۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می باشد' به ' میباشد') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سادات''' جمع کلمه سیّد و در لغت عربی در اصل سَیوِد (قبل از اِعلال) بوده و به معنی آقا، شریف و مهتر است؛ | |||
خداوند عزوجل را سید السادات، [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد صلی الله علیه و آله]] را سید الانبیا و سید ولد آدم، [[علی بن ابی طالب|امیرالمومنین علی علیهالسلام]] را سید العرب، <ref>طوسی محمد بن حسن الامالی ص ۳۶۶</ref> [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه زهرا سلام الله علیها]] را سیدة نساء العالمین و [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] علیهما السلام را سیدا شباب اهل الجنه مینامند. <ref>ابن بابویه محمد بن علی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا علیهالسلام ج ۱ ص۶۱۸،۶۱۹</ref>. | |||
بنابر یکی از تعاریف شایع فقهی تشیع امامی، به جمعی که از جانب پدر به هاشم، جد پیامبر صلی الله علیه وآله منسوب هستند سادات اطلاق شده است، هرچند از اولاد حضرت فاطمه زهراء نباشند.<ref>شیخ بهایی، جامع عباسی، ص</ref>102 | |||
تعاریف دیگری از این واژه وجود دارد که دایره اطلاق آن را محدودتر میکند و تنها منحصر به نسل پیامبر صلی الله علیه وآله میداند. عبدالجلیل قزوینی (زنده ۵۶۰ ق)عنوان کرده: «سادات را جد بزرگوار سیدالمرسلین باشد و پدر خیرالوصیین و مادر سیدة نساء العالمین باشد». <ref>قزوینی، عبدالجلیل، نقض، صفحه ۴۸۱</ref>. این تعریف مورد تایید ابن شهر آشوب (فوت:۵۸۸ ق) است. او عنوان نموده مردم، نسل رسول الله را اهل بیت، آل محمد، عترت پیامبر و فرزندان رسول، آل طه و یس مینامند و آنها را به سید و شریف ملقب میکنند. <ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، جلد ۲ صفحه ۴۱</ref>. ابوالحسن بیهقی (۴۹۳-۵۶۵)نیز همین تعریف را از سادات مد نظر داشته است. <ref>بیهقی، ابوالحسن علی، تاریخ بیهق، صفحه ۶۳</ref> | |||
در یکی دیگر از تعاریف ها واژه سادات با علویان مترادف دانسته شده است. عبدالجلیل قزوینی عنوان نمود:«سادات عالم که میخ دیده ناصبیان اند از فرزندان علی اند و هر که نه از فرزندان علی باشد، گویند علوی نباشد» <ref>قزوینی، عبدالجلیل، نقض، صفحه ۴۸۱</ref>. | |||
در تعریف دیگری به نسل حضرت علی علیهالسلام جعفر و عقیل، فرزندان ابیطالب و عموهای پیامبر صلی الله علیه وآله، سادات اطلاق میگردد. در این تعریف واژه سادات مترادف با طالبیین قلمداد شده است. | |||
معمولاً کتب انساب سادات تا قرن دهم هجری طبق این تعریف به معرفی خاندانهای سادات پرداختهاند و در نامگذاری این کتابها از کلمه طالبیین یا طالبیه استفاده شده است. در برخی کتب انسابی قرن پنجم <ref>علوی عمریّ ابی الحسن علی، المجدی فی انساب الطالبیین، ص 402-403-486-469</ref> و کتب انسابی و رجالی قرن ششم، پیشوند واژه سید در ابتدای نام علویهای غیر فاطمی <ref>منتجب الدین ابن بابویه علی بن عبیدالله، فهرست اسما علماء شیعه و مصنفیهم، ص ۲۶،۸۱ ۱۰۴، بیهقی ابوالحسن علی ،لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج۲، ص 709</ref> از نسل محمد حنفیه، ابوالفضل العباس و عمر از اطرف (فرزندان امام علی علیهالسلام) و همچنین سادات جعفری منتجب الدین ابن بابویه، علی بن عبیدالله، فهرست اسماء علماء الشیعة و مصنفیهم، صه ۱۷، ۱۹،۲۴، ۴۱،۸۰ از نسل [[جعفر طیار|جعفر الطیار بن ابیطالب]] وجود دارد. | |||
== تاریخ کاربرد واژه سید == | |||
به روشنی مشخص نیست که واژه سید از چه هنگامی بر فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله نهاده شده است. از تالیفات پارهای از بزرگان شیعه این گونه استفاده میشود که استعمال این واژه در اواخر قرن ۵ واوایل قرن ۶ رواج کامل داشته است، قدیمیترین و شاید نخستین نویسنده که این عنوان را برای فرزندان رسول خدا به صورت رسمی به کار برده است مرحوم شیخ منتجب الدین (504- ۵۸۵ ق) میباشد. او در کتاب «فهرست اسماء علماء الشیعه ومصنفیهم» - که یکی از ارجمندترین کتب تراجم و رجال به حساب میآید و با اینکه بسیار گذراست مورد مراجعه عالمان و دانشمندان قدیم و جدید قرار نمیگیرد- این واژه را به صورت رسمی برای فرزندان و فرزند زادگان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم استفاده کرده است و نیز از کتاب «معالم العلماء» تالیف مرحوم علی ابن شهر آشوب مازندرانی (م:۵۸۸) که به فهرست «ابن شهر آشوب» نیز معروف است به دست میآید که این عنوان برای فرزندان پیامبر در قرن ششم رواج داشته است. <ref>ابن شهر آشوب صفحه ۱۵۰</ref> | |||
پیش از زمان مرحوم شیخ منتجب الدین، واژه «سید» برای فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به صورت رسمی رایج و زبانزد نبوده و تنها با لقب شریف یا ذکر نسب آنان شناخته میشدند. | |||
در برخی متون تاریخی قرون نخستین اسلامی برای افرادی از قبیله قریش به عنوان سید در معنای کنونی آن به کار رفته است. مثلاً برای هشام بن مغیره آمده «کان سیداًمن سادات قریش فی زمانه» <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، جلد ۱۰، ص ۱۷۲</ref> ظاهراً تا قرن پنجم هجری در ابتدای نام طالبی ها به جای پیشوند سید اغلب واژه شریف به کار میرفت. این امر در کتب رجالی شیعه قابل مشاهده است. نجاشی، رجال، ص۲۶،۳۹؛ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص ۹،50، 162 پس از آن کاربرد دو پیشوند سید و شریف با یکدیگر در ابتدای نام سید مرتضی ،علم الهدی و برخی سادات دیگر این قرن دیده میشود. <ref>علوی عمری، ابی الحسن علی، المجدی فی انساب الطالبین، ص ۳۸۱</ref> و از این قرن بعد آوردن پیشوند سید در ابتدای نام آنها در ایران مرسوم شده است. به طوری که در پارهای موارد در منابع انسابی این قرن پیشوند «سید»به تنهایی در ابتدای نام برخی از علویهای غیر فاطمی نیز دیده میشود. <ref>همان، ص 486</ref> صاحب کتاب «الشجرة المبارکة» عنوان نموده که در هرات یکی از سادات حسینی زیدی به نام ابوالحسن اسماعیل (قرن 5)برای نخستین بار لقب سید را برای خود به کار برد و دیگر سادات این شهر تا زمانی که او حیات داشت لقب شریف داشتند. <ref>فخر رازی، ابوعبدلله محمد، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ص 41.</ref> | |||
== اصطلاح شریف == | |||
=اصطلاح شریف= | |||
شریف به معنای صاحب افتخار و نیز پاک نژاد است. اما در اصطلاح معانی مختلفی دارد. برخی بر کسانی که از طرف پدر از نسل پیامبرصلی الله علیه وآله باشند، اطلاق میکنند و برخی، بر کسی که فقط مادرش «سید» باشد و برخی، آن را که از نسل امیرالمومنین علیهالسلام باشند؛ خواه از بطن حضرت زهرا سلام الله علیها و یا غیر آن، شریف لقب دهند. به هر حال اطلاق این واژه بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله از قرون اولیه اسلامی بوده است. | شریف به معنای صاحب افتخار و نیز پاک نژاد است. اما در اصطلاح معانی مختلفی دارد. برخی بر کسانی که از طرف پدر از نسل پیامبرصلی الله علیه وآله باشند، اطلاق میکنند و برخی، بر کسی که فقط مادرش «سید» باشد و برخی، آن را که از نسل امیرالمومنین علیهالسلام باشند؛ خواه از بطن حضرت زهرا سلام الله علیها و یا غیر آن، شریف لقب دهند. به هر حال اطلاق این واژه بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله از قرون اولیه اسلامی بوده است. | ||
هم اکنون واژه «شریف» در اردن برای عموم فرزندان پیامبر و در حجاز برای سادات حسینی به کار برده میشود. البته افرادی چون شیخ طوسی (م460ق) و نجاشی (م۴۵۰ ق) از واژه «سید» در تالیفات خود یاد کردهاند، اما با واژه «شریف» همراه است. | هم اکنون واژه «شریف» در اردن برای عموم فرزندان پیامبر و در حجاز برای سادات حسینی به کار برده میشود. البته افرادی چون شیخ طوسی (م460ق) و نجاشی (م۴۵۰ ق) از واژه «سید» در تالیفات خود یاد کردهاند، اما با واژه «شریف» همراه است. | ||
بدین گونه: «السید الشریف ...» | بدین گونه: «السید الشریف ...» | ||
هم اکنون درایران لقب «سید» برای عموم فرزندان پیامبر به کار میرود و در حجاز سادات حسینی را «سید» و سادات حسنی را «شریف» | هم اکنون درایران لقب «سید» برای عموم فرزندان پیامبر به کار میرود و در حجاز سادات حسینی را «سید» و سادات حسنی را «شریف» مینامند. | ||
در | عناوین و تعابیر دیگری چون «امیر» «میر» «میرزا» و «شاه» در صورتی که مقدم بر اسم آورده شود غالباً نشانه سیادت صاحب اسم است. | ||
در عصر حاضر ایرانیان لقب سید را برای عموم [[بنیهاشم]] به کار میبرند. ولی در [[حجاز]] برای ممتاز ساختن فرزندان امام حسن(ع) آنها را شریف و فرزندان حسین بن علی (سید الشهدا) را سید میخوانند.<ref>جامع الانساب، ۵-۳۴</ref>. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
# حسینی، سید حسن، اطلس تاریخی سادات ایران از آغاز ورود تا پایان قرن نهم هجری قمری (سادات قم و آوه)، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1398؛ | |||
# مدرسی، سید محمد کاظم، نسل نور، سیری در زندگانی و افکار آیتالله سید محمد مدرسی و جمعی از بزرگان سلسله مدرسیه، یزد نشر نیکو روش، 1378(موجود در کتابخانه تخصصی پژوهشکده الذرّیّة النبویّة)؛ | |||
# سایت ویکی شیعه، «سادات»؛ | |||
# سایت ویکی پدیا، «سادات»؛ | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده: | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |