۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' موافقت نامه' به ' موافقتنامه') |
جز (جایگزینی متن - 'پایه گذاری' به 'پایهگذاری') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
پس از کودتای 5 ژوئیه 1977 «ضیاءالحق»، علیه دولت مردمی «ذوالفقار علی بوتو»، نظامیان قدرت را به دست گرفتند. با روی کار آمدن حکومت نظامی «ضیاءالحق» در پاکستان، بر جو اختناق و خفقان موجود در کشور افزوده شد. افزون بر این «ضیاءالحق» سعی میکرد که زیر پرچم اسلام به خواستههای نامشروع خود جامه عمل بپوشاند. برای رسیدن به این هدف «شورای ایدئولوژی اسلامی» دوباره تشکیل شد و «مفتی جعفر حسین» به عنوان نماینده شیعیان به عضویت آن درآمد. ولی ماهیت واقعی این شورا به زودی معلوم شد و «مفتی جعفر حسین» در سال 1358 در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت: «من به عنوان مفتی جعفری در شورای ایدئولوژی کتبا و در اجلاس کابینه فدرال صریحا موضوع ملت شیعه را طرح کرده بودم، ولی به آن ترتیب اثر داده نشد.» | پس از کودتای 5 ژوئیه 1977 «ضیاءالحق»، علیه دولت مردمی «ذوالفقار علی بوتو»، نظامیان قدرت را به دست گرفتند. با روی کار آمدن حکومت نظامی «ضیاءالحق» در پاکستان، بر جو اختناق و خفقان موجود در کشور افزوده شد. افزون بر این «ضیاءالحق» سعی میکرد که زیر پرچم اسلام به خواستههای نامشروع خود جامه عمل بپوشاند. برای رسیدن به این هدف «شورای ایدئولوژی اسلامی» دوباره تشکیل شد و «مفتی جعفر حسین» به عنوان نماینده شیعیان به عضویت آن درآمد. ولی ماهیت واقعی این شورا به زودی معلوم شد و «مفتی جعفر حسین» در سال 1358 در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت: «من به عنوان مفتی جعفری در شورای ایدئولوژی کتبا و در اجلاس کابینه فدرال صریحا موضوع ملت شیعه را طرح کرده بودم، ولی به آن ترتیب اثر داده نشد.» | ||
<br> | <br> | ||
«ضیاءالحق» که عامل استکبار جهانی به شمار میرفت، به این اعتراض ها اعتنایی نمیکرد. او نمی خواست حکومت اسلامی را در پاکستان پیاده کند، بلکه میخواست با شعار اسلام خواهی؛ با حاد نمودن مسایل قومی، مذهبی و منطقهای، بذر نفاق و اختلاف را در بین ملت پاکستان بپاشد، تا از این راه بر حکومت خود تداوم و استمرار بخشیده و قدرت نظامیان بر این کشور را حفظ کند. همچنین «ضیاءالحق» میخواست با ایجاد محدودیت و فشار بر شیعیان، از برپایی یک انقلاب اسلامی شبیه ایران، در پاکستان جلوگیری کند. فشارهای روزافزون حکومت نظامیان از یک سو و پیروزی انقلاب اسلامی ایران از سوی دیگر، باعث شد که شیعیان پاکستان «نهضت اجرای فقه جعفری» را در سال 1358 | «ضیاءالحق» که عامل استکبار جهانی به شمار میرفت، به این اعتراض ها اعتنایی نمیکرد. او نمی خواست حکومت اسلامی را در پاکستان پیاده کند، بلکه میخواست با شعار اسلام خواهی؛ با حاد نمودن مسایل قومی، مذهبی و منطقهای، بذر نفاق و اختلاف را در بین ملت پاکستان بپاشد، تا از این راه بر حکومت خود تداوم و استمرار بخشیده و قدرت نظامیان بر این کشور را حفظ کند. همچنین «ضیاءالحق» میخواست با ایجاد محدودیت و فشار بر شیعیان، از برپایی یک انقلاب اسلامی شبیه ایران، در پاکستان جلوگیری کند. فشارهای روزافزون حکومت نظامیان از یک سو و پیروزی انقلاب اسلامی ایران از سوی دیگر، باعث شد که شیعیان پاکستان «نهضت اجرای فقه جعفری» را در سال 1358 پایهگذاری نمایند. در آغاز، رهبری آن به عهده «مفتی جعفر حسین» که یک عالم پارسا و پرهیزگار بود قرار داشت. وی اقدامات مؤثری را برای هماهنگی شیعیان و علمای پاکستان انجام داد و فعالیتهای سیاسی اش را نیز در چارچوب قانون، برای تحقق مهمترین اهداف و خواستههای «نهضت اجرای فقه جعفری» دنبال کرد که عبارت بودند از: | ||
<br> | <br> | ||
1. مستثنا بودن شیعیان از پرداخت زکات و عشره؛ | 1. مستثنا بودن شیعیان از پرداخت زکات و عشره؛ | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== نقش مودودی در احیای نهضت اهل سنت پاکستان == | == نقش مودودی در احیای نهضت اهل سنت پاکستان == | ||
<br> | <br> | ||
«[[مولانا مودودی]]»، یکی از شخصیتهای متفکر اسلامی در شبه قاره هند است که در زنده نگه داشتن تفکر اسلامی و نهضت [[اهل سنت]] جامعه پاکستان، سهم عمده ای داشت. فعالیتهای اصلاح گرانه او به سالهای پیش از استقلال پاکستان و به ویژه سالهای 1925 تا 1931 برمیگردد او در آن زمان به عنوان یک شخصیت علمی، فرهنگی و اسلامی، در مجامع فکری و فرهنگی شبه قاره تأثیرگذار بود و قلم می زد. «مودودی» که داعیه تحول فکری و فرهنگی مسلمانان شبه قاره را داشت، بسیار زود طرفدارانی را به سوی خود جلب کرد. سرانجام «مودودی» برای تبلیغ و ترویج احکام اسلامی، تربیت افراد صالح و مبارزه با خرافات و فساد و بی بندوباری در شبه قاره، «[[حزب جماعت اسلامی]]» را در 26 اوت 1941 | «[[مولانا مودودی]]»، یکی از شخصیتهای متفکر اسلامی در شبه قاره هند است که در زنده نگه داشتن تفکر اسلامی و نهضت [[اهل سنت]] جامعه پاکستان، سهم عمده ای داشت. فعالیتهای اصلاح گرانه او به سالهای پیش از استقلال پاکستان و به ویژه سالهای 1925 تا 1931 برمیگردد او در آن زمان به عنوان یک شخصیت علمی، فرهنگی و اسلامی، در مجامع فکری و فرهنگی شبه قاره تأثیرگذار بود و قلم می زد. «مودودی» که داعیه تحول فکری و فرهنگی مسلمانان شبه قاره را داشت، بسیار زود طرفدارانی را به سوی خود جلب کرد. سرانجام «مودودی» برای تبلیغ و ترویج احکام اسلامی، تربیت افراد صالح و مبارزه با خرافات و فساد و بی بندوباری در شبه قاره، «[[حزب جماعت اسلامی]]» را در 26 اوت 1941 پایهگذاری کرد. | ||
<br> | <br> | ||
«جماعت اسلامی» در آغاز، فعالیتهای خود را محدود به تبلیغات امور دینی کرده بود و برای همین در نهضت استقلال طلبانه مسلمانان شبه قاره، سهمی نداشت؛ ولی بعد از سال 1947، «مودودی» به عنوان رهبر «جماعت اسلامی» از آن پشتیبانی کرد و تلاشهای زیادی را برای اصول گرایی و اسلامیکردن پاکستان انجام داد و رابطه نزدیکی با علما و مقامات دینی برقرار نمود. | «جماعت اسلامی» در آغاز، فعالیتهای خود را محدود به تبلیغات امور دینی کرده بود و برای همین در نهضت استقلال طلبانه مسلمانان شبه قاره، سهمی نداشت؛ ولی بعد از سال 1947، «مودودی» به عنوان رهبر «جماعت اسلامی» از آن پشتیبانی کرد و تلاشهای زیادی را برای اصول گرایی و اسلامیکردن پاکستان انجام داد و رابطه نزدیکی با علما و مقامات دینی برقرار نمود. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
رشد بنیادگرایی اسلامی در پاکستان و به وجود آمدن گروه های اسلامی و فرقه ای در این کشور، به ظهور افکار غیر دینی و سکولار در پاکستان و حوادث دهه هفتاد که در مجاورت این کشور اتفاق افتاد بازمیگردد. در اواخر دهه هفتاد، پاکستان از یک سو شاهد پیروزی انقلاب اسلامی در [[ایران]] بود و از سوی دیگر [[کمونیست]] ها در یک کودتای نظامی در 26 آوریل 1978، قدرت را در [[افغانستان]] به دست گرفتند. این دو حادثه، بدون تردید در روند بنیادگرایی اسلامی و تشکیل گروه های اسلامی و گاه فرقه گرایی تأثیر زیادی داشت. در این جا به تاریخ این گروه ها و اهداف کلی آنها اشاره میکنیم: | رشد بنیادگرایی اسلامی در پاکستان و به وجود آمدن گروه های اسلامی و فرقه ای در این کشور، به ظهور افکار غیر دینی و سکولار در پاکستان و حوادث دهه هفتاد که در مجاورت این کشور اتفاق افتاد بازمیگردد. در اواخر دهه هفتاد، پاکستان از یک سو شاهد پیروزی انقلاب اسلامی در [[ایران]] بود و از سوی دیگر [[کمونیست]] ها در یک کودتای نظامی در 26 آوریل 1978، قدرت را در [[افغانستان]] به دست گرفتند. این دو حادثه، بدون تردید در روند بنیادگرایی اسلامی و تشکیل گروه های اسلامی و گاه فرقه گرایی تأثیر زیادی داشت. در این جا به تاریخ این گروه ها و اهداف کلی آنها اشاره میکنیم: | ||
<br> | <br> | ||
1 ـ جماعت اسلامی: در سال 1941، «ابوالاعلی مودودی» آن را | 1 ـ جماعت اسلامی: در سال 1941، «ابوالاعلی مودودی» آن را پایهگذاری کرد. این حزب دارای گرایش اخوانی است و هم اکنون رهبری آن را «قاضی حسین احمد» بر عهده دارد. «جماعت اسلامی از لحاظ سیاسی تا حدودی از هواداران اندیشه امام خمینی رحمه الله به شمار میرود و «ابوالاعلی مودودی»، اولین شخصیت مذهبی این کشور بود که از مبارزات امام در زمان شاه حمایت به عمل آورد.»1 | ||
<br> | <br> | ||
2 ـ جمعیت علمای اسلام: این حزب در سال 1946 از «جمعیت علمای هند» منشعب شد و بعد از اعلام استقلال پاکستان، به طور فعال وارد عرصه سیاسی این کشور گردید. رهبری جمعیت علمای اسلام در ابتدا به عهده «[[مولانا مفتی محمود]]» که از علمای [[دیوبند]]ی بود قرار داشت و بعد از انشعاب در سال 1981، به دو دسته تقسیم گردید. هم اکنون یک دسته از جمعیت علمای اسلام را «[[مولانا فضل الرحمن]]» رهبری میکند و دسته دیگر را «[[مولانا سمیع الحق]]»، رییس مدرسه معروف «[[دارالعلوم حقانی]]» پیشاور که هزاران طلبه از کشورهای مختلف در آن مشغول به تحصیل هستند. | 2 ـ جمعیت علمای اسلام: این حزب در سال 1946 از «جمعیت علمای هند» منشعب شد و بعد از اعلام استقلال پاکستان، به طور فعال وارد عرصه سیاسی این کشور گردید. رهبری جمعیت علمای اسلام در ابتدا به عهده «[[مولانا مفتی محمود]]» که از علمای [[دیوبند]]ی بود قرار داشت و بعد از انشعاب در سال 1981، به دو دسته تقسیم گردید. هم اکنون یک دسته از جمعیت علمای اسلام را «[[مولانا فضل الرحمن]]» رهبری میکند و دسته دیگر را «[[مولانا سمیع الحق]]»، رییس مدرسه معروف «[[دارالعلوم حقانی]]» پیشاور که هزاران طلبه از کشورهای مختلف در آن مشغول به تحصیل هستند. |