۸۸٬۱۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=منبع=' به '== منابع ==') |
جز (جایگزینی متن - ' سالها' به ' سالها') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
# رهایی همیشگی از پدید آمدن حزب و گروه مستقل فلسطینی که با منافع و خواستههای سران عرب همخوانی یا تضاد داشته باشد و در شرایط خاص سران را تحت فشار قرار دهد، یا آنان را به دنبال سیاستهای خودش خواسته و ناخواسته بکشد. | # رهایی همیشگی از پدید آمدن حزب و گروه مستقل فلسطینی که با منافع و خواستههای سران عرب همخوانی یا تضاد داشته باشد و در شرایط خاص سران را تحت فشار قرار دهد، یا آنان را به دنبال سیاستهای خودش خواسته و ناخواسته بکشد. | ||
رهبری ساف را طی | رهبری ساف را طی سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۹ [[احمد شقیری یحیی عوده]] به عهده داشتند. از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ مرحله دیگری در تاریخ «ساف» بچشم میخورد که در آن نخبگان فلسطینی پس از شکست ارتشهای عربی در سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ از رژِیم [[اسرائیل]]، عزم استقلال کردند و رهبری ساف را نپذیرفتند. حتی بر گفتگوهای [[جمال عبدالناصر]] و وزیر خارجه [[آمریکا]] انتقاد کردند و از چنین رفتاری نسبت به سرنوشت خودشان بشدت ابراز ناراحتی کردند. | ||
آن زمان سیاست جدید اعراب این بود که بهر قیمتی شده خواستههای خود را که ناشی از راضی کردن غرب است، بر فلسطینیان تحمیل کنند. در این میان که [[ساف]] به استقلال نسبی دست پیدا کرده بود در سازمان ملل در سال ۱۹۷۴ شناسایی شد و به عنوان ناظر در سازمان ملل متحد پذیرفته شد. این رسمیت بینالمللی به ساف وجهه و اعتباری خاص بخشید که مشارکت فعال نخبهگان فلسطینی و شناسایی رسمی از جانب دیگر کشورها را در پی داشت. از آن پس «ساف» سفیران و کارداران و دیپلماتهایی به کشورهای دیگر فرستاد و بر روابط دیپلماتیک خود عمق و وسعت قابل توجهی بخشید. سران عرب نیز در اکتبر ۱۹۷۴ تنها «ساف» را نماینده قانونی و مشروع مردم فلسطین به رسمیت شناختند و اختیار تأسیس حاکمیت فلسطین را به او واگذار کردند. یکماه بعد [[یاسر عرفات]] در نوامبر ۱۹۷۴ بعنوان نماینده مردم فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. وی که در یک دست تفنگ و در دست دیگر شاخه زیتون را گرفته بود از حاضرین خواست که شاخه زیتون که سمبل صلح میباشد، بر زمین نیفتد. این نقش ویژه «ساف» و اهمیت بینالمللی وی مرهون تلاشهای استقلالطلبانه گروههای فلسطینی بود که بعدها به دست فراموشی سپرده شد. | آن زمان سیاست جدید اعراب این بود که بهر قیمتی شده خواستههای خود را که ناشی از راضی کردن غرب است، بر فلسطینیان تحمیل کنند. در این میان که [[ساف]] به استقلال نسبی دست پیدا کرده بود در سازمان ملل در سال ۱۹۷۴ شناسایی شد و به عنوان ناظر در سازمان ملل متحد پذیرفته شد. این رسمیت بینالمللی به ساف وجهه و اعتباری خاص بخشید که مشارکت فعال نخبهگان فلسطینی و شناسایی رسمی از جانب دیگر کشورها را در پی داشت. از آن پس «ساف» سفیران و کارداران و دیپلماتهایی به کشورهای دیگر فرستاد و بر روابط دیپلماتیک خود عمق و وسعت قابل توجهی بخشید. سران عرب نیز در اکتبر ۱۹۷۴ تنها «ساف» را نماینده قانونی و مشروع مردم فلسطین به رسمیت شناختند و اختیار تأسیس حاکمیت فلسطین را به او واگذار کردند. یکماه بعد [[یاسر عرفات]] در نوامبر ۱۹۷۴ بعنوان نماینده مردم فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. وی که در یک دست تفنگ و در دست دیگر شاخه زیتون را گرفته بود از حاضرین خواست که شاخه زیتون که سمبل صلح میباشد، بر زمین نیفتد. این نقش ویژه «ساف» و اهمیت بینالمللی وی مرهون تلاشهای استقلالطلبانه گروههای فلسطینی بود که بعدها به دست فراموشی سپرده شد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
=«ساف» تحت نظارت تنها فتح= | =«ساف» تحت نظارت تنها فتح= | ||
از | از سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۸۸ [[گروه فتح]] به فکر تسلط کامل بر ساف برآمده علیرغم مشارکت فعال کلیه گروههای فلسطینی؛ فتح با توجه به امکانات مالی و نظامی و منابع انسانی که در اختیار رهبر آن قرار داشت «ساف» را در بینش سیاسی و رفتار معتدل خویش محصور کرد؛ و ریاست «ساف» را از آن خود نمود. با توجه به فشار صهیونیسم و صلح [[مصر]] با آن رژیم در ۱۹۷۸ معروف به [[کمپ دیوید]] از یکسو و درگیری [[جنبش امل لبنان]] و «ساف» از سوی دیگر سیطره فتح را بیش از گذشته بر «ساف» گسترش داد. | ||
«ساف» بیشتر به سیاست خارجی پرداخت و مسایل داخلی فلسطینیها را به دست فراموشی سپرد. | «ساف» بیشتر به سیاست خارجی پرداخت و مسایل داخلی فلسطینیها را به دست فراموشی سپرد. | ||