امیر عبدالقادر الجزایری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علی رغم' به 'علی‌رغم'
جز (جایگزینی متن - ' جمع آوری' به ' جمع‌آوری')
جز (جایگزینی متن - 'علی رغم' به 'علی‌رغم')
خط ۷۹: خط ۷۹:
«با توجه به وضع وخیم مسلمانان [[الجزایر]]، کشوری که آدمکشان کافر، خون مسلمانان را می‌ریزند و دشمنان دین (اشغالگران فرانسوی) تصمیم دارند با زور شمشیر یا با مکر و خدعه مسلمانان را برده و بنده خود سازند، عده‌ای از مسلمانان با آنها همکاری می‌کنند و برای آنها چهارپایان، گله، اسب و مرکب سواری فراهم می‌کنند و گاهی نقاط ضعف دفاعی مسلمانان را به دشمن اطلاع می‌دهند.
«با توجه به وضع وخیم مسلمانان [[الجزایر]]، کشوری که آدمکشان کافر، خون مسلمانان را می‌ریزند و دشمنان دین (اشغالگران فرانسوی) تصمیم دارند با زور شمشیر یا با مکر و خدعه مسلمانان را برده و بنده خود سازند، عده‌ای از مسلمانان با آنها همکاری می‌کنند و برای آنها چهارپایان، گله، اسب و مرکب سواری فراهم می‌کنند و گاهی نقاط ضعف دفاعی مسلمانان را به دشمن اطلاع می‌دهند.
قبایلی نیز هستند که چنین اقداماتی را انجام می‌دهند و وقتی از آنها خواسته می‌شود که فرد مقصر و خائن را محکوم کنند، از شدت خشم منفجر می‌شوند و به انکار و دروغ متوسل می‌گردند، در حالی که به خوبی می‌دانند که خائن کیست و چه کسی این اعمال را مرتکب شده است.
قبایلی نیز هستند که چنین اقداماتی را انجام می‌دهند و وقتی از آنها خواسته می‌شود که فرد مقصر و خائن را محکوم کنند، از شدت خشم منفجر می‌شوند و به انکار و دروغ متوسل می‌گردند، در حالی که به خوبی می‌دانند که خائن کیست و چه کسی این اعمال را مرتکب شده است.
دستور خدا در برخورد با جان و مال این دو گروه چیست؟ در برخورد با کسانی که وقتی امام یا نماینده او برای دفاع از دین و کشور، اعلام بسیج عمومی می‌کند از شرکت در دفاع خودداری می‌کنند، آیا باید آنها مجازات شوند و در این صورت مجازات آنان چیست؟ و چون مجازات، بدون جنگ نیست، آیا ثروت و املاک آنها را می‌توان مصادره کرد؟ دستور خدا در مورد کسانی که کلاً یا بعضاً از پرداخت زکات خودداری می‌کنند چیست؟ آنها ادعا می‌کنند که داراییشان به حداقل نصاب لازم نمی‌رسد، در حالی که بدون شک، ثروت آنها از حد نصاب لازم بیشتر است، آیا علی رغم ضعف اسلام در این ایام، می‌توان ادعای آنان را پذیرفت؟ یا جایی برای اجتهاد هست؟ هزینه‌های ارتش اسلام که دفاع از کشور و حفاظت از مرزها را در براب رحمله‌های ناگهانی دشمن برعهده دارد از کجا باید تأمین شود؟ در حال حاضر، خزانة منظمی در دست نیست و مبلغی که از زکات به دست می‌آید، کفاف غذای آنها را نمی‌دهد، چه رسد به پرداخت هزینه‌های لباس، سلاح، اسب و دیگر تجهیزات نظامی. آیا می‌توان بی تفاوت ماند تا دشمن بر سراسر کشور اسلامی مسلط شود؟ و یا مردم و امت اسلام باید تمام نیازمندیهای ارتش را تأمین کنند؟ اگر تأمین مخارج ارتش وظیفه است، آیا همة مردم به آن موظفند یا فقط ثروتمندان، آیا کسانی که از پرداخت مالیات زمان جنگ خودداری می‌کنند باغی هستند؟ نظر و حکم خدا در مورد این باغیان چیست؟ آیا پس از تمام شدن جنگ می‌توان ثروتشان را به آنان بازگرداند یا خیر؟
دستور خدا در برخورد با جان و مال این دو گروه چیست؟ در برخورد با کسانی که وقتی امام یا نماینده او برای دفاع از دین و کشور، اعلام بسیج عمومی می‌کند از شرکت در دفاع خودداری می‌کنند، آیا باید آنها مجازات شوند و در این صورت مجازات آنان چیست؟ و چون مجازات، بدون جنگ نیست، آیا ثروت و املاک آنها را می‌توان مصادره کرد؟ دستور خدا در مورد کسانی که کلاً یا بعضاً از پرداخت زکات خودداری می‌کنند چیست؟ آنها ادعا می‌کنند که داراییشان به حداقل نصاب لازم نمی‌رسد، در حالی که بدون شک، ثروت آنها از حد نصاب لازم بیشتر است، آیا علی‌رغم ضعف اسلام در این ایام، می‌توان ادعای آنان را پذیرفت؟ یا جایی برای اجتهاد هست؟ هزینه‌های ارتش اسلام که دفاع از کشور و حفاظت از مرزها را در براب رحمله‌های ناگهانی دشمن برعهده دارد از کجا باید تأمین شود؟ در حال حاضر، خزانة منظمی در دست نیست و مبلغی که از زکات به دست می‌آید، کفاف غذای آنها را نمی‌دهد، چه رسد به پرداخت هزینه‌های لباس، سلاح، اسب و دیگر تجهیزات نظامی. آیا می‌توان بی تفاوت ماند تا دشمن بر سراسر کشور اسلامی مسلط شود؟ و یا مردم و امت اسلام باید تمام نیازمندیهای ارتش را تأمین کنند؟ اگر تأمین مخارج ارتش وظیفه است، آیا همة مردم به آن موظفند یا فقط ثروتمندان، آیا کسانی که از پرداخت مالیات زمان جنگ خودداری می‌کنند باغی هستند؟ نظر و حکم خدا در مورد این باغیان چیست؟ آیا پس از تمام شدن جنگ می‌توان ثروتشان را به آنان بازگرداند یا خیر؟


در پاسخ استفتای امیرعبدالقادر، مفتی [[مراکش]]، تسولی، مقاله‌ای پرمایه نوشت و به همه مسائل و مشکلاتی که عبدالقادر یاد کرده بود جواب داد، و از این نیز فراتر رفت و به مسائل حاشیه‌ای نیز پرداخت، مسائلی از قبیل جواز انعقاد پیمان با دشمن و الزام مسلمانان ساکن مناطق تحت اشغال دشمن به مهاجرت به مناطق اسلامی.
در پاسخ استفتای امیرعبدالقادر، مفتی [[مراکش]]، تسولی، مقاله‌ای پرمایه نوشت و به همه مسائل و مشکلاتی که عبدالقادر یاد کرده بود جواب داد، و از این نیز فراتر رفت و به مسائل حاشیه‌ای نیز پرداخت، مسائلی از قبیل جواز انعقاد پیمان با دشمن و الزام مسلمانان ساکن مناطق تحت اشغال دشمن به مهاجرت به مناطق اسلامی.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
مولی عبدالرحمن به تحریک فرانسه در صدد سرکوب و دستگیری امیر عبدالقادر برآمد، از اینرو مولی محمد با سپاهی انبوه و بزرگ به جنگ امیرعبدالقادر رفت که به شکست عبدالقادر و کشته شدن بسیاری از لشکریانش انجامید و امیر به ناگزیر به همراه سایر همرزمانش به الجزایر بازگشت.
مولی عبدالرحمن به تحریک فرانسه در صدد سرکوب و دستگیری امیر عبدالقادر برآمد، از اینرو مولی محمد با سپاهی انبوه و بزرگ به جنگ امیرعبدالقادر رفت که به شکست عبدالقادر و کشته شدن بسیاری از لشکریانش انجامید و امیر به ناگزیر به همراه سایر همرزمانش به الجزایر بازگشت.
 
 
در مدت اقامت امیر در مراکش برخی از سران مجاهدان مانند «محمد بلحاج» در ناحیه جریه و اوراس به مقاومت در برابر استعمارگران فرانسوی ادامه دادند و «بوشارب» نیز در ناحیه بیبان سر به شورش برداشت. امیر نیز پس از ورود به الجزایر، نبرد را از سرگرفت و نیروهای فرانسوی را در سیدی ابراهیم به سختی شکست داد، اما با تقویت مداوم نیروهای فرانسوی و عدم همکاری و حتی خیانت برخی از سران قبایل، نیروهایش رو به کاهش نهاد و فرانسویان نیز خانواده امیر را به اسارت گرفتند و او ناگزیر به شرط خوش رفتاری با وی در ۱۵ محرم ۱۲۶۴ ق/ ۲۳ دسامبر ۱۸۴۷ خود را تسلیم نیروهای فرانسوی کرد، اما فرانسویان علی رغم قولی که داده بودند وی را به بندر تولون در فرانسه تبعید کردند و حدود پنج سال را در آنجا گذراند.
در مدت اقامت امیر در مراکش برخی از سران مجاهدان مانند «محمد بلحاج» در ناحیه جریه و اوراس به مقاومت در برابر استعمارگران فرانسوی ادامه دادند و «بوشارب» نیز در ناحیه بیبان سر به شورش برداشت. امیر نیز پس از ورود به الجزایر، نبرد را از سرگرفت و نیروهای فرانسوی را در سیدی ابراهیم به سختی شکست داد، اما با تقویت مداوم نیروهای فرانسوی و عدم همکاری و حتی خیانت برخی از سران قبایل، نیروهایش رو به کاهش نهاد و فرانسویان نیز خانواده امیر را به اسارت گرفتند و او ناگزیر به شرط خوش رفتاری با وی در ۱۵ محرم ۱۲۶۴ ق/ ۲۳ دسامبر ۱۸۴۷ خود را تسلیم نیروهای فرانسوی کرد، اما فرانسویان علی‌رغم قولی که داده بودند وی را به بندر تولون در فرانسه تبعید کردند و حدود پنج سال را در آنجا گذراند.


=دستگیری امیر عبدالقادر=
=دستگیری امیر عبدالقادر=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۰۶

ویرایش