ناصرالدین شاه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
'''ناصرالدین ‌شاه قاجار''' معروف به قبله عالم و سلطان صاحبقرآن، چهارمین شاه از دودمان قاجار [[ایران]] با نزدیک به پنجاه سال پادشاهی بود که سفرهایی به برخی از کشورهای اروپایی و شهرهای ایران داشت و آن را مکتوب نمود.  
'''ناصرالدین ‌شاه قاجار''' معروف به قبله عالم و سلطان صاحبقرآن، چهارمین شاه از دودمان قاجار [[ایران]] با نزدیک به پنجاه سال پادشاهی بود که سفرهایی به برخی از کشورهای اروپایی و شهرهای ایران داشت و آن را مکتوب نمود.  


در تربیت ناصرالدین سعی بسیار شد و مسئولیت آموزش برخی از شاهزاده‌ها به میرزا عیسی قائم مقام فراهانی و فرزندش میرزا ابوالقاسم و پس از آن به [[میرزا تقی خان امیرکبیر]] واگذار گردید. ناصرالدین یکی از شاهزاده‌هایی بود که دانش خود را از [[امیرکبیر]] آموخت. در چهارده سالگی با گلین خانم دختر یکی از شاهزادگان قاجار پیمان زناشویی بست.
در تربیت ناصرالدین سعی بسیار شد و مسئولیت آموزش برخی از شاهزاده‌ها به میرزا عیسی قائم مقام فراهانی و فرزندش میرزا ابوالقاسم و پس از آن به [[امیرکبیر|میرزا تقی خان امیرکبیر]] واگذار گردید. ناصرالدین یکی از شاهزاده‌هایی بود که دانش خود را از [[امیرکبیر]] آموخت. در چهارده سالگی با گلین خانم دختر یکی از شاهزادگان قاجار پیمان زناشویی بست.


== خلاصه زندگی ناصرالدین شاه ==
== خلاصه زندگی ناصرالدین شاه ==
خط ۹۰: خط ۹۰:
آگاهی ناصرالدین شاه از جوامع اروپایی و مطالعه سفرنامه‌ها و كتاب‌های مربوط به آن دیار، اشتیاق او را برای سفر به ممالك غربی برانگیخت. سفرهای پر هزینه و نه چندان سودمند كه برای تامین هزینه آنها گاه مجبور به دادن امتیاز از دول بیگانه و گاه گرفتن وام از خود آنان می‌شد.
آگاهی ناصرالدین شاه از جوامع اروپایی و مطالعه سفرنامه‌ها و كتاب‌های مربوط به آن دیار، اشتیاق او را برای سفر به ممالك غربی برانگیخت. سفرهای پر هزینه و نه چندان سودمند كه برای تامین هزینه آنها گاه مجبور به دادن امتیاز از دول بیگانه و گاه گرفتن وام از خود آنان می‌شد.


سفرهای او از سال 1287 ه. ق، با [[زیارت]] عتبات عالیات، [[كربلا]]، [[نجف]] و [[كاظمین]] شروع شد. دومین سفر او در سال 1290 ه. ق در بیست و ششمین سال سلطنت وی روی داد، این سفر به صورت رسمی، به دعوت "امپراطور اتریش" برای بازدید از نمایشگاه «وینه» صورت گرفت. كه با كشتی از بندر انزلی به [[قفقاز]]، روسیه، [[آلمان]]، بلژیك، انگلیس، [[فرانسه]] رفته و از آنجا نیز به [[سوئیس]] و [[ایتالیا]] و [[عثمانی]] عزیمت نمود. سفر دوم به طور غیر رسمی و تنها برای سیر سیاحت و دیدار از مظاهر تمدن غرب و پیشرفت صنایع و تكنولوژی در اروپا بود.
سفرهای او از سال 1287 ه. ق، با [[زیارت]] عتبات عالیات، [[كربلا]]، [[نجف]] و [[کاظمین|كاظمین]] شروع شد. دومین سفر او در سال 1290 ه. ق در بیست و ششمین سال سلطنت وی روی داد، این سفر به صورت رسمی، به دعوت "امپراطور اتریش" برای بازدید از نمایشگاه «وینه» صورت گرفت. كه با كشتی از بندر انزلی به [[قفقاز]]، روسیه، [[آلمان]]، بلژیك، انگلیس، [[فرانسه]] رفته و از آنجا نیز به [[سوئیس]] و [[ایتالیا]] و [[عثمانی]] عزیمت نمود. سفر دوم به طور غیر رسمی و تنها برای سیر سیاحت و دیدار از مظاهر تمدن غرب و پیشرفت صنایع و تكنولوژی در اروپا بود.
سفر سوم و آخرین سفر او با همراهی "امین السلطان" به انگلیس بود. <ref>ناصرالدین شاه قاجار، سفرنامه، تهران، غزل، بی تا، ص 141</ref>
سفر سوم و آخرین سفر او با همراهی "امین السلطان" به انگلیس بود. <ref>ناصرالدین شاه قاجار، سفرنامه، تهران، غزل، بی تا، ص 141</ref>


خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
با افزایش ناكارآمدی اقتصادی و سیاسی در دوره ناصری و گسترش نارضایتی‌های عامه مردم، علما بیشتر، در اندیشه اصلاحات و محدود كردن استبداد و [[استعمار]] افتادند. و این باعث برخوردهای مستقیم میان علما و حكومت در این دوره شد. یكی از رهبران مبارز این دوران "[[ملاعلی كنی]]" بود كه نقش موثری در رهبری افكار عمومی و قیام‌های مردمی علیه دولت داشت. ملاعلی كنی در جریان [[نهضت تنباكو]] با نوشتن نامه برای شخص شاه و در دست گرفتن رهبری مردم، باعث لغو این امتیاز و حتی عزل "سپهسالار" نماینده ایرانی طرف قرارداد شد و در جریان احداث «فراموشخانه» توسط "[[ملكم خان]]" نیز تلاش بسیاری كرده و باعث تعطیلی آن شد.
با افزایش ناكارآمدی اقتصادی و سیاسی در دوره ناصری و گسترش نارضایتی‌های عامه مردم، علما بیشتر، در اندیشه اصلاحات و محدود كردن استبداد و [[استعمار]] افتادند. و این باعث برخوردهای مستقیم میان علما و حكومت در این دوره شد. یكی از رهبران مبارز این دوران "[[ملاعلی كنی]]" بود كه نقش موثری در رهبری افكار عمومی و قیام‌های مردمی علیه دولت داشت. ملاعلی كنی در جریان [[نهضت تنباكو]] با نوشتن نامه برای شخص شاه و در دست گرفتن رهبری مردم، باعث لغو این امتیاز و حتی عزل "سپهسالار" نماینده ایرانی طرف قرارداد شد و در جریان احداث «فراموشخانه» توسط "[[ملكم خان]]" نیز تلاش بسیاری كرده و باعث تعطیلی آن شد.


"[[ملاهادی سبزوار]]" حكیم فرزانه و فیلسوف دوره ناصری است، او با مناعت طبع و بلند نظری بسیار، از قدرت و حاكمیت فاصله می‌گرفت و به توجهات ناصرالدین شاه و كمك‌های مالی او كه برای جلب حمایت و پشتیبانی این روحانی وارسته، انجام می‌شد، توجهی نمی‌کرد. <ref> شمیم، پیشین، ص 175</ref>
"[[ملاهادی سبزواری|ملاهادی سبزوار]]" حكیم فرزانه و فیلسوف دوره ناصری است، او با مناعت طبع و بلند نظری بسیار، از قدرت و حاكمیت فاصله می‌گرفت و به توجهات ناصرالدین شاه و كمك‌های مالی او كه برای جلب حمایت و پشتیبانی این روحانی وارسته، انجام می‌شد، توجهی نمی‌کرد. <ref> شمیم، پیشین، ص 175</ref>


== سرانجام ناصرالدین شاه ==
== سرانجام ناصرالدین شاه ==
با فرا رسیدن [[ذیقعده]] 1313 ه. ق ناصرالدین شاه و درباریان خود را برای پنجاهمین سال سلطنت آماده می‌كردند، اما واقعه قتل او در [[حرم]] [[حضرت عبدالعظیم(ع)]] تمام تصورات آنها را در هم ریخت. قاتل شاه "[[میرزا رضا كرمانی]]" بود، كه در سال 1307 ه. ق با "[[سید جمال الدین اسدآبادی]]"، آشنا شده بود و سخت تحت تأثیر اندیشه او قرار گرفته بود وی به این طریق وارد فعالیت‌های سیاسی می‌شود و در جریان قیام‌های مردمی مثل قیام تنباكو، چندی به زندان افتاده و شكنجه می‌شود. و سرانجام تصمیم به قتل ناصرالدین شاه می‌گیرد.
با فرا رسیدن [[ذیقعده]] 1313 ه. ق ناصرالدین شاه و درباریان خود را برای پنجاهمین سال سلطنت آماده می‌كردند، اما واقعه قتل او در [[حرم]] [[عبدالعظیم حسنی|حضرت عبدالعظیم(علیه السلام)]] تمام تصورات آنها را در هم ریخت. قاتل شاه "[[میرزا رضا كرمانی]]" بود، كه در سال 1307 ه. ق با "[[سید جمال الدین اسدآبادی]]"، آشنا شده بود و سخت تحت تأثیر اندیشه او قرار گرفته بود وی به این طریق وارد فعالیت‌های سیاسی می‌شود و در جریان قیام‌های مردمی مثل قیام تنباكو، چندی به زندان افتاده و شكنجه می‌شود. و سرانجام تصمیم به قتل ناصرالدین شاه می‌گیرد.
همان روزی كه شاه قصد برپایی جشن پنجاه سالگی سلطنت اش را دارد، او را با ضرب یك گلوله از پای در می‌آورد تا آخرین سال سلطنت او را رقم ‌زند. <ref>دانشور، داریوش؛ وقایع دارالخلافه، مشهد، گوتنبرگ، چاپ اول، ج 7، ص 126</ref>
همان روزی كه شاه قصد برپایی جشن پنجاه سالگی سلطنت اش را دارد، او را با ضرب یك گلوله از پای در می‌آورد تا آخرین سال سلطنت او را رقم ‌زند. <ref>دانشور، داریوش؛ وقایع دارالخلافه، مشهد، گوتنبرگ، چاپ اول، ج 7، ص 126</ref>


confirmed، مدیران
۳۷٬۴۴۵

ویرایش