امکان تفسیر و فهم‌پذیری قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عده ای' به ' عده‌ای'
جز (جایگزینی متن - ' مجموعه ای' به ' مجموعه‌ای')
جز (جایگزینی متن - ' عده ای' به ' عده‌ای')
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
ایشان در کتاب فتح القدیردر تبیین ایه شریفه (أفلا یتدبرون) می‌نویسد:ایه مذکور بیانگر لزوم تدبر در قرآن بوده و مفهوم حقیقی ان این است که اگر مردم در قرآن بمعنای واقعی اش تدبرنمایند انرا مجموعه‌ای بهم پیوسته و هماهنگ دیده و به معانی عمیق ان پی می برند مضافا به اینکه دراثر تدبر در قرآن انرا در بالاترین مرحله بلاغت خواهند یافت. <ref>فتح القدیر، ج 1ص ۴91: «الهمزة فی قوله «أفلا يتدبرون» للإنكار، والفاء للعطف علی مقدر:‌ ای أيعرضون عن القرآن فلا يتدبرونه يقال تدبرت الشئ: تفكرت فی عاقبته وتأملته، ثم استعمل فی كل تأمل، والتدبير: أن يدبر الإنسان أمره كأنه ينظر إلی ما تصير إليه عاقبته، ودلت هذه الآية، وقوله تعالی «﴿﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾﴾» علی وجوب التدبر للقرآن ليعرف معناه. والمعنی: أنهم لو تدبروه حق تدبره لوجدوه مؤتلفا غير مختلف، صحيح المعانی، قوی المبانی، بالغا فی البلاغة إلی أعلی درجاتها: «ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا» ‌ای تفاوتا وتناقضا».</ref>  
ایشان در کتاب فتح القدیردر تبیین ایه شریفه (أفلا یتدبرون) می‌نویسد:ایه مذکور بیانگر لزوم تدبر در قرآن بوده و مفهوم حقیقی ان این است که اگر مردم در قرآن بمعنای واقعی اش تدبرنمایند انرا مجموعه‌ای بهم پیوسته و هماهنگ دیده و به معانی عمیق ان پی می برند مضافا به اینکه دراثر تدبر در قرآن انرا در بالاترین مرحله بلاغت خواهند یافت. <ref>فتح القدیر، ج 1ص ۴91: «الهمزة فی قوله «أفلا يتدبرون» للإنكار، والفاء للعطف علی مقدر:‌ ای أيعرضون عن القرآن فلا يتدبرونه يقال تدبرت الشئ: تفكرت فی عاقبته وتأملته، ثم استعمل فی كل تأمل، والتدبير: أن يدبر الإنسان أمره كأنه ينظر إلی ما تصير إليه عاقبته، ودلت هذه الآية، وقوله تعالی «﴿﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾﴾» علی وجوب التدبر للقرآن ليعرف معناه. والمعنی: أنهم لو تدبروه حق تدبره لوجدوه مؤتلفا غير مختلف، صحيح المعانی، قوی المبانی، بالغا فی البلاغة إلی أعلی درجاتها: «ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا» ‌ای تفاوتا وتناقضا».</ref>  


از مجموع گفتار اعلام فریقین بدست امد که فهم قرآن اختصاص به عده ای خاص نداشته بلکه عموم مردم می‌توانند با تدبر در ایات قرآن ازمعارفش بهره‌مند گردند.
از مجموع گفتار اعلام فریقین بدست امد که فهم قرآن اختصاص به عده‌ای خاص نداشته بلکه عموم مردم می‌توانند با تدبر در ایات قرآن ازمعارفش بهره‌مند گردند.


   
   
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:


علاوه بر ایاتی که ذکر شد می‌توان ادعا نمود که ایاتی نظیر: و یعلمهم الکتاب و الحکمه و.... - که دلالت بر تعلیم قرآن توسط پیامبر به مسلمانان دارد نیز بیانگر اصل فهم پذیری فی الجمله قرآن کریم می‌باشد  
علاوه بر ایاتی که ذکر شد می‌توان ادعا نمود که ایاتی نظیر: و یعلمهم الکتاب و الحکمه و.... - که دلالت بر تعلیم قرآن توسط پیامبر به مسلمانان دارد نیز بیانگر اصل فهم پذیری فی الجمله قرآن کریم می‌باشد  
نتیجه: باید گفت بر اساس ایات ذکر شده فهم پذیری قرآن اختصاص به عده ای خاص نداشته بلکه همه انسانها به تناسب ظرفیت شان می‌توانند از محتوای قرآن بهره گیرند و از انجا که مراتب فهم و سطح تدبر انسانها متفاوت می‌باشد بنابر این هر قدر ظرفیت علمی و معنوی افراد بیشتر باشد به همان نسبت در مقایسه با دیگران قادر به بهره برداری بیشتر از قرآن کریم را خواهند داشت.
نتیجه: باید گفت بر اساس ایات ذکر شده فهم پذیری قرآن اختصاص به عده‌ای خاص نداشته بلکه همه انسانها به تناسب ظرفیت شان می‌توانند از محتوای قرآن بهره گیرند و از انجا که مراتب فهم و سطح تدبر انسانها متفاوت می‌باشد بنابر این هر قدر ظرفیت علمی و معنوی افراد بیشتر باشد به همان نسبت در مقایسه با دیگران قادر به بهره برداری بیشتر از قرآن کریم را خواهند داشت.


   
   
خط ۲۴۸: خط ۲۴۸:
سوال: چگونه ممکن است قرآن برای همه اعصار و همه اقشار انسان‌ها در طول زمان قابل بهره برداری باشد؟  
سوال: چگونه ممکن است قرآن برای همه اعصار و همه اقشار انسان‌ها در طول زمان قابل بهره برداری باشد؟  


چگونه ممکن است حقائق و معارف قرآن در همه اعصار و برای همه انسان‌ها قابلیت بهره‌گیری داشته باشد؟ ایا این سخن بمعنای آن نیست که کلمات و‌ترکیبات قرآنی دارای معانی متعدد بوده و بتدریج هر یک از آنها برای عده ای مکشوف می‌گردد و یا بمعنای آن نیست که یک حقیقت دارای معانی طولی است که بتدریج در استمرار زمان کشف می‌شود؟
چگونه ممکن است حقائق و معارف قرآن در همه اعصار و برای همه انسان‌ها قابلیت بهره‌گیری داشته باشد؟ ایا این سخن بمعنای آن نیست که کلمات و‌ترکیبات قرآنی دارای معانی متعدد بوده و بتدریج هر یک از آنها برای عده‌ای مکشوف می‌گردد و یا بمعنای آن نیست که یک حقیقت دارای معانی طولی است که بتدریج در استمرار زمان کشف می‌شود؟


در پاسخ این سئوال باید گفت:
در پاسخ این سئوال باید گفت:
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۹۹

ویرایش