confirmed، مدیران
۳۷٬۴۵۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|حضور در جنگها | |حضور در جنگها | ||
|در تمامی غزوات به جز غزوه تبوک | |در تمامی [[غزوه|غزوات]] به جز [[غزوه تبوک]] | ||
|- | |- | ||
|هجرت به | |هجرت به | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
|- | |- | ||
|دلیل شهرت | |دلیل شهرت | ||
|حضور در سقیفه بنیساعده | |حضور در [[سقیفه بنی ساعده|سقیفه بنیساعده]] | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''عامر بن عبدالله بن جراح''' معروف به ابوعبیده از طایفه بنی الحارث [[قبیله قریش]] بود. پدرش عبدالله در جنگ فجار از سرکردگان [[قریش]] و مادرش نیز از قریشیانی بود که بعدها [[اسلام]] آورد. ابوعبیده در سالهای نخست [[بعثت]] به همراه ارقم بن ارقم و عثمان بن مظعون نزد [[پیامبر اسلام ( | '''عامر بن عبدالله بن جراح''' معروف به ابوعبیده از طایفه بنی الحارث [[قبیله قریش]] بود. پدرش عبدالله در جنگ فجار از سرکردگان [[قریش]] و مادرش نیز از قریشیانی بود که بعدها [[اسلام]] آورد. ابوعبیده در سالهای نخست [[بعثت]] به همراه ارقم بن ارقم و عثمان بن مظعون نزد [[پیامبر اسلام(علیه السلام)]] آمد و اسلام آورد. | ||
نام وی جزو کسانی ذکر شده که به [[حبشه]] هجرت کردند. ابوعبیده پس از هجرت پیامبر به [[مدینه]]، از حبشه به [[مکه]] بازگشت و سپس به مدینه هجرت کرد. پیامبر بین او و [[سعد بن معاذ]] یا سالم مولی ابی حذیفه یا محمد بن مسلمه پیمان برادری بست. | نام وی جزو کسانی ذکر شده که به [[حبشه]] هجرت کردند. ابوعبیده پس از هجرت پیامبر به [[مدینه]]، از حبشه به [[مکه]] بازگشت و سپس به مدینه هجرت کرد. پیامبر بین او و [[سعد بن معاذ]] یا سالم مولی ابی حذیفه یا محمد بن مسلمه پیمان برادری بست. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== نسب == | == نسب == | ||
عامر بن عبدالله بن جراح مشهور به ابوعبیده جراح صحابی [[پیامبر( | عامر بن عبدالله بن جراح مشهور به ابوعبیده جراح صحابی [[پیامبر(صلی الله علیه)]] و از تیره بنیحارث بن فهر از قریش بود جراح نام جد وی بوده <ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵؛ تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۴۴۳؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵</ref> اما دلیلی برای آن ذکر نشده است. درباره پدر او سخنان متناقضی نقل شده است. بر پایه نقلی او [[پیامبر اسلام]] را درک کرد و به وی [[ایمان]] آورد <ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵</ref> اما بر پایه گزارشی دیگر از مخالفان پیامبر بود و ایشان را سب میکرد. ابوعبیده در [[جنگ بدر]] سر او را برید و نزد رسول خدا آورد. <ref> البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۷</ref> البته برخی با استناد به مرگ وی پیش از [[اسلام]]، در صحت این گزارش تردید کردهاند<ref>المحبر، ص۱۷۰؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۶</ref> و برخی این داستان را در جهت فضیلتتراشی برای [[صحابه]] دانستهاند.<ref> دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۳۶؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۸۱۷</ref> مادر او امیمه بنت غنم بن جابر از تیره بنیحارث قریش بود و بعدها اسلام آورد.<ref> المعارف، ص۲۴۷؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵</ref> برخی منابع [[شیعی]] شأن نزول آیات ۹۰ سوره مائده، <ref> البرهان، ج۲، ص۳۶۰</ref> ۵۱ قلم، <ref> الکافی، ج۴، ص۵۶۶-۵۶۷</ref> ۷۴ توبه، <ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۱</ref> ۱۰۸ نساء، <ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۷۵؛ الکافی، ج۸، ص۳۳۴. ۷۹-۸۰</ref> زخرف، <ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱. ۲۵-۲۶</ref>[[محمد]] <ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱؛ البرهان، ج۴، ص۸۸۴</ref> را در نکوهش او دانستهاند. | ||
== هجرت به حبشه == | == هجرت به حبشه == | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
== هجرت به مدینه == | == هجرت به مدینه == | ||
ابوعبیده پس از هجرت پیامبر( | ابوعبیده پس از هجرت پیامبر(صلی الله علیه) به مدینه از حبشه به مکه بازگشت و سپس به [[مدینه]] هجرت کرد<ref>نک: ابن هشام، السیره النبوه، ج۱، ص۳۶۹؛ ابونعیم، معرفـه الصحابـه، ج۲، ص۲۰</ref> و پیامبر(صلی الله علیه) میان او و سعد بن معاذ بن نعمان <ref>ابن هشام السیره النبوه،، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱</ref> یا سالم، مولای ابی حذیفه <ref>ابن حبیب، المحبَّر، ص۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۰؛ قس: احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۱۵۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۷۱</ref> عقد برادری بست و با محمد بن مسلمه نیز به منظور برخورداری از میراث یکدیگر <ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۰ ـ ۲۷۱؛ ابن حبیب، المحبَّر، ص۷۵</ref> پیمان برادری برقرار کرد. | ||
== نقش ابوعبیده در به خلافت رساندن ابوبکر == | == نقش ابوعبیده در به خلافت رساندن ابوبکر == | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
== بیعت گرفتن از مخالفان حکومت == | == بیعت گرفتن از مخالفان حکومت == | ||
وقتی ابوبکر به خلافت رسید، ابوعبیده نقش مهمی در بیعت گرفتن از مخالفان و خاصه [[حضرت علی( | وقتی ابوبکر به خلافت رسید، ابوعبیده نقش مهمی در بیعت گرفتن از مخالفان و خاصه [[حضرت علی(علیه السلام)]] بر عهده گرفت. <ref>واقدی، الرّده، ص۲۹</ref> ابوعبیده، همچنین به همراه ابوبکر وعمر و مغیرة بن شعبه در گرفتن بیعت از عباس عموی پیامبر(صلی الله علیه)، برای ابوبکر تلاش کرد <ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۲۴ ـ ۱۲۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغـه، ج۱، ص۱۲۹ ـ ۲۲۰</ref> و پس از تثبیت ابوبکر در خلافت، به اداره [[بیت المال]] مشغول شد و تا پایان زندگی یکی از مهمترین عناصر استحکام ارکان خلافت بود. <ref>خلیفه، الطبقات، ج۱، ص۱۰۸؛ احمد بن حنبل، العلل، ج۳، ص۴۹۱؛ طبری، ج۳، ص۴۲۶</ref> | ||
== ابوعبیده در شأن نزول == | == ابوعبیده در شأن نزول == | ||
با توجه به جایگاه ابوعبیده در [[تاریخ اسلام]] و نقشآفرینیهای وی در جریان خلافت ابوبکر و عمر در کتابهای تفسیری، نگاه شیعه و سنی درباره او همگون نیست. | با توجه به جایگاه ابوعبیده در [[تاریخ اسلام]] و نقشآفرینیهای وی در جریان خلافت ابوبکر و عمر در کتابهای تفسیری، نگاه شیعه و سنی درباره او همگون نیست. | ||
# | # | ||
# در ذیل آیه 172 سوره آل عمران/3 از ابنعباس آمده است: <ref> الدر المنثور، ج 2، ص 385</ref> پس از جنگ احد، وقتی پیامبر ( | # در ذیل آیه 172 سوره آل عمران/3 از ابنعباس آمده است: <ref> الدر المنثور، ج 2، ص 385</ref> پس از جنگ احد، وقتی پیامبر (صلی الله علیه) خواست با سپاهی از [[مسلمانان]] به تعقیب [[مشرکان]] برود، عدهای با وجود خستگی و آثار ناشی از شکست و نیز ترس و وحشت به آن حضرت پاسخ مثبت دادند و خداوند در وصف آنان فرمود: «الَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِلّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَآ أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَواْ أَجْرٌ عَظِیمٌ». | ||
# خداوند در این آیه به آنان که دعوت خدا و پیامبر را اجابت کرده و پرهیزکار و نیکوکار بودهاند، وعده پاداش بزرگ داده است. در ضمنِ روایت پیشین نام ابوعبیده نیز آمده است. | # خداوند در این آیه به آنان که دعوت خدا و پیامبر را اجابت کرده و پرهیزکار و نیکوکار بودهاند، وعده پاداش بزرگ داده است. در ضمنِ روایت پیشین نام ابوعبیده نیز آمده است. | ||
# | # | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
# «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا»؛ ما فقط برای خشنودی خداوند شما را اطعام میکنیم؛ از شما نه پاداشی میخواهیم و نه سپاسی. اما با توجه به قبل آیه و سیاق مجموعه آیات و نیز آنچه مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] گفتهاند، شأن نزول آن [[نذر]] [[امام علی]] و [[حضرت فاطمه (س)]] و ایثارگریهای آنان است؛ <ref> تفسیر قمی، ج 2، ص 422؛ کشفالاسرار، ج 10، ص 320؛ الکشّاف، ج 4، ص 670</ref> بنابراین هیچ ارتباطی به سرپرستی اسیران جنگ بدر ندارد. | # «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا»؛ ما فقط برای خشنودی خداوند شما را اطعام میکنیم؛ از شما نه پاداشی میخواهیم و نه سپاسی. اما با توجه به قبل آیه و سیاق مجموعه آیات و نیز آنچه مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] گفتهاند، شأن نزول آن [[نذر]] [[امام علی]] و [[حضرت فاطمه (س)]] و ایثارگریهای آنان است؛ <ref> تفسیر قمی، ج 2، ص 422؛ کشفالاسرار، ج 10، ص 320؛ الکشّاف، ج 4، ص 670</ref> بنابراین هیچ ارتباطی به سرپرستی اسیران جنگ بدر ندارد. | ||
# | # | ||
# قتاده از حسن بصری نقل میکند که آیه 90 سوره مائده/5، پس از آن [[نازل]] شد که جمعی از جمله ابوعبیده جراح، در خانه سعد بن ابی وقاص گرد آمدند و پس از صرف غذا با [[شراب]] پذیرایی شدند و چون خبر به پیامبر ( | # قتاده از حسن بصری نقل میکند که آیه 90 سوره مائده/5، پس از آن [[نازل]] شد که جمعی از جمله ابوعبیده جراح، در خانه سعد بن ابی وقاص گرد آمدند و پس از صرف غذا با [[شراب]] پذیرایی شدند و چون خبر به پیامبر (صلی الله علیه) رسید، این آیه نازل شد: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ... رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ...» و بدین گونه از نوشیدن شراب نهی شدند. <ref> البرهان، ج 2، ص 360</ref> | ||
# | # | ||
# نقل است که آیه 51 سوره قلم/68 در شأن ابوعبیده و دوستانش نازل شده است؛ آنگاه که پس از نصب علی ( | # نقل است که آیه 51 سوره قلم/68 در شأن ابوعبیده و دوستانش نازل شده است؛ آنگاه که پس از نصب علی (علیه السلام) به [[امامت]] و خلافت در [[غدیرخم]] به یکدیگر میگویند: چشمان پیامبر را ببین که همچون چشمان دیوانگان میچرخد: <ref> الکافی، ج 4، ص 566ـ567؛ بحارالانوار، ج 37، ص 172</ref> «وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»؛ هر چند با توجه به نزول آیه که پیش از هجرت بوده و نیز سیاق آن، این نقل را نمیتوان پذیرفت. | ||
# | # | ||
# آیه 74 سوره توبه/9: «یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ... »؛ اینان به خدا [[سوگند]] یاد میکنند که نگفتهاند؛ ولی به راستی سخن کفرآمیز را گفتهاند و پس از اسلام آورد نشان [[کافر|کافر]] شده و آهنگِ کاری را کردهاند که به آن دست نیافتند.. . به نقل از حذیفه و [[عمار]] آیه درباره عدهای از جمله ابوعبیده نازل شده که بر آن بودند پیامبر ( | # آیه 74 سوره توبه/9: «یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ... »؛ اینان به خدا [[سوگند]] یاد میکنند که نگفتهاند؛ ولی به راستی سخن کفرآمیز را گفتهاند و پس از اسلام آورد نشان [[کافر|کافر]] شده و آهنگِ کاری را کردهاند که به آن دست نیافتند.. . به نقل از حذیفه و [[عمار]] آیه درباره عدهای از جمله ابوعبیده نازل شده که بر آن بودند پیامبر (صلی الله علیه) را بهگونهای از پای درآورند. <ref>بحارالانوار، ج 21، ص 222ـ223؛ البرهان، ج 2، ص 819</ref> | ||
# | # | ||
# از [[امام باقر]] و [[امام کاظم ( | # از [[امام باقر]] و [[امام کاظم (علیه السلام)|امام کاظم (علیه السلام)]] نیز در ذیل آیه 108 سوره نساء/4: «إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لاَ یَرْضَی مِنَ الْقَوْلِ» نقل شده که این آیه در شأن چند تن از جمله ابوعبیده است که در مجالس خود سخنانی برخلاف رضایت خدا بر زبان میآوردند. <ref> تفسیر عیاشی، ج 1، ص 275</ref> | ||
[[کلینی|کلینی]] از [[امام صادق ( | [[کلینی|کلینی]] از [[امام صادق (علیه السلام)]] نقل میکند که آیات 79ـ80 سوره زخرف/43: «أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ × أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم» در شأن همه آنان نازل شده که در نشستی پنهانی بر آن شدند تا پس از پیامبر (صلی الله علیه) نگذارند خلافت در [[بنیهاشم]] باشد، [۷۳] و در این معاهده، ابوعبیده نقش کاتب را داشته است. <ref> الکافی، ج 8، ص 179ـ180، بحارالانوار، ج 24، ص 325</ref> | ||
خداوند در این آیات سخن از توطئه آنان به میان آورده، میفرماید: آنان میپندارند ما اسرار پنهانشان را نمیدانیم. در همین [[روایت]] آیات 25ـ26 سوره محمد/47 نیز بر این افراد تطبیق شده <ref> الکافی، ج 1، ص 421؛ البرهان، ج 4، ص 884</ref> که پس از روشن شدن راه هدایت به گذشته جاهلی خویش بازگشته مرتد شدند. آیه 7 سوره مجادله/58 را نیز درباره ابوعبیده و جلسه مخفیانه پیش گفته دانستهاند:[۷۶] «مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَی ثَلَاثَةٍ...». | خداوند در این آیات سخن از توطئه آنان به میان آورده، میفرماید: آنان میپندارند ما اسرار پنهانشان را نمیدانیم. در همین [[روایت]] آیات 25ـ26 سوره محمد/47 نیز بر این افراد تطبیق شده <ref> الکافی، ج 1، ص 421؛ البرهان، ج 4، ص 884</ref> که پس از روشن شدن راه هدایت به گذشته جاهلی خویش بازگشته مرتد شدند. آیه 7 سوره مجادله/58 را نیز درباره ابوعبیده و جلسه مخفیانه پیش گفته دانستهاند:[۷۶] «مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَی ثَلَاثَةٍ...». |