۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می باشد' به ' میباشد') |
جز (جایگزینی متن - ' می کند' به ' میکند') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
رویکرد برخی از متکلمان قدیم به مسایل کلامی صرفاً نظری بود و آنان به پی آمدهای عملی گزارههای دینی چندان توجهی نداشتند. امّا امروزه پاره ای از شبهات و اشکالاتی که متوجه باورهای اعتقادی، اخلاقی و حقوقی دین است، ناظر به پی آمدهای عملی آنهاست. | رویکرد برخی از متکلمان قدیم به مسایل کلامی صرفاً نظری بود و آنان به پی آمدهای عملی گزارههای دینی چندان توجهی نداشتند. امّا امروزه پاره ای از شبهات و اشکالاتی که متوجه باورهای اعتقادی، اخلاقی و حقوقی دین است، ناظر به پی آمدهای عملی آنهاست. | ||
امروز متکلمان جدید دریافته اند که نزاع بین ادیان پایان ناپذیر است. پس باید به دنبال کشف نقاط قوت و ضعف یکدیگر بود. از سوی دیگر آنان دریافته اند که امروزه اصل [[دین]] مورد هجوم است و گسترش روزافزون الحاد و بی دینی ایجاب | امروز متکلمان جدید دریافته اند که نزاع بین ادیان پایان ناپذیر است. پس باید به دنبال کشف نقاط قوت و ضعف یکدیگر بود. از سوی دیگر آنان دریافته اند که امروزه اصل [[دین]] مورد هجوم است و گسترش روزافزون الحاد و بی دینی ایجاب میکند که پیروان ادیان آسمانی و بلکه همه کسانی که به نوعی به معنویت در جهان قائلند، همدلی و همسنخی داشته باشند. | ||
=تعریف علم کلام= | =تعریف علم کلام= | ||
ایجی در کتاب «المواقف» میگوید: «علم کلام علمی است که به وسیله آن میتوان با ایراد دلایل و دفع شبهات عقاید دینی را اثبات نمود و با اقامه براهین قاطع و روشن خصم را الزام داد».<ref>ایجی، المواقف، ج اوّل، ص 34 35.</ref> | ایجی در کتاب «المواقف» میگوید: «علم کلام علمی است که به وسیله آن میتوان با ایراد دلایل و دفع شبهات عقاید دینی را اثبات نمود و با اقامه براهین قاطع و روشن خصم را الزام داد».<ref>ایجی، المواقف، ج اوّل، ص 34 35.</ref> | ||
[[ابن خلدون]] در کتاب «مقدمه» علم کلام را چنین تعریف | [[ابن خلدون]] در کتاب «مقدمه» علم کلام را چنین تعریف میکند: «کلام علمی است که به وسیله ادله عقلی، عقاید ایمانی و دینی را اثبات میکند و دلایل گروهی از پیشینیان را که در اعتقادات خویش راه خطا پیموده اند، رد میکند».<ref>ابن خلدون، مقدمه، ص 458 467.</ref> | ||
علمای اسلامی میگویند: مجموع تعلیمات اسلامی سه بخش است: عقاید، اخلاق و احکام؛ علمی که متصدی بخش اوّل است علم کلام است و علمی که عهده دار بخش دوم است علم اخلاق و علمی که عهده دار بخش سوم است علم فقه نام دارد. | علمای اسلامی میگویند: مجموع تعلیمات اسلامی سه بخش است: عقاید، اخلاق و احکام؛ علمی که متصدی بخش اوّل است علم کلام است و علمی که عهده دار بخش دوم است علم اخلاق و علمی که عهده دار بخش سوم است علم فقه نام دارد. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[فارابی]] در تعریف علم کلام مینویسد: «صناعت کلام، ملکه ای است که انسان به کمک آن می تواند از راه گفتار، به یاری آرا و افعال محدود و معینی که صاحب شریعت، آنها را به صراحت بیان کرده است بپردازد؛ و هر چه را مخالف آن است باطل نماید».<ref>ابونصر محمد بن محمد فارابی، احصاء العلوم(انتشارات علمی و فرهنگی)، ص 114.</ref> | [[فارابی]] در تعریف علم کلام مینویسد: «صناعت کلام، ملکه ای است که انسان به کمک آن می تواند از راه گفتار، به یاری آرا و افعال محدود و معینی که صاحب شریعت، آنها را به صراحت بیان کرده است بپردازد؛ و هر چه را مخالف آن است باطل نماید».<ref>ابونصر محمد بن محمد فارابی، احصاء العلوم(انتشارات علمی و فرهنگی)، ص 114.</ref> | ||
از مجموع تعاریف، این گونه می توان استنباط نمود که علم کلام دانشی است که به استنباط، تنظیم، تبیین معارف و مفاهیم دینی پرداخته و بر اساس شیوه های مختلف استدلال، اعم از برهان، جدل، خطابه و ... گزارههای اعتقادی را اثبات و توجیه | از مجموع تعاریف، این گونه می توان استنباط نمود که علم کلام دانشی است که به استنباط، تنظیم، تبیین معارف و مفاهیم دینی پرداخته و بر اساس شیوه های مختلف استدلال، اعم از برهان، جدل، خطابه و ... گزارههای اعتقادی را اثبات و توجیه میکند و به اعتراض ها و شبهات مخالفان دینی پاسخ میدهد. | ||
=موضوع علم کلام= | =موضوع علم کلام= | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
=دلایل علم کلام= | =دلایل علم کلام= | ||
دلایل علم کلام دلایل یقینی است که عقل به آن حکم | دلایل علم کلام دلایل یقینی است که عقل به آن حکم میکند و دلایل نقلی نیز موءید آن است. بنابراین گواهی عقل با تأیید نقل نهایت اطمینان و اعتماد را فراهم می سازد و در این صورت شبهه ای برای صحت دلیل، وجود نخواهد داشت. در نتیجه باید گفت که علوم دیگر از علم کلام استمداد می جویند وعلی الاطلاق، علم کلام را می توان در رأس کلیه علوم شرعی قرار داد. | ||
=وجه تسمیه علم کلام= | =وجه تسمیه علم کلام= | ||
نسفی در کتاب عقاید اسباب تسمیه علم کلام را به این اسم به شرح زیر خلاصه | نسفی در کتاب عقاید اسباب تسمیه علم کلام را به این اسم به شرح زیر خلاصه میکند: | ||
1. عنوان مباحث آن، یعنی قول علمای کلام در مواردی از قبیل کلام در اثبات واجب، کلام در اثبات نبوت و غیره بوده است. | 1. عنوان مباحث آن، یعنی قول علمای کلام در مواردی از قبیل کلام در اثبات واجب، کلام در اثبات نبوت و غیره بوده است. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
=اتکاء به عقل= | =اتکاء به عقل= | ||
متکلمین همانند فلاسفه مشاء صرفاً بر استدلال عقلی تکیه میکنند با این تفاوت که اصول و مبادی عقلی آنها با اصول و مبادی فلاسفه تفاوت عمده دارد. متکلّمین غالباً استدلال خود را بر اساس «حسن و قبح» عقلی استوار میکنند، یعنی در استدلال آنها قضایایی ذکر می شود که حکایت | متکلمین همانند فلاسفه مشاء صرفاً بر استدلال عقلی تکیه میکنند با این تفاوت که اصول و مبادی عقلی آنها با اصول و مبادی فلاسفه تفاوت عمده دارد. متکلّمین غالباً استدلال خود را بر اساس «حسن و قبح» عقلی استوار میکنند، یعنی در استدلال آنها قضایایی ذکر می شود که حکایت میکند از این که فلان چیز زشت و قبیح است و فلان چیز حَسن و خوب است. امّا حکما «حسن و قبح» را مربوط به زندگی انسان می دانند و درباره خداوند و جهان هستی با این معیارها قضاوت نمیکنند. از این رو حکما، کلام را حکمت جدلی و فلسفه را حکمت برهانی می نامند. | ||
=مبادی علم کلام= | =مبادی علم کلام= |