بودیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'اندیشه ها' به 'اندیشه‌ها'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - 'اندیشه ها' به 'اندیشه‌ها')
خط ۳۶: خط ۳۶:
=اساس آیین بودیسم=
=اساس آیین بودیسم=


اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده که عالم سراسر رنج و بدبختی است <ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه های او، ترجمه ی محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78</ref> و انسان برای رهایی از این رنج باید تلاش کند. <ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه های او، ترجمه ی محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140</ref> بودا آیین خود را بر چهار اصل که نام آن را <big>چهار حقیقت والا</big> می‌نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت‌اند از:
اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده که عالم سراسر رنج و بدبختی است <ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه‌های او، ترجمه ی محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78</ref> و انسان برای رهایی از این رنج باید تلاش کند. <ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه‌های او، ترجمه ی محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140</ref> بودا آیین خود را بر چهار اصل که نام آن را <big>چهار حقیقت والا</big> می‌نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت‌اند از:
   
   
1. حقیقت تألم:  
1. حقیقت تألم:  
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
== انکار معاد و اعتقاد به تناسخ ==
== انکار معاد و اعتقاد به تناسخ ==


بودا که در پی اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انکار می‌کرد، ولی در پاسخ به این سؤال که سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینی پذیرفت. به عقیده وی، روح انسان در هنگام مرگ به کالبد و یا جسم دیگری انتقال می‌یابد و یک سلسله تولد و تجدید حیات را طی می‌کند و پس از هر تولد و زندگی دوباره به بدنی دیگر حلول می‌کند و این تولدها ممکن است بی انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولی به تناقض گرفتار می‌آید، زیرا بدون حلول روح از جسمی به جسم دیگر تناسخ امکان ندارد; <ref>بودا و اندیشه های او، همان، ص 140 و 141</ref> و بر فرض که تناسخ را قبول کردیم کدام دلیل عقلی و منطقی صحیحی بر حقانیت تناسخ دلالت می‌کند؟!  
بودا که در پی اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انکار می‌کرد، ولی در پاسخ به این سؤال که سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینی پذیرفت. به عقیده وی، روح انسان در هنگام مرگ به کالبد و یا جسم دیگری انتقال می‌یابد و یک سلسله تولد و تجدید حیات را طی می‌کند و پس از هر تولد و زندگی دوباره به بدنی دیگر حلول می‌کند و این تولدها ممکن است بی انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولی به تناقض گرفتار می‌آید، زیرا بدون حلول روح از جسمی به جسم دیگر تناسخ امکان ندارد; <ref>بودا و اندیشه‌های او، همان، ص 140 و 141</ref> و بر فرض که تناسخ را قبول کردیم کدام دلیل عقلی و منطقی صحیحی بر حقانیت تناسخ دلالت می‌کند؟!  


حدود صد سال پیش مردم هند دویست یا سیصد میلیون نفر بودند که بعد از مرگ، روحشان در کالبد دویست یا سیصد میلیون نفر تازه متولد شده نسخ پیدا کرده است. حال اگر این تعداد را از جمعیت کنونی هند، که بیش از یک میلیارد نفر است، کم کنیم، چیزی حدود هفتصد تا هشتصد میلیون نفر وجود خواهد داشت که طبق قانون تناسخ باید بدون روح باشند، چون قبلاً روحی نبوده تا در این تازه متولدان، نسخ پیدا کند. <ref> آشنایی با تاریخ ادیان</ref>
حدود صد سال پیش مردم هند دویست یا سیصد میلیون نفر بودند که بعد از مرگ، روحشان در کالبد دویست یا سیصد میلیون نفر تازه متولد شده نسخ پیدا کرده است. حال اگر این تعداد را از جمعیت کنونی هند، که بیش از یک میلیارد نفر است، کم کنیم، چیزی حدود هفتصد تا هشتصد میلیون نفر وجود خواهد داشت که طبق قانون تناسخ باید بدون روح باشند، چون قبلاً روحی نبوده تا در این تازه متولدان، نسخ پیدا کند. <ref> آشنایی با تاریخ ادیان</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش