یعقوبی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - ' در این باره' به ' دراین‌باره'
جز (جایگزینی متن - ' آن گاه ' به ' آنگاه ')
جز (جایگزینی متن - ' در این باره' به ' دراین‌باره')
خط ۵۰: خط ۵۰:
=تولد، تربیت و زندگی=
=تولد، تربیت و زندگی=


از تاریخ دقیق تولد یعقوبی و چگونگی نشو و نمای او اخبار و اطلاعات چندانی به دست نیامده است. خود او نیز در این باره به جز اشاراتی ابهام آمیز، سکوت اختیار کرده است.
از تاریخ دقیق تولد یعقوبی و چگونگی نشو و نمای او اخبار و اطلاعات چندانی به دست نیامده است. خود او نیز دراین‌باره به جز اشاراتی ابهام آمیز، سکوت اختیار کرده است.
با توجه به قرائن موجود، به نظر می‌رسد تولد و نشو و نمای او در [[بغداد]] بوده است. یادآوری پاره‌ای اشارات در باب امارت اجدادش در بغداد، علاقه خاص وی به این شهر به عنوان «ناف دنیا» و بهترین و پاک ترین و نیکوترین و معتدل ترین شهرهای جهان و نیز بیان شرح و توصیف این شهر در آغاز کتاب «البلدان» و برخی آثار و نام‌هایی که در زمان خود از نیاکان بر روی بناها و آثار شهر باقی مانده است، همه نشان‌دهنده علاقه وطنی وی به بغداد بوده است؛ به ویژه آن که شرح و توصیف آن شهر و جزئیات آن را به تفصیل برگزار کرده است. <ref> ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536)ص 4- 26</ref> این وابستگی خاطر، به وضوح در عبارات زیر نمایان است:
با توجه به قرائن موجود، به نظر می‌رسد تولد و نشو و نمای او در [[بغداد]] بوده است. یادآوری پاره‌ای اشارات در باب امارت اجدادش در بغداد، علاقه خاص وی به این شهر به عنوان «ناف دنیا» و بهترین و پاک ترین و نیکوترین و معتدل ترین شهرهای جهان و نیز بیان شرح و توصیف این شهر در آغاز کتاب «البلدان» و برخی آثار و نام‌هایی که در زمان خود از نیاکان بر روی بناها و آثار شهر باقی مانده است، همه نشان‌دهنده علاقه وطنی وی به بغداد بوده است؛ به ویژه آن که شرح و توصیف آن شهر و جزئیات آن را به تفصیل برگزار کرده است. <ref> ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536)ص 4- 26</ref> این وابستگی خاطر، به وضوح در عبارات زیر نمایان است:


«... تنها بدان جهت ابتدا به [[عراق]] کردم که عراق وسط دنیا و ناف زمین است و بغداد را بدان جهت آغاز کردم که در وسط عراق واقع است... بغداد علاوه بر آن چه که گفتیم، شهر [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]] و دارالملک ایشان و مرکز سلطنت آنان است و هیچ کس پیش از ایشان آن را آغاز نکرده و پادشاهانی جز اینان در آن سکونت نگزیده اند. دیگر بدان جهت که نیاکان من آن جا اقامت داشته‌اند و یکی از ایشان آن جا فرمانروا بوده است.» <ref>ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536) ص 154- 155</ref>  
«... تنها بدان جهت ابتدا به [[عراق]] کردم که عراق وسط دنیا و ناف زمین است و بغداد را بدان جهت آغاز کردم که در وسط عراق واقع است... بغداد علاوه بر آن چه که گفتیم، شهر [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]] و دارالملک ایشان و مرکز سلطنت آنان است و هیچ کس پیش از ایشان آن را آغاز نکرده و پادشاهانی جز اینان در آن سکونت نگزیده اند. دیگر بدان جهت که نیاکان من آن جا اقامت داشته‌اند و یکی از ایشان آن جا فرمانروا بوده است.» <ref>ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536) ص 154- 155</ref>  


درباره تاریخ وفات یعقوبی نیز روایات متفاوت و گاه متناقض گزارش شده است. محمد ابراهیم آیتی، در مقدمه «البلدان»، ویلیام مل ورد در مقدمه کتاب «مشاکلة الناس لزمانهم» و نیز [[محسن امین]] در «اعیان شیعه» بر اختلافات فاحش منابع در این باره اشاره کرده اند، که ضرورتی به ذکر آن‌ها در این جا نیست. تنها به موردی که یعقوبی در تاریخ آل طولون بیان کرده و نشان‌دهنده حیات و فعالیت علمی و فکری وی تا سال 292ه است اشاره می‌کنیم. در ملحقات کتاب «البلدان» در این باب سند قاطعی است که نشان می‌دهد مرگ یعقوبی می‌بایست حداقل در سال 292ه و یا مدتی پس از آن روی داده باشد:
درباره تاریخ وفات یعقوبی نیز روایات متفاوت و گاه متناقض گزارش شده است. محمد ابراهیم آیتی، در مقدمه «البلدان»، ویلیام مل ورد در مقدمه کتاب «مشاکلة الناس لزمانهم» و نیز [[محسن امین]] در «اعیان شیعه» بر اختلافات فاحش منابع دراین‌باره اشاره کرده اند، که ضرورتی به ذکر آن‌ها در این جا نیست. تنها به موردی که یعقوبی در تاریخ آل طولون بیان کرده و نشان‌دهنده حیات و فعالیت علمی و فکری وی تا سال 292ه است اشاره می‌کنیم. در ملحقات کتاب «البلدان» در این باب سند قاطعی است که نشان می‌دهد مرگ یعقوبی می‌بایست حداقل در سال 292ه و یا مدتی پس از آن روی داده باشد:


«و محمد (احمد) بن ابی یعقوب کاتب خبر داد و گفت: چون شب [[عید فطر]] سال دویست و نود و دو پیش آمد، وضع خوبی را که خاندان ابن طولون در چنین شبی داشتند و آن همه اسلحه و علم‌های رنگارنگ بزرگ و پرچم‌ها و جامه‌های فاخر و اسبان بسیار و آواز بوق‌ها و طبل‌ها را یادآور شدم و بدان جهت اندیشه‌ای مرا فراگرفت و در همان شب خوابیدم و‌هاتفی را شنیدم که می‌گوید:
«و محمد (احمد) بن ابی یعقوب کاتب خبر داد و گفت: چون شب [[عید فطر]] سال دویست و نود و دو پیش آمد، وضع خوبی را که خاندان ابن طولون در چنین شبی داشتند و آن همه اسلحه و علم‌های رنگارنگ بزرگ و پرچم‌ها و جامه‌های فاخر و اسبان بسیار و آواز بوق‌ها و طبل‌ها را یادآور شدم و بدان جهت اندیشه‌ای مرا فراگرفت و در همان شب خوابیدم و‌هاتفی را شنیدم که می‌گوید:
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش