confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''غزوه حنین'''، از غزوات [[پیامبر خدا(ص)]] با [[مشرکان]] قبیله هوازن و ثقیف، در سال هشتم هجری که بعد از [[فتح مکه]] در منطقه حنین رخ داد. | '''غزوه حنین'''، از غزوات [[پیامبر خدا(ص)]] با [[مشرکان]] قبیله هوازن و ثقیف، در سال هشتم هجری که بعد از [[فتح مکه]] در منطقه حنین رخ داد. | ||
در ابتدای جنگ، بر اثر شبیخون مشرکان و نیز حضور تازه [[مسلمانان]] مکی، سپاه اسلام متزلزل بود تا جایی که جان پیامبر(ص) هم به خطر افتاد، اما مسلمانان سرانجام به پیروزی رسیدند و به غنائم بسیاری دست یافتند. | در ابتدای جنگ، بر اثر شبیخون مشرکان و نیز حضور تازه [[مسلمانان]] مکی، سپاه اسلام متزلزل بود تا جایی که جان پیامبر(ص) هم به خطر افتاد، اما مسلمانان سرانجام به پیروزی رسیدند و به غنائم بسیاری دست یافتند. | ||
=حنین کجاس= | == حنین کجاس == | ||
«حنین» سرزمینی در نزدیكی [[شهر طائف]] حدود دوازده فرسخی [[مكه]] است؛ چون این [[غزوه]] در آنجا واقع شد، به نام '''غزوة حنین''' معروف شده و در [[قرآن]] با عنوان ی<big>وم حنین</big> از آن یاد شده است. نام دیگر این غزوه <sup>اوطاس</sup> میباشد و آن نام سرزمینی در همان حدود است. نام دیگر این <sup>غزوه هوازن</sup> است كه نام یكی از قبایل بزرگی است كه در این جنگ شركت داشت و فرمانده لشكر هم از آن قبیله بود. | «حنین» سرزمینی در نزدیكی [[شهر طائف]] حدود دوازده فرسخی [[مكه]] است؛ چون این [[غزوه]] در آنجا واقع شد، به نام '''غزوة حنین''' معروف شده و در [[قرآن]] با عنوان ی<big>وم حنین</big> از آن یاد شده است. نام دیگر این غزوه <sup>اوطاس</sup> میباشد و آن نام سرزمینی در همان حدود است. نام دیگر این <sup>غزوه هوازن</sup> است كه نام یكی از قبایل بزرگی است كه در این جنگ شركت داشت و فرمانده لشكر هم از آن قبیله بود. | ||
=زمینه بروز غزوة حنین= | == زمینه بروز غزوة حنین == | ||
پس از فتح «مكه» در [[ماه رمضان]] سال هشتم هجری، دو قبیله بزرگ «هوازن» و «ثقیف» كه به ترتیب در منطقه «حنین» و «طائف» زندگی میكردند، احتمال دادند كه [[پیامبر(ص)]] به سراغ آنها برود. به همین سبب در آخر ماه «رمضان» یا اوایل [[ماه شوال]] سال هشتم هجرت بود كه بزرگان هر دو طایفه، نزد «مالك بن عوف» جمع شدند و پس از مشورت گفتند: صلاح در این است كه ما پیشدستی كنیم، به جنگ مسلمانان برویم و آنها را شكست دهیم؛ چون مسلمانان تاكنون با كسانی جنگیدهاند كه فنون جنگ را نمیدانستند؛ ولی ما با فنون نبرد آشناییم و آنها را شكست خواهیم داد. | پس از فتح «مكه» در [[ماه رمضان]] سال هشتم هجری، دو قبیله بزرگ «هوازن» و «ثقیف» كه به ترتیب در منطقه «حنین» و «طائف» زندگی میكردند، احتمال دادند كه [[پیامبر(ص)]] به سراغ آنها برود. به همین سبب در آخر ماه «رمضان» یا اوایل [[ماه شوال]] سال هشتم هجرت بود كه بزرگان هر دو طایفه، نزد «مالك بن عوف» جمع شدند و پس از مشورت گفتند: صلاح در این است كه ما پیشدستی كنیم، به جنگ مسلمانان برویم و آنها را شكست دهیم؛ چون مسلمانان تاكنون با كسانی جنگیدهاند كه فنون جنگ را نمیدانستند؛ ولی ما با فنون نبرد آشناییم و آنها را شكست خواهیم داد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۴: | ||
سپس به لشكر خود دستور داد: «غلاف شمشیرها را بشكنند (كنایه از اینكه این شمشیر دیگر به غلاف نخواهد رفت تا اینكه دشمن را از پا درآورد) و به سوی «حنین» بروند و در آنجا در شكاف كوهها و درّهها و لابهلای درختان كمین كنند تا وقتی لشكر اسلام به آنجا رسید، از هر طرف حمله كرده، آنها را غافلگیر سازند.» | سپس به لشكر خود دستور داد: «غلاف شمشیرها را بشكنند (كنایه از اینكه این شمشیر دیگر به غلاف نخواهد رفت تا اینكه دشمن را از پا درآورد) و به سوی «حنین» بروند و در آنجا در شكاف كوهها و درّهها و لابهلای درختان كمین كنند تا وقتی لشكر اسلام به آنجا رسید، از هر طرف حمله كرده، آنها را غافلگیر سازند.» | ||
=حركت لشكر اسلام به سوی حنین= | == حركت لشكر اسلام به سوی حنین == | ||
وقتی رسول خدا(ص) از لشكركشی «هوازن» و قبایل دیگر آگاه شد، «عبدالله اسلمی» را برای كسب اطلاعات فرستاد. او پس از تحقیق و بررسی بازگشت و صحت اخبار جنگ را تأیید كرد. | وقتی رسول خدا(ص) از لشكركشی «هوازن» و قبایل دیگر آگاه شد، «عبدالله اسلمی» را برای كسب اطلاعات فرستاد. او پس از تحقیق و بررسی بازگشت و صحت اخبار جنگ را تأیید كرد. | ||
پیامبر(ص) مسلمانان را برای [[جهاد]] تشویق كرد و وعده پیروزی داد، «عتّاب بن اسید» را به عنوان امیر [[مكه]] و «معاذ بن جبل» را برای تعلیم احكام در «مكه» گذاشت و یكصد زره از «صفوان بن امیه» به عنوان عاریه مضمونه گرفت و خودش نیز زره پوشید و كلاهخود به سر گذاشت؛ پرچم بزرگ را به دست [[علی(ع)]] داد و با دوازده هزار نیرو به سوی حنین حركت كردند؛ ده هزار نفرِ آنان از [[مدینه]] برای فتح مكّه آمده بودند و دو هزار نفر از مسلمانانی بودند كه در فتح مكه، مسلمان شدند. | پیامبر(ص) مسلمانان را برای [[جهاد]] تشویق كرد و وعده پیروزی داد، «عتّاب بن اسید» را به عنوان امیر [[مكه]] و «معاذ بن جبل» را برای تعلیم احكام در «مكه» گذاشت و یكصد زره از «صفوان بن امیه» به عنوان عاریه مضمونه گرفت و خودش نیز زره پوشید و كلاهخود به سر گذاشت؛ پرچم بزرگ را به دست [[علی(ع)]] داد و با دوازده هزار نیرو به سوی حنین حركت كردند؛ ده هزار نفرِ آنان از [[مدینه]] برای فتح مكّه آمده بودند و دو هزار نفر از مسلمانانی بودند كه در فتح مكه، مسلمان شدند. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۶: | ||
حتی [[ابوبكر]] بن ابی قحافه خطاب به پیامبر(ص) گفت: یا رسول الله! لا تغلب الیوم من قلّة؛ یعنی امروز جمعیت ما همانند سابق اندك نیست، كه مغلوب شویم. | حتی [[ابوبكر]] بن ابی قحافه خطاب به پیامبر(ص) گفت: یا رسول الله! لا تغلب الیوم من قلّة؛ یعنی امروز جمعیت ما همانند سابق اندك نیست، كه مغلوب شویم. | ||
=فرار از جنگ= | == فرار از جنگ == | ||
در آیه شریفه، پس از اشاره به مغرور شدن مسلمانان به زیادی جمعیت و بیفایده بودن آن، با لحن ملامتآمیزی میفرماید: «وَضَاقَتْ عَلَیْكمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُم مُّدْبِرِینَ<ref>همان.</ref>»؛ «چنان ترسیدید و شكست خوردید كه زمین با آن همه وسعتش بر شما تنگ شد، سپس به دشمن، پشت كردید و گریختید.» | در آیه شریفه، پس از اشاره به مغرور شدن مسلمانان به زیادی جمعیت و بیفایده بودن آن، با لحن ملامتآمیزی میفرماید: «وَضَاقَتْ عَلَیْكمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُم مُّدْبِرِینَ<ref>همان.</ref>»؛ «چنان ترسیدید و شكست خوردید كه زمین با آن همه وسعتش بر شما تنگ شد، سپس به دشمن، پشت كردید و گریختید.» | ||
آری، اكثر مسلمانان فرار كردند، در حالی كه اكثر آنان میدانستند فرار از جنگ، [[حرام]] است، و قرآن فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ كفَرُواْ زَحْفاً فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ، وَمَن یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلَی فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَ مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ<ref>آیه 15 سوره انفال.</ref>»؛ «ای كسانی كه ایمان آوردهاید! هنگامی كه با كافران در میدان نبرد روبهرو شوید، به آنها پشت نكنید (و فرار نكنید) و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند مگر آنكه هدفش كنارهگیری از میدان برای حمله مجدّد یا به قصد پیوستن به گروهی (از مجاهدان) بوده باشد (چنین كسی) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جایگاه او [[جهنم]] بوده و چه بد جایگاهی است!» | آری، اكثر مسلمانان فرار كردند، در حالی كه اكثر آنان میدانستند فرار از جنگ، [[حرام]] است، و قرآن فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ كفَرُواْ زَحْفاً فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ، وَمَن یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلَی فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَ مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ<ref>آیه 15 سوره انفال.</ref>»؛ «ای كسانی كه ایمان آوردهاید! هنگامی كه با كافران در میدان نبرد روبهرو شوید، به آنها پشت نكنید (و فرار نكنید) و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند مگر آنكه هدفش كنارهگیری از میدان برای حمله مجدّد یا به قصد پیوستن به گروهی (از مجاهدان) بوده باشد (چنین كسی) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جایگاه او [[جهنم]] بوده و چه بد جایگاهی است!» | ||
با وجود نهی قرآن از فرار و تهدید فراركنندگان به عذاب [[دوزخ]]، متأسفانه مسلمانان من جمله ابوبكر و [[عمر]] فرار كردند و جز چند نفر باقی نماندند. | با وجود نهی قرآن از فرار و تهدید فراركنندگان به عذاب [[دوزخ]]، متأسفانه مسلمانان من جمله ابوبكر و [[عمر]] فرار كردند و جز چند نفر باقی نماندند. | ||
=ثابت قدمان در جنگ حنین= | == ثابت قدمان در جنگ حنین == | ||
در این میدان، اكثریت فرار كردند و باقیمانده را چهار، ده، دوازده، هشتاد و یا حداكثر صد یا سیصد نفر نقل كردهاند. از میان این اقوال، قول دوم (ثابت ماندنِ ده نفر) را بیشتر محققان، تأیید، و اسامی آنان را به ترتیب زیر نقل كردهاندر<ref>. ک. سیره حلبی، ۳/۱۰۸؛ سیره دحلان، ۲/۱۱۰؛ تاریخ الخمیس، ۲/۱۰۲؛ فتح الباری، ۸/۳۰٫.</ref>: | در این میدان، اكثریت فرار كردند و باقیمانده را چهار، ده، دوازده، هشتاد و یا حداكثر صد یا سیصد نفر نقل كردهاند. از میان این اقوال، قول دوم (ثابت ماندنِ ده نفر) را بیشتر محققان، تأیید، و اسامی آنان را به ترتیب زیر نقل كردهاندر<ref>. ک. سیره حلبی، ۳/۱۰۸؛ سیره دحلان، ۲/۱۱۰؛ تاریخ الخمیس، ۲/۱۰۲؛ فتح الباری، ۸/۳۰٫.</ref>: | ||
خط ۸۳: | خط ۷۷: | ||
از زنان! نیز دو تن، یكی به نام «اُمّ عمراه» (نسیبه) دختر «كعب» و دیگری به نام «اُمّ سُلیم» دختر «مِلحان» میان ثابت قدمان بودند، میجنگیدند و فراریان شبه مرد را ملامت میكردند. | از زنان! نیز دو تن، یكی به نام «اُمّ عمراه» (نسیبه) دختر «كعب» و دیگری به نام «اُمّ سُلیم» دختر «مِلحان» میان ثابت قدمان بودند، میجنگیدند و فراریان شبه مرد را ملامت میكردند. | ||
=عكسالعمل پیامبر | == عكسالعمل پیامبر پس از فرار لشكر == | ||
رسول اسلام(ص) در این لحظاتِ حساس، متوجه شد كه زحمات بیست و یك سالهاش در راه تبلیغ اسلام و پیروزیهای بزرگی كه در این راه نصیبش شده است، همگی به مخاطره افتاده، پس اقداماتی انجام داد كه از جمله آنها موارد ذیل است: | رسول اسلام(ص) در این لحظاتِ حساس، متوجه شد كه زحمات بیست و یك سالهاش در راه تبلیغ اسلام و پیروزیهای بزرگی كه در این راه نصیبش شده است، همگی به مخاطره افتاده، پس اقداماتی انجام داد كه از جمله آنها موارد ذیل است: | ||
خط ۹۶: | خط ۸۹: | ||
# أنَا النَّبِیُّ لا كَذِبُ *** اَنَا ابنُ عَبدِالمُطَّلِبِ «من پیامبری هستم كه [[دروغ]] در من نیست. من فرزند عبدالمطلبم.» | # أنَا النَّبِیُّ لا كَذِبُ *** اَنَا ابنُ عَبدِالمُطَّلِبِ «من پیامبری هستم كه [[دروغ]] در من نیست. من فرزند عبدالمطلبم.» | ||
=پیكار امیرمؤمنان | == پیكار امیرمؤمنان == | ||
امیرمؤمنان(ع) كه شجاعانه میجنگید و مشركان را به هلاكت میرساند، متوجه شد مردی بیباك و متهوّر از قبیله «هوازن» به نام «ابو جَروَل» سوار بر شتر، پرچم سیاهی را بر سر نیزه زده، بیمحابا پیشاپیش دشمن میآید و این رجز را میخواند: «اَنَا اَبو جَروَل لا بَراحَ حَتّی نُبِیحَ الیَومَ اَو نُباحَ؛ من ابوجرولم، میدان جنگ را رها نخواهد كرد تا آنكه امروز اینان را نابود كنم و یا خودم نابود شوم.» | امیرمؤمنان(ع) كه شجاعانه میجنگید و مشركان را به هلاكت میرساند، متوجه شد مردی بیباك و متهوّر از قبیله «هوازن» به نام «ابو جَروَل» سوار بر شتر، پرچم سیاهی را بر سر نیزه زده، بیمحابا پیشاپیش دشمن میآید و این رجز را میخواند: «اَنَا اَبو جَروَل لا بَراحَ حَتّی نُبِیحَ الیَومَ اَو نُباحَ؛ من ابوجرولم، میدان جنگ را رها نخواهد كرد تا آنكه امروز اینان را نابود كنم و یا خودم نابود شوم.» | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۰۵: | ||
# ابوعامر اشعری. | # ابوعامر اشعری. | ||
=نزول آرامش بر پیامبر | == نزول آرامش بر پیامبر و مؤمنان == | ||
در آن حالتِ بحرانِ جنگ «حنین» كه تعداد كثیری از مسلمانان به علتِ ضعف [[ایمان]]، فرار كردند، خدای مهربان از جانب خودش «سكینه» و آرامش را بر دل پیامبر (ص) و مؤمنان حقیقی و ثابت قدم نازل كرد؛ همچنان كه در آیه شریفه میفرماید: «ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَكینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنِینَ<ref>آیه 26 سوره توبه.</ref>»؛ «سپس خداوند (سكینه) و آرامش خود را بر پیامبر و مؤمنان نازل كرد.» | در آن حالتِ بحرانِ جنگ «حنین» كه تعداد كثیری از مسلمانان به علتِ ضعف [[ایمان]]، فرار كردند، خدای مهربان از جانب خودش «سكینه» و آرامش را بر دل پیامبر (ص) و مؤمنان حقیقی و ثابت قدم نازل كرد؛ همچنان كه در آیه شریفه میفرماید: «ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَكینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنِینَ<ref>آیه 26 سوره توبه.</ref>»؛ «سپس خداوند (سكینه) و آرامش خود را بر پیامبر و مؤمنان نازل كرد.» | ||
=نزول لشكرهای نامرئی= | == نزول لشكرهای نامرئی == | ||
در این جنگ، خدای حكیم، علاوه بر فرستادن سكینه و آرامش، گروههایی از فرشتگان را نیز برای تقویت نیروی مؤمنان فرستاد؛ همچنان كه در ادامه آیه كریمه میفرماید: «وَأَنزَلَ جُنُوداً لَّمْ تَرَوْهَا<ref>همان.</ref>»؛ «و لشكرهایی فرستاد كه شما نمیدیدید.» | در این جنگ، خدای حكیم، علاوه بر فرستادن سكینه و آرامش، گروههایی از فرشتگان را نیز برای تقویت نیروی مؤمنان فرستاد؛ همچنان كه در ادامه آیه كریمه میفرماید: «وَأَنزَلَ جُنُوداً لَّمْ تَرَوْهَا<ref>همان.</ref>»؛ «و لشكرهایی فرستاد كه شما نمیدیدید.» | ||
در اینكه آیا فرشتگانی كه در این جنگ و جنگ «بدر» نازل شدند، جنگ هم كردند یا تنها برای دلگرمی و تقویت روحیه مؤمنان نازل شدند، میان مفسران، بسیار گفتگو شده است. | در اینكه آیا فرشتگانی كه در این جنگ و جنگ «بدر» نازل شدند، جنگ هم كردند یا تنها برای دلگرمی و تقویت روحیه مؤمنان نازل شدند، میان مفسران، بسیار گفتگو شده است. | ||
=پیروزی لشكر اسلام= | == پیروزی لشكر اسلام == | ||
در نتیجۀ صلابت و استواری رسول خدا(ص)، رشادت [[حضرت علی(ع)]]، پایداری مؤمنانِ ثابت قدم، بازگشت برخی فراریان و رسیدن امدادهای غیبی، لشكر اسلام پیروز شد. مشركان؛ زنان، فرزندان و اموال خود را در میدان جنگ رها كردند و گریختند؛ كه در پایانِ آیه میفرماید: | در نتیجۀ صلابت و استواری رسول خدا(ص)، رشادت [[حضرت علی(ع)]]، پایداری مؤمنانِ ثابت قدم، بازگشت برخی فراریان و رسیدن امدادهای غیبی، لشكر اسلام پیروز شد. مشركان؛ زنان، فرزندان و اموال خود را در میدان جنگ رها كردند و گریختند؛ كه در پایانِ آیه میفرماید: | ||
«وَعذَّبَ الَّذِینَ كفَرُواْ وَذَلِك جَزَاء الْكافِرِینَ<ref>همان.</ref>»؛ «و [[كافران]] را (خدا) مجازات كرد، و این است جزای كافران!» | «وَعذَّبَ الَّذِینَ كفَرُواْ وَذَلِك جَزَاء الْكافِرِینَ<ref>همان.</ref>»؛ «و [[كافران]] را (خدا) مجازات كرد، و این است جزای كافران!» | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۱۸: | ||
«ثُمَّ یَتُوبُ اللّهُ مِن بَعْدِ ذَلِك عَلَی مَن یَشَاءُ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ<ref>آیه 27 سوره توبه.</ref>»؛ «سپس خداوند بعد از آن (قضیه جنگ حنین) توبه هر كس را بخواهد(و شایسته بداند) میپذیرد، و خداوند آمرزنده و مهربان است.» | «ثُمَّ یَتُوبُ اللّهُ مِن بَعْدِ ذَلِك عَلَی مَن یَشَاءُ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ<ref>آیه 27 سوره توبه.</ref>»؛ «سپس خداوند بعد از آن (قضیه جنگ حنین) توبه هر كس را بخواهد(و شایسته بداند) میپذیرد، و خداوند آمرزنده و مهربان است.» | ||
=رخدادهای پس از جنگ= | == رخدادهای پس از جنگ == | ||
پس از پیروزی لشكر اسلام در جنگ حنین، جریانهایی واقع شده است؛ از قبیل: تعقیب دشمن و محاصره «قلعه طائف»، برخورد كریمانه پیامبر(ص) با اسیران به خصوص با خویشاوندان [[حلیمه سعدیه]]، مادر رضاعی پیامبر(ص)، مسلمان شدن «مالك بن عوف» و افراد دیگر، كیفیت تقسیم غنایم، برگشت حضرت به مكه و انجام مناسك [[عمره مفرده]]، بازگشت به مدینه در اواخر [[ماه ذی القعده]] و… كه تمام اینها آموزنده و عبرتانگیز است؛ ولی ما برای اختصار، از توضیح این موارد خودداری كرده، تنها به نقل مضمونِ یك روایت از [[امام صادق(ع)]] اكتفا میكنیم. | پس از پیروزی لشكر اسلام در جنگ حنین، جریانهایی واقع شده است؛ از قبیل: تعقیب دشمن و محاصره «قلعه طائف»، برخورد كریمانه پیامبر(ص) با اسیران به خصوص با خویشاوندان [[حلیمه سعدیه]]، مادر رضاعی پیامبر(ص)، مسلمان شدن «مالك بن عوف» و افراد دیگر، كیفیت تقسیم غنایم، برگشت حضرت به مكه و انجام مناسك [[عمره مفرده]]، بازگشت به مدینه در اواخر [[ماه ذی القعده]] و… كه تمام اینها آموزنده و عبرتانگیز است؛ ولی ما برای اختصار، از توضیح این موارد خودداری كرده، تنها به نقل مضمونِ یك روایت از [[امام صادق(ع)]] اكتفا میكنیم. | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۳۱: | ||
[[شیخ عباس قمی]]، در كتاب وقایع الایام از قول [[شیخ بهائی]]، تاریخ وقوع غزوه حنین را سوم شوال گفته است ولی [[واقدی]]، نویسنده كتاب «المغازی» ابتدای حركت پیامبر(ص) از [[مكه معظمه]] را ششم شوال و وقوع نبرد را در دهم شوال ذكر كرد. عده ای نیز، نخستین روز ماه شوال را تاریخ وقوع جنگ حنین میدانند. | [[شیخ عباس قمی]]، در كتاب وقایع الایام از قول [[شیخ بهائی]]، تاریخ وقوع غزوه حنین را سوم شوال گفته است ولی [[واقدی]]، نویسنده كتاب «المغازی» ابتدای حركت پیامبر(ص) از [[مكه معظمه]] را ششم شوال و وقوع نبرد را در دهم شوال ذكر كرد. عده ای نیز، نخستین روز ماه شوال را تاریخ وقوع جنگ حنین میدانند. | ||
=منبع= | == منبع == | ||
ب[https://hajj.ir/fa/39209 رگرفته از سایت وقوع غزوه حنین در سال هشتم هجری قمریhttp://hajj.ir] | ب[https://hajj.ir/fa/39209 رگرفته از سایت وقوع غزوه حنین در سال هشتم هجری قمریhttp://hajj.ir] | ||