confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
یکی از اقدامات شمس الدین، اصلاح مراسم عزاداری حسینی بود، به گونهای که با اقتضائات این دوره سازگار باشد. «جمعیهٔ منتدی النشر» که محمد رضا مظفر و محمد تقی حکیم در رأس آن قرار داشتند و شمس الدین در آن فعالیت میکرد, اولین گروهی بود که با جدیت به اصلاح شکل عزاداریها پرداخت. این جمعیت پس از مدتی دانشکده فقه (کلیهٔ الفقه) را تأسیس کرد و شمس الدین یکی از اعضای هیئت علمی این دانشکده بود. جلسهای منظم از [[سید موسی صدر]], [[سید محمد باقر صدر]], [[سید محمد تقی فقیه]], محمد مهدی شمس الدین در نجف تشکیل میشد که در آن به بحث و بررسی مسائل حوزه و جهان اسلام میپرداختند. | یکی از اقدامات شمس الدین، اصلاح مراسم عزاداری حسینی بود، به گونهای که با اقتضائات این دوره سازگار باشد. «جمعیهٔ منتدی النشر» که محمد رضا مظفر و محمد تقی حکیم در رأس آن قرار داشتند و شمس الدین در آن فعالیت میکرد, اولین گروهی بود که با جدیت به اصلاح شکل عزاداریها پرداخت. این جمعیت پس از مدتی دانشکده فقه (کلیهٔ الفقه) را تأسیس کرد و شمس الدین یکی از اعضای هیئت علمی این دانشکده بود. جلسهای منظم از [[سید موسی صدر]], [[سید محمد باقر صدر]], [[سید محمد تقی فقیه]], محمد مهدی شمس الدین در نجف تشکیل میشد که در آن به بحث و بررسی مسائل حوزه و جهان اسلام میپرداختند. | ||
پس از عزیمت سید موسی صدر به لبنان, روابط آنها گسسته نشد و مکاتبات بین آنها ادامه یافت. در طول ۳۵ سال اقامت در عراق، علاوه بر فعالیتهای علمی و درسی، به کارهای اجتماعی مانند شرکت در حرکتهای مردمی علیه استعمار, ساختن مساجد و کتابخانهها مشغول بود. با شروع انقلاب چهاردهم تموز ۱۹۵۸ عراق, وارد جرگه مبارزات سیاسی شد و خود از فعالیتهایش در این دوره میگوید. بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۹ در منطقهٔ فرات میانه و بویژه شهر دیوانیه، میان مردم زیست و همراه آنها در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مشارکت داشت. در این شهر، مرکز اسلامی و کتابخانهٔ عمومی بزرگی تأسیس کرد. همچنین بالغ بر بیست مسجد در آن ساخت. وی نمایندهٔ تام الاختیار آیت الله حکیم در این منطقه بود. دورهٔ اقامت او در عراق با حوادث بسیاری در جهان اسلام مانند مصائب فلسطین و درگیریهای شدید اعراب و اسرائیل, انقلابها و جنبشهای گوناگون در خاور میانه مصادف بود. | |||
او همراه با دیگر عالمان دینی نجف اشرف در جریان این حوداث قرار داشت. او با توجه به تجربه پیشتاز در قاهره و نیز تجربه روابط مستحکم مرحوم «[[حسن البنا]]» با علمای شیعه، از گفتمان وحدت در اعتقادات و شریعت سخن به میان می آورد و تأکید می کند فراخوان به حذف دیگری، فراخوانی غیر طبیعی است و خدمتی به روند وحدت نمیکند. سپس بر این نکته تأکید میکند که ما باید تحقق «تقریب» میان همه مذاهب اسلامی را آن چنان که میان مذاهب مختلف اشعری صورت گرفت، هدف قرار دهیم.از جمله سیاست هایی که وی مطرح می سازد، مسئله منع تبشیر و تبلیغ در میان مسلمانان و واداشتن پیروان یک مذهب به ترک مذهب خویش و پیروی از مذهب دیگر به شیوه تبشیری است. | او همراه با دیگر عالمان دینی نجف اشرف در جریان این حوداث قرار داشت. او با توجه به تجربه پیشتاز در قاهره و نیز تجربه روابط مستحکم مرحوم «[[حسن البنا]]» با علمای شیعه، از گفتمان وحدت در اعتقادات و شریعت سخن به میان می آورد و تأکید می کند فراخوان به حذف دیگری، فراخوانی غیر طبیعی است و خدمتی به روند وحدت نمیکند. سپس بر این نکته تأکید میکند که ما باید تحقق «تقریب» میان همه مذاهب اسلامی را آن چنان که میان مذاهب مختلف اشعری صورت گرفت، هدف قرار دهیم.از جمله سیاست هایی که وی مطرح می سازد، مسئله منع تبشیر و تبلیغ در میان مسلمانان و واداشتن پیروان یک مذهب به ترک مذهب خویش و پیروی از مذهب دیگر به شیوه تبشیری است. |