۳ دسامبر ۱۹۹۶ - ۱۴۱۷ (قمری)). زبان‌شناس ادیب دانشنامه نویس و [[فقیه]] متجدد لبنانی بود. او فرهنگ لغت را بازنگری کرد و مفاهیم '''«فرهنگ لغت»''' و '''«دائرةالمعارف»''' در هم آمیخت. او به دلیل نظرات فقهی و زبان‌شناسی بحث برانگیزش شناخته شده‌است.
<br />
<br />
==سه‌گانه حسین==
== سه‌گانه حسین ==
علایلی اصرار داشت که اصلاحات باید دارای نمادهای ایده‌آل، معنوی و تاریخی باشد؛ از این رو حسین به عنوان اندیشه‌ای انقلابی و آزاده، در پروژه اصلاحی علایلی از جایگاه مهم و مرکزی برخوردار است؛ لذا او سه کتاب دربارهٔ [[حسین بن علی]] نگاشته که عبارتند از:<ref>[https://www.tahmil-kutubpdf.net/book/تحمیل-کتاب-الإمام-الحسین.html أنظر الرابط الخارجی لتنزیل کتاب الإمام الحسین علیه السلام]</ref>
علایلی اصرار داشت که اصلاحات باید دارای نمادهای ایده‌آل، معنوی و تاریخی باشد؛ از این رو حسین به عنوان اندیشه‌ای انقلابی و آزاده، در پروژه اصلاحی علایلی از جایگاه مهم و مرکزی برخوردار است؛ لذا او سه کتاب دربارهٔ [[حسین بن علی]] نگاشته که عبارتند از:<ref>[https://www.tahmil-kutubpdf.net/book/تحمیل-کتاب-الإمام-الحسین.html أنظر الرابط الخارجی لتنزیل کتاب الإمام الحسین علیه السلام]</ref>


#'''«تعالی معنا در تعالی ذات» یا «پرتوهایی از زندگی حسین»'''
# '''«تعالی معنا در تعالی ذات» یا «پرتوهایی از زندگی حسین»'''
#'''«تاریخ الحسین»'''
# '''«تاریخ الحسین»'''
#'''«روزهای حسین»'''
# '''«روزهای حسین»'''


وی کتاب اخیر را پس از سه دهه مجدداً با عنوان «از روزهای نبوت» منتشر کرد. تغییر عنوان کتاب با ملاحظه این نکته صورت گرفت که روزهای زندگی حسین چیزی جز اقتباس از روزهای زندگی پیامبر نیست و نیز اشاره به این حدیث که: «حسین از من است و من از حسین هستم.»
وی کتاب اخیر را پس از سه دهه مجدداً با عنوان «از روزهای نبوت» منتشر کرد. تغییر عنوان کتاب با ملاحظه این نکته صورت گرفت که روزهای زندگی حسین چیزی جز اقتباس از روزهای زندگی پیامبر نیست و نیز اشاره به این حدیث که: «حسین از من است و من از حسین هستم.»


==تالیفات==
== تالیفات ==


*ادیبان و حشاشین.
* ادیبان و حشاشین.
*مقدمه‌ای بر درس زبان عربی، قاهره، ۱۹۳۸.
* مقدمه‌ای بر درس زبان عربی، قاهره، ۱۹۳۸.
*تعالی معنا در تعالی ذات، یا پرتوهایی از زندگی حسین، بیروت، ۱۹۳۸.
* تعالی معنا در تعالی ذات، یا پرتوهایی از زندگی حسین، بیروت، ۱۹۳۸.
*ترانه‌های ترانه‌ها
* ترانه‌های ترانه‌ها
*تاریخ حسین: نقد و تحلیل، بیروت، ۱۹۴۰.
* تاریخ حسین: نقد و تحلیل، بیروت، ۱۹۴۰.
*مجموعه من متهمم در هفت قسمت، بیروت، ۱۹۴۰.
* مجموعه من متهمم در هفت قسمت، بیروت، ۱۹۴۰.
*قانون اساسی ملی عرب، سعیده، ۱۹۴۱.
* قانون اساسی ملی عرب، سعیده، ۱۹۴۱.
*جهان و فساد اجتماعیون، بیروت، ۱۹۴۲.
* جهان و فساد اجتماعیون، بیروت، ۱۹۴۲.
*المعرّی ذلک المجهول، بیروت، 1944.
* المعرّی ذلک المجهول، بیروت، 1944.
*واژگان، بیروت، ۱۹۴۵.
* واژگان، بیروت، ۱۹۴۵.
*جادوگر، بیروت، ۱۹۴۶.
* جادوگر، بیروت، ۱۹۴۶.
*سفر به جاودانگی (شعر ترجمه شده به فرانسوی)، بیروت، ۱۹۴۶.
* سفر به جاودانگی (شعر ترجمه شده به فرانسوی)، بیروت، ۱۹۴۶.
*تفاوت بین سبک و ترکیب، بیروت، ۱۹۴۷.
* تفاوت بین سبک و ترکیب، بیروت، ۱۹۴۷.
*الگوی آرمانی آنها یا حضرت خدیجه، بغداد، 1947.<ref>[[iarchive:Mathaluhuna_Alala|تنزیل کتاب مثلهن الأعلی]]</ref>
* الگوی آرمانی آنها یا حضرت خدیجه، بغداد، 1947.<ref>[[iarchive:Mathaluhuna_Alala|تنزیل کتاب مثلهن الأعلی]]</ref>
*روزهای الحسین: صحنه‌ها و داستان‌ها، بیروت، ۱۹۴۸.
* روزهای الحسین: صحنه‌ها و داستان‌ها، بیروت، ۱۹۴۸.
*شهید قسطل (عبدالقادر الحسینی)، بیروت، ۱۹۵۲.
* شهید قسطل (عبدالقادر الحسینی)، بیروت، ۱۹۵۲.
*روانشناسی از دیدگاه من.
* روانشناسی از دیدگاه من.
*اعراب در چنگال خطر، بیروت، ۱۹۵۵.
* اعراب در چنگال خطر، بیروت، ۱۹۵۵.
*فلسطین خونین.
* فلسطین خونین.
*لبنان؛ عنزة ولا مرقد.
* لبنان؛ عنزة ولا مرقد.
*مقدمات ضروری مطالعه خوب برای درک تاریخ عرب.<ref>[http://dar.bibalex.org/webpages/mainpage.jsf?PID=DAF-Job:1154&q= أنظر الرابط الخارجی لتنزیل کتاب مقدمات لا محید عن دراستها لفهم التاریخ]</ref>
* مقدمات ضروری مطالعه خوب برای درک تاریخ عرب.<ref>[http://dar.bibalex.org/webpages/mainpage.jsf?PID=DAF-Job:1154&q= أنظر الرابط الخارجی لتنزیل کتاب مقدمات لا محید عن دراستها لفهم التاریخ]</ref>
*مقدمه تفسیر.
* مقدمه تفسیر.
*ارعاب یا علم اساطیر اعراب در سایه زبان، بیروت، ۱۹۵۵.
* ارعاب یا علم اساطیر اعراب در سایه زبان، بیروت، ۱۹۵۵.
*المرجع - فرهنگ لغت متوسط، بیروت، ۱۹۶۳.
* المرجع - فرهنگ لغت متوسط، بیروت، ۱۹۶۳.
*چهره کارتونی، بیروت، ۱۹۶۳.
* چهره کارتونی، بیروت، ۱۹۶۳.
*برای لبنان: شعرهایی با حرف خونین و آرزوی سپید، بیروت، ۱۹۷۷.
* برای لبنان: شعرهایی با حرف خونین و آرزوی سپید، بیروت، ۱۹۷۷.
*اشتباه کجا است؟ بیروت، ۱۹۷۸.
* اشتباه کجا است؟ بیروت، ۱۹۷۸.
*فرهنگ لغت نظامی.
* فرهنگ لغت نظامی.


==زندگی‌نامه «عبدالله بن عثمان العلایلی»==
== زندگی‌نامه «عبدالله بن عثمان العلایلی» ==


خاندان علامه علایلی دارای ریشه‌ای کریتی – یونانی اند که در اواخر حکومت فاطمیین مصر به سبب تجارت به آنجا مهاجرت کردند و در دمیاط و منصوره و اسکندریه سکنی گزیدند. در ارتباط با تسمیه این خاندان به علایلی آمده که یا این نامگذاری منسوب به علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) است و یا از «عَلیٌ لِی» گرفته شده است. در اواسط قرن 11 هجری برخی از خاندان علایلی از مصر به لبنان مهاجرت کردند. در سال 1849 حاج عثمان با زنی از «آل الکلبی» به نام نفیسه ازدواج کرد که حاصل این ازدواج شش پسر و دو دختر بود. کوچک ترین این فرزندان حاج عبدالله بود. که در سال 1914 میلادی همزمان با وقوع جنگ جهانی اول به دنیا آمد. خود او نقش مادرش که به عنوان معلم در مدارس دخترانه عثمانی تدریس هم میکرده را، در علاقمند کردن او به علم بسیار زیاد می‌داند. از جهت مالی نیز او وخانواده‌اش فراز و نشیب‌های فراوانی را گذراندند.
خاندان علامه علایلی دارای ریشه‌ای کریتی – یونانی اند که در اواخر حکومت فاطمیین مصر به سبب تجارت به آنجا مهاجرت کردند و در دمیاط و منصوره و اسکندریه سکنی گزیدند. در ارتباط با تسمیه این خاندان به علایلی آمده که یا این نامگذاری منسوب به علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) است و یا از «عَلیٌ لِی» گرفته شده است. در اواسط قرن 11 هجری برخی از خاندان علایلی از مصر به لبنان مهاجرت کردند. در سال 1849 حاج عثمان با زنی از «آل الکلبی» به نام نفیسه ازدواج کرد که حاصل این ازدواج شش پسر و دو دختر بود. کوچک ترین این فرزندان حاج عبدالله بود. که در سال 1914 میلادی همزمان با وقوع جنگ جهانی اول به دنیا آمد. خود او نقش مادرش که به عنوان معلم در مدارس دخترانه عثمانی تدریس هم میکرده را، در علاقمند کردن او به علم بسیار زیاد می‌داند. از جهت مالی نیز او وخانواده‌اش فراز و نشیب‌های فراوانی را گذراندند.
خط ۹۵: خط ۸۸:
درباره فلسطین کتاب «فلسطین الدامیه» را نوشت و نیز درباره فلسطین می‌گوید: «هر فلسطینی یک حق بر همه سلاح‌هایی دارد که الان در اختیار سرزمین‌های عربی است، و باید به آنها داده شود، بنابراین این فلسطینیان هیچ روزی شکست نخورده‌اند بلکه این فرمانروایان عرب اند که شکست خورده‌اند.»
درباره فلسطین کتاب «فلسطین الدامیه» را نوشت و نیز درباره فلسطین می‌گوید: «هر فلسطینی یک حق بر همه سلاح‌هایی دارد که الان در اختیار سرزمین‌های عربی است، و باید به آنها داده شود، بنابراین این فلسطینیان هیچ روزی شکست نخورده‌اند بلکه این فرمانروایان عرب اند که شکست خورده‌اند.»


==دیدگاه‌ها و افکار علایلی==
== دیدگاه‌ها و افکار علایلی ==


علایلی یکی از شخصیتهای برجسته عرب بود در حدی که بعضی‌ها از جمله امین نخله شاعر عرب می‌گوید ما در عصر عبدالله العلایلی زندگی می‌کنیم. علایلی در میدانهای مختلف زندگی تاثیر گذاشت. او زبان‌دانی احیاگر و ادیبی مبتکر در شعر و نثر، فقیهی مجتهد و اصلاح‌گر سیاسی و اجتماعی بود.
علایلی یکی از شخصیتهای برجسته عرب بود در حدی که بعضی‌ها از جمله امین نخله شاعر عرب می‌گوید ما در عصر عبدالله العلایلی زندگی می‌کنیم. علایلی در میدانهای مختلف زندگی تاثیر گذاشت. او زبان‌دانی احیاگر و ادیبی مبتکر در شعر و نثر، فقیهی مجتهد و اصلاح‌گر سیاسی و اجتماعی بود.
خط ۱۰۵: خط ۹۸:
در مورد داستان توصیف علایلی به شیخ قرمز «الشیخ الاحمر» قضیه این است که علایلی به خوبی وضعیت اجتماعی، سیاسی، دینی و فقهی جامعه را درک نمود و به انقلاب بر همه چیز فراخواند و در این منطق با اکثر احزاب آن زمان لبنان در دهه چهل مثل حزب «النداء القومی» و «کتله التحرر الوطنی» و «حزب التقدمی الاشتراکی» و«حزب الشیوعی» مشترک بود، لذا مطبوعات در جریان معرکه «دارالافتاء» در دهه پنجاه میلادی او را به شیخ قرمز توصیف کردند.
در مورد داستان توصیف علایلی به شیخ قرمز «الشیخ الاحمر» قضیه این است که علایلی به خوبی وضعیت اجتماعی، سیاسی، دینی و فقهی جامعه را درک نمود و به انقلاب بر همه چیز فراخواند و در این منطق با اکثر احزاب آن زمان لبنان در دهه چهل مثل حزب «النداء القومی» و «کتله التحرر الوطنی» و «حزب التقدمی الاشتراکی» و«حزب الشیوعی» مشترک بود، لذا مطبوعات در جریان معرکه «دارالافتاء» در دهه پنجاه میلادی او را به شیخ قرمز توصیف کردند.
ولی علایلی حزبی، به معنای تشکیلاتی نبود بلکه با اندیشه‌های اصلاح‌طلبی، انسانی، انقلابی و تجدّد خواهی آن احزاب، احساس همراهی می‌کرد.
ولی علایلی حزبی، به معنای تشکیلاتی نبود بلکه با اندیشه‌های اصلاح‌طلبی، انسانی، انقلابی و تجدّد خواهی آن احزاب، احساس همراهی می‌کرد.
در مورد وجه شاعری العلایلی : وی قصیده‌ای با وزن و قافیه واحد و بیش از یکهزار و پانصد بیت به نام «رحلة الخلد» در سال 1938 سروده است که چاپ نشده و فقط بخشی از آن که «مستشرق فرانسوی» به فرانسوی ترجمه کرده، باقی‌مانده است.
در مورد وجه شاعری العلایلی: وی قصیده‌ای با وزن و قافیه واحد و بیش از یکهزار و پانصد بیت به نام «رحلة الخلد» در سال 1938 سروده است که چاپ نشده و فقط بخشی از آن که «مستشرق فرانسوی» به فرانسوی ترجمه کرده، باقی‌مانده است.
العلایلی در تفسیر نیز صاحب‌نظر بود و عقیده داشت تفسیرهای موجود متاثر از تخصص مفسرین هستند لذا تفسیری در دو جلد به نام «مدخل الی تفسیر» تالیف نمود که یک جزء به تفسیر لفظی و جزء دیگر به تفسیر معنا پرداخته است. وی معتقد بود «اسلوب قرآن کریم آنطور که مسشترقین گفته‌اند و بعضی از پژوهشگران عرب از آنها پیروی کرده‌اند، در سوره‌های مکی و مدنی تفاوتی ندارد».
العلایلی در تفسیر نیز صاحب‌نظر بود و عقیده داشت تفسیرهای موجود متاثر از تخصص مفسرین هستند لذا تفسیری در دو جلد به نام «مدخل الی تفسیر» تالیف نمود که یک جزء به تفسیر لفظی و جزء دیگر به تفسیر معنا پرداخته است. وی معتقد بود «اسلوب قرآن کریم آنطور که مسشترقین گفته‌اند و بعضی از پژوهشگران عرب از آنها پیروی کرده‌اند، در سوره‌های مکی و مدنی تفاوتی ندارد».
علایلی به آنچه پیرامونش می‌گذشت نیز توجه داشت لذا دو کتاب تالیف کرد یکی «فلسطین الدامیه» که خطر صهیونیستها در فلسطین را روشن نمود و دیگری «سوریا الضحیّه» که خطر استعمار فرانسه در منطقه را بیان کرد.
علایلی به آنچه پیرامونش می‌گذشت نیز توجه داشت لذا دو کتاب تالیف کرد یکی «فلسطین الدامیه» که خطر صهیونیستها در فلسطین را روشن نمود و دیگری «سوریا الضحیّه» که خطر استعمار فرانسه در منطقه را بیان کرد.
خط ۱۲۳: خط ۱۱۶:
علایلی با استناد به حدیث شریف «ان الله یبعث لهذه الأمة على‌رأس کل مائة سنة من یجدّد دینها» اعتقاد دارد این قانون کامل، حرکت و پویایی شریعت در بستر زمان می‌باشد و آن را فراتر از تغییر شکلی و همخوان کردن می‌داند و با استناد به کلمه «دینها» تجدید را نوعی ایجاد و شروع دیگر و بدون محدودیت در بخشی از دین می‌داند.
علایلی با استناد به حدیث شریف «ان الله یبعث لهذه الأمة على‌رأس کل مائة سنة من یجدّد دینها» اعتقاد دارد این قانون کامل، حرکت و پویایی شریعت در بستر زمان می‌باشد و آن را فراتر از تغییر شکلی و همخوان کردن می‌داند و با استناد به کلمه «دینها» تجدید را نوعی ایجاد و شروع دیگر و بدون محدودیت در بخشی از دین می‌داند.
علایلی به دیدگاه تمدنی برای زندگی اقتصادی اجتماعی معاصر مبتنی بر اصولی که مهمترین آنها عبارتند از اصول زیر، فرا می‌خواند:
علایلی به دیدگاه تمدنی برای زندگی اقتصادی اجتماعی معاصر مبتنی بر اصولی که مهمترین آنها عبارتند از اصول زیر، فرا می‌خواند:


– شخص نیاز به ثروت ندارد چون ثروت فقط یک ضرورت اجتماعی است.
– شخص نیاز به ثروت ندارد چون ثروت فقط یک ضرورت اجتماعی است.
خط ۱۳۷: خط ۱۲۹:
علایلی دو موضوع را در صحنه دنیا و روابط ملل و جوامع انسانی مسلّم می‌دانست. اولین موضوع مسلّم نزد علایلی اعتقاد او به این بود که دنیا به طور عموم از دو بحران رنج می‌برد یکی بحران اخلاقی که آن را بحران وجدان انسانی می‌نامد، وجدانی که در حال از دست رفتن و نابودی است و از دو سرخوردگی رنج می‌برد، سرخوردگی از تمدن حاکم بر جهان که تمدّن غربی باشد و پر از مخالفت با خیر و برتری جویی و شکست در ساختن انسان است و سرخوردگی دیگر در غرب ناشی از این سرخوردگی که منجر به پیدایش جریانهای فلسفی و فکری با گرایش به تمدن و مذاهب شرقی شد. علایلی در مصاحبه‌ای اظهار کرد: غرب از نظر تمدنی و انسانی متحیّر است و تاکنون خودش را درک نکرده و نشاخته است. علایلی کتاب «پُل هازار» در مورد بحران اندیشه اروپایی در قرن نوزدهم را در این زمینه مثال زد.
علایلی دو موضوع را در صحنه دنیا و روابط ملل و جوامع انسانی مسلّم می‌دانست. اولین موضوع مسلّم نزد علایلی اعتقاد او به این بود که دنیا به طور عموم از دو بحران رنج می‌برد یکی بحران اخلاقی که آن را بحران وجدان انسانی می‌نامد، وجدانی که در حال از دست رفتن و نابودی است و از دو سرخوردگی رنج می‌برد، سرخوردگی از تمدن حاکم بر جهان که تمدّن غربی باشد و پر از مخالفت با خیر و برتری جویی و شکست در ساختن انسان است و سرخوردگی دیگر در غرب ناشی از این سرخوردگی که منجر به پیدایش جریانهای فلسفی و فکری با گرایش به تمدن و مذاهب شرقی شد. علایلی در مصاحبه‌ای اظهار کرد: غرب از نظر تمدنی و انسانی متحیّر است و تاکنون خودش را درک نکرده و نشاخته است. علایلی کتاب «پُل هازار» در مورد بحران اندیشه اروپایی در قرن نوزدهم را در این زمینه مثال زد.


دومین موضوع مسلّم نزد علایلی، چیزی است که او سه اصطلاح در توصیف آن بکار برده است،‌ العالمیه، الکونیه و المسکونیه به معنای جهانی بودن.
دومین موضوع مسلّم نزد علایلی، چیزی است که او سه اصطلاح در توصیف آن بکار برده است، ‌ العالمیه، الکونیه و المسکونیه به معنای جهانی بودن.
علایلی در مورد نوع رابطه صحیح با اندیشه غربی گفته است، من بدون استثنا ضد هر چیزی هستم که اندیشه غربی ارائه کرده است ولی در عین حال ضد قطع رابطه و عدم شناخت آن هستم. علایلی در جای دیگر گفته است، اندیشه ملک مشترک انسانی است و نباید احتکار و شخصی شود. اندیشه همچون شبنمی است که قالب و شکل و حالت ثابت به خود نمی‌گیرد.
علایلی در مورد نوع رابطه صحیح با اندیشه غربی گفته است، من بدون استثنا ضد هر چیزی هستم که اندیشه غربی ارائه کرده است ولی در عین حال ضد قطع رابطه و عدم شناخت آن هستم. علایلی در جای دیگر گفته است، اندیشه ملک مشترک انسانی است و نباید احتکار و شخصی شود. اندیشه همچون شبنمی است که قالب و شکل و حالت ثابت به خود نمی‌گیرد.
علایلی مانند هر اندیشمند پیشگامی در مورد بحران تمدنی و بحران روابط انسانی در سطح دنیا علاوه بر توصیف و نقد واقعیت به ارائه راه حلی که معتقد بود می‌تواند مشکلات را بر طرف کند اقدام نمود و در جایی آن را «تکنولوژی انسانی» نامید.
علایلی مانند هر اندیشمند پیشگامی در مورد بحران تمدنی و بحران روابط انسانی در سطح دنیا علاوه بر توصیف و نقد واقعیت به ارائه راه حلی که معتقد بود می‌تواند مشکلات را بر طرف کند اقدام نمود و در جایی آن را «تکنولوژی انسانی» نامید.
خط ۱۶۵: خط ۱۵۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==پیوند به بیرون==
== پیوند به بیرون ==
===برنامه‌های تلویزیونی دربارهٔ او===
=== برنامه‌های تلویزیونی دربارهٔ او ===


*[https://www.youtube.com/watch?v=dOFKY4y4wAo&t=2035s یک قسمت مستند ویژه در برنامه مشاهیر.]
* [https://www.youtube.com/watch?v=dOFKY4y4wAo&t=2035s یک قسمت مستند ویژه در برنامه مشاهیر.]


===سمینار بزرگداشت===
=== سمینار بزرگداشت ===
[https://www.youtube.com/watch?v=UdTf6K5_4ko&t=1586s مجمع گفتگو و توسعه ادیان و فرهنگ‌ها و دانشکده مطالعات اسلامی دانشگاه مقاصد، جلسه‌ای برای بزرگداشت وی ترتیب داد.] {{نوار درگاه|ادبیات}}
[https://www.youtube.com/watch?v=UdTf6K5_4ko&t=1586s مجمع گفتگو و توسعه ادیان و فرهنگ‌ها و دانشکده مطالعات اسلامی دانشگاه مقاصد، جلسه‌ای برای بزرگداشت وی ترتیب داد.] {{نوار درگاه|ادبیات}}
[[رده:عالمان وحدت‌گرا]]
[[رده:عالمان وحدت‌گرا]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:دانش‌آموختگان دانشگاه الازهر]]
[[رده:دانش‌آموختگان دانشگاه الازهر]]
۴٬۹۳۳

ویرایش