confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''سعید بن جبیر''' یکی از شخصیتهای نامی دوران [[صدر اسلام]] که از [[تابعین]] بوده است؛ یعنی [[رسول خدا (صلی الله علیه)]] را ندیده و [[صحابه]] را درک کرده است. نام کامل او سعید بن جبیر بن هشام اسدی است. در مورد کنیه او بین مورخین اختلاف است. برخی کنیه او را ابومحمد و برخی ابوعبدالله عنوان نمودند. [[شیخ طوسی]] در رجال خود او را ابومحمد نامید، وی در تفسیر شاگرد [[ | '''سعید بن جبیر''' یکی از شخصیتهای نامی دوران [[صدر اسلام]] که از [[تابعین]] بوده است؛ یعنی [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا (صلی الله علیه)]] را ندیده و [[صحابه]] را درک کرده است. نام کامل او سعید بن جبیر بن هشام اسدی است. در مورد کنیه او بین مورخین اختلاف است. برخی کنیه او را ابومحمد و برخی ابوعبدالله عنوان نمودند. [[شیخ طوسی]] در رجال خود او را ابومحمد نامید، وی در تفسیر شاگرد [[عبدالله ابن عباس]] و همنشین او بوده است. او نهایتا به جرم [[تشیع]]، توسط [[حجاج بن یوسف ثقفی]] به طرز فجیعی به [[شهادت]] رسید. | ||
== سعيد بن جبير کیست == | == سعيد بن جبير کیست == | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== خاندان، زادگاه، کنیه و فرزندان == | == خاندان، زادگاه، کنیه و فرزندان == | ||
سعید بن جبیر بن هشام اسدى کوفى، معروف به ابومحمد و ابوعبداللّه، از خاندانهاى معروف [[کوفه]] بود. وى در زهد، [[تقوا]]، شب زنده دارى، دیانت و فقاهت معروف بود و در [[تفسیر قرآن]]، شهرت به سزایى داشت؛ زیرا او را از شاگردان مدرسه تفسیرى [[ | سعید بن جبیر بن هشام اسدى کوفى، معروف به ابومحمد و ابوعبداللّه، از خاندانهاى معروف [[کوفه]] بود. وى در زهد، [[تقوا]]، شب زنده دارى، دیانت و فقاهت معروف بود و در [[تفسیر قرآن]]، شهرت به سزایى داشت؛ زیرا او را از شاگردان مدرسه تفسیرى [[عبدالله ابن عباس]] دانستهاند. سعید، بیشترین روایات خود را از وى نقل کرده است<ref> رجال کشّى، ج 1، ص 332.</ref>. | ||
وى سال 46 ه .ق. در شهر کوفه به دنیا آمد<ref>دائرةالمعارف تشیّع، ج 1، ص 94.</ref>. دوران طفولیت و جوانى را همان جا گذراند. بعدها به [[مدینه]] رفت و جزو شاگردان [[امام سجاد(علیه السلام)]] گردید. | وى سال 46 ه .ق. در شهر کوفه به دنیا آمد<ref>دائرةالمعارف تشیّع، ج 1، ص 94.</ref>. دوران طفولیت و جوانى را همان جا گذراند. بعدها به [[مدینه]] رفت و جزو شاگردان [[امام سجاد|امام سجاد(علیه السلام)]] گردید. | ||
معروفترین کنیههاى وى ابوعبداللّه و ابومحمد است. در کتاب مجالس الواعظین آمده است: عبدالملک و عبداللّه، فرزندان سعید بن جبیر اند و از پدر خود روایت ن | معروفترین کنیههاى وى ابوعبداللّه و ابومحمد است. در کتاب مجالس الواعظین آمده است: عبدالملک و عبداللّه، فرزندان سعید بن جبیر اند و از پدر خود روایت ن | ||
قل نمودهاند<ref>مجالس الواعظین، ج 3، ص 111.</ref>. | قل نمودهاند<ref>مجالس الواعظین، ج 3، ص 111.</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
== استادان و شاگردان == | == استادان و شاگردان == | ||
[[فضل بن شاذان]] میگوید: | [[فضل بن شاذان]] میگوید: | ||
سعید بن جبیر از شاگردان برجسته و از ستارگان آسمان [[امامت]] و [[ولایت]] امام همام [[علی بن الحسین(علیه السلام)]] که در رأس سلسله اصحاب خمسه<ref>اصحاب خمسه امام، عبارتند از: سعید بن جبیر، سعید بن مسیّب، محمد بن جبیر، یحیی بن امّ طویل و ابوخالد کابلی. </ref> [[امام زین العابدین]] قرار داشت. | سعید بن جبیر از شاگردان برجسته و از ستارگان آسمان [[امامت]] و [[ولایت]] امام همام [[امام سجاد|علی بن الحسین(علیه السلام)]] که در رأس سلسله اصحاب خمسه<ref>اصحاب خمسه امام، عبارتند از: سعید بن جبیر، سعید بن مسیّب، محمد بن جبیر، یحیی بن امّ طویل و ابوخالد کابلی. </ref> [[امام زین العابدین]] قرار داشت. | ||
[[امام صادق(علیه السلام)]] در وصف سعید میفرماید: | [[امام جعفر صادق|امام صادق(علیه السلام)]] در وصف سعید میفرماید: | ||
سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به علی بن الحسین ( | سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به علی بن الحسین (علیهم االسلام) اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف مینمود و همین علاقه میان او و امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید<ref> «انّ سعید بن جبیر کان یأتمّ بعلی بن الحسین علیه السلام و کان علیٌّ علیه السلام یثنی علیه و ماکان سبب قتل الحجّاج له الاّ علی هذا الامر و کان مستقیماً»؛ (شاگردان مکتب ائمه علیهم السلام، ج 2، ص 279). </ref>. | ||
سعید بن جبیر سالها از محضر [[ابن عباس]] بهره علمى برد. وى شیداى کسب دانش بود؛ خودش میگوید: | سعید بن جبیر سالها از محضر [[ابن عباس]] بهره علمى برد. وى شیداى کسب دانش بود؛ خودش میگوید: | ||
براى کسب حدیث به محضر ابن عباس میرفتم و به خاطر احترام و ابهتى که او داشت، در جلسه درس از چیزى سؤال نمیکردم. منتظر بودم تا دیگران بپرسند و من یادداشت کنم؛ لذا بیشتر، گوش میدادم و بعد مینوشتم؛ به حدّى که بعضى روزها دفترم پر میشد و روى کفشم مینوشتم و گاهى از کف دستانم به عنوان کاغذ استفاده مینمودم...<ref> الطبقات الکبرى، ج 6، ص 268.</ref> استادان دیگر سعید عبارتند از: عدى بن حاتم و ابوسعید خدرى. | براى کسب حدیث به محضر ابن عباس میرفتم و به خاطر احترام و ابهتى که او داشت، در جلسه درس از چیزى سؤال نمیکردم. منتظر بودم تا دیگران بپرسند و من یادداشت کنم؛ لذا بیشتر، گوش میدادم و بعد مینوشتم؛ به حدّى که بعضى روزها دفترم پر میشد و روى کفشم مینوشتم و گاهى از کف دستانم به عنوان کاغذ استفاده مینمودم...<ref> الطبقات الکبرى، ج 6، ص 268.</ref> استادان دیگر سعید عبارتند از: عدى بن حاتم و ابوسعید خدرى. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
سعید بن جبیر همان طور که خود شیفته درس و بحث بود، نسبت به آموزش دانش به شاگردان خویش، توجه ویژه داشت. وى همیشه آنان را به فهم و تفقّه تشویق مینمود و با کنایات، اهمیّت دانش را به آنان گوشزد میکرد. یکى از شاگردانش به نام ایوب میگوید: | سعید بن جبیر همان طور که خود شیفته درس و بحث بود، نسبت به آموزش دانش به شاگردان خویش، توجه ویژه داشت. وى همیشه آنان را به فهم و تفقّه تشویق مینمود و با کنایات، اهمیّت دانش را به آنان گوشزد میکرد. یکى از شاگردانش به نام ایوب میگوید: | ||
سعید، حدیثى براى ما بیان کرد و ما از او خواستیم دوباره، بازگو نماید. وى با کنایه فرمود: «لیس کلّ حینٍ احلب فاشرب»<ref>طبقات الکبرى، ج 6، ص 269.</ref>. | سعید، حدیثى براى ما بیان کرد و ما از او خواستیم دوباره، بازگو نماید. وى با کنایه فرمود: «لیس کلّ حینٍ احلب فاشرب»<ref>طبقات الکبرى، ج 6، ص 269.</ref>. | ||
یعنى همیشه نمیدوشم تا به خوردِ فکر و فهم شما بدهم. پس بایستى هوشیار باشید و از | یعنى همیشه نمیدوشم تا به خوردِ فکر و فهم شما بدهم. پس بایستى هوشیار باشید و از فرصتها بهره بگیرید تا در آینده دچار غصّه و رنج نگردید. | ||
== بنی امیه و سعید بن جبیر == | == بنی امیه و سعید بن جبیر == | ||
وی تمام دوران زندگیش را تحت سلطه [[امویان]] گذراند. او درست در زمان خلافت [[معاویه]] به دنیا آمد و زمانی به جوانی رسید که [[عاشورا]] نیز حادث شد. لذا وی در دوران زندگیش شاهد قیامهای مختلف بر علیه امویان بود. قیامهایی که در دوران زندگی او اتفاق افتاد، عبارت بود از: نهضت مدینه در سال شصت و سه، [[قیام مختار]] در سال شصت و پنج، [[قیام مطرف ثقفی]] در سال هفتاد و هفت، نهضت ابن اشعث در سال هشتاد و یک، [[ | وی تمام دوران زندگیش را تحت سلطه [[امویان]] گذراند. او درست در زمان خلافت [[معاویه]] به دنیا آمد و زمانی به جوانی رسید که [[عاشورا]] نیز حادث شد. لذا وی در دوران زندگیش شاهد قیامهای مختلف بر علیه امویان بود. قیامهایی که در دوران زندگی او اتفاق افتاد، عبارت بود از: نهضت مدینه در سال شصت و سه، [[قیام مختار]] در سال شصت و پنج، [[قیام مطرف ثقفی]] در سال هفتاد و هفت، نهضت ابن اشعث در سال هشتاد و یک، قیام [[زید بن علی]] در سال هشتاد و سه. | ||
با وجود این که وی از محضر اساتیدی کسب علم نموده بود که تقریبا با این نوع حکومت مخالف بودند، لذا وی نیز جزء کسانی بود که در برابر امویان موضع گرفت. با به حکومت رسیدن [[عبدالملک مروان]] و ولایت حجاج بن یوسف ثقفی بر [[عراق]] و ظلم و ستم [[حجاج]]، وی مجبور به فرار به دیگر مناطق اسلامی شد. البته قبل از فرار، با حجاج همکاری نمود. وی مدتی نویسنده [[عبدالله بن مسعود]] بود، سپس نویسنده ابى برده -که قاضى بود. شد، بعد از آن به جهت همکاری با [[ابن اشعث]] فرار کرد<ref>مقدسى، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعى کدکنى، تهران، آگه، 1374ش، ج 2، ص 923.</ref>. او به [[اصفهان]] رفت و در آن جا پناه گرفت. بعلاوه این که در آن سرزمین نیز دست از کارهای علمی خود برنداشت و به تدریس و تحقیق پرداخت. البته [[ابن اثیر]] قائل است که حجاج بعد از مدتی، سعید را به عنوان کاتب و هزینهدار لشکر ابن اشعث برگزید<ref>ابن اثیر، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، ج 13، ص 185.</ref>. حجاج به سعید دستور داده بود تا نامهای را برای ابن اشعث که قیام کرده بود ببرد؛ اما ابن اشعث از سعید خواست تا با او همکاری کند<ref>دینوری، ابن قتیبه؛ امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایى، تهران، ققنوس، 1380ش، ص 262.</ref>. | با وجود این که وی از محضر اساتیدی کسب علم نموده بود که تقریبا با این نوع حکومت مخالف بودند، لذا وی نیز جزء کسانی بود که در برابر امویان موضع گرفت. با به حکومت رسیدن [[عبدالملک مروان]] و ولایت حجاج بن یوسف ثقفی بر [[عراق]] و ظلم و ستم [[حجاج]]، وی مجبور به فرار به دیگر مناطق اسلامی شد. البته قبل از فرار، با حجاج همکاری نمود. وی مدتی نویسنده [[عبدالله بن مسعود]] بود، سپس نویسنده ابى برده -که قاضى بود. شد، بعد از آن به جهت همکاری با [[ابن اشعث]] فرار کرد<ref>مقدسى، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعى کدکنى، تهران، آگه، 1374ش، ج 2، ص 923.</ref>. او به [[اصفهان]] رفت و در آن جا پناه گرفت. بعلاوه این که در آن سرزمین نیز دست از کارهای علمی خود برنداشت و به تدریس و تحقیق پرداخت. البته [[ابن اثیر]] قائل است که حجاج بعد از مدتی، سعید را به عنوان کاتب و هزینهدار لشکر ابن اشعث برگزید<ref>ابن اثیر، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، ج 13، ص 185.</ref>. حجاج به سعید دستور داده بود تا نامهای را برای ابن اشعث که قیام کرده بود ببرد؛ اما ابن اشعث از سعید خواست تا با او همکاری کند<ref>دینوری، ابن قتیبه؛ امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایى، تهران، ققنوس، 1380ش، ص 262.</ref>. |