۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: عالمان مسلمان' به ' ') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
از جمله امور بارزی که توجه شنوندهٔ دروس شیخ را به خود جلب میکند شدت اهمیت و تقریر عقیدهٔ اهل سنت و جماعت در همهٔ ابواب اعتقاد ـ به ویژه اسماء و صفات ـ توسط ایشان است. وی با عباراتی واضح بر اساس قواعدی راسخ و با آوردن ادلهٔ فراوان نقلی و عقلی به تقریر اعتقاد [[اهلسنت]] میپردازد تا آن جا که شنونده گمان میکند ایشان جز در این باب علم، باب دیگری را به خوبی نمیداند. با وجود آنکه شیخ بسیار به تقریر این مسائل میپرداخت و بسیار برای آن اقامهٔ دلیل مینمود اما باز از تکرار آن در هر مناسبتی خسته نمیشد. مثلا میبینیم که ایشان دربارهٔ اصول سه گانهای که اعتقاد صحیح در مسالهٔ اسماء و صفات به آن بستگی دارد در هشت جایگاه از دروس ایشان که به ما رسیده است سخن گفته است. هینطور دربارهٔ موضوع قانونگذاری و حُکم بغَیر ما أنزَلَ الله (حکم راندن بر غیر آنچه خداوند نازل نموده است) و همینطور در هنگام بیان اختصاص علم غیب برای خداوند متعال. کما اینکه رد بر قدریه را در هفت جایگاه در کتابهای وی مییابیم. همچنین در هنگام گزارش مناظرهٔ میان اسفراینی و قاضی عبدالجبار در مورد تقدیر و در شش موضع در هنگام تقریر عقیدهٔ استواء و همینطور گفتگوی میان مرد بدوی و عمرو بن عبید دربارهٔ تقدیر و دیگر موارد مربوط به عقیده که بسیار در دروس مبارک ایشان تکرار میشود.<br> | از جمله امور بارزی که توجه شنوندهٔ دروس شیخ را به خود جلب میکند شدت اهمیت و تقریر عقیدهٔ اهل سنت و جماعت در همهٔ ابواب اعتقاد ـ به ویژه اسماء و صفات ـ توسط ایشان است. وی با عباراتی واضح بر اساس قواعدی راسخ و با آوردن ادلهٔ فراوان نقلی و عقلی به تقریر اعتقاد [[اهلسنت]] میپردازد تا آن جا که شنونده گمان میکند ایشان جز در این باب علم، باب دیگری را به خوبی نمیداند. با وجود آنکه شیخ بسیار به تقریر این مسائل میپرداخت و بسیار برای آن اقامهٔ دلیل مینمود اما باز از تکرار آن در هر مناسبتی خسته نمیشد. مثلا میبینیم که ایشان دربارهٔ اصول سه گانهای که اعتقاد صحیح در مسالهٔ اسماء و صفات به آن بستگی دارد در هشت جایگاه از دروس ایشان که به ما رسیده است سخن گفته است. هینطور دربارهٔ موضوع قانونگذاری و حُکم بغَیر ما أنزَلَ الله (حکم راندن بر غیر آنچه خداوند نازل نموده است) و همینطور در هنگام بیان اختصاص علم غیب برای خداوند متعال. کما اینکه رد بر قدریه را در هفت جایگاه در کتابهای وی مییابیم. همچنین در هنگام گزارش مناظرهٔ میان اسفراینی و قاضی عبدالجبار در مورد تقدیر و در شش موضع در هنگام تقریر عقیدهٔ استواء و همینطور گفتگوی میان مرد بدوی و عمرو بن عبید دربارهٔ تقدیر و دیگر موارد مربوط به عقیده که بسیار در دروس مبارک ایشان تکرار میشود.<br> | ||
بیان و تقریر مسائل اعتقاد تنها به دروس علمی ایشان که در مسجد نبوی شریف برگزار میکردند محدود نیست بلکه آن را در کتابهای ایشان به ویژه «أضواء البیان» نیز مییابیم.[۱] | بیان و تقریر مسائل اعتقاد تنها به دروس علمی ایشان که در مسجد نبوی شریف برگزار میکردند محدود نیست بلکه آن را در کتابهای ایشان به ویژه «أضواء البیان» نیز مییابیم. [۱] | ||
چیرگی و توانایی شیخ تنها محدود به اعتقاد اهل سنت و جماعت نبود بلکه ایشان در شناخت مذاهب متکلمان و وجوه بُطلان آن نیز چیره بود و این به وضوح در آنچه در دروس و کتابهای خود تقریر نموده است، نمایان است. شنقیطی در هنگام تفسیر آیهٔ ۵۴ سورهٔ اعراف {إِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ…} پس از تقریر اعتقاد صحیح در باب اسماء و صفات و بیان بطلان مذهب متکلمین در این مورد، میگوید: | چیرگی و توانایی شیخ تنها محدود به اعتقاد اهل سنت و جماعت نبود بلکه ایشان در شناخت مذاهب متکلمان و وجوه بُطلان آن نیز چیره بود و این به وضوح در آنچه در دروس و کتابهای خود تقریر نموده است، نمایان است. شنقیطی در هنگام تفسیر آیهٔ ۵۴ سورهٔ اعراف {إِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ…} پس از تقریر اعتقاد صحیح در باب اسماء و صفات و بیان بطلان مذهب متکلمین در این مورد، میگوید: | ||
«ما این را به شما میگوییم و مذهب سلف را در روشنای قرآن عظیم تقریر میکنیم، با وجود آنکه در علومیمانند کلام و منطق و آنچه هر طائفه به واسطهٔ آن برخی از صفات خداوند را نفی میکند پژوهشی بسیار داشتهایم و بر همهٔ ادله یا ترکیب آنها که به واسطهٔ آن برخی از صفات نفی شده است اطلاع داریم و میدانیم چگونهاین بطلان آمده و از چه وجهی وارد شده است و نام دلیلی که آن را رد میکند چیست، اما بیان چنین مواردی شایستهٔ این مجلس علم نیست؛ زیرا اینگونه مباحث را جز خواص مردم نمیشناسند. بنابراین پس از نگاهی طولانی در علم کلام و آنچه طوائف متکلمان به آن استدلال میکنند و ادلهای که هر گروه در رد دیگری بیان میکنند و قیاسهای منطقی که به واسطهٔ آن برخی از صفات را نفی کردهاند و با شناختی که به وحی و همینطور علم کلام و پژوهشها و مناظرهها داریم که چگونهاین ادله را باطل میکند و اینکه اشتباه این طوائف از کجا آمده است، پس از همهٔ اینها به این نتیجه رسیدیم که سلامت و همهٔ خیر و نیکی در پیروی از نور این قرآن بزرگ و هدایت یافتن از این پیامبر بزرگوار است…»<br> | «ما این را به شما میگوییم و مذهب سلف را در روشنای قرآن عظیم تقریر میکنیم، با وجود آنکه در علومیمانند کلام و منطق و آنچه هر طائفه به واسطهٔ آن برخی از صفات خداوند را نفی میکند پژوهشی بسیار داشتهایم و بر همهٔ ادله یا ترکیب آنها که به واسطهٔ آن برخی از صفات نفی شده است اطلاع داریم و میدانیم چگونهاین بطلان آمده و از چه وجهی وارد شده است و نام دلیلی که آن را رد میکند چیست، اما بیان چنین مواردی شایستهٔ این مجلس علم نیست؛ زیرا اینگونه مباحث را جز خواص مردم نمیشناسند. بنابراین پس از نگاهی طولانی در علم کلام و آنچه طوائف متکلمان به آن استدلال میکنند و ادلهای که هر گروه در رد دیگری بیان میکنند و قیاسهای منطقی که به واسطهٔ آن برخی از صفات را نفی کردهاند و با شناختی که به وحی و همینطور علم کلام و پژوهشها و مناظرهها داریم که چگونهاین ادله را باطل میکند و اینکه اشتباه این طوائف از کجا آمده است، پس از همهٔ اینها به این نتیجه رسیدیم که سلامت و همهٔ خیر و نیکی در پیروی از نور این قرآن بزرگ و هدایت یافتن از این پیامبر بزرگوار است…»<br> | ||
در پایان این مبحث باید یادآور شد که شیخ شنقیطی چنین رسوخ علمی در این باب را در اواخر زندگی خود حاصل ننموده است بلکه میتوان آن را در برخی از نوشتههای قدیمی وی، پیش از استقرار در سرزمین حرام نیز یافت، برای مثال ایشان در کتاب خود «رحلة الحج إلی بیت الله الحرام» (سفر حج به خانهٔ خدا) در پاسخ به سوالی که از وی دربارهٔ مذهب اهل سنت در صفات شده بود به همان روشی که در پایان زندگی خود مذهب سلف را تقریر مینمود، پاسخ میدهد. | در پایان این مبحث باید یادآور شد که شیخ شنقیطی چنین رسوخ علمی در این باب را در اواخر زندگی خود حاصل ننموده است بلکه میتوان آن را در برخی از نوشتههای قدیمی وی، پیش از استقرار در سرزمین حرام نیز یافت، برای مثال ایشان در کتاب خود «رحلة الحج إلی بیت الله الحرام» (سفر حج به خانهٔ خدا) در پاسخ به سوالی که از وی دربارهٔ مذهب اهل سنت در صفات شده بود به همان روشی که در پایان زندگی خود مذهب سلف را تقریر مینمود، پاسخ میدهد. | ||
==مسئولیتها و کارهایی که ایشان در سرزمین خود بر عهده داشتند== | == مسئولیتها و کارهایی که ایشان در سرزمین خود بر عهده داشتند == | ||
شیخ شنقیطی تدریس و فتوا را در سرزمین خود عهدهدار بود و همینطور به قضاوت نیز شهره بود. روش وی در قضاوت چنین بود که دو طرف دعوا هر دو رغبت خود را در قضاوت شیخ و قبول هر رایی که از سوی وی صادر میشد مینوشتند و سپس مدعی دعوای خود را مینوشت و پاسخ مدعی علیه نیز در پایین دعوای مدعی نوشته میشد، سپس شیخ حکم خود را به همراه دعوای مدعی و پاسخ مدعی علیه به یکی از مشایخ یا حکام میفرستاد تا مورد تایید و اجرا قرار گیرد. | شیخ شنقیطی تدریس و فتوا را در سرزمین خود عهدهدار بود و همینطور به قضاوت نیز شهره بود. روش وی در قضاوت چنین بود که دو طرف دعوا هر دو رغبت خود را در قضاوت شیخ و قبول هر رایی که از سوی وی صادر میشد مینوشتند و سپس مدعی دعوای خود را مینوشت و پاسخ مدعی علیه نیز در پایین دعوای مدعی نوشته میشد، سپس شیخ حکم خود را به همراه دعوای مدعی و پاسخ مدعی علیه به یکی از مشایخ یا حکام میفرستاد تا مورد تایید و اجرا قرار گیرد. | ||
وی در همه چیز به جز مسائل مربوط به قتل و حدود حکم صادر میکرد زیرا مسائل مربوط به قتل دارای قضای خاص خود بود و حاکم فرانسوی موریتانی در مورد جرایم قتل پس از محاکمه و مرافعه و پس از تایید قضیه و پایان فرجامخواهی، حکم به قصاص مینمود و سپس این حکم برای تایید بر دو عالِم از علمای موریتانی عرضه میشد که به این دو عالم هیات متخصص در قتل گفته میشد و شیخ شنقیطی یکی از این دو عضو این هیات بود. | وی در همه چیز به جز مسائل مربوط به قتل و حدود حکم صادر میکرد زیرا مسائل مربوط به قتل دارای قضای خاص خود بود و حاکم فرانسوی موریتانی در مورد جرایم قتل پس از محاکمه و مرافعه و پس از تایید قضیه و پایان فرجامخواهی، حکم به قصاص مینمود و سپس این حکم برای تایید بر دو عالِم از علمای موریتانی عرضه میشد که به این دو عالم هیات متخصص در قتل گفته میشد و شیخ شنقیطی یکی از این دو عضو این هیات بود. | ||
شیخ شنقیطی از سرزمین خود خارج نشد مگر هنگامی که شهرت وی فراگیر شده بود و در میان عوام و خواص صاحب منزلت گردیده و یکی از شخصیتهای برتر سرزمین خود بود. | شیخ شنقیطی از سرزمین خود خارج نشد مگر هنگامی که شهرت وی فراگیر شده بود و در میان عوام و خواص صاحب منزلت گردیده و یکی از شخصیتهای برتر سرزمین خود بود. | ||
==سفر به حج و ماندگاری در مدینهٔ نبوی و تاثیر آن بر ایشان از ناحیهٔ علمی== | == سفر به حج و ماندگاری در مدینهٔ نبوی و تاثیر آن بر ایشان از ناحیهٔ علمی == | ||
شنقیطی در تاریخ هفتم جمادی الثانی سال ۱۳۶۷ هجری قمری به قصد حجِ خانهٔ خدا از راه زمینی عازم سرزمین حرام گردید. نیت وی این بود که پس از حج به سرزمین خود باز گردد. این سفر، سفری پربار از فوائد و مباحثات علمی با ارزشی بود که نشاندهندهٔ رسوخ علمی شیخ است و هر که سفرنامهٔ شیخ با نام «الرحلة إلی بیت الله الحرام» را بخواند به این حقیقت اقرار میکند. | شنقیطی در تاریخ هفتم جمادی الثانی سال ۱۳۶۷ هجری قمری به قصد حجِ خانهٔ خدا از راه زمینی عازم سرزمین حرام گردید. نیت وی این بود که پس از حج به سرزمین خود باز گردد. این سفر، سفری پربار از فوائد و مباحثات علمی با ارزشی بود که نشاندهندهٔ رسوخ علمی شیخ است و هر که سفرنامهٔ شیخ با نام «الرحلة إلی بیت الله الحرام» را بخواند به این حقیقت اقرار میکند. | ||
پس از پایان مناسک حج ایشان به مدینه رفتند سپس قصد ماندگاری و استقرار در مدینه را نمودند. ایشان دراینباره میگفت: «هیچ کاری بزرگتر از تفسیر کتاب خدا در مسجد رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نیست».<br> | پس از پایان مناسک حج ایشان به مدینه رفتند سپس قصد ماندگاری و استقرار در مدینه را نمودند. ایشان دراینباره میگفت: «هیچ کاری بزرگتر از تفسیر کتاب خدا در مسجد رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نیست».<br> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
۲- تدریس تفسیر در دارالعلوم در مدینهٔ نبوی از سال ۱۳۶۹ تا انتقال به ریاض در سال ۱۳۷۱ هجری قمری. | ۲- تدریس تفسیر در دارالعلوم در مدینهٔ نبوی از سال ۱۳۶۹ تا انتقال به ریاض در سال ۱۳۷۱ هجری قمری. | ||
۳- تدریس تفسیر و اصول از سال ۱۳۷۱هجری قمری هنگامی که ادارهٔ معاهد و دانشکدهها در ریاض اقدام به تاسیس یک پژوهشکدهٔ علمینمود. پس از آن، این اداره اقدام به تاسیس معاهد دیگر و دو دانشکدهٔ شریعت و یک دانشکدهٔ ادبیات عرب نمود. شیخ از جملهٔ کسانی بود که برای تدریس در این دانشکدهها برگزیده شده و به ریاض منتقل شد. | ۳- تدریس تفسیر و اصول از سال ۱۳۷۱هجری قمری هنگامی که ادارهٔ معاهد و دانشکدهها در ریاض اقدام به تاسیس یک پژوهشکدهٔ علمینمود. پس از آن، این اداره اقدام به تاسیس معاهد دیگر و دو دانشکدهٔ شریعت و یک دانشکدهٔ ادبیات عرب نمود. شیخ از جملهٔ کسانی بود که برای تدریس در این دانشکدهها برگزیده شده و به ریاض منتقل شد. | ||
– تدریس برخی از تالیفات شیخ الاسلام ابن تیمیه . شیخ شنقیطی علاوه بر دیگر دروس، درسی خاص از برخی کتابهای شیخ الاسلام ابن تیمیه برای مدرسان دانشکدهها برگزار میکرد که در مدت میان نماز مغرب و عشاء برگزار میشد. | – تدریس برخی از تالیفات شیخ الاسلام ابن تیمیه. شیخ شنقیطی علاوه بر دیگر دروس، درسی خاص از برخی کتابهای شیخ الاسلام ابن تیمیه برای مدرسان دانشکدهها برگزار میکرد که در مدت میان نماز مغرب و عشاء برگزار میشد. | ||
ـ تدریس اصول در مسجد شیخ محمد ابراهیم برای طلاب بلندپایه. | ـ تدریس اصول در مسجد شیخ محمد ابراهیم برای طلاب بلندپایه. | ||
ـ تدریس اصول برای برخی از شاگردان خاص در منزل ایشان. همچنانکه برای یک از طلاب خود شرحی از «مراقی السعود» را املا نمود. | ـ تدریس اصول برای برخی از شاگردان خاص در منزل ایشان. همچنانکه برای یک از طلاب خود شرحی از «مراقی السعود» را املا نمود. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
بخش اول: کتابهایی که در سرزمین خود ـ موریتانی ـ تالیف کردهاند: | بخش اول: کتابهایی که در سرزمین خود ـ موریتانی ـ تالیف کردهاند: | ||
*منظومهای در انساب عرب به نام «خالص الجمان فی ذکر أنساب بنی عدنان» که آن را پیش از بلوغ نوشته بود، اما آن را دفن کرد و از بین برد. وی کار خود را چنین توجیه میکرد که آن را تنها به نیت جلو زدن از دیگر همدورهایهای خود نوشته بود. | * منظومهای در انساب عرب به نام «خالص الجمان فی ذکر أنساب بنی عدنان» که آن را پیش از بلوغ نوشته بود، اما آن را دفن کرد و از بین برد. وی کار خود را چنین توجیه میکرد که آن را تنها به نیت جلو زدن از دیگر همدورهایهای خود نوشته بود. | ||
*رجزی در فروع مذهب امام مالک که متعلق به عقدهای بیع و رهن بود و به هزاران بیت بالغ میشد. | * رجزی در فروع مذهب امام مالک که متعلق به عقدهای بیع و رهن بود و به هزاران بیت بالغ میشد. | ||
*الفیهای در منطق. | * الفیهای در منطق. | ||
*منظومهای در فرائض (میراث). | * منظومهای در فرائض (میراث). | ||
بخش دوم: نوشتههایی که در راه حج و در مسیر آمدن به سرزمین حرمین تالیف کرده بود: | بخش دوم: نوشتههایی که در راه حج و در مسیر آمدن به سرزمین حرمین تالیف کرده بود: | ||
*شرحی در منطق بر سُلَّم اخضری. | * شرحی در منطق بر سُلَّم اخضری. | ||
*«الرحلة إلى بیت الله الحرام» که ده سال پس از وفات وی به چاپ رسید. | *«الرحلة إلى بیت الله الحرام» که ده سال پس از وفات وی به چاپ رسید. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
*«أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن» که بزرگترین کتاب ایشان است و در آن تا سورهٔ قد سمع (جزء ۲۸) به تفسیر قرآن با قرآن پرداخته است. این کتاب چاپ شده و متداول است. | *«أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن» که بزرگترین کتاب ایشان است و در آن تا سورهٔ قد سمع (جزء ۲۸) به تفسیر قرآن با قرآن پرداخته است. این کتاب چاپ شده و متداول است. | ||
*«بیان الناسخ والمنسوخ فی آی الذکر الکریم» که در پایان أضواء البیان به همراه آن به چاپ رسیده است. این کتاب رسالهای است کوچک در چهار و نیم صفحه که در آن به شرح ابیات دهگانهای که سیوطی در کتاب خود «الإتقان فی علوم القرآن» دربارهٔ آیات منسوخ آورده است، پرداخته است. | *«بیان الناسخ والمنسوخ فی آی الذکر الکریم» که در پایان أضواء البیان به همراه آن به چاپ رسیده است. این کتاب رسالهای است کوچک در چهار و نیم صفحه که در آن به شرح ابیات دهگانهای که سیوطی در کتاب خود «الإتقان فی علوم القرآن» دربارهٔ آیات منسوخ آورده است، پرداخته است. | ||
*شرحی بر «مراقی السعود» وی این کتاب را بر یکی از شاگردانش که شیخ احمد بن محمد امین شنقیطی است املا کرده است که در تاریخ ۲۲/ ۷/ ۱۳۷۵هجری قمری به پایان رسیده است. وی همهٔ مراقی را شرح داده بود اما یک بخش از منظومهٔ مراقی که نزدیک به ۱۶۴بیت است تدوین نشده است. | * شرحی بر «مراقی السعود» وی این کتاب را بر یکی از شاگردانش که شیخ احمد بن محمد امین شنقیطی است املا کرده است که در تاریخ ۲۲/ ۷/ ۱۳۷۵هجری قمری به پایان رسیده است. وی همهٔ مراقی را شرح داده بود اما یک بخش از منظومهٔ مراقی که نزدیک به ۱۶۴بیت است تدوین نشده است. | ||
*این کتاب با نام «نثر الورود علی مراقی السعود» چاپ شده است که این نام از سوی محقق این اثر است زیرا شیخ نامی بر آن نگذاشته بود. | * این کتاب با نام «نثر الورود علی مراقی السعود» چاپ شده است که این نام از سوی محقق این اثر است زیرا شیخ نامی بر آن نگذاشته بود. | ||
*شیخ شنقیطی همچنین دارای فتاوا و پاسخهایی است که بر پرسشهایی که از وی میشد داده است از جمله: | * شیخ شنقیطی همچنین دارای فتاوا و پاسخهایی است که بر پرسشهایی که از وی میشد داده است از جمله: | ||
*فتوایی در تعلیل به حکمت در پاسخ شیخ عبدالله بن منیع. | * فتوایی در تعلیل به حکمت در پاسخ شیخ عبدالله بن منیع. | ||
*نقطه نظری دربارهٔ حکم سعی در سقف محل سعی میان صفا و مروه. | * نقطه نظری دربارهٔ حکم سعی در سقف محل سعی میان صفا و مروه. | ||
*رسالهای در حکم نماز در هواپیما که رسالهای است کوچک در شش صفحه و آن را به سال ۱۳۸۵هجری قمری نگاشته است. | * رسالهای در حکم نماز در هواپیما که رسالهای است کوچک در شش صفحه و آن را به سال ۱۳۸۵هجری قمری نگاشته است. | ||
*نامهای در پاسخ سوال یکی از امرای سرزمین شنقیط که پرسیده بود: آیا جهان از برکت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آفریده شده و روزی داده میشود یا به اسباب دیگر؟ این پاسخ در شش صفحه واقع شده است. | * نامهای در پاسخ سوال یکی از امرای سرزمین شنقیط که پرسیده بود: آیا جهان از برکت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آفریده شده و روزی داده میشود یا به اسباب دیگر؟ این پاسخ در شش صفحه واقع شده است. | ||
*نامهای در پاسخ به سه سوال شیخ محمد أمین بن شیخ محمد خضر؛ این سوالها از این قرار است: | * نامهای در پاسخ به سه سوال شیخ محمد أمین بن شیخ محمد خضر؛ این سوالها از این قرار است: | ||
الف: جایگاه عقل در کجای بدن انسان است؟ | الف: جایگاه عقل در کجای بدن انسان است؟ | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
*«الإسلام دینٌ کامل» که شرحی است بر این سخن خداوند متعال: {الیومَ أکْمَلتُ لَکُم دینَکُم…}. این سخنرانی در سال ۱۳۷۸ هجری قمری در مسجد النبی و در حضور محمد پنجم، پادشاه مراکش، ایراد شده است. | *«الإسلام دینٌ کامل» که شرحی است بر این سخن خداوند متعال: {الیومَ أکْمَلتُ لَکُم دینَکُم…}. این سخنرانی در سال ۱۳۷۸ هجری قمری در مسجد النبی و در حضور محمد پنجم، پادشاه مراکش، ایراد شده است. | ||
*«منهج ودراسات لآیات الأسماء والصفات» این سخنرانی در دانشگاه اسلامی مدینهٔ منوره به تاریخ ۱۳/ ۹/ ۱۳۸۲هجری قمری ایراد شده است. | *«منهج ودراسات لآیات الأسماء والصفات» این سخنرانی در دانشگاه اسلامی مدینهٔ منوره به تاریخ ۱۳/ ۹/ ۱۳۸۲هجری قمری ایراد شده است. | ||
*سخنرانی دربارهٔ شبههٔ بردهداری، که به جای وی توسط شاگرد ایشان، شیخ عطیة سالم در موسم فرهنگی در دانشگاه اسلامی مدینه ایراد شد. این سخنرانی همچنان دستنوشته است. | * سخنرانی دربارهٔ شبههٔ بردهداری، که به جای وی توسط شاگرد ایشان، شیخ عطیة سالم در موسم فرهنگی در دانشگاه اسلامی مدینه ایراد شد. این سخنرانی همچنان دستنوشته است. | ||
=دوری ایشان از فتوا در اواخر حیات= | =دوری ایشان از فتوا در اواخر حیات= | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
پنهان نیست که این کار ـ یعنی دوری گزیدن از فتوا ـ همان حال سلف صالح است که دراینباره سخنان بسیاری از آنان منقول است که اینجا مجال پرداختن به آن نیست. | پنهان نیست که این کار ـ یعنی دوری گزیدن از فتوا ـ همان حال سلف صالح است که دراینباره سخنان بسیاری از آنان منقول است که اینجا مجال پرداختن به آن نیست. | ||
==بازگشت وی به حق در صورت آشکار شدن آن برای ایشان== | == بازگشت وی به حق در صورت آشکار شدن آن برای ایشان == | ||
شیخ (رحمه الله) از کسانی نبود که از اعلان بازگشت به حق در صورت آشکار شدن آن، بدشان میآید، حتی اگر آن سخنی که از آن برگشته بود منتشر شده بود و برای سالیان طولانی به دفاع از آن پرداخته بود. این مورد را میتوان به وضوح هنگام سخن ایشان دربارهٔ آیه پنجم سورهٔ توبه دربارهٔ نبرد در ماههای حرام یافت، آنجا که میگوید: «نظر ما بر این ـ یعنی نسخ تحریم نبرد در ماهها حرام ـ بود و زمان بسیاری از این قول دفاع میکردیم و درست بودن آن را تقریر مینمودیم. اما پس از آن بر ما چنین آشکار گردید که قول صحیحتر و نزدیکترین آنان به صواب، این است که تحریم ماههای حرام همچنان باقی است و نسخ نشده است».<br> | شیخ (رحمه الله) از کسانی نبود که از اعلان بازگشت به حق در صورت آشکار شدن آن، بدشان میآید، حتی اگر آن سخنی که از آن برگشته بود منتشر شده بود و برای سالیان طولانی به دفاع از آن پرداخته بود. این مورد را میتوان به وضوح هنگام سخن ایشان دربارهٔ آیه پنجم سورهٔ توبه دربارهٔ نبرد در ماههای حرام یافت، آنجا که میگوید: «نظر ما بر این ـ یعنی نسخ تحریم نبرد در ماهها حرام ـ بود و زمان بسیاری از این قول دفاع میکردیم و درست بودن آن را تقریر مینمودیم. اما پس از آن بر ما چنین آشکار گردید که قول صحیحتر و نزدیکترین آنان به صواب، این است که تحریم ماههای حرام همچنان باقی است و نسخ نشده است».<br> | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
ـ «جهود الشیخ محمد أمین الشنقیطی فی تقریر عقیدة السلف» اثر طویان. (این اثر، رسالهٔ فوق لیسانس ایشان است که در سال ۱۴۱۲هجری قمری تقدیم گردید و سپس در دو جلد توسط انتشارات عبیکان به چاپ رسید. | ـ «جهود الشیخ محمد أمین الشنقیطی فی تقریر عقیدة السلف» اثر طویان. (این اثر، رسالهٔ فوق لیسانس ایشان است که در سال ۱۴۱۲هجری قمری تقدیم گردید و سپس در دو جلد توسط انتشارات عبیکان به چاپ رسید. | ||
[[رده:عالمان]] | |||
[[رده: عالمان]] | |||
[[رده: عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] |