سلفی‌گرایی در فرانسه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
با تشکیل شورای فرانسوی آیین اسلام، مسئله تربیت امامان مساجد نیز مطرح شد؛ اما چندان استقبالی از ایده تشکیل دوره‌های آموزشی با اعطای دیپلم رسمی به‌عمل‌نیامد. قرار بود مسجد پاریس با همراهی دانشگاه سوربن، دوره‌هایی دوساله را برای تربیت امام‌جماعت طراحی‌کنند که ضمن آشنایی داوطلبان با زبان، فرهنگ و تاریخ فرانسه، آموزش‌های مدنی را نیز در باب <big>«لائیسیته»</big> فرابگیرند؛ اما این طرح به‌مرور کنارگذاشته‌شد چرا که این امر ازسوی مسلمانان، دخالت در امر دینی و به‌تعبیری، نقض اصل لائیسیته محسوب‌ می‌شد. در این میان، «معهدالغزالی» (دانشکده‌ای وابسته به مؤسسه‌ اسلامی مسجد پاریس) که تاریخی به درازی مسجد پاریس دارد، در برنامه‌ای پاره‌‌وقت، به آموزش امامان مرد و زن با تمرکز بر آموزش‌های قرآنی و تفسیری و تدریس ادبیات عرب، تاریخ و حدیث و فقه، وظیفه تربیت امامان بومی از میان مسلمانان مهاجر نسل دوم و تازه‌مسلمانان را برعهده‌گرفته است. با توجه به نیاز مساجد موجود به امام و عدم کفایت فارغ‌التحصیلان معهدالغزالی، مؤسساتی دیگر با هزینه دولت‌های عربستان و کویت راه‌اندازی‌‌شده‌اند، که در این زمینه فعالیت‌ می‌کنند. باوجوداین، جریان دعوت از امامان الجزایری و تربیت‌شدگان دانشگاه اسلامی مکه و مدینه، فعال است؛ و به همین جهت، بیشتر امامان سلفی فرانسه یا برآمده از این دو جریان یا شاگردان نسل دوم رجال دینی سلفی‌اند.شمار مسلمانان سلفی در فرانسه
با تشکیل شورای فرانسوی آیین اسلام، مسئله تربیت امامان مساجد نیز مطرح شد؛ اما چندان استقبالی از ایده تشکیل دوره‌های آموزشی با اعطای دیپلم رسمی به‌عمل‌نیامد. قرار بود مسجد پاریس با همراهی دانشگاه سوربن، دوره‌هایی دوساله را برای تربیت امام‌جماعت طراحی‌کنند که ضمن آشنایی داوطلبان با زبان، فرهنگ و تاریخ فرانسه، آموزش‌های مدنی را نیز در باب <big>«لائیسیته»</big> فرابگیرند؛ اما این طرح به‌مرور کنارگذاشته‌شد چرا که این امر ازسوی مسلمانان، دخالت در امر دینی و به‌تعبیری، نقض اصل لائیسیته محسوب‌ می‌شد. در این میان، «معهدالغزالی» (دانشکده‌ای وابسته به مؤسسه‌ اسلامی مسجد پاریس) که تاریخی به درازی مسجد پاریس دارد، در برنامه‌ای پاره‌‌وقت، به آموزش امامان مرد و زن با تمرکز بر آموزش‌های قرآنی و تفسیری و تدریس ادبیات عرب، تاریخ و حدیث و فقه، وظیفه تربیت امامان بومی از میان مسلمانان مهاجر نسل دوم و تازه‌مسلمانان را برعهده‌گرفته است. با توجه به نیاز مساجد موجود به امام و عدم کفایت فارغ‌التحصیلان معهدالغزالی، مؤسساتی دیگر با هزینه دولت‌های عربستان و کویت راه‌اندازی‌‌شده‌اند، که در این زمینه فعالیت‌ می‌کنند. باوجوداین، جریان دعوت از امامان الجزایری و تربیت‌شدگان دانشگاه اسلامی مکه و مدینه، فعال است؛ و به همین جهت، بیشتر امامان سلفی فرانسه یا برآمده از این دو جریان یا شاگردان نسل دوم رجال دینی سلفی‌اند.شمار مسلمانان سلفی در فرانسه


از نظر قانونی، هرگونه آمارگیری، سرشماری و نظرسنجی مبتنی‌بر تعلق مذهبی و قومی در فرانسه، ممنوع است. باوجوداین، آمارهایی تخمینی از شمار این افراد وجود دارد که اغلب ازسوی خود آنان یا اداره‌ٔ پلیس درخصوص تجمع‌های این افراد تهیه‌ می‌شود. پژوهش امقر در سال 2011، شمار سلفیان را در فرانسه <big>«12000 تا 15000»</big> نفر برآوردکرده‌است که یک‌ سوم این افراد از میان مسیحیان (کاتولیک یا پروتستانی) هستند که تازه به اسلام گرویده‌اند؛ یک‌چهارم تا یک‌سوم از تازه‌مسلمانان سلفی، از فرانسویان اصیل یا فرانسویان سرزمین‌های ماوراء بحار (مجمع‌الجزایر آنتیی) یا سرزمین‌های فرانسوی‌زبان مستعمره‌ سابق فرانسه مانند کنگو و زئیر هستند.  
از نظر قانونی، هرگونه آمارگیری، سرشماری و نظرسنجی مبتنی‌بر تعلق مذهبی و قومی در فرانسه، ممنوع است. باوجوداین، آمارهایی تخمینی از شمار این افراد وجود دارد که اغلب ازسوی خود آنان یا اداره‌ٔ پلیس درخصوص تجمع‌های این افراد تهیه‌ می‌شود. پژوهش امقر در سال 2011، شمار سلفیان را در فرانسه <big>«12000 تا 15000»</big> نفر برآوردکرده‌است که یک‌ سوم این افراد از میان مسیحیان (کاتولیک یا پروتستانی) هستند که تازه به اسلام گرویده‌اند؛ یک‌ چهارم تا یک‌ سوم از تازه‌ مسلمانان سلفی، از فرانسویان اصیل یا فرانسویان سرزمین‌های ماوراء بحار (مجمع‌الجزایر آنتیی) یا سرزمین‌های فرانسوی‌ زبان مستعمره‌ سابق فرانسه مانند کنگو و زئیر هستند.  


== نقش سلفی‌گری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه ==
== نقش سلفی‌گری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه ==


ظهور و گسترش تفکر و [[جریان سلفی]] از دو منظر در تحول شیوه‌ زیست مسلمانی در فرانسه و جایگاه اسلام نقش‌ داشته‌است: نخست آنکه پدیده‌ٔ سلفی‌گری به‌عنوان پدیده‌ای دینی و اجتماعی، نمود و نمای بیرونی مسلمانان را در جامعه‌ٔ فرانسه بیشتر‌کرده و به‌تعبیردقیق‌تر، به آنان قدرت دیده‌شدن بیشتر و توانایی خودنمایی در حوزه‌ٔ عمومی و عدم احساس تحقیر به‌ دلیل مسلمان‌بودن داده‌است و برخلاف خواست ساختار رسمی، نوعی اعلام حضور غیررسمی با تمایز در لباس و شیوه‌ زیست بوده که البته حساسیت‌هایی آفریده و به‌ویژه در مسئلهٔ حجاب دختران دانش‌آموز و نقاب در حوزه‌ٔ عمومی، پای قانون‌گذار را نیز به‌میان‌کشیده‌است.
ظهور و گسترش تفکر و جریان سلفی از دو منظر در تحول شیوه‌ زیست مسلمانی در فرانسه و جایگاه اسلام نقش‌ داشته‌است: نخست آنکه پدیده‌ٔ سلفی‌گری به‌عنوان پدیده‌ای دینی و اجتماعی، نمود و نمای بیرونی مسلمانان را در جامعه‌ٔ فرانسه بیشتر‌کرده و به‌تعبیردقیق‌تر، به آنان قدرت دیده‌شدن بیشتر و توانایی خودنمایی در حوزه‌ٔ عمومی و عدم احساس تحقیر به‌ دلیل مسلمان‌بودن داده‌است و برخلاف خواست ساختار رسمی، نوعی اعلام حضور غیررسمی با تمایز در لباس و شیوه‌ زیست بوده که البته حساسیت‌هایی آفریده و به‌ویژه در مسئلهٔ حجاب دختران دانش‌آموز و نقاب در حوزه‌ٔ عمومی، پای قانون‌گذار را نیز به‌میان‌کشیده‌است.


به گفته‌ٔ «سمیرامقر»، سلفی‌گری، خود را بر گونه‌های دیگر اسلام سنتی ریشه‌دوانده در فرانسه تحمیل‌کرده و گوی سبقت را از آنان ربوده‌است. از ویژگی‌های سلفی‌گری، توانایی درنوردیدن مرزهای اجتماعی، طبیعی و خانوادگی است و توانسته‌است در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها، شبکه‌ خود را گسترش‌ داده، از میان خانواده‌های ترک، کوموری و اهل گینه یا مالی، با تمام تفاوت‌های فرهنگی و خانوادگی، افرادی را جذب‌ کند. بدین‌ترتیب، اسلام سنتی در برابر اسلام سلفی در فرانسه جامانده‌است و نمایندگان آن از انتظارهای نسل جدید فاصله‌گرفته‌اند؛ نسلی که درپی اسلامی‌کردن مجدد مناسبات اجتماعی است و هنجارهای ارزشی روشنی را طلب‌ می‌کند و آن را نه در «[[اخوان‌المسلمین]]» و نه در «نهضت تبلیغ» که در سلفی‌گری می‌یابد. اسلام سنتی در فرانسه در حال گذار به پیری است و حال آنکه سلفی‌گری، جنبشی جوان است.
به گفته‌ٔ «سمیرامقر»، سلفی‌گری، خود را بر گونه‌های دیگر اسلام سنتی ریشه‌دوانده در فرانسه تحمیل‌کرده و گوی سبقت را از آنان ربوده‌است. از ویژگی‌های سلفی‌گری، توانایی درنوردیدن مرزهای اجتماعی، طبیعی و خانوادگی است و توانسته‌است در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها، شبکه‌ خود را گسترش‌ داده، از میان خانواده‌های ترک، کوموری و اهل گینه یا مالی، با تمام تفاوت‌های فرهنگی و خانوادگی، افرادی را جذب‌ کند. بدین‌ترتیب، اسلام سنتی در برابر اسلام سلفی در فرانسه جامانده‌است و نمایندگان آن از انتظارهای نسل جدید فاصله‌گرفته‌اند؛ نسلی که درپی اسلامی‌کردن مجدد مناسبات اجتماعی است و هنجارهای ارزشی روشنی را طلب‌ می‌کند و آن را نه در «[[اخوان‌المسلمین]]» و نه در «نهضت تبلیغ» که در سلفی‌گری می‌یابد. اسلام سنتی در فرانسه در حال گذار به پیری است و حال آنکه سلفی‌گری، جنبشی جوان است.
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
سلفی‌گری، رابطه‌ خود با اجتماع و برداشت خود از فرایند جذب و هضم در جامعه‌ٔ غربی را براساس قرائتی انتقادی و گاه بسیار خشن از جامعه و مناسبات آن تعریف‌ کرده‌است. منطق آنان بیش از آنکه به عمل مستقیم و عمل‌گرایی سیاسی، نزدیک باشد، در چهارچوب منطق اعتراض نمادین، قابل‌فهم است. سلفی‌گری اندیشه‌ها و تصاویری ساده و بسیط به باورمندان خود ارائه‌می‌کند که متضمن نگاهی نخبگانی و استعلایی به دیگران و جهان است و آنان را برگزیدگانی دارای رسالت ویژه جلوه‌می‌دهد. جماعت سلفی در برابر رسالتی که به فرد سلفی می‌دهد، ضمانت‌هایی را مانند شیوه پوشش، شکل خانواده و روابط خانوادگی می‌طلبد که به نظارت گروه بر زندگی فردی و خانوادگی می‌انجامد. از این حیث، سلفی‌گری به مرزهای فرقه‌ای نزدیک می‌شود؛ تاجایی‌ که علمای سلفی عربستان سعودی از جماعت سلفی فرانسوی خواسته‌اند تا در برابر مسلمانان غیرسلفی و غیرمسلمانان فرانسوی، نرمش و انعطافی بیشتر از خود نشان‌دهند تا به چهره‌ اجتماعی جریان سلفی آسیبی‌ نرسد. این رویکرد، به گشایش بیشتر و منطق خروج از فرقه‌گرایی موجود کمک‌ می‌کند؛ یعنی، بی‌آنکه منطق و نظریه‌ سلفی، دستخوش تغییری شود، شماری از مؤمنان سلفی به اندیشه‌ چاره‌جویی و یافتن راه‌هایی میانی، بین رفتار سلفی و عرف عامه‌ مسلمانان در فرانسه و عرف اجتماعی فرانسویان روی‌می‌آورند و براساس مرزهای سیال و عرفی تازه، خود را با جامعه تطبیق‌می‌دهند. بر این اساس، دیگر مرزی وجودندارد که نتوان از آن گذشت؛ برای نمونه، پیدایش مد سلفی می‌تواند از این منظر، فهمیده و تحلیل‌شود. چنین تحولی به خروج از منطق فرقه‌گرایی و البته شناورشدن مرزهای فرقه می‌انجامد و تصویر بسته و متصلب از اسلام سنتی و سلفی را دگرگون‌می‌کند.<br>
سلفی‌گری، رابطه‌ خود با اجتماع و برداشت خود از فرایند جذب و هضم در جامعه‌ٔ غربی را براساس قرائتی انتقادی و گاه بسیار خشن از جامعه و مناسبات آن تعریف‌ کرده‌است. منطق آنان بیش از آنکه به عمل مستقیم و عمل‌گرایی سیاسی، نزدیک باشد، در چهارچوب منطق اعتراض نمادین، قابل‌فهم است. سلفی‌گری اندیشه‌ها و تصاویری ساده و بسیط به باورمندان خود ارائه‌می‌کند که متضمن نگاهی نخبگانی و استعلایی به دیگران و جهان است و آنان را برگزیدگانی دارای رسالت ویژه جلوه‌می‌دهد. جماعت سلفی در برابر رسالتی که به فرد سلفی می‌دهد، ضمانت‌هایی را مانند شیوه پوشش، شکل خانواده و روابط خانوادگی می‌طلبد که به نظارت گروه بر زندگی فردی و خانوادگی می‌انجامد. از این حیث، سلفی‌گری به مرزهای فرقه‌ای نزدیک می‌شود؛ تاجایی‌ که علمای سلفی عربستان سعودی از جماعت سلفی فرانسوی خواسته‌اند تا در برابر مسلمانان غیرسلفی و غیرمسلمانان فرانسوی، نرمش و انعطافی بیشتر از خود نشان‌دهند تا به چهره‌ اجتماعی جریان سلفی آسیبی‌ نرسد. این رویکرد، به گشایش بیشتر و منطق خروج از فرقه‌گرایی موجود کمک‌ می‌کند؛ یعنی، بی‌آنکه منطق و نظریه‌ سلفی، دستخوش تغییری شود، شماری از مؤمنان سلفی به اندیشه‌ چاره‌جویی و یافتن راه‌هایی میانی، بین رفتار سلفی و عرف عامه‌ مسلمانان در فرانسه و عرف اجتماعی فرانسویان روی‌می‌آورند و براساس مرزهای سیال و عرفی تازه، خود را با جامعه تطبیق‌می‌دهند. بر این اساس، دیگر مرزی وجودندارد که نتوان از آن گذشت؛ برای نمونه، پیدایش مد سلفی می‌تواند از این منظر، فهمیده و تحلیل‌شود. چنین تحولی به خروج از منطق فرقه‌گرایی و البته شناورشدن مرزهای فرقه می‌انجامد و تصویر بسته و متصلب از اسلام سنتی و سلفی را دگرگون‌می‌کند.<br>


<big>«فرهاد خسروخاور»</big> جامعه‌شناس ایرانی- فرانسوی معتقد است که «سلفی‌گری، جریانی به‌شدت سنت‌گراست که به تفسیر صریح و ظاهری قرآن و بازگشت به اسلام ناب و متصلب سال‌های آغازین، ملتزم است. سلفیان، داعیه‌دار گسست کامل با جامعه‌ اطراف خود هستند و هرگونه انحراف رفتاری، مانند نوشیدن مشروب‌های الکلی و کشیدن سیگار را رد می‌کنند. سلفی‌ها، بیشتر، جوانانی زیر سی سال‌ هستند که فقط در جستجوی راه نجات و رستگاری‌اند؛ آنها در جستجوی اسلام ناب یا در گسست با مدرنیته، به اسلام تندرو روی‌می‌آورند. به نظر وی، سلفی‌گری، شکلی از فرقه‌گرایی نواست که امکان گسست ذهنی از واقعیت اجتماعی و به خود مشغول‌شدن با انزوا و انعزال را فراهم‌ می‌کند».
<big>«فرهاد خسرو خاور»</big> جامعه‌شناس ایرانی- فرانسوی معتقد است که «سلفی‌گری، جریانی به‌شدت سنت‌گراست که به تفسیر صریح و ظاهری قرآن و بازگشت به اسلام ناب و متصلب سال‌های آغازین، ملتزم است. سلفیان، داعیه‌دار گسست کامل با جامعه‌ اطراف خود هستند و هرگونه انحراف رفتاری، مانند نوشیدن مشروب‌های الکلی و کشیدن سیگار را رد می‌کنند. سلفی‌ها، بیشتر، جوانانی زیر سی سال‌ هستند که فقط در جستجوی راه نجات و رستگاری‌اند؛ آنها در جستجوی اسلام ناب یا در گسست با مدرنیته، به اسلام تندرو روی‌می‌آورند. به نظر وی، سلفی‌گری، شکلی از فرقه‌گرایی نواست که امکان گسست ذهنی از واقعیت اجتماعی و به خود مشغول‌شدن با انزوا و انعزال را فراهم‌ می‌کند».
== اشکال سلفی‌گری در فرانسه ==
== اشکال سلفی‌گری در فرانسه ==


<big>«سمیرامقر»</big> سه نوع سلفی‌گری را در فرانسه متمایز می‌کند: سلفی‌گری هویتی، سیاسی وانقلابی؛
<big>«سمیرامقر»</big> سه نوع سلفی‌گری را در فرانسه متمایز می‌کند: سلفی‌گری هویتی، سیاسی و انقلابی؛
=== سلفی‌گری هویتی (تنزه‌طلب) ===  
=== سلفی‌گری هویتی (تنزه‌طلب) ===  


به نظر «امقر»، 95 درصد سلفیان در فرانسه، به شیوه سنتی و هویتی درپی اسلام ناب و بی‌پیرایه و با دغدغه‌ٔ بازگشت به آموزه‌های صدر اسلام، به سلفی‌گری تنزه‌طلب روی‌آورده‌اند. این جریان، بدنه‌ اصلی سلفی‌گری را شکل‌می‌دهد و در دوشاخه‌ٔ وعظ و تبلیغ دینی و آموزش معارف دینی به‌صورت شاخص، فعال است. همچنین، به سبب وجه غیرسیاسی‌اش، بیشتر از آن انتقادشده‌است و هرگونه اقدام مسلحانه را نفی‌می‌کند. برای نمونه، این شاخه از سلفی‌گری، که به رژیم عربستان سعودی نزدیک است، عملیات حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی را در <sub>یازدهم سپتامبر 2001</sub> محکوم‌کرد.
به نظر '''''«امقر»'''''، 95 درصد سلفیان در فرانسه، به شیوه سنتی و هویتی درپی اسلام ناب و بی‌پیرایه و با دغدغه‌ٔ بازگشت به آموزه‌های صدر اسلام، به سلفی‌گری تنزه‌طلب روی‌آورده‌اند. این جریان، بدنه‌ اصلی سلفی‌گری را شکل‌می‌دهد و در دوشاخه‌ٔ وعظ و تبلیغ دینی و آموزش معارف دینی به‌صورت شاخص، فعال است. همچنین، به سبب وجه غیرسیاسی‌اش، بیشتر از آن انتقادشده‌است و هرگونه اقدام مسلحانه را نفی‌می‌کند. برای نمونه، این شاخه از سلفی‌گری، که به رژیم عربستان سعودی نزدیک است، عملیات حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی را در <sub>یازدهم سپتامبر 2001</sub> محکوم‌کرد.


<big>«دومینیک توما»</big> معتقد است که سلفیان سنت‌گرا و محافظه‌کار با بی‌علاقگی به امر سیاسی، اسلامی‌سازی جامعه را از پایین (بدنه‌ اجتماعی) و با شیوع رفتارهای سخت‌گیرانه مدنظردارند؛ برخلاف سلفیان سیاسی که می‌خواهند از بالا و از طریق ابزارهای سیاسی، به تغییر هنجارهای اجتماعی اقدام‌کنند.
<big>'''«دومینیک توما»'''</big> معتقد است که سلفیان سنت‌گرا و محافظه‌کار با بی‌علاقگی به امر سیاسی، اسلامی‌سازی جامعه را از پایین (بدنه‌ اجتماعی) و با شیوع رفتارهای سخت‌گیرانه مدنظردارند؛ برخلاف سلفیان سیاسی که می‌خواهند از بالا و از طریق ابزارهای سیاسی، به تغییر هنجارهای اجتماعی اقدام‌کنند.
=== سلفی‌گری سیاسی ===
=== سلفی‌گری سیاسی ===


به گفته‌ «امقر»، این گروه از سلفیان معتقدند که برای دفاع از هویت اسلامی در فرانسه و در اروپا، باید از ابزارهای قانونی استفاده‌کرد. از نظر آنان، زور و خشونت مسلحانه در درون نظام‌های غربی، مجاز نیست. این گروه، اقلیتی سلفی بیش نیستند. برخی پدیده‌ها مانند قانون ضد حجاب یا تظاهرات در برابر سفارت آمریکا (سپتامبر 2012) یا تظاهرات ضد انتشار '''کاریکاتورهای پیامبر''' در مجله‌ شارلی ابدو به برانگیخته‌شدن احساسات و بیدارشدن وجدان و درک سیاسی این گروه‌ها کمک‌ کرده‌اند.  
به گفته‌ «امقر»، این گروه از سلفیان معتقدند که برای دفاع از هویت اسلامی در فرانسه و در اروپا، باید از ابزارهای قانونی استفاده‌کرد. از نظر آنان، زور و خشونت مسلحانه در درون نظام‌های غربی، مجاز نیست. این گروه، اقلیتی سلفی بیش نیستند. برخی پدیده‌ها مانند قانون ضد حجاب یا تظاهرات در برابر سفارت آمریکا (سپتامبر 2012) یا تظاهرات ضد انتشار '''کاریکاتورهای پیامبر''' در مجله‌ '''«شارلی ابدو»''' به برانگیخته‌شدن احساسات و بیدارشدن وجدان و درک سیاسی این گروه‌ها کمک‌ کرده‌اند.  


به گفته‌ «دومینیک توما»، این گروه از سلفیان اصلاح‌گرا، گشایش بیشتر مؤسسات سیاسی را نسبت‌ به حوزه‌ٔ دینی خواستارند و تحت تأثیر راهبرد جنبش اخوان، راه‌اندازی احزاب سیاسی سلفی و مشارکت در انتخابات را می‌خواهند. به‌نظرمی‌رسد در فضای سیاسی و قانونی موجود فرانسه، حتی در برداشت موسع از لائیسیته، امکان راه‌اندازی احزاب سیاسی دینی حتی با مشارکت محدود در انتخابات محلی وجودندارد.
به گفته‌ «دومینیک توما»، این گروه از سلفیان اصلاح‌گرا، گشایش بیشتر مؤسسات سیاسی را نسبت‌ به حوزه‌ٔ دینی خواستارند و تحت تأثیر راهبرد جنبش اخوان، راه‌اندازی احزاب سیاسی سلفی و مشارکت در انتخابات را می‌خواهند. به‌نظرمی‌رسد در فضای سیاسی و قانونی موجود فرانسه، حتی در برداشت موسع از لائیسیته، امکان راه‌اندازی احزاب سیاسی دینی حتی با مشارکت محدود در انتخابات محلی وجودندارد.