۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - 'می گوید' به 'میگوید') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
ایشان به ابویوسف میگوید: «ای یعقوب در برداشت و رفتار ما دقت کن که از کجا آن را به دست آوردهایم؛ زیرا ما انسان هستیم امروز سخنی میگوییم و فردا از آن عدول میکنیم»<ref>جستاری در اندیشهٔ فقهی مذاهب؛ ص78، به نقل از: مقلدون و الائمه الاربعه، ص36.</ref>. | ایشان به ابویوسف میگوید: «ای یعقوب در برداشت و رفتار ما دقت کن که از کجا آن را به دست آوردهایم؛ زیرا ما انسان هستیم امروز سخنی میگوییم و فردا از آن عدول میکنیم»<ref>جستاری در اندیشهٔ فقهی مذاهب؛ ص78، به نقل از: مقلدون و الائمه الاربعه، ص36.</ref>. | ||
ابن وهب دربارهٔ مالک ابن انس | ابن وهب دربارهٔ مالک ابن انس میگوید: «مالک در حالی که پاسخگویی زیاد به مسائل را صحیح نمیدانست، به من گفت: ای اباعبدالله اگر به چیزی علم داری آن را بیان نموده و برای آن دلیل اقامه کن و نسبت به چیزی که نمیدانی سکوت کن، مبادا برای خودت نسبت به مردم قلاده سویی قرار دهی (مسئول ضلالت آنان گردی)» <ref>ما رواه الاکابر عن مالک، محمد بن مخلد مروزی، ص58؛ جامع بیان العلم و فضله، ابنعبدالبر، ج2، ص145.</ref>. | ||
شافعی میگوید: «اگر روایت صحیحی از پیامبر(ص) برخلاف آنچه گفتهام، وجود دارد، آن روایت مقدم است و از من تقلید نکنید»<ref>سیر اعلام النبلاء؛ ج10، ص33.</ref>. همچنین ذهبی از او نقل میکند: «هرگاه حدیثی صحیح بود، نظر من همان است و چنانچه حدیث صحیحی یافتید، سخن مرا [در صورتی که مخالف آن بود] به دیوار بکوبید» <ref>همان؛ ص30؛ نیل الاوطار، شوکانی، ج6، ص83؛ تحفه الاحوذی، ج4، ص450.</ref>. | شافعی میگوید: «اگر روایت صحیحی از پیامبر(ص) برخلاف آنچه گفتهام، وجود دارد، آن روایت مقدم است و از من تقلید نکنید»<ref>سیر اعلام النبلاء؛ ج10، ص33.</ref>. همچنین ذهبی از او نقل میکند: «هرگاه حدیثی صحیح بود، نظر من همان است و چنانچه حدیث صحیحی یافتید، سخن مرا [در صورتی که مخالف آن بود] به دیوار بکوبید» <ref>همان؛ ص30؛ نیل الاوطار، شوکانی، ج6، ص83؛ تحفه الاحوذی، ج4، ص450.</ref>. | ||
احمد بن حنبل میگوید:«از من تقلید نکنید و از مالک و ثوری و اوزاعی هم تقلید نکنید، شما هم از منابعی که آنان گرفتهاند، مطالب را اخذ کنید». <ref>شنقیطی، اضواء البیان؛ شنقیطی، ج7، ص347.</ref> همچنین در جای دیگری میگوید:«تقلید از دیگران در دین نشانه کم دانشی است؛ زیرا آنان از خطا در امان نیستند»<ref>همان</ref>. | احمد بن حنبل میگوید:«از من تقلید نکنید و از مالک و ثوری و اوزاعی هم تقلید نکنید، شما هم از منابعی که آنان گرفتهاند، مطالب را اخذ کنید». <ref>شنقیطی، اضواء البیان؛ شنقیطی، ج7، ص347.</ref> همچنین در جای دیگری میگوید:«تقلید از دیگران در دین نشانه کم دانشی است؛ زیرا آنان از خطا در امان نیستند»<ref>همان</ref>. | ||
از متأخران نیز عالمان زیادی از اهل سنت به اجتناب از تعصبات مذهبی و فرقه گرایی تذکر داده و از مردم خواستهاند به تحقیق در مبانی و ادله مذهب خود و دیگران نگریسته تا بتوانند قول احسن را گزینش کنند، چنان که امام ابوشامه | از متأخران نیز عالمان زیادی از اهل سنت به اجتناب از تعصبات مذهبی و فرقه گرایی تذکر داده و از مردم خواستهاند به تحقیق در مبانی و ادله مذهب خود و دیگران نگریسته تا بتوانند قول احسن را گزینش کنند، چنان که امام ابوشامه میگوید: «کسی که به فقه اشتغال دارد، سزاوار نیست که به یک مذهب اکتفا کند، بلکه بهتر است احتیاط نموده و در هر مسئله ای نزدیک ترین نظریه را به کتاب خدا و سنت بپذیرد و این عمل حتی برای کسانی که به علوم مقدماتی اجتهاد آشنا باشند، آسان است»<ref>طلایهدار تقریب، ص170.</ref>. | ||
در مسلم الثبوت آمده است: «واجب کردن تقلید از مکتب فقهی معینی، تشریع و بدعت گذاری است، اگر در اختلاف علما ملزم به مکتب فقهی معینی شویم، دچار عسر و حرج و سختی خواهیم گشت» <ref>طلایهدار تقریب؛ ص171، به نقل از مقدمه مقارنه المذاهب فی الفقه، شلتوت.</ref>. | در مسلم الثبوت آمده است: «واجب کردن تقلید از مکتب فقهی معینی، تشریع و بدعت گذاری است، اگر در اختلاف علما ملزم به مکتب فقهی معینی شویم، دچار عسر و حرج و سختی خواهیم گشت» <ref>طلایهدار تقریب؛ ص171، به نقل از مقدمه مقارنه المذاهب فی الفقه، شلتوت.</ref>. | ||