فضل‌الله نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ى' به 'ی'
جز (جایگزینی متن - ' یادداشتها' به ' یادداشت‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۴۹: خط ۴۹:
</div>
</div>


'''شیخ فضل‌الله نورى''' (۱۲۵۹-۱۳۲۷ ق)، [[فقیه]] و عالم مجاهد [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان [[میرزای شیرازی]] بود. وی نقش مؤثری در پیروزی جنبش مشروطه در [[ایران]] داشت و معتقد بود که [[قانون اساسی]] و دیگر قوانین حقوقی و جزایی باید مطابق قوانین اسلام باشد.
'''شیخ فضل‌الله نوری''' (۱۲۵۹-۱۳۲۷ ق)، [[فقیه]] و عالم مجاهد [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان [[میرزای شیرازی]] بود. وی نقش مؤثری در پیروزی جنبش مشروطه در [[ایران]] داشت و معتقد بود که [[قانون اساسی]] و دیگر قوانین حقوقی و جزایی باید مطابق قوانین اسلام باشد.


شیخ فضل‌الله نوری از علمای مبارز دوران [[مشروطه]] در مرداد 1288 به [[شهادت]] رسید. او که به دنبال مشروعه کردنِ مشروطه بود، از سوی مغرضان آماج توهین و [[تهمت]] قرار گرفت و او را به [[دروغ]] مخالف مشروطه خواندند. سرانجام نیز با همین اتهام، وی را به دار آویختند.
شیخ فضل‌الله نوری از علمای مبارز دوران [[مشروطه]] در مرداد 1288 به [[شهادت]] رسید. او که به دنبال مشروعه کردنِ مشروطه بود، از سوی مغرضان آماج توهین و [[تهمت]] قرار گرفت و او را به [[دروغ]] مخالف مشروطه خواندند. سرانجام نیز با همین اتهام، وی را به دار آویختند.
خط ۶۱: خط ۶۱:
وجه مشخصه و ممیزه ایشان، رویارویی‌شان با جریان مشروطه است. شیخ پس از آنکه مطلوب روشنفکران را از «مشروطه» برخاسته از بینش و فکر غربی، که در تباین با مبانی سیاسی اسلامی است، یافت، به مخالفت با آن برخاست. همین امر سبب مخالفتهای فراوان با ایشان شد؛ که فرجام این مخالفت‌ها شیوع یک فضای روانی مسموم علیه ایشان و در نهایت به دار آویخته شدن ایشان در سن 70 سالگی شد.
وجه مشخصه و ممیزه ایشان، رویارویی‌شان با جریان مشروطه است. شیخ پس از آنکه مطلوب روشنفکران را از «مشروطه» برخاسته از بینش و فکر غربی، که در تباین با مبانی سیاسی اسلامی است، یافت، به مخالفت با آن برخاست. همین امر سبب مخالفتهای فراوان با ایشان شد؛ که فرجام این مخالفت‌ها شیوع یک فضای روانی مسموم علیه ایشان و در نهایت به دار آویخته شدن ایشان در سن 70 سالگی شد.


=مقام علمى شیخ=
=مقام علمی شیخ=


مقام علمى شیخ فضل الله مورد توافق دوست و دشمن بود. او علاوه بر [[علوم اسلامى]] از دانشهاى دیگر هم اطلاع داشت و به مسائل جامعه و مقتضیات زمان آگاه بود. یکى از کسانى که شیخ را ملاقات کرده است، مى نویسد: ((مراتب علمى شیخ را هیچ کس از دوست و دشمن منکر نبود و لکن گمان مى کردند که فقط معلومات او منحصر به همان [[فقه]] و [[اصول]] است. نگارنده در چند جلسه فهمیدم قطع نظر از جنبه فقاهت از بقیه علوم هم اطلاع کافى دارند.)) <ref>مکتوبات، اعلامیه ها ، ... و چند گزارش پیرامون نقش شیخ فضل الله نورى، محمد ترکمان، ج 2، ص 326</ref>
مقام علمی شیخ فضل الله مورد توافق دوست و دشمن بود. او علاوه بر [[علوم اسلامی]] از دانشهای دیگر هم اطلاع داشت و به مسائل جامعه و مقتضیات زمان آگاه بود. یکی از کسانی که شیخ را ملاقات کرده است، می نویسد: ((مراتب علمی شیخ را هیچ کس از دوست و دشمن منکر نبود و لکن گمان می کردند که فقط معلومات او منحصر به همان [[فقه]] و [[اصول]] است. نگارنده در چند جلسه فهمیدم قطع نظر از جنبه فقاهت از بقیه علوم هم اطلاع کافی دارند.)) <ref>مکتوبات، اعلامیه ها ، ... و چند گزارش پیرامون نقش شیخ فضل الله نوری، محمد ترکمان، ج 2، ص 326</ref>


[[ناظم الاسلام]] مى نویسد: ((نگارنده روزى که مشار الیهه (شیخ فضل الله) در خانه آقاى طباطبایى بود، در مجلس در ضمن مذاکره گفت ملاى سیصد سال قبل به کار امروز نمى خورد. شیخ در جواب گفت: خیلى دور رفتى بلکه ملاى سى سال قبل به درد امروز نمى خورد. ملاى امروز باید عالم به مقتضیات وقت باشد، باید مناسبات دول را نیز بداند.)) <ref>تاریخ بیدارى ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانى، ص 256</ref>
[[ناظم الاسلام]] می نویسد: ((نگارنده روزی که مشار الیهه (شیخ فضل الله) در خانه آقای طباطبایی بود، در مجلس در ضمن مذاکره گفت ملای سیصد سال قبل به کار امروز نمی خورد. شیخ در جواب گفت: خیلی دور رفتی بلکه ملای سی سال قبل به درد امروز نمی خورد. ملای امروز باید عالم به مقتضیات وقت باشد، باید مناسبات دول را نیز بداند.)) <ref>تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی، ص 256</ref>


[[ادوارد براون]] محقق و تاریخ نویس نامدار مى نویسد: ((شیخ فضل الله از لحاظ علم و آراستگى به کمال معروف و [[فقیه]] جامع و کامل... مجتهد سرشناس و عالمى متبحر... و از لحاظ [[اجتهاد]] برتر از دیگران بود...)) <ref> انقلاب ایران، ادوارد براون، ترجمه احمد پژوه، ص 355</ref>مهدیقلى هدایت چنین گفته است: ((مقام علمى اش بالاتر از (دو سید) مسند نشین (طباطبایى و بهبهانى) است. طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند.)) <ref>خاطرات و خطرات، مهدیقلى هدایت، ص 155</ref>
[[ادوارد براون]] محقق و تاریخ نویس نامدار می نویسد: ((شیخ فضل الله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف و [[فقیه]] جامع و کامل... مجتهد سرشناس و عالمی متبحر... و از لحاظ [[اجتهاد]] برتر از دیگران بود...)) <ref> انقلاب ایران، ادوارد براون، ترجمه احمد پژوه، ص 355</ref>مهدیقلی هدایت چنین گفته است: ((مقام علمی اش بالاتر از (دو سید) مسند نشین (طباطبایی و بهبهانی) است. طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند.)) <ref>خاطرات و خطرات، مهدیقلی هدایت، ص 155</ref>


ابوالحسن علوى مى گوید: ((شیخ فضل الله از شاگردهاى نمره اول حاجى میرزا حسن شیرازى معروف بود. در پایتخت مرجع امورات شرعى بود.)) <ref> رجال عصر مشروطیت، ابوالحسن علوى، ص 81 </ref>
ابوالحسن علوی می گوید: ((شیخ فضل الله از شاگردهای نمره اول حاجی میرزا حسن شیرازی معروف بود. در پایتخت مرجع امورات شرعی بود.)) <ref> رجال عصر مشروطیت، ابوالحسن علوی، ص 81 </ref>


فریدون آدمیت نوشته است: ((متفکر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نورى بود. از علماى طراز اول که پایه اش را در اجتهاد اسلامى برتر از طباطبایى و [[بهبهانى]] شناخته اند.)) <ref>ایدئولوژى نهضت مشروطیت، فریدون آدمیت، ص 429</ref>
فریدون آدمیت نوشته است: ((متفکر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نوری بود. از علمای طراز اول که پایه اش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبایی و [[بهبهانی]] شناخته اند.)) <ref>ایدئولوژی نهضت مشروطیت، فریدون آدمیت، ص 429</ref>


احمد کسروى مى نویسد:
احمد کسروی می نویسد:


((حاجى شیخ فضل الله نورى... از مجتهدان بنام و با شکوه تهران شمرده مى شد.)) <ref> تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروى، ص 31</ref>
((حاجی شیخ فضل الله نوری... از مجتهدان بنام و با شکوه تهران شمرده می شد.)) <ref> تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، ص 31</ref>


و بالاخره یپرم خان ارمنى - که خود عاقبت مجرى حکم اعدام شیخ شد - در یادداشت‌هاى خصوصى خود نوشته است:
و بالاخره یپرم خان ارمنی - که خود عاقبت مجری حکم اعدام شیخ شد - در یادداشت‌های خصوصی خود نوشته است:


((شیخ فضل الله نورى... روحانى عالیقدرى بود و گفته او براى توده خلق، [[وحى]] منزل محسوب مى شد.)) <ref>یپرم خان سردار، اسماعیل رائین، ص 252</ref>
((شیخ فضل الله نوری... روحانی عالیقدری بود و گفته او برای توده خلق، [[وحی]] منزل محسوب می شد.)) <ref>یپرم خان سردار، اسماعیل رائین، ص 252</ref>


=فعالیت‌هاى اجتماعى=
=فعالیت‌های اجتماعی=


فعالیت‌هاى شیخ فضل‌اللّه نورى علیه سلطه بیگانگان پس از ورود به [[ایران]] آغاز گردید و در [[نهضت تنباکو]] در سال 1309ق، شکل مخصوصى به خود گرفت. وى در این جنبش ضد انگلیسى فعالانه شرکت مى‌کند و همراه [[میرزا حسن آشتیانى]] در محور این حرکت قرار مى‌گیرد که در نهایت به پیروزى متدینین مى‌انجامد.
فعالیت‌های شیخ فضل‌اللّه نوری علیه سلطه بیگانگان پس از ورود به [[ایران]] آغاز گردید و در [[نهضت تنباکو]] در سال 1309ق، شکل مخصوصی به خود گرفت. وی در این جنبش ضد انگلیسی فعالانه شرکت می‌کند و همراه [[میرزا حسن آشتیانی]] در محور این حرکت قرار می‌گیرد که در نهایت به پیروزی متدینین می‌انجامد.


از همین اوان بین او و سید عبدالله طباطبایى (متوفاى 1328ق) که از مجتهدین طراز اوّل [[تهران]] بود، اختلاف نظر پیش مى‌آید؛ زیرا او برخلاف فتواى میرزاى شیرازى بزرگ، حکم به حلیت استعمال تنباکو داده و با این جمله که: «من فقیه هستم و میرزاى شیرازى [[فقیه]] دیگر»، با فتواى میرزاى شیرازى مخالفت مى‌کند. از طرفى او نسبت به سیاست‌هاى [[انگلستان]] توجه لازم را نداشته است و حتى در جریان نهضت از مردم مى‌خواهد که به سفارت انگلستان رفته و براى کمک گرفتن از انگلستان تحصن کنند.
از همین اوان بین او و سید عبدالله طباطبایی (متوفای 1328ق) که از مجتهدین طراز اوّل [[تهران]] بود، اختلاف نظر پیش می‌آید؛ زیرا او برخلاف فتوای میرزای شیرازی بزرگ، حکم به حلیت استعمال تنباکو داده و با این جمله که: «من فقیه هستم و میرزای شیرازی [[فقیه]] دیگر»، با فتوای میرزای شیرازی مخالفت می‌کند. از طرفی او نسبت به سیاست‌های [[انگلستان]] توجه لازم را نداشته است و حتی در جریان نهضت از مردم می‌خواهد که به سفارت انگلستان رفته و برای کمک گرفتن از انگلستان تحصن کنند.


شیخ پیوسته طرف‌دار مشروطه مشروعه و حکومت بر اساس آیات الهى و قوانین قرآنى بود و با مشروطیتى که خواسته [[روشنفکران]] غربگرا و استعمار [[انگلیس]] بود، مخالفت مى‌کرده است که نمونه آن سه ماه تحصن در حرم [[حضرت عبدالعظیم]] و مدرسه مروى و انتشار نشریه «دعوت اسلامى» مى‌باشد.
شیخ پیوسته طرف‌دار مشروطه مشروعه و حکومت بر اساس آیات الهی و قوانین قرآنی بود و با مشروطیتی که خواسته [[روشنفکران]] غربگرا و استعمار [[انگلیس]] بود، مخالفت می‌کرده است که نمونه آن سه ماه تحصن در حرم [[حضرت عبدالعظیم]] و مدرسه مروی و انتشار نشریه «دعوت اسلامی» می‌باشد.


[[احمد کسروى]] از دشمنان شیخ فضل‌اللّه نورى، در کتاب تاریخ مشروطه به نقل از شیخ فضل‌اللّه این طور آورده است:
[[احمد کسروی]] از دشمنان شیخ فضل‌اللّه نوری، در کتاب تاریخ مشروطه به نقل از شیخ فضل‌اللّه این طور آورده است:


بشنوید و حاضرین به غایبین برسانند که آن مجلسى را که من مى‌خواهم مجلسى است که عموم [[مسلمانان]] مى‌خواهند و مسلمانان مجلسى را که اساس آن اسلام باشد مى‌خواهند؛ مجلسى که با [[قرآن کریم]] و شریعت محمدى مخالفتى نداشته باشد. <ref>به نقل از مستدرکات أعیان الشیعة ج4، ص144</ref>
بشنوید و حاضرین به غایبین برسانند که آن مجلسی را که من می‌خواهم مجلسی است که عموم [[مسلمانان]] می‌خواهند و مسلمانان مجلسی را که اساس آن اسلام باشد می‌خواهند؛ مجلسی که با [[قرآن کریم]] و شریعت محمدی مخالفتی نداشته باشد. <ref>به نقل از مستدرکات أعیان الشیعة ج4، ص144</ref>


=اتهامات=
=اتهامات=


از نکات مهم زندگى شیخ، صبر او در برابر شایعات و اتهاماتى است که به او نسبت مى‌دادند. استعمار و روشنفکران غرب‌زده پس از فتواى تحریم تنباکو توسط میرزاى شیرازى و تأثیر آن در جامعه به خطر نفوذ روحانیت در بین توده‌هاى مردم براى جلوگیرى از دستیابى آنان به منافع نامشروعشان پى برده بودند و بنابراین سعى در شکستن این پناهگاه توده‌هاى مردم [[مسلمان]] داشتند.
از نکات مهم زندگی شیخ، صبر او در برابر شایعات و اتهاماتی است که به او نسبت می‌دادند. استعمار و روشنفکران غرب‌زده پس از فتوای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و تأثیر آن در جامعه به خطر نفوذ روحانیت در بین توده‌های مردم برای جلوگیری از دستیابی آنان به منافع نامشروعشان پی برده بودند و بنابراین سعی در شکستن این پناهگاه توده‌های مردم [[مسلمان]] داشتند.


درباره شیخ فضل‌اللّه در سطح وسیعى شایعات مسمومى را پخش کردند؛ به‌طورى‌که حتى [[آخوند خراسانى]] و ملا عبداللّه مازندرانى و میرزا خلیل تهرانى از [[مراجع]] [[نجف]] که انقلاب مشروطه را مورد تأیید قرار داده بودند، تحت تأثیر قرار گرفتند. [[امام خمینى(ره)]] در‌این‌باره مى‌فرماید: «حتى قضیه مرحوم آقا شیخ فضل‌اللّه را در نجف هم یک جور بدى منعکس کردند که آنجا هم صدایى از آن در نیامد. این جورى که ساختند در ایران و در سایر جاها». <ref>به نقل از کتاب نامداران راحل ص 152</ref>
درباره شیخ فضل‌اللّه در سطح وسیعی شایعات مسمومی را پخش کردند؛ به‌طوری‌که حتی [[آخوند خراسانی]] و ملا عبداللّه مازندرانی و میرزا خلیل تهرانی از [[مراجع]] [[نجف]] که انقلاب مشروطه را مورد تأیید قرار داده بودند، تحت تأثیر قرار گرفتند. [[امام خمینی(ره)]] در‌این‌باره می‌فرماید: «حتی قضیه مرحوم آقا شیخ فضل‌اللّه را در نجف هم یک جور بدی منعکس کردند که آنجا هم صدایی از آن در نیامد. این جوری که ساختند در ایران و در سایر جاها». <ref>به نقل از کتاب نامداران راحل ص 152</ref>


=گفتار بزرگان=
=گفتار بزرگان=


'''امام خمینى(قدس‌سره):'''  
'''امام خمینی(قدس‌سره):'''  


مرحوم شیخ فضل‌الله ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد. باید قوانین موافق اسلام باشد. در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسى هم از کوشش ایشان بود، مخالفین، خارجى‌ها که یک همچو قدرتى را در [[روحانیت]] مى‌دیدند، کارى کردند در ایران که شیخ فضل‌اللّه مجاهد و [[مجتهد]] داراى مقامات عالیه را، یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانى‌نما او را محاکمه کرد. <ref> نامداران راحل، ص151</ref>
مرحوم شیخ فضل‌الله ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد. باید قوانین موافق اسلام باشد. در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود، مخالفین، خارجی‌ها که یک همچو قدرتی را در [[روحانیت]] می‌دیدند، کاری کردند در ایران که شیخ فضل‌اللّه مجاهد و [[مجتهد]] دارای مقامات عالیه را، یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی‌نما او را محاکمه کرد. <ref> نامداران راحل، ص151</ref>


'''أعیان الشیعة:'''  
'''أعیان الشیعة:'''  


من کبار العلماء الإیرانیین، بل أجمع الناس، حتى خصومه، على أنّه کان أعلم و أتقى علماء زمانه فی إیران. <ref>مستدرکات أعیان الشیعة، ج4، ص138</ref>
من کبار العلماء الإیرانیین، بل أجمع الناس، حتی خصومه، علی أنّه کان أعلم و أتقی علماء زمانه فی إیران. <ref>مستدرکات أعیان الشیعة، ج4، ص138</ref>


'''ریحانة الأدب:'''  
'''ریحانة الأدب:'''  


از اکابر علماى مجتهدین و اجلاى فقها و [[محدثین]] [[امامیه]] اوائل قرن چهاردهم هجرت مى‌باشد. تمامى اوقات او در ترویج احکام دینیه تدریسا و تألیفا مصروف و مصدر خدمات دینیه بسیار بود. <ref>ریحانة الأدب، ج5-6، ص262-363</ref>
از اکابر علمای مجتهدین و اجلای فقها و [[محدثین]] [[امامیه]] اوائل قرن چهاردهم هجرت می‌باشد. تمامی اوقات او در ترویج احکام دینیه تدریسا و تألیفا مصروف و مصدر خدمات دینیه بسیار بود. <ref>ریحانة الأدب، ج5-6، ص262-363</ref>


'''[[علامه امینی]] مؤلف شهداى راه فضیلت:'''  
'''[[علامه امینی]] مؤلف شهدای راه فضیلت:'''  


شخصیت مورد بحث ما از پیشوایان [[مسلمین]] و پرچم‌داران دانش و دین و بزرگ‌تر‌ین عالم [[تهران]] بود؛ فضل و ادب از گفتار و بیانش مى‌ریخت. <ref>شهداى راه فضیلت</ref>
شخصیت مورد بحث ما از پیشوایان [[مسلمین]] و پرچم‌داران دانش و دین و بزرگ‌تر‌ین عالم [[تهران]] بود؛ فضل و ادب از گفتار و بیانش می‌ریخت. <ref>شهدای راه فضیلت</ref>


'''[[جلال آل احمد]] در کتاب غرب‌زدگى:'''  
'''[[جلال آل احمد]] در کتاب غرب‌زدگی:'''  


من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمى مى‌دانم که به علامت استیلاى [[غرب‌زدگى]]، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد. <ref>غرب‌زدگى، ص78</ref>
من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای [[غرب‌زدگی]]، پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد. <ref>غرب‌زدگی، ص78</ref>


'''معارف الرجال:'''
'''معارف الرجال:'''
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش