سید محمد محقق داماد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:


== طلوع ==
== طلوع ==
در یکی از روزهای ۱۳۲۵ هجری قمری <ref>مجله ی نور علم، شماره ی ۱۷ و صفحه ی ۹۷؛ شیخ محمد شریف رازی در گنجینه ی دانشمندان، تاریخ تولد ایشان را ۱۳۲۱ ذکر کرده است</ref> در روستای احمدآباداز توابع اردکان [[یزد]]و در خانواده ای روحانی، فرزندی مبارک دیده به جهان گشود. نام او را محمد نهادند، حاج سید جعفر موسوی پدر سید محمد، روحانی مخلص و مبلغ دینی و از علاقه‌مندان واقعی خاندان عصمت و طهارت، علیهم السلام، بود که بارها با پای پیاده به [[زیارت]] [[عتبات عالیات]] مشرف شده بود.
در یکی از روزهای ۱۳۲۵ هجری قمری <ref>مجله ی نور علم، شماره ی ۱۷ و صفحه ی ۹۷؛ شیخ محمد شریف رازی در گنجینه ی دانشمندان، تاریخ تولد ایشان را ۱۳۲۱ ذکر کرده است</ref> در روستای احمدآباد از توابع اردکان یزد و در خانواده ای روحانی، فرزندی مبارک دیده به جهان گشود. نام او را محمد نهادند، حاج سید جعفر موسوی پدر سید محمد، روحانی مخلص و مبلغ دینی و از علاقه‌مندان واقعی خاندان عصمت و طهارت، علیهم السلام، بود که بارها با پای پیاده به [[زیارت]] [[عتبات عالیات]] مشرف شده بود.


او قبل از تولد فرزندش محمد، به شوق زیارت اجدادش رهسپار [[عراق]] گشت، اما این آخرین سفر بود و در همین سفر، روح پاکش به ملکوت اعلی پیوست. <ref>مجلهی نور علم، نشریه ی جامعه ی مدرسین، شماره ی ۱۷، صفحه ی ۹۷٫</ref> محمد که سایه ی پدر را درک نکرده بود، به دست مادر عالم و پارسایش تربیت شد و شاکله شخصیتی او به بار نشست تا این که آفتاب زندگی مادر نیز پس از مدتی کوتاه غروب کرد.
او قبل از تولد فرزندش محمد، به شوق زیارت اجدادش رهسپار [[عراق]] گشت، اما این آخرین سفر بود و در همین سفر، روح پاکش به ملکوت اعلی پیوست. <ref>مجله ی نور علم، نشریه ی جامعه ی مدرسین، شماره ی ۱۷، صفحه ی ۹۷٫</ref> محمد که سایه ی پدر را درک نکرده بود، به دست مادر عالم و پارسایش تربیت شد و شاکله شخصیتی او به بار نشست تا این که آفتاب زندگی مادر نیز پس از مدتی کوتاه غروب کرد.


سید محمدمانند جد بزرگوارش [[حضرت محمد (ص)|رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)]]، قبل از ولادت، پدر را از دست و در شش سالگی، مادرش از دنیا رفت. پس از آن، محمد، عمدتاً نزد خانواده پدری بزرگ شد. چه کسی می‌دانست که کودک امروز، مجتهدپرور فردا خواهد شد و کسانی را تربیت خواهد که از ارکان بزرگ‌ترین انقلاب جهانی مستضعفین در ایرانخواهند بود.
سید محمدمانند جد بزرگوارش [[حضرت محمد (ص)|رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)]]، قبل از ولادت، پدر را از دست و در شش سالگی، مادرش از دنیا رفت. پس از آن، محمد، عمدتاً نزد خانواده پدری بزرگ شد. چه کسی می‌دانست که کودک امروز، مجتهد پرور فردا خواهد شد و کسانی را تربیت خواهد که از ارکان بزرگ‌ ترین انقلاب جهانی مستضعفین در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] خواهند بود.


== آغاز تحقیق ==
== آغاز تحقیق ==
طبیعی بود که فرزند مکتب جعفری، غیر از علوم دینی، دل مشغولی دیگری نداشته باشد. تحصیلات مقدماتی را در اردکان یزد سپری کرد، ولی عطش یادگیری اش او را به یزد کشاند. سید محمد نزد اساتید نامدار حوزه ی علمیه ی یزد، مشغول تحصیل مقدمات علوم و سطح شد.
طبیعی بود که فرزند مکتب جعفری، غیر از علوم دینی، دل مشغولی دیگری نداشته باشد. تحصیلات مقدماتی را در اردکان یزد سپری کرد، ولی عطش یادگیری اش او را به یزد کشاند. سید محمد نزد اساتید نامدار حوزه ی علمیه ی [[یزد]]، مشغول تحصیل مقدمات علوم و سطح شد.


در میان اساتید برجسته ی او در یزد می‌توان از چند تن نام برد:
در میان اساتید برجسته ی او در یزد می‌توان از چند تن نام برد:
 
#
الف) مرحوم [[سید احمد مدرس]].
# مرحوم [[سید احمد مدرس]]. او مدرسی ماهر و بنام در حوزه ی علمیه ی یزد و خصوصاً در تدریس ادبیات عرب بود. <ref> آینه ی دانشوران، سید علیرضا ریحان یزدی، صفحه ۷۳۴٫</ref>
 
#
او مدرسی ماهر و بنام در حوزه ی علمیه ی یزد و خصوصاً در تدریس ادبیات عرب بود. <ref> آینه ی دانشوران، سید علیرضا ریحان یزدی، صفحه ۷۳۴٫</ref>
# حاج سید یحیی واعظ یزدی(متوفای ۱۳۶۲هجری قمری) <ref> آینه ی دانشوران، صفحه ۳۷۹ و ۳۷۸٫ گنجینه ی دانشمندان، ج ۷، ص ۴۶۲٫</ref> وی از واعظان معروف یزدبود که در [[اصفهان]] نزد علمای بزرگی مانند [[سید مهدی درچه ای]]، شیخ [[اسدالله قمشه ای]]، [[میرزا جهانگیرخان قشقایی]] <ref> آیت‌الله میرزا جهانگیرخان قشقایی از علماء عصر مشروطه در اصفهان به تحصیل پرداخت. در علوم نقلی و عقلی مخصوصاً حکمت تبحر داشت و باعث رونق فلسفه در این شهر شد. (۱۳۲۸ – ۱۲۴۳ هـجری قمری)</ref> زانوی تلمذ زده است.
 
#
ب) حاج سید یحیی واعظ یزدی(متوفای ۱۳۶۲هجری قمری) <ref> آینه ی دانشوران، صفحه ۳۷۹ و ۳۷۸٫ گنجینه ی دانشمندان، ج ۷، ص ۴۶۲٫</ref>
# [[سید حسین باغ گندمی]] <ref> آینه ی دانشوران، ص ۲۲۵ – ۲۲۴٫</ref> از شاگردان برجسته ی آیت‌الله حاج سید محمد کاظم طباطبایی یزدی <ref>آیت‌الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی متولد ۱۲۴۸ هـجری قمری. در یزد که تحصیلات مقدماتی را در یزد گذراند و برای تکمیل درس به اصفهان و سپس نجف عزیمت کرد و نزد علمای بزرگی همچون میرزای شیرازی و…تلمذ نمود. از مجاهدین بیدار عصر مشروطه و صاحب کتاب ارزشمند العروه الوثقی در سال ۱۳۳۷ هـجری قمری دار فانی را وداع گفت.</ref> در عتبات عالیات بود که پس از تکمیل دروس خود از عراقبه موطن خود بازگشت و به امر تدریس مشغول گردید.
 
#
وی از واعظان معروف یزدبود که در [[اصفهان]] نزد علمای بزرگی مانند [[سید مهدی درچه ای]]، شیخ [[اسدالله قمشه ای]]، [[میرزا جهانگیرخان قشقایی]] <ref> آیت‌الله میرزا جهانگیرخان قشقایی از علماء عصر مشروطه در اصفهان به تحصیل پرداخت. در علوم نقلی و عقلی مخصوصاً حکمت تبحر داشت و باعث رونق فلسفه در این شهر شد. (۱۳۲۸ – ۱۲۴۳ هـجری قمری)</ref> زانوی تلمذ زده است.
# آیت‌الله حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی[کوچه بیوکی] ـ (۱۲۹۵ـ ۱۳۸۰ هجری قمری) فرزند حاج ابراهیم کوچه بیوکی یزدی، در [[مشهد]]دیده به جهان گشود. پس از تحصیل علوم ادبی و مقداری از [[فقه]] و اصول و کلام به همراه یار قوچانی اش، سید حسن قوچانی، معروف به آقا نجفی، <ref> از عالمان نامور و وارسته اواخر عهد قاجار و عصر مشروطه که در نجف به درجه [[اجتهاد]] رسید و با کتاب سیاحت شرق و سیاحت غرب معروف گردید (متوفای ۱۳۶۲ هـجری قمری)</ref> برای ادامه ی تحصیل به یزدو سپس اصفهان حرکت کردند. پس از پنج سال اقامت در اصفهان، عازم [[عراق]] شد و در حوزه ی نجف نزد علمای بزرگواری چون آیت‌الله حاج سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و آخوند ملا محمد کاظم خراسانی <ref> آخوند خراسانی از حماسه سازان تاریخ ایران و مشروطه، مرجع تقلید و مدرس کم نظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مشروطه و صاحب کتاب معروف کفایه الاصول (۱۳۲۹ – ۱۲۵۵ هـجری قمری)</ref> و آیت‌الله شیخ محمدباقر اصطهباناتی <ref>۱۰٫ از علماء پرشور و مشروطه و شاگرد میرزای شیرازی بزرگ که در حمایت از شیخ فضل الله فعالیت می‌کرد و به دست پسران قوام الملک به فجیع ترین وضع به شهادت رسید</ref> تحصیل کرد و پس از رسیدن به درجه ی اجتهاد به یزد بازگشت. مدت چهل سال زعامت و تدبیر مردم یزدرا عهده دار بود. <ref> رک: گلشن ابرار</ref>
 
ج) [[سید حسین باغ گندمی]] <ref> آینه ی دانشوران، ص ۲۲۵ – ۲۲۴٫</ref>
 
از شاگردان برجسته ی آیت‌الله حاج سید محمد کاظم طباطبایی یزدی <ref>آیت‌الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی متولد ۱۲۴۸ هـجری قمری. در یزد که تحصیلات مقدماتی را در یزد گذراند و برای تکمیل درس به اصفهان و سپس نجف عزیمت کرد و نزد علمای بزرگی همچون میرزای شیرازی و…تلمذ نمود. از مجاهدین بیدار عصر مشروطه و صاحب کتاب ارزشمند العروه الوثقی در سال ۱۳۳۷ هـجری قمری دار فانی را وداع گفت.</ref> در عتبات عالیات بود که پس از تکمیل دروس خود از عراقبه موطن خود بازگشت و به امر تدریس مشغول گردید.
 
د) آیت‌الله حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی[کوچه بیوکی] ـ (۱۲۹۵ـ ۱۳۸۰ هجری قمری)
 
فرزند حاج ابراهیم کوچه بیوکی یزدی، در [[مشهد]]دیده به جهان گشود. پس از تحصیل علوم ادبی و مقداری از [[فقه]] و اصول و کلام به همراه یار قوچانی اش، سید حسن قوچانی، معروف به آقا نجفی، <ref> از عالمان نامور و وارسته اواخر عهد قاجار و عصر مشروطه که در نجف به درجه اجتهاد رسید و با کتاب سیاحت شرق و سیاحت غرب معروف گردید (متوفای ۱۳۶۲ هـجری قمری)</ref> برای ادامه ی تحصیل به یزدو سپس اصفهانحرکت کردند. پس از پنج سال اقامت در اصفهان، عازم عراقشد و در حوزه ی نجفنزد علمای بزرگواری چون آیت‌الله حاج سید محمد کاظم طباطبایی یزدیو آخوند ملا محمد کاظم خراسانی <ref> آخوند خراسانی از حماسه سازان تاریخ ایران و مشروطه، مرجع تقلید و مدرس کم نظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مشروطه و صاحب کتاب معروف کفایه الاصول (۱۳۲۹ – ۱۲۵۵ هـجری قمری)</ref> و آیت‌الله شیخ محمدباقر اصطهباناتی <ref>۱۰٫ از علماء پرشور و مشروطه و شاگرد میرزای شیرازی بزرگ که در حمایت از شیخ فضل الله فعالیت می‌کرد و به دست پسران قوام الملک به فجیع ترین وضع به شهادت رسید</ref> تحصیل کرد و پس از رسیدن به درجه ی اجتهاد به یزد بازگشت. مدت چهل سال زعامت و تدبیر مردم یزدرا عهده دار بود. <ref> رک: گلشن ابرار</ref>


== شاگردان ==
== شاگردان ==
خط ۹۰: خط ۸۲:
# [[آیت‌الله محمد مؤمن قمی]] <ref>مجله ی نور علم؛ شماره ۱۷، ص ۹۸؛ سیمای اردکان، ص ۳؛ درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، شماره ی ۴، ص ۲۲۶٫</ref>
# [[آیت‌الله محمد مؤمن قمی]] <ref>مجله ی نور علم؛ شماره ۱۷، ص ۹۸؛ سیمای اردکان، ص ۳؛ درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، شماره ی ۴، ص ۲۲۶٫</ref>


به گمان برخی ناآگاهان، ایشان با سیاست و فلسفه مخالفت داشتند، اما با نگاهی گذرا به تربیت شدگان درس ایشان، بلندنظری آیت‌الله محقق دامادآشکار می‌گردد؛ زیرا، کسانی که زانوی تلمذ نزد ایشان زده اند، اکثراً از ارکان حرکت اسلامی ـ شیعی ایرانبودند که منجر به انقلابی با صلابت در سطح جهان شده است.
به گمان برخی ناآگاهان، ایشان با سیاست و فلسفه مخالفت داشتند، اما با نگاهی گذرا به تربیت شدگان درس ایشان، بلندنظری آیت‌الله محقق دامادآشکار می‌گردد؛ زیرا، کسانی که زانوی تلمذ نزد ایشان زده اند، اکثراً از ارکان حرکت اسلامی ـ شیعی ایران بودند که منجر به انقلابی با صلابت در سطح جهان شده است.


در مورد عدم مخالفت ایشان با حکمت به نقل خاطره ای از فرزند برومند ایشان، دکتر آیت‌الله سید مصطفی محقق داماداکتفا می‌کنیم. دکتر محقق دامادمی‌گوید: «در سال ۴۵ که سال‌های آخر دانشگاه را طی می‌کردم، علاقه‌مند شدم [[فلسفه]] بخوانم. پدرم با فلسفه آشنایی نداشت، اما مخالف هم نبود. [معتقد بود] اگر می خواهی فلسفه بخوانی، پیش استادش بخوان، پیش کسی که این چیزها را خوب می داند. من منطق منظومه را در قم پیش استاد متخصصی خواندم. مرحوم پدرم به من گفت: اگر می خواهی فلسفه بخوانی یا پیش حاج آقا مهدی (حائری یزدی)بخوان یا پیش آقای مطهری.
در مورد عدم مخالفت ایشان با حکمت به نقل خاطره ای از فرزند برومند ایشان، دکتر آیت‌الله سید مصطفی محقق داماد اکتفا می‌کنیم. دکتر محقق دامادمی‌گوید: «در سال ۴۵ که سال‌های آخر دانشگاه را طی می‌کردم، علاقه‌مند شدم [[فلسفه]] بخوانم. پدرم با فلسفه آشنایی نداشت، اما مخالف هم نبود. [معتقد بود] اگر می خواهی فلسفه بخوانی، پیش استادش بخوان، پیش کسی که این چیزها را خوب می داند. من منطق منظومه را در قم پیش استاد متخصصی خواندم. مرحوم پدرم به من گفت: اگر می خواهی فلسفه بخوانی یا پیش حاج آقا مهدی(حائری یزدی) بخوان یا پیش آقای مطهری.


آن وقت دایی ام، مهدی حائری یزدی در کانادابودند. من خدمت آقای مطهری رسیدم. در سال ۴۷ ـ ۴۸ شهید مطهری مرا به محبت پذیرفتند؛ چون، ایشان یکی از شاگردان پدرم بودند. پیغام پدرم را دادم. نزد آقای مطهری به طور خصوصی فلسفه را شروع کردم.».
آن وقت دایی ام، مهدی حائری یزدی در کانادا بودند. من خدمت آقای مطهری رسیدم. در سال ۴۷ ـ ۴۸ شهید مطهری مرا به محبت پذیرفتند؛ چون، ایشان یکی از شاگردان پدرم بودند. پیغام پدرم را دادم. نزد آقای مطهری به طور خصوصی فلسفه را شروع کردم.».


== تألیفات ==
== تألیفات ==
از تألیفات مرحوم آیت‌الله محقق دامادچند اثر باقی مانده است که مهم‌ترین و عمده ترین آن ها حواشی بر اثر ارزشمند فقهی [[آیت‌الله طباطبایی یزدی]] یعنی کتاب [[العروه الوثقی]] است که به قلم خود آن مرحوم نگارش یافته است. بعضی از دروس ایشان را شاگردان آن مرحوم تقریر کرده و به رشته ی تحریر درآورده اند که برخی از این تقریرات به زیور طبع آراسته شده‌اند.
از تألیفات مرحوم آیت‌الله محقق دامادچند اثر باقی مانده است که مهم‌ترین و عمده ترین آن ها حواشی بر اثر ارزشمند فقهی [[آیت‌الله طباطبایی یزدی]] یعنی کتاب [[العروه الوثقی]] است که به قلم خود آن مرحوم نگارش یافته است. بعضی از دروس ایشان را شاگردان آن مرحوم تقریر کرده و به رشته ی تحریر درآورده اند که برخی از این تقریرات به زیور طبع آراسته شده‌اند.


الف) استاد آیت‌الله جوادی آملی مباحث [[حج]] و صلاه و صوم و [[اعتکاف]] و [[خمس]] و قسمت عمده ی [[زکات]] را تقریر و تحریر کرده و به چاپ رسانده است.
# استاد آیت‌الله جوادی آملی مباحث [[حج]] و صلاه و صوم و [[اعتکاف]] و [[خمس]] و قسمت عمده ی [[زکات]] را تقریر و تحریر کرده و به چاپ رسانده است.
 
# درس اصول ایشان توسط استاد آیت‌الله شیخ ناصر مکارم شیرازی نوشته شده است.
ب) درس اصول ایشان توسط استاد آیت‌الله شیخ ناصر مکارم شیرازی نوشته شده است.
# [[آیت‌الله طاهری اصفهانی]] مبحث [[طهارت]] و دوره ی اصول ایشان را تقریر کرده است.
 
# مبحث فقهی صلاه را نیز آیت‌الله حاج شیخ محمد مؤمن قمیتقریر و تحریر کرده است. <ref>گنجینه ی دانشمندان، ج ۲، ص ۱۴۲؛ مجله ی نور علم، شماره ۵، دور دوم، ص ۱۰۳ – ۹۶٫</ref>
ج) [[آیت‌الله طاهری اصفهانی]] مبحث [[طهارت]] و دوره ی اصول ایشان را تقریر کرده است.
 
د) مبحث فقهی صلاه را نیز آیت‌الله حاج شیخ محمد مؤمن قمیتقریر و تحریر کرده است. <ref>گنجینه ی دانشمندان، ج ۲، ص ۱۴۲؛ مجله ی نور علم، شماره ۵، دور دوم، ص ۱۰۳ – ۹۶٫</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
خط ۱۱۱: خط ۱۰۰:
غروب نزدیک شد. این عارف عظیم الشأن که در روزهای آخر عمر از عارضه ی سکته ی قلبی رنج می برد، از اوایل ماه مبارک [[رمضان]] در بستر بیماری به سر می برد. وقتی شاگردان و یا خواص به عیادت وی می‌رفتند و ساعت معمول درس ایشان فرا می رسید، چون خود را محروم از این فیض عظیم می دید، به آرامی اشک می ریخت و این جملات پر ارزش را می‌فرمود: «من از مرگ نمی ترسم، ولی از این می ترسم که وجود عاطل و باطلی باشم و نتوانم انجام وظیفه ی شرعی کنم.». <ref>مجله ی نور علم؛ ش ۱۷؛ ص ۹۸؛ درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، ش ۴، ص ۲۲۶٫</ref>
غروب نزدیک شد. این عارف عظیم الشأن که در روزهای آخر عمر از عارضه ی سکته ی قلبی رنج می برد، از اوایل ماه مبارک [[رمضان]] در بستر بیماری به سر می برد. وقتی شاگردان و یا خواص به عیادت وی می‌رفتند و ساعت معمول درس ایشان فرا می رسید، چون خود را محروم از این فیض عظیم می دید، به آرامی اشک می ریخت و این جملات پر ارزش را می‌فرمود: «من از مرگ نمی ترسم، ولی از این می ترسم که وجود عاطل و باطلی باشم و نتوانم انجام وظیفه ی شرعی کنم.». <ref>مجله ی نور علم؛ ش ۱۷؛ ص ۹۸؛ درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، ش ۴، ص ۲۲۶٫</ref>


به دنیا و ما فیها چشمی ندوخته بود تا بگویند: «چشم بر جهان فروبست» و آخرت و جهان برتر آن چنان درآمیخته با جوهره ی لحظه های مبارک زندگی دنیوی اش بود که هرگز نمی‌توان گفت: «به دیار باقی شتافت». شاید بتوان این گونه فریاد کرد که روحی بزرگ که بیش از نیم قرن در حصار کالبدی کوچک اسیر بود، از این خاک پرواز کرد تا در جوار اولیای حق منزل گزیند.
به دنیا و ما فی‌ها چشمی ندوخته بود تا بگویند: «چشم بر جهان فروبست» و آخرت و جهان برتر آن چنان درآمیخته با جوهره ی لحظه های مبارک زندگی دنیوی اش بود که هرگز نمی‌توان گفت: «به دیار باقی شتافت». شاید بتوان این گونه فریاد کرد که روحی بزرگ که بیش از نیم قرن در حصار کالبدی کوچک اسیر بود، از این خاک پرواز کرد تا در جوار اولیای حق منزل گزیند.


روز چهارشنبه دوم ذوالحجه الحرام سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت هجری قمری، آیت‌الله سید محمد محقق دامادیزدی پس از تحمل هفتاد و پنج روز بیماری در اثر سکته ی قلبی، روحش به دیدار یار شتافت تا در کنار اجدادش آرام گیرد. مردم مؤمن قم عصر همان روز، پیکر پاک ایشان را با چشمانی اشکبار و اندوهی فراوان تشییع کردند و در مقبره ای از مقابر شرقی صحن مطهر کریمه ی [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‌بیت(علیها السلام)]]، مقابل ایوان آینه به خاک سپردند.
روز چهارشنبه دوم [[ذی الحجه|ذوالحجه]] الحرام سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت هجری قمری، آیت‌الله سید محمد محقق دامادیزدی پس از تحمل هفتاد و پنج روز بیماری در اثر سکته ی قلبی، روحش به دیدار یار شتافت تا در کنار اجدادش آرام گیرد. مردم مؤمن قم عصر همان روز، پیکر پاک ایشان را با چشمانی اشکبار و اندوهی فراوان تشییع کردند و در مقبره ای از مقابر شرقی صحن مطهر کریمه ی [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‌بیت(علیها السلام)]]، مقابل ایوان آینه به خاک سپردند.


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش