۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گوید' به 'میگوید') |
جز (جایگزینی متن - ' می خواهند' به ' میخواهند') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
و حاکم دستور داد تا او را بیازمایند و محدود کنند تا کرامتش نمایان شود وگرنه او را اسیر نزد او می آورند. با ورود هیئت به بهترین نحو از آنها پذیرایی کرد و همه پذیرایی و استقبال خود را به آنها نشان داد. سپس غذای کافی به آنان داداما آنان به آن بسنده نکردند و به او گفتند: «تو در مهمانی ما کوتاهی کردی و حق تقدیر ما را بجا نیاوردی. حالا شما باید برای هر یک از ما یک گوسفند ذبح کنی وگرنه پول شما را می گیریم و شما را به اسارت نزدامیر خود می بریم.» | و حاکم دستور داد تا او را بیازمایند و محدود کنند تا کرامتش نمایان شود وگرنه او را اسیر نزد او می آورند. با ورود هیئت به بهترین نحو از آنها پذیرایی کرد و همه پذیرایی و استقبال خود را به آنها نشان داد. سپس غذای کافی به آنان داداما آنان به آن بسنده نکردند و به او گفتند: «تو در مهمانی ما کوتاهی کردی و حق تقدیر ما را بجا نیاوردی. حالا شما باید برای هر یک از ما یک گوسفند ذبح کنی وگرنه پول شما را می گیریم و شما را به اسارت نزدامیر خود می بریم.» | ||
وقتی نیتشان روشن شد و فهمید چه | وقتی نیتشان روشن شد و فهمید چه میخواهند، با صدای بلند فریاد زد: یا میمون! | ||
شیرها از هر طرف آنها را احاطه کردند و با آنها به نزاع پرداختند تا اینکه به او پناه بردند و به او گفتند: | شیرها از هر طرف آنها را احاطه کردند و با آنها به نزاع پرداختند تا اینکه به او پناه بردند و به او گفتند: | ||
«ای پدر شیرها، جانوران خود را از ما دریغ کن، زیرا ما از آنچه در حق تو انجام دادهایم توبه کردهایم.» | «ای پدر شیرها، جانوران خود را از ما دریغ کن، زیرا ما از آنچه در حق تو انجام دادهایم توبه کردهایم.» |