confirmed، مدیران
۳۷٬۴۵۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|[[امام حسین(علیه السلام)]] | |[[امام حسین|امام حسین(علیه السلام)]] | ||
|- | |- | ||
|نام مادر | |نام مادر | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
حضرت علی اکبر (علیه السلام) فرزند بزرگ امام حسین (علیه السلام) در سال 33 هجری قمری در [[مدینه]] دیده به جهان گشود. | حضرت علی اکبر (علیه السلام) فرزند بزرگ امام حسین (علیه السلام) در سال 33 هجری قمری در [[مدینه]] دیده به جهان گشود. | ||
مادر بزرگوار وی لیلا دختر [[ابی مره]] است. لیلا برای امام حسین (علیه السلام)پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیهترین کس به [[رسول خدا(صلی الله علیه)]]، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا، هر کسی که آرزوی دیدار [[رسول خدا]] را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش میفرماید «هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم»؛ به همین جهت [[روز عاشورا]] وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، [[امام حسین]] چهره به آسمان گرفت و گفت «اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلی هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ اِلَیْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی نَبِیِّكَ نَظَرْنا اِلی. . .». | مادر بزرگوار وی لیلا دختر [[ابی مره]] است. لیلا برای امام حسین (علیه السلام)پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیهترین کس به [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]]، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا، هر کسی که آرزوی دیدار [[رسول خدا]] را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش میفرماید «هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم»؛ به همین جهت [[روز عاشورا]] وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، [[امام حسین]] چهره به آسمان گرفت و گفت «اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلی هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ اِلَیْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی نَبِیِّكَ نَظَرْنا اِلی. . .». | ||
حضرت علی اکبر (علیه السلام) در کربلا حدود 25 سال داشت. برخی راویان سن وی را 18 سال و 20 سال هم گفتهاند. او اولین [[شهید]] [[عاشورا]] از [[بنی هاشم]] بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (علیه السلام) و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است. | حضرت علی اکبر (علیه السلام) در کربلا حدود 25 سال داشت. برخی راویان سن وی را 18 سال و 20 سال هم گفتهاند. او اولین [[شهید]] [[عاشورا]] از [[بنی هاشم]] بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (علیه السلام) و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== ویژگیهای اخلاقی حضرت علی اکبر == | == ویژگیهای اخلاقی حضرت علی اکبر == | ||
علی در جوانی با | علی در جوانی با ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خود نگاه انبوه جوانان را به سوی خود جلب میکرد. علی صفات جد خود را میدانست، از این رو، هماره در آینه اخلاق ورفتار او نظر میکرد و خود را بدان صفات می آراست. به هنگام جوانی در میان جمع و با دوستان خود، گشاده رو و شادمان بود؛ ولی در درتنهایی اهل تفکر و همراه با حزن بود. علاقه فراوانی به خلوت با خدای خود و پرداختن به راز و نیاز و گفتگو باخالق هستی داشت. در زندگی آسان گیر، ملایم و خوش خو بود، نگاهش کوتاه مینمودو به روی کسی خیره نمی شد. بیشتر اوقات بر زمین چشم می دوخت و بابینوایان و فقرا که از نظر ظاهری در جامعه و نگاه دنیا طلبان احترام چشمگیری نداشتند. نشست و برخاست میکرد، با آنان همسفره می شد و با دست خود دردهانشان غذا میگذارد. اصالتهای فکری واستواریهای روحی، وی را چنان کرده بود که هیچگاه و از هیچ حاکمی هراس نداشت. | ||
هرگز عیب جویی نمیکرد و از مداحی نابجا و شنیدن چاپلوسی افراددوری میکرد. تمامی انسانها را بندگان خدا میدانست و از تحقیرآنان خود داری می ورزید. در طول عمر خویش به کسی دشنام نداد وناسزا نگفت. از دروغ تنفر داشت و صداقت و راستگویی شیوه همیشه او بود. بخشنده بود و آنچه به دست می آورد، به دیگران بویژه نیازمندان انفاق میکرد. هرگاه کسی هدیهای به او تقدیم میکرد، با گشاده رویی می پذیرفت. اگر فردی مهمانی داشت و او را دعوت میکرد، می پذیرفت. به عیادت بیماران میرفت، هرچند خانه بیمار دردور افتادهترین نقطه شهر باشد. در تشییع پیکر مردگان حاضر می شدو هیچ یار از دست رفتهای را تنها نمی گذاشت. | هرگز عیب جویی نمیکرد و از مداحی نابجا و شنیدن چاپلوسی افراددوری میکرد. تمامی انسانها را بندگان خدا میدانست و از تحقیرآنان خود داری می ورزید. در طول عمر خویش به کسی دشنام نداد وناسزا نگفت. از دروغ تنفر داشت و صداقت و راستگویی شیوه همیشه او بود. بخشنده بود و آنچه به دست می آورد، به دیگران بویژه نیازمندان انفاق میکرد. هرگاه کسی هدیهای به او تقدیم میکرد، با گشاده رویی می پذیرفت. اگر فردی مهمانی داشت و او را دعوت میکرد، می پذیرفت. به عیادت بیماران میرفت، هرچند خانه بیمار دردور افتادهترین نقطه شهر باشد. در تشییع پیکر مردگان حاضر می شدو هیچ یار از دست رفتهای را تنها نمی گذاشت. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
قیافهاش بسیار با ابهت بود و چون ماه تابان می درخشید. به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. از چهار شانه بلندتر و ازبلندکوتاهتر. رنگی روشن و به سرخی آمیخته و چشمانی سیاه وگشاده با مژه هایی پرموداشت، گونه هایش هموار و کم گوشت بود، مویش نه بس پیچیده و نه بسیار افتاده مینمود. از سینه تا ناف خط موی بسیار باریک داشت، اندامش متناسب و معتدل و سینه وشانهاش پهن بود. | قیافهاش بسیار با ابهت بود و چون ماه تابان می درخشید. به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. از چهار شانه بلندتر و ازبلندکوتاهتر. رنگی روشن و به سرخی آمیخته و چشمانی سیاه وگشاده با مژه هایی پرموداشت، گونه هایش هموار و کم گوشت بود، مویش نه بس پیچیده و نه بسیار افتاده مینمود. از سینه تا ناف خط موی بسیار باریک داشت، اندامش متناسب و معتدل و سینه وشانهاش پهن بود. | ||
سرشانه هایش از هم فاصله داشت. پشتی پهن داشت، جز ران و ساق که زیر | سرشانه هایش از هم فاصله داشت. پشتی پهن داشت، جز ران و ساق که زیر مفصلها است، استخوانهای بند دستش کشیده و کفی گشاده وبخشنده داشت. دو پنجه دست و پایش قوی و درشت و انگشتها کشیده وبلند و دو کف پا از زمین برآمده بود. به سرعت راه میرفت وهنگام راه رفتن چنان بود که گویی از زمین سراشیب فرود میآید یااز روی سنگی به نشیب میرود. چون به طرف کسی بر می گشت با تمام بدن بر می گشت. دیدهاش فروهشته و نگاهش به زمین بود تا به آسمان. | ||
بینی اش قلمی کشیده و باریک و میانش برآمدگی داشت و نوری ازآن می تافت. | بینی اش قلمی کشیده و باریک و میانش برآمدگی داشت و نوری ازآن می تافت. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
پارهای از مورخان این ویژگیها را برای جد وی نگاشتهاند؛ اما علی را در این خصوصیات همانند دانستهاند. | پارهای از مورخان این ویژگیها را برای جد وی نگاشتهاند؛ اما علی را در این خصوصیات همانند دانستهاند. | ||
. . . با این | . . . با این ویژگیهای روشنی آفرین به خوبی میتوان او را شناخت، وی علی اکبر پور والای امام حسین (علیه السلام) است. جوانی زیبا که همانند جد خود رسول خدا(صلی الله علیه)در سیرت، سپید و در صورت، آسمانی مینمود وهمواره یاد و نام [[حضرت محمد (ص)|پیامبر (صلی الله علیه)]] از چگونگی سخن گفتن و یا راه رفتن و دیگر برخوردهای اجتماعی اخلاقی او می تراوید. از این رو، امام حسین (علیه السلام) او را شبیهترین مردم حتی نسبت به خود در خلقت وآفرینش، اخلاق و صفات روحی، گفتار و آداب اجتماعی به رسول خدا (صلی الله علیه) معرفی میکرد. | ||
آنان که با صورت دلربای پیامبر (صلی الله علیه) و صدای پرچاذبه آن حضرت آشنا بودند، آنگاه که علی از پشت دیوار زبان به سخن می گشود، گویی صدای رسول اکرم (صلی الله علیه) را می شنیدند. | آنان که با صورت دلربای پیامبر (صلی الله علیه) و صدای پرچاذبه آن حضرت آشنا بودند، آنگاه که علی از پشت دیوار زبان به سخن می گشود، گویی صدای رسول اکرم (صلی الله علیه) را می شنیدند. | ||
گاهی که [[اباعبدالله (علیه السلام)]] برای صوت [[قرآن]] جد عزیزش دلتنگ می شد، به علی میفرمود: علی جان! برایم قرآن بخوان تا از آن لذت و بهره برم. | گاهی که [[امام حسین|اباعبدالله (علیه السلام)]] برای صوت [[قرآن]] جد عزیزش دلتنگ می شد، به علی میفرمود: علی جان! برایم قرآن بخوان تا از آن لذت و بهره برم. | ||
کلام شیرین، بیان روان، ادب بسیار در برابر پدر و مادر، اطاعت بی چون و چرا از مقام ولایت و دلدادگی به حقیقت، برگی دیگر اززندگانی زرین علی اکبر بود. این ویژگیها چون با فروتنی اوهمراه می شد، نگاه تحسینآمیز همگان را به دنبال داشت. | کلام شیرین، بیان روان، ادب بسیار در برابر پدر و مادر، اطاعت بی چون و چرا از مقام ولایت و دلدادگی به حقیقت، برگی دیگر اززندگانی زرین علی اکبر بود. این ویژگیها چون با فروتنی اوهمراه می شد، نگاه تحسینآمیز همگان را به دنبال داشت. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
== مرقد حضرت علی اکبر == | == مرقد حضرت علی اکبر == | ||
حضرت علی اکبر، نزدیکترین شهیدی است که با امام حسین دفن شده است. مدفن او پایین پای | حضرت علی اکبر، نزدیکترین شهیدی است که با امام حسین دفن شده است. مدفن او پایین پای اباعبد الله الحسین قرار دارد و به این خاطر ضریح امام شش گوشه است. | ||
== منابع == | == منابع == |