۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابراین') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
بنابر این رای آنان بر دیگر آراء حاکم بوده و هر نوع مخالفتی با آنان مخالفت با نظام محسوب میشد | بنابر این رای آنان بر دیگر آراء حاکم بوده و هر نوع مخالفتی با آنان مخالفت با نظام محسوب میشد | ||
در نتیجه امر "خذ ما خالف العامه" در حقیقت امر سیاسی بوده که ائمه علیهم السلام شیعیانشان را بدین وسیله از نزدیک شدن به نظام سلطه و فتاوای حاکمان و عالمان درباری آن زمان تحذیر مینمودند | در نتیجه امر "خذ ما خالف العامه" در حقیقت امر سیاسی بوده که ائمه علیهم السلام شیعیانشان را بدین وسیله از نزدیک شدن به نظام سلطه و فتاوای حاکمان و عالمان درباری آن زمان تحذیر مینمودند بنابراین روایات مذکور ارتباطی به مخالفت نمودن با فتاوای همه اهل سنت نیست. | ||
موید این برداشت نکاتی است که با تامل در روایات مذکور بدست میآید که یکی از آنها روایت مشهور و مقبوله عمربن حنظله است که در آن بهنگام تعارض روایتین امده است: | موید این برداشت نکاتی است که با تامل در روایات مذکور بدست میآید که یکی از آنها روایت مشهور و مقبوله عمربن حنظله است که در آن بهنگام تعارض روایتین امده است: | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
ثالثا ترجیح روایت مخالف با فتوای عالمان درباری در نظام سلطه امری عقلی بوده و روایات خذ ما خالف العامه ارشاد به چنین حکمیخواهد بود | ثالثا ترجیح روایت مخالف با فتوای عالمان درباری در نظام سلطه امری عقلی بوده و روایات خذ ما خالف العامه ارشاد به چنین حکمیخواهد بود | ||
چون در شرائطی که امکان بیان حکم واقعی وجود نداشته و اظهار حکم حقیقی انسان را در معرض خطر جانی قرار میدهد عقل حکم میکند که جهت حفظ جان سیاستی متناسب و موافق با گفتار حاکمان و عالمان درباری اتخاذ گردد و انگاه که شرائط تغییر یافت موظف به امری مخالف با امر اول خواهیم بود | چون در شرائطی که امکان بیان حکم واقعی وجود نداشته و اظهار حکم حقیقی انسان را در معرض خطر جانی قرار میدهد عقل حکم میکند که جهت حفظ جان سیاستی متناسب و موافق با گفتار حاکمان و عالمان درباری اتخاذ گردد و انگاه که شرائط تغییر یافت موظف به امری مخالف با امر اول خواهیم بود بنابراین خذ ما خالف العامه راهکار ائمه به شیعیان در رسیدن به حکم واقعی خواهد بود. | ||
رابعا اگر به سیره اهل بیت ع درتعاملشان با اهل سنت و بالعکس بنگریم میبینیم آنان به اهل سنت محبت ورزیده و رفتارشان با آنها به روش نیکو بود چنانکه اهل سنت نیز با آنان تعاملی مثبت داشته و به آنان به دیده احترام و محبت امیز مینگریستند که این امر در روایات فراوانی که در منابع روایی شان و نیز اثار ارزشمندی که نسبت به عظمت اهل بیت نگاشته اند بخوبی مشهود است. | رابعا اگر به سیره اهل بیت ع درتعاملشان با اهل سنت و بالعکس بنگریم میبینیم آنان به اهل سنت محبت ورزیده و رفتارشان با آنها به روش نیکو بود چنانکه اهل سنت نیز با آنان تعاملی مثبت داشته و به آنان به دیده احترام و محبت امیز مینگریستند که این امر در روایات فراوانی که در منابع روایی شان و نیز اثار ارزشمندی که نسبت به عظمت اهل بیت نگاشته اند بخوبی مشهود است. |