۸۷٬۸۱۰
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''') |
جز (جایگزینی متن - ' سنت گرا' به ' سنتگرا') |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
مطالعه تاريخ سياسی زندگی حسن البنا به خوبی نشان میدهد که وی نقش بسزايی در تحرک و خيزش جنبشهای اسلامی داشته است. بنا در شرايطی پا به عرصه وجود گذاشت که محل تولدش محموديه در اشغال انگليس بود؛ تب و تاب جنبش ملی بر ضد سلطه خارجی اوج گرفته بود؛ احزابی تشکيل يافته و تظاهرات و تلاشهای سياسی و اجتماعی وسيعی شکل گرفته بود و روح حماسه و مبارزه ملی حاکم گرديده بود. در مقابل، مبلغان مسيحی نيز بر کوششهای تبليغی خود افزوده بودند؛ قبطيان مصر به رهبری برخی از نويسندگان و روشنفکران خود، مانند سلامه موسی، مردم را به ناسيوناليسم مصر و به تعبير ديگر، قبطیگرايی دعوت میکردند. غرب زدگی و تفکر غربی، رواج آداب و سنتهای فرنگی به ويژه در ميان طبقات اشراف و نفوذ اقتصاد سرمايهداری از ديگر خصوصيات جامعه مصر شده بود. برخی از روشنفکران مسلمان مانند لطفی سيد، طه حسين و علی عبدالرزاق از جدايی دين از حکومت سخن میگفتند. مهمتر از همه، با الغای خلافت عثمانی در سال 1924م و تقسيم قلمرو آن دولت به کشورهای کوچک و متعدد، بحران سياسی بزرگی در مصر و ساير کشورهای عربی ايجاد شده بود. هر چند کوششهايی از سوی الازهر و سازمانهای ديگر برای احيای خلافت صورت گرفت، اما عوامل متعدد، از جمله رقابت برخی مدعيان خلافت، اين کوشش را بیثمر ساخت <ref>بيومی، 1979م، ص60ـ58 و موسوی بجنوردی، پيشين، ص279.</ref><br> | مطالعه تاريخ سياسی زندگی حسن البنا به خوبی نشان میدهد که وی نقش بسزايی در تحرک و خيزش جنبشهای اسلامی داشته است. بنا در شرايطی پا به عرصه وجود گذاشت که محل تولدش محموديه در اشغال انگليس بود؛ تب و تاب جنبش ملی بر ضد سلطه خارجی اوج گرفته بود؛ احزابی تشکيل يافته و تظاهرات و تلاشهای سياسی و اجتماعی وسيعی شکل گرفته بود و روح حماسه و مبارزه ملی حاکم گرديده بود. در مقابل، مبلغان مسيحی نيز بر کوششهای تبليغی خود افزوده بودند؛ قبطيان مصر به رهبری برخی از نويسندگان و روشنفکران خود، مانند سلامه موسی، مردم را به ناسيوناليسم مصر و به تعبير ديگر، قبطیگرايی دعوت میکردند. غرب زدگی و تفکر غربی، رواج آداب و سنتهای فرنگی به ويژه در ميان طبقات اشراف و نفوذ اقتصاد سرمايهداری از ديگر خصوصيات جامعه مصر شده بود. برخی از روشنفکران مسلمان مانند لطفی سيد، طه حسين و علی عبدالرزاق از جدايی دين از حکومت سخن میگفتند. مهمتر از همه، با الغای خلافت عثمانی در سال 1924م و تقسيم قلمرو آن دولت به کشورهای کوچک و متعدد، بحران سياسی بزرگی در مصر و ساير کشورهای عربی ايجاد شده بود. هر چند کوششهايی از سوی الازهر و سازمانهای ديگر برای احيای خلافت صورت گرفت، اما عوامل متعدد، از جمله رقابت برخی مدعيان خلافت، اين کوشش را بیثمر ساخت <ref>بيومی، 1979م، ص60ـ58 و موسوی بجنوردی، پيشين، ص279.</ref><br> | ||
در چنين اوضاع آشفتهای جنبش جديد اسلامی آغاز شد. شمار جمعيتهايی که در سالهای پيش و پس از جنگ جهانی اول با انگيزههای اسلامی و به قصد عملی کردن احکام شريعت پديد آمدند، به 135 جمعيت میرسيد. شايد مهمترين اين جمعيتها «جمعية الشبان المسلمين» (گروه جوانان مسلمان) بود که در سال 1927م تأسيس شد و جمعيتی دينی ـ سياسی به شمار میرفت. حسن البنا درست در متن اين بحران و نابسامانی متولد شد و رشد کرد. وی از يک سو شاهد فروپاشی خلافت اسلامی و پريشانی مسلمانان بود و از سوی ديگر از نهضت سلفی و جنبش دينیـ سياسی پيشينيان خود در مصر اثر پذيرفته بود.<br> | در چنين اوضاع آشفتهای جنبش جديد اسلامی آغاز شد. شمار جمعيتهايی که در سالهای پيش و پس از جنگ جهانی اول با انگيزههای اسلامی و به قصد عملی کردن احکام شريعت پديد آمدند، به 135 جمعيت میرسيد. شايد مهمترين اين جمعيتها «جمعية الشبان المسلمين» (گروه جوانان مسلمان) بود که در سال 1927م تأسيس شد و جمعيتی دينی ـ سياسی به شمار میرفت. حسن البنا درست در متن اين بحران و نابسامانی متولد شد و رشد کرد. وی از يک سو شاهد فروپاشی خلافت اسلامی و پريشانی مسلمانان بود و از سوی ديگر از نهضت سلفی و جنبش دينیـ سياسی پيشينيان خود در مصر اثر پذيرفته بود.<br> | ||
هر چند پدر بنا از شاگردان «شيخ محمد عبده» بود و بنا نيز تحت تأثير او قرار داشت، اما بايد گفت بيشتر، از «سيد جمال الدين اسدآبادی» و پس از او از «رشيد رضا» اثر پذيرفته بود. جمالالدين به منزله پدر روحانی اخوان بود و اينکه اخوان، بنا را سيد جمال عصر خود میدانستند، ميزان اثرپذيری اخوانالمسلمين از سيد را نشان میدهد. اما بنا، رشيد رضا را ديده و از او به طور مستقيم بهره گرفته بود و از اين رو تفکر سلفی و | هر چند پدر بنا از شاگردان «شيخ محمد عبده» بود و بنا نيز تحت تأثير او قرار داشت، اما بايد گفت بيشتر، از «سيد جمال الدين اسدآبادی» و پس از او از «رشيد رضا» اثر پذيرفته بود. جمالالدين به منزله پدر روحانی اخوان بود و اينکه اخوان، بنا را سيد جمال عصر خود میدانستند، ميزان اثرپذيری اخوانالمسلمين از سيد را نشان میدهد. اما بنا، رشيد رضا را ديده و از او به طور مستقيم بهره گرفته بود و از اين رو تفکر سلفی و سنتگرايی رضا سخت در وی اثر گذاشته بود.<ref>بجنوردی، پيشين.</ref><br> | ||
به اين ترتيب میتوان گفت ظهور اخوانالمسلمين به رهبری حسن البنا پاسخی به پريشانی اوضاع عمومی مسلمانان ـ به ويژه اوضاع مصر ـ و اثبات ناتوانی حکمرانان کشورهای اسلامی و جهان عرب بود. اما اينکهتفکر و روشهای عملی اخوان و جريان منسوب به آن تا چه حد توانسته است به حل بحرانهای جهان اسلام و کشورهای عربی کمک کند، مسئلهای است که بايد بررسی شود. در واقع جنبش اخوان، سرآغاز نهضت جديد فکری و سياسی اسلامی است و آثار آن در همه جای جهان اسلام مشهود است. پس از تأسيس اخوان در مصر و شعبههای آن در سوريه، سودان، اردن، لبنان، فلسطين، اندونزی، پاکستان، تونس، الجزاير، مراکش، ليبی، عربستان، عراق و کشورهای عربی حوزه خليج فارس، جنبشهای اسلامی در همه جای جهان اسلام و حتی مسلمانان کشورهای غربی، کم و بيش تحت تأثير آن قرار گرفتند و وابستگی تشکيلاتی با اخوانالمسلمين برقرار کردند.<br> | به اين ترتيب میتوان گفت ظهور اخوانالمسلمين به رهبری حسن البنا پاسخی به پريشانی اوضاع عمومی مسلمانان ـ به ويژه اوضاع مصر ـ و اثبات ناتوانی حکمرانان کشورهای اسلامی و جهان عرب بود. اما اينکهتفکر و روشهای عملی اخوان و جريان منسوب به آن تا چه حد توانسته است به حل بحرانهای جهان اسلام و کشورهای عربی کمک کند، مسئلهای است که بايد بررسی شود. در واقع جنبش اخوان، سرآغاز نهضت جديد فکری و سياسی اسلامی است و آثار آن در همه جای جهان اسلام مشهود است. پس از تأسيس اخوان در مصر و شعبههای آن در سوريه، سودان، اردن، لبنان، فلسطين، اندونزی، پاکستان، تونس، الجزاير، مراکش، ليبی، عربستان، عراق و کشورهای عربی حوزه خليج فارس، جنبشهای اسلامی در همه جای جهان اسلام و حتی مسلمانان کشورهای غربی، کم و بيش تحت تأثير آن قرار گرفتند و وابستگی تشکيلاتی با اخوانالمسلمين برقرار کردند.<br> | ||
با اينکه ايران و ديگر شيعيان کشورهای اسلامی و عربی استقبال رسمی و مستقيمی از اخوان به عمل نياوردند، اما حرکت اخوان در خيزش سياسی و انقلابی شيعی معاصر عراق و ايران، بیتأثير نبودهاست. به گفته برخی، تأسيس جماعة العلما در عراق به وسيله آيتالله سيدمحسن حکيم در سال 1377ق و نيز تشکيل حزب الدعوة الاسلاميه به وسيله آيتالله سيدمحمدباقر صدر در سال 1376ق، با توجه به مبارزات اخوانالمسلمين بودهاست.<ref>ويلی، 1373ش، ص56ـ54؛ به نقل از دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص279.</ref><br> | با اينکه ايران و ديگر شيعيان کشورهای اسلامی و عربی استقبال رسمی و مستقيمی از اخوان به عمل نياوردند، اما حرکت اخوان در خيزش سياسی و انقلابی شيعی معاصر عراق و ايران، بیتأثير نبودهاست. به گفته برخی، تأسيس جماعة العلما در عراق به وسيله آيتالله سيدمحسن حکيم در سال 1377ق و نيز تشکيل حزب الدعوة الاسلاميه به وسيله آيتالله سيدمحمدباقر صدر در سال 1376ق، با توجه به مبارزات اخوانالمسلمين بودهاست.<ref>ويلی، 1373ش، ص56ـ54؛ به نقل از دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص279.</ref><br> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
=ريشه تفکرات اصلاحی حسن بنا= | =ريشه تفکرات اصلاحی حسن بنا= | ||
حسن از آن جا که از شاگردان و مريدان شيخ [[عبدالوهاب حصفی]] از مشايخ صوفيه بود، از افکار و تعاليم طريقه حصافيه تأثير پذيرفته، با [[جمعيت خيريه حصافيه]] واقع در محموديه که در جهت نشر تعاليم اسلامی و مبارزه با منکرات و مقابله با تبليغات هيئتهای مسيحی فعاليت داشت، به همکاری برخاست. پس از انتقال به [[قاهره]]، به «[[جمعيت مکارم اخلاق اسلامی]]» پيوست و در آنجا ضمن آشنايی با محافل مذهبی و جمعيتهای دينی، با شخصيتهای علمی و مذهبی آن روزگار چون محب الدين خطيب، محمد خضر حسين، محمدغمراوی و احمد تيمور آشنا شد و در مجالس درس و بحث رشيد رضا شرکت کرد و از نزديک با جمعيت «نهضة الاسلام» (که شيخ يوسف دجوی آن را تأسيس کرده بود) به همکاری پرداخت. از اين ميان، تأثير رشيد رضا و مجله المنار بر افکار حسن بنا بيشتر بودهاست.<br> | حسن از آن جا که از شاگردان و مريدان شيخ [[عبدالوهاب حصفی]] از مشايخ صوفيه بود، از افکار و تعاليم طريقه حصافيه تأثير پذيرفته، با [[جمعيت خيريه حصافيه]] واقع در محموديه که در جهت نشر تعاليم اسلامی و مبارزه با منکرات و مقابله با تبليغات هيئتهای مسيحی فعاليت داشت، به همکاری برخاست. پس از انتقال به [[قاهره]]، به «[[جمعيت مکارم اخلاق اسلامی]]» پيوست و در آنجا ضمن آشنايی با محافل مذهبی و جمعيتهای دينی، با شخصيتهای علمی و مذهبی آن روزگار چون محب الدين خطيب، محمد خضر حسين، محمدغمراوی و احمد تيمور آشنا شد و در مجالس درس و بحث رشيد رضا شرکت کرد و از نزديک با جمعيت «نهضة الاسلام» (که شيخ يوسف دجوی آن را تأسيس کرده بود) به همکاری پرداخت. از اين ميان، تأثير رشيد رضا و مجله المنار بر افکار حسن بنا بيشتر بودهاست.<br> | ||
بنا فعاليت خود را پس از سقوط خلافت عثمانی، که در نظر بسياری از متفکران اهل سنت، عصر سياسی و تا اندازهای دينی امت اسلامی شناخته میشد، آغاز کرد و به همين دليل، برای وی بيش از هر چيز بازسازی مرجعيت و رهبری امت اسلام که منجر به وحدت و استمرار حرکت اسلامی میشد، اهميت داشت. وی چاره را در طرح دولت اسلامی به عنوان جانشين خلافت از يک سو، و حافظ و ضامن وحدت امت اسلامی، از سوی ديگر ديد. اما رويکرد استعماری کشورهای اروپايی، گفتمان اصلاحطلبی اسلامی را که کسانی چون جمال الدين اسدآبادی و محمد عبده در مصر پی ريزی کردند و به دنبال ايجاد آشتی ميان ارزشهای اسلامی و فرهنگ جديد غرب بودند، سخت دچار بحران کرده بود. در واقع، رويه استعماری غرب، موجبات بدبينی نسبت به اين وجهه از تفکر اصلاحطلبی را در ميان متفکران اسلامی، از جمله محمدرشيد رضا که به تدريج روی به سلفیگری نهاد، فراهم کرد. بنا هم به عنوان شاگرد رشيد رضا و کسی که از او تأثير بسيار پذيرفته بود، در حقيقت از آغازگران | بنا فعاليت خود را پس از سقوط خلافت عثمانی، که در نظر بسياری از متفکران اهل سنت، عصر سياسی و تا اندازهای دينی امت اسلامی شناخته میشد، آغاز کرد و به همين دليل، برای وی بيش از هر چيز بازسازی مرجعيت و رهبری امت اسلام که منجر به وحدت و استمرار حرکت اسلامی میشد، اهميت داشت. وی چاره را در طرح دولت اسلامی به عنوان جانشين خلافت از يک سو، و حافظ و ضامن وحدت امت اسلامی، از سوی ديگر ديد. اما رويکرد استعماری کشورهای اروپايی، گفتمان اصلاحطلبی اسلامی را که کسانی چون جمال الدين اسدآبادی و محمد عبده در مصر پی ريزی کردند و به دنبال ايجاد آشتی ميان ارزشهای اسلامی و فرهنگ جديد غرب بودند، سخت دچار بحران کرده بود. در واقع، رويه استعماری غرب، موجبات بدبينی نسبت به اين وجهه از تفکر اصلاحطلبی را در ميان متفکران اسلامی، از جمله محمدرشيد رضا که به تدريج روی به سلفیگری نهاد، فراهم کرد. بنا هم به عنوان شاگرد رشيد رضا و کسی که از او تأثير بسيار پذيرفته بود، در حقيقت از آغازگران سنتگرايی و دارای عقيده سلف خالص بود.<ref>قرضاوی، 1367ش، ص76.</ref> | ||
در همين راستا با آنکه شرايط سياسی و اجتماعی مصر، زمينههای مساعد را برای شکل گيری جمعيت اخوانالمسلمين فراهم نموده بود و به سبب همين شرايط، به ويژه اشغال مصر توسط انگلستان، احزاب مختلف دچار رقابت و کشمکشهای گسترده شده بودند، با اين وصف اخوانالمسلمين خود را «حزب» نخواند و حسن بنا خود نسبت به احزاب مصری به دليل تأثيرات منفی آنها بدبين بود. وی میگفت:<br> | در همين راستا با آنکه شرايط سياسی و اجتماعی مصر، زمينههای مساعد را برای شکل گيری جمعيت اخوانالمسلمين فراهم نموده بود و به سبب همين شرايط، به ويژه اشغال مصر توسط انگلستان، احزاب مختلف دچار رقابت و کشمکشهای گسترده شده بودند، با اين وصف اخوانالمسلمين خود را «حزب» نخواند و حسن بنا خود نسبت به احزاب مصری به دليل تأثيرات منفی آنها بدبين بود. وی میگفت:<br> | ||
«اگر طرفداران وطن خواستار تقسيم ملت به گروههای مختلف باشند، اين کار به مصلحت دشمن است و بر آتش عناد و دشمنی در بين مردم افزوده میشود و امت بر سر حق، متفرق میشوند و بر باطل اجتماع میکنند و پيوندهای دوستی از هم میگسلد و مردم به شکلی تربيت میشوند که هر کس جز به فکر خانه خود نيست». <ref>پيشين، ص81.</ref><br> | «اگر طرفداران وطن خواستار تقسيم ملت به گروههای مختلف باشند، اين کار به مصلحت دشمن است و بر آتش عناد و دشمنی در بين مردم افزوده میشود و امت بر سر حق، متفرق میشوند و بر باطل اجتماع میکنند و پيوندهای دوستی از هم میگسلد و مردم به شکلی تربيت میشوند که هر کس جز به فکر خانه خود نيست». <ref>پيشين، ص81.</ref><br> |