نقد و بررسی مساله فتاوا و جریان های تکفیری در شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'انسانها' به 'انسان‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'نتیجه اش' به 'نتیجه‌اش')
جز (جایگزینی متن - 'انسانها' به 'انسان‌ها')
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
2-لازمه عدم تکفیر مسلمانان غیر شیعه آن است که کلیه احکام و حقوق اسلامی– نظیر محقون الدم و العرض و المال بودن- بر همه مسلمانان غیر شیعه جاری است.  
2-لازمه عدم تکفیر مسلمانان غیر شیعه آن است که کلیه احکام و حقوق اسلامی– نظیر محقون الدم و العرض و المال بودن- بر همه مسلمانان غیر شیعه جاری است.  


3- احکام مذکور علاوه بر همه مسلمانان - بر همه انسانهای غیر معاند که – که برخی از فلاسفه اسلامی - نام مسلمان فطری را برآنان نهاده‌‏اند- نیز جاری خواهد بود.
3- احکام مذکور علاوه بر همه مسلمانان - بر همه انسان‌های غیر معاند که – که برخی از فلاسفه اسلامی - نام مسلمان فطری را برآنان نهاده‌‏اند- نیز جاری خواهد بود.


== خاتمه ==  
== خاتمه ==  
خط ۴۴۱: خط ۴۴۱:
ایشان می‌گوید:
ایشان می‌گوید:


بحث حکما بحث صغروی است نه کبروی. حکما دراین ‏باره بحث نمی‏‌کنند که ملاک عمل نیک و ملاک مقبولیّت عمل چیست؛ بحث آنها درباره انسان است، درباره این است که عملا اکثریّت انسانها، به تفاوت و به طور نسبی نیکند، نیک می‏‌مانند و نیک می‏‌میرند و نیک محشور می‏‌گردند.
بحث حکما بحث صغروی است نه کبروی. حکما دراین ‏باره بحث نمی‏‌کنند که ملاک عمل نیک و ملاک مقبولیّت عمل چیست؛ بحث آنها درباره انسان است، درباره این است که عملا اکثریّت انسان‌ها، به تفاوت و به طور نسبی نیکند، نیک می‏‌مانند و نیک می‏‌میرند و نیک محشور می‏‌گردند.


حکما می‌خواهند بگویند هر چند مردمی که توفیق قبول دین اسلام می‏‌یابند در اقلیتند ولی افرادی که دارای اسلام فطری می‏‌باشند و با اسلام فطری محشور می‏‌گردند در اکثریّتند.
حکما می‌خواهند بگویند هر چند مردمی که توفیق قبول دین اسلام می‏‌یابند در اقلیتند ولی افرادی که دارای اسلام فطری می‏‌باشند و با اسلام فطری محشور می‏‌گردند در اکثریّتند.
خط ۴۶۶: خط ۴۶۶:
[[صدرالمتألّهین]] در مباحث خیر و شرّ «اسفار» از جمله اشکالات آنجا این مطلب را ذکر می‌‏کند که:
[[صدرالمتألّهین]] در مباحث خیر و شرّ «اسفار» از جمله اشکالات آنجا این مطلب را ذکر می‌‏کند که:


«چگونه می‏‌گویید خیر بر شر غلبه دارد و حال آنکه وقتی که به انسان که اشرف کائنات است نظر می‌افکنیم می‌بینیم اکثر انسانها از لحاظ عمل گرفتار اعمال زشت و از لحاظ اعتقاد دچار عقاید باطله و جهل مرکّب‏‌اند و اعمال زشت و اعتقادات باطله، امر معاد آنها را ضایع، و آنان را مستحق شقاوت می‌گرداند. پس عاقبت نوع انسان که ثمره و گل سرسبد هستی است شقاوت و بدبختی است».
«چگونه می‏‌گویید خیر بر شر غلبه دارد و حال آنکه وقتی که به انسان که اشرف کائنات است نظر می‌افکنیم می‌بینیم اکثر انسان‌ها از لحاظ عمل گرفتار اعمال زشت و از لحاظ اعتقاد دچار عقاید باطله و جهل مرکّب‏‌اند و اعمال زشت و اعتقادات باطله، امر معاد آنها را ضایع، و آنان را مستحق شقاوت می‌گرداند. پس عاقبت نوع انسان که ثمره و گل سرسبد هستی است شقاوت و بدبختی است».


صدرالمتألّهین در جواب این اشکال اشاره به سخن بو علی می‏‌کند و می‏‌گوید:
صدرالمتألّهین در جواب این اشکال اشاره به سخن بو علی می‏‌کند و می‏‌گوید:
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۷۲

ویرایش