طریقت های ترکیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ى' به 'ی'
جز (جایگزینی متن - ' بی نظیر' به ' بی‌نظیر')
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۱: خط ۱:


اسلام در ترکیه یک مسئله انحصارى نیست و غالب مردم ترکیه به یکی از طریقتهای موجود گرایش دارند. طریقت‏‌هاى مذهبى یا گروه‌‏هاى متصوفه در جامعه امروز ترکیه که از نمادهاى غیر دینى استفاده می‌کنند، در صحنه سیاسى و بخش‏‌هاى اقتصادى، حضور فعال دارند. اختلاف نظر و تنوع اندیشه این گروه‏ها به اندازه‏اى است که برخى اوقات عده‏اى از آنها را در مقابل دیگران قرار مى‏دهد. به طور کلى اضمحلال امپراطورى عثمانى، ضربه شدیدى به این گروه‏ها وارد ساخت و حیات آنها را به زندگى مخفیانه و توام با ترس و هراس تبدیل کرد.
اسلام در ترکیه یک مسئله انحصاری نیست و غالب مردم ترکیه به یکی از طریقتهای موجود گرایش دارند. طریقت‏‌های مذهبی یا گروه‌‏های متصوفه در جامعه امروز ترکیه که از نمادهای غیر دینی استفاده می‌کنند، در صحنه سیاسی و بخش‏‌های اقتصادی، حضور فعال دارند. اختلاف نظر و تنوع اندیشه این گروه‏ها به اندازه‏ای است که برخی اوقات عده‏ای از آنها را در مقابل دیگران قرار می‏دهد. به طور کلی اضمحلال امپراطوری عثمانی، ضربه شدیدی به این گروه‏ها وارد ساخت و حیات آنها را به زندگی مخفیانه و توام با ترس و هراس تبدیل کرد.
در میان اهل تسنن ترکیه، دو طریقت بسیار معروف است که یکی از آنها را نورجی و دیگری را نقشبندی می‌نامند. در بین جوانان اهل سنت نورجیها نفوذ بیشتری دارند ولی عوام الناس متمایل به طریقت نقشبندی‌اند. گروه‌های دیگری هم در بین اهل سنت وجود دارد که از جمله آنها یازجیلر، کایلانجیلر، گروه سامی افندی و گروه محمود افندی است که البته پیروان چندانی ندارند.  
در میان اهل تسنن ترکیه، دو طریقت بسیار معروف است که یکی از آنها را نورجی و دیگری را نقشبندی می‌نامند. در بین جوانان اهل سنت نورجیها نفوذ بیشتری دارند ولی عوام الناس متمایل به طریقت نقشبندی‌اند. گروه‌های دیگری هم در بین اهل سنت وجود دارد که از جمله آنها یازجیلر، کایلانجیلر، گروه سامی افندی و گروه محمود افندی است که البته پیروان چندانی ندارند.  


خط ۱۰: خط ۱۰:
این طریقه از آناتولی شروع شد و بر اثر برخورداری از حمایت رسمی دولت عثمانی و در پی کشورگشایی‌های آن، به شبه جزیره بالکان و از آنجا به آلبانی راه یافت و بعدها خانقاههای بکتاشیه در آنجا ساخته شد.  
این طریقه از آناتولی شروع شد و بر اثر برخورداری از حمایت رسمی دولت عثمانی و در پی کشورگشایی‌های آن، به شبه جزیره بالکان و از آنجا به آلبانی راه یافت و بعدها خانقاههای بکتاشیه در آنجا ساخته شد.  


راهیابی این فرقه به شبه جزیره بالکان، در اسلام آوردن ساکنان آنجا سهم عمده‌ای داشت. امروزه بکتاشیه علاوه بر آلبانی و به طور محدود در ترکیه، در میان مردم سوریه، مصر، ترکهای مقیم اروپا و نیز مناطق آلبانیایی نشین و مسلمان مقدونیه و کوزوو رواج دارد. پایه گذار این فرقه سید محمود رضوى معروف به حاجى بکتاش ولى (م.669) است که زندگى وى در منابع مختلف با افسانه ها و حکایت هاى اغراق میز آمیخته است. اجمالا مى توان گفت که وى از صوفیان ترکمن خراسانى، معروف به بابا، بود که از پیروان احمد یسوى (م.562 ق) بودند.<ref>لاجوردى، فاطمه، دائرة المعارف بزرگ اسلامى، 12/397)</ref>.احتمالا وى در سده 6 ق همراه با موج مهاجران ترکمن از شرق به آسیاى صغیر آمده باشد.  
راهیابی این فرقه به شبه جزیره بالکان، در اسلام آوردن ساکنان آنجا سهم عمده‌ای داشت. امروزه بکتاشیه علاوه بر آلبانی و به طور محدود در ترکیه، در میان مردم سوریه، مصر، ترکهای مقیم اروپا و نیز مناطق آلبانیایی نشین و مسلمان مقدونیه و کوزوو رواج دارد. پایه گذار این فرقه سید محمود رضوی معروف به حاجی بکتاش ولی (م.669) است که زندگی وی در منابع مختلف با افسانه ها و حکایت های اغراق میز آمیخته است. اجمالا می توان گفت که وی از صوفیان ترکمن خراسانی، معروف به بابا، بود که از پیروان احمد یسوی (م.562 ق) بودند.<ref>لاجوردی، فاطمه، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 12/397)</ref>.احتمالا وی در سده 6 ق همراه با موج مهاجران ترکمن از شرق به آسیای صغیر آمده باشد.  


منابعى نیز در وجود تاریخى حاج بکتاش تردید کرده‌اند و پایه گذار واقعى طریقه بکتاشیه را بالیم سلطان یا بالیم بابا معروف به پیر دوم (م.922) دانسته‌اند (معصومى، دانشنامه ادب فارسى، 6/190؛ انوشه، دائرة المعارف تشیع، 3/388). برخى نیز مصرّند که وى خاستگاهى مسیحى داشته است. البته نظر غالب آن است که حاجى بکتاش پایه گذار بوده ولى بالیم سلطان این شکل خاص را به فرقه بخشیده و به اصول آن صورت ثابت و مشخص داده و آیین‌هاى جدید و سلسله مراتبى در طریقه بکتاشیه بنیان نهاده است.  
منابعی نیز در وجود تاریخی حاج بکتاش تردید کرده‌اند و پایه گذار واقعی طریقه بکتاشیه را بالیم سلطان یا بالیم بابا معروف به پیر دوم (م.922) دانسته‌اند (معصومی، دانشنامه ادب فارسی، 6/190؛ انوشه، دائرة المعارف تشیع، 3/388). برخی نیز مصرّند که وی خاستگاهی مسیحی داشته است. البته نظر غالب آن است که حاجی بکتاش پایه گذار بوده ولی بالیم سلطان این شکل خاص را به فرقه بخشیده و به اصول آن صورت ثابت و مشخص داده و آیین‌های جدید و سلسله مراتبی در طریقه بکتاشیه بنیان نهاده است.  


در باب عقاید حاجى بکتاش ولى گفته‏‌اند که مشرب توحید و تجرید بر وى غالب بوده و اغلب اوقات مغلوب حال مى شده و چون به هوش مى آمده به لعن و طعن مخالفان مى پرداخته و با وجود کثرت و ازدحام مطلقاً عقیده خودش را استتار نمى کرده است (شیرازى، طرائق الحقائق، 2/347).
در باب عقاید حاجی بکتاش ولی گفته‏‌اند که مشرب توحید و تجرید بر وی غالب بوده و اغلب اوقات مغلوب حال می شده و چون به هوش می آمده به لعن و طعن مخالفان می پرداخته و با وجود کثرت و ازدحام مطلقاً عقیده خودش را استتار نمی کرده است (شیرازی، طرائق الحقائق، 2/347).


با توجه به آن که در کتاب المقالات حاجى بکتاش که در اصل به زبان عربى نگاشته شده، مراسم سرّى و آموزه‌هاى بکتاشى مشخصاً ذکر نشده، این نظر تأیید مى شود. حاجى بکتاش هم روزگار اورخان دومین فرمانرواى عثمانى، بوده و نزد او تقربى نیز داشته است (معصومى، همان جا، 191).  
با توجه به آن که در کتاب المقالات حاجی بکتاش که در اصل به زبان عربی نگاشته شده، مراسم سرّی و آموزه‌های بکتاشی مشخصاً ذکر نشده، این نظر تأیید می شود. حاجی بکتاش هم روزگار اورخان دومین فرمانروای عثمانی، بوده و نزد او تقربی نیز داشته است (معصومی، همان جا، 191).  


با وجود آنکه علویان و بکتاشیان مستقل از هم هستند، اما امروزه از لحاظ تاریخی و اجتماعی، مطرح کردن استقلال آنها از یکدیگر ممکن نیست. اعتقادات علویان با بکتاشیان یکی است. آنها از لحاظ ادبیّات، مبانی اخلاقی و عقیده، تفاوت بنیادینی با یکدیگر ندارند و اصولشان نیز مشترک است ــ تفاوت اساسی آنها یک فرق اجتماعی است و آن اینکه؛ بکتاشیان غالباً در شهر زندگی می‌کرده‌اند و علویان، زندگی کوچ‌نشینی و نیمه کوچ‌نشینی داشته‌اند.  
با وجود آنکه علویان و بکتاشیان مستقل از هم هستند، اما امروزه از لحاظ تاریخی و اجتماعی، مطرح کردن استقلال آنها از یکدیگر ممکن نیست. اعتقادات علویان با بکتاشیان یکی است. آنها از لحاظ ادبیّات، مبانی اخلاقی و عقیده، تفاوت بنیادینی با یکدیگر ندارند و اصولشان نیز مشترک است ــ تفاوت اساسی آنها یک فرق اجتماعی است و آن اینکه؛ بکتاشیان غالباً در شهر زندگی می‌کرده‌اند و علویان، زندگی کوچ‌نشینی و نیمه کوچ‌نشینی داشته‌اند.  
خط ۲۱۴: خط ۲۱۴:
معنی دیگر آن است که ذاکر از دل خود واقف باشد. یعنی (دراثنای ذکر متوجه به این قطعه لحم صنوبری الشکل شود که او را به مجاز دل می‌گویند ...و او را مشغول و گویا به ذکر گرداند و مگذارد که از ذکر و مفهوم ذکر غافل و ذاهل گردد.
معنی دیگر آن است که ذاکر از دل خود واقف باشد. یعنی (دراثنای ذکر متوجه به این قطعه لحم صنوبری الشکل شود که او را به مجاز دل می‌گویند ...و او را مشغول و گویا به ذکر گرداند و مگذارد که از ذکر و مفهوم ذکر غافل و ذاهل گردد.


خواجه بهاءالدین نشبند در ذکر بازداشتن نفس (حبس نفس) را لازم نمی شمردند ،اگر چه آن را مفید مى‌دانستند. ولی وقوف قلبی را (به هر دو معنی که گفته شد) لازم مى‌دانسته‌اند. (رعایت وقوف قلبی را مهمتر می‌داشتند و لازم می شمردند .زیرا که خلاصه ی آنچه مقصود است از ذکر وقوف قلبی است).
خواجه بهاءالدین نشبند در ذکر بازداشتن نفس (حبس نفس) را لازم نمی شمردند ،اگر چه آن را مفید می‌دانستند. ولی وقوف قلبی را (به هر دو معنی که گفته شد) لازم می‌دانسته‌اند. (رعایت وقوف قلبی را مهمتر می‌داشتند و لازم می شمردند .زیرا که خلاصه ی آنچه مقصود است از ذکر وقوف قلبی است).


((منبع: انیس الطالبین و عده السالکین به تصحیح و مقدمه دکتر خلیل ابراهیم ضاری اوغلی برگرفته از وبلاگ نقشبندیه کمالیه))<ref>http://081390.blogfa.com/post/203</ref>
((منبع: انیس الطالبین و عده السالکین به تصحیح و مقدمه دکتر خلیل ابراهیم ضاری اوغلی برگرفته از وبلاگ نقشبندیه کمالیه))<ref>http://081390.blogfa.com/post/203</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش