۸۷٬۷۸۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نمی توان ' به ' نمیتوان ') |
جز (جایگزینی متن - ' در باره ' به ' درباره ') |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
==1ـ2ـ2. سلاطین ضعیف، سلطنت حرمسرا == | ==1ـ2ـ2. سلاطین ضعیف، سلطنت حرمسرا == | ||
قلب نظام عثمانی یا نهاد سلطنت از دوره حکومت سلیم دوم، سلیم زرد<ref>«به سبب رنگ چهرهاش به او ساری سلطان سلیم (به معنای زرد و بو: نگارنده) میگفتند. (اوزون چارشحال، تاریخ عثمانی، ج 3، ص 47 و ر. ک. : استانفوردجی. شاو، تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیه جدید، ج 1، ص 303).</ref> یا سلیم دائم الخمر به بعد، بیشتر بیمار بود. غالب مورخان، سلاطین عثمانی را به دو دوره یا مجموعه تقسیم کردهاند: مجموعهای دهگانه، زنجیرهای از پادشاهان توانمند و بیست و ششگانه و سلسلهای از پادشاهان ضعیف با استثنائاتی چند. سلاطین مجموعه اول که از عثمان اول آغاز میشود و با سلیمان قانونی پایان میپذیرد، نزدیک به سه قرن فرمانروایی، دولت عثمانی را از امیرنشینی کوچک به امپراتوری عظیم و بزرگترین قدرت عصر تبدیل ساخت. در دوران سلاطین مجموعه دوم که از سلیم دوم آغاز میشود و با سلطان محمد ششم، وحیدالدین پایان میپذیرد، امپراتوری از پیشروی باز ایستاد و مراحل اضمحلال آن، یعنی دوران انحطاط و زوال طی میشود؛ البته در این مجموعه، استثنائاتی چند میتوان یافت؛ اما در این ادوار مستثنا که عثمانی به پیروزیهایی محدود دست مییابد و فتوحاتی نیز صورت میگیرد، روند اضمحلال کلی امپراتوری متوقف نمیشود؛ البته نباید از دیده دور داشت که خارج از قلمرو امپراتوری، وضعیت و تحولات دیگری نیز در کار بود که حتی مقتدرترین سلاطین و کارامدترین کارگزاران حکومتی، برای کنترل یا چاره اندیشی | قلب نظام عثمانی یا نهاد سلطنت از دوره حکومت سلیم دوم، سلیم زرد<ref>«به سبب رنگ چهرهاش به او ساری سلطان سلیم (به معنای زرد و بو: نگارنده) میگفتند. (اوزون چارشحال، تاریخ عثمانی، ج 3، ص 47 و ر. ک. : استانفوردجی. شاو، تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیه جدید، ج 1، ص 303).</ref> یا سلیم دائم الخمر به بعد، بیشتر بیمار بود. غالب مورخان، سلاطین عثمانی را به دو دوره یا مجموعه تقسیم کردهاند: مجموعهای دهگانه، زنجیرهای از پادشاهان توانمند و بیست و ششگانه و سلسلهای از پادشاهان ضعیف با استثنائاتی چند. سلاطین مجموعه اول که از عثمان اول آغاز میشود و با سلیمان قانونی پایان میپذیرد، نزدیک به سه قرن فرمانروایی، دولت عثمانی را از امیرنشینی کوچک به امپراتوری عظیم و بزرگترین قدرت عصر تبدیل ساخت. در دوران سلاطین مجموعه دوم که از سلیم دوم آغاز میشود و با سلطان محمد ششم، وحیدالدین پایان میپذیرد، امپراتوری از پیشروی باز ایستاد و مراحل اضمحلال آن، یعنی دوران انحطاط و زوال طی میشود؛ البته در این مجموعه، استثنائاتی چند میتوان یافت؛ اما در این ادوار مستثنا که عثمانی به پیروزیهایی محدود دست مییابد و فتوحاتی نیز صورت میگیرد، روند اضمحلال کلی امپراتوری متوقف نمیشود؛ البته نباید از دیده دور داشت که خارج از قلمرو امپراتوری، وضعیت و تحولات دیگری نیز در کار بود که حتی مقتدرترین سلاطین و کارامدترین کارگزاران حکومتی، برای کنترل یا چاره اندیشی درباره آنها توانا نبود. از جمله، قدرت فزاینده کشورهای مستقل ملی در اروپا که پیشرفتهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و خاصّه فرهنگی، آنان را در موضعی بسیار قدرتمندتر از آنچه تا آن زمان سلاطین بزرگ سدههای پانزدهم و شانزدهم میلادی با آن مواجه شده بودند، قرار داد.<ref>استانفور. جی. شاو، ج 1، ص 293؛ عبدالعزیز محمد الشناوی، ج 1، ص 346.</ref> در این میان، حرمسرای سلطان، نقش بسیار مؤثری ایفا میکرد. فقدان قانونی نهادینه در تعیین جانشین سلطان، دورنمای وسوسه انگیزی برای زنان متعدد حرم ترسیم میکرد تا تمام تلاش خود را به منظور فراهم ساختن زمینههای صعود فرزند خود یا محبوبترین فرزندش به تخت سلطنت فراهم آورد. این تکاپوی زنانه، همواره با جناحبندیهای قدرت میان دیوانیان یا نهاد دبیری (قلمیه)، نظامیان یا نهاد نظامی (سیفیه) و عالمان یا نهاد علمی (علمیه) گره میخورد. فتنه از درِ سعادت برمیخاست و درِ دولت را فرا میگرفت.<ref>هامر پور گشتال، ج 1، ص 675.</ref> <br> | ||
دسیسه چینیهای حرم سلطان، با همکاری جناحی از دیوانسالاران در به تخت نشاندن سلیم دوم را میتوان آغازی رسمی و مؤثر برای مداخلههای حرمسرا در امور دولت عثمانی شمرد. <ref>(ر. ک: استانفوردجی. شاو، ص 179.</ref> و در دوران سلطنت سلیم دوم است که نفوذ زنان حرمسرا به اوج خود میرسد و سلطنت زنان را برقرار میکند که تا یک قرن پس از آن ادامه یافت. <ref>همان، ج 1، ص 309.</ref> در همین دوره، سنت برادرکشی که به منظور پرهیز از بروز اختلاف و درگیری در خانواده سلطنتی مرسوم شده بود، از بین رفت. نظام جانشینی کارامدترین فرزند سلطان، جای خود را به نظامی داد که طیّ آن، بزرگترین منسوب یا عضو ذکور خاندان سلطنتی، زمام امور را در دست میگرفت. <br> | دسیسه چینیهای حرم سلطان، با همکاری جناحی از دیوانسالاران در به تخت نشاندن سلیم دوم را میتوان آغازی رسمی و مؤثر برای مداخلههای حرمسرا در امور دولت عثمانی شمرد. <ref>(ر. ک: استانفوردجی. شاو، ص 179.</ref> و در دوران سلطنت سلیم دوم است که نفوذ زنان حرمسرا به اوج خود میرسد و سلطنت زنان را برقرار میکند که تا یک قرن پس از آن ادامه یافت. <ref>همان، ج 1، ص 309.</ref> در همین دوره، سنت برادرکشی که به منظور پرهیز از بروز اختلاف و درگیری در خانواده سلطنتی مرسوم شده بود، از بین رفت. نظام جانشینی کارامدترین فرزند سلطان، جای خود را به نظامی داد که طیّ آن، بزرگترین منسوب یا عضو ذکور خاندان سلطنتی، زمام امور را در دست میگرفت. <br> | ||
به تدریج، از نیمه دوم قرن یازدهم قمری / هفدهم میلادی از قدرت دیرینه حرمسرا بر امور سیاسی استانبول کاسته، و معادلات جدید و پیچیدهتری بر سرنوشت دربار عثمانی چیره شد که دایره آن در سدههای سیزدهم قمری / نوزدهم میلادی، دسته بندیهای سیاسی بیرون از باب عالی را نیز فرا میگرفت. <br> | به تدریج، از نیمه دوم قرن یازدهم قمری / هفدهم میلادی از قدرت دیرینه حرمسرا بر امور سیاسی استانبول کاسته، و معادلات جدید و پیچیدهتری بر سرنوشت دربار عثمانی چیره شد که دایره آن در سدههای سیزدهم قمری / نوزدهم میلادی، دسته بندیهای سیاسی بیرون از باب عالی را نیز فرا میگرفت. <br> |