۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حکومتها' به 'حکومتها') |
جز (جایگزینی متن - 'بنیانگذار' به 'بنیانگذار') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
مقام شیخالشیوخی تا زمان سلطان ملک ناصر محمدبن قَلاوون (متوفی 741) فقط در خانقاه صلاحیه وجود داشت، ولی وقتی ملکناصر در 727 خانقاه ناصریه را ساخت و مجدالدین موسیبن احمدبنمحمود اَقصَرائی/ آقسرایی (متوفی 740) را شیخالشیوخ آنجا کرد، مقام شیخالشیوخی به خانقاه ناصریه منتقل شد. این مقام تا زمان ملکاشرف ناصرالدین فقط در خانقاه ناصریه وجود داشت، اما ملکاشرف بعد از ساختن مدرسۀ اشرفیه در 778، ضیاءالدین قزوینی را شیخالشیوخ آنجا کرد، حال آنکه نظامالدین اصبهانی (متوفی 783)، مفتی و مدرّس و صوفی بزرگ آن زمان، هنوز شیخالشیوخ ناصریه بود. همچنین ملکمظفر بَیبَرسِ دوم، ابراهیم دسوقی را شیخالاسلام کرد، با اینکه او به حکام ممالیک احترام نمیگذاشت و آنان را ملامت میکرد. | مقام شیخالشیوخی تا زمان سلطان ملک ناصر محمدبن قَلاوون (متوفی 741) فقط در خانقاه صلاحیه وجود داشت، ولی وقتی ملکناصر در 727 خانقاه ناصریه را ساخت و مجدالدین موسیبن احمدبنمحمود اَقصَرائی/ آقسرایی (متوفی 740) را شیخالشیوخ آنجا کرد، مقام شیخالشیوخی به خانقاه ناصریه منتقل شد. این مقام تا زمان ملکاشرف ناصرالدین فقط در خانقاه ناصریه وجود داشت، اما ملکاشرف بعد از ساختن مدرسۀ اشرفیه در 778، ضیاءالدین قزوینی را شیخالشیوخ آنجا کرد، حال آنکه نظامالدین اصبهانی (متوفی 783)، مفتی و مدرّس و صوفی بزرگ آن زمان، هنوز شیخالشیوخ ناصریه بود. همچنین ملکمظفر بَیبَرسِ دوم، ابراهیم دسوقی را شیخالاسلام کرد، با اینکه او به حکام ممالیک احترام نمیگذاشت و آنان را ملامت میکرد. | ||
=اوج تصوف در کشور مصر= | =اوج تصوف در کشور مصر= | ||
قرن هفتم دورۀ شکوفایی تصوف در مصر بود، زیرا علاوه بر حمایت ایوبیان و سپس ممالیک از تصوف، دور بودن مصر از مواضع خطر، مانند حملۀ صلیبیها از غرب و حملۀ مغول از شرق، موجب شد که بسیاری از صوفیه از غرب و شرق بخصوص سرزمین مغرب به مصر بروند. برخی از این صوفیان خود | قرن هفتم دورۀ شکوفایی تصوف در مصر بود، زیرا علاوه بر حمایت ایوبیان و سپس ممالیک از تصوف، دور بودن مصر از مواضع خطر، مانند حملۀ صلیبیها از غرب و حملۀ مغول از شرق، موجب شد که بسیاری از صوفیه از غرب و شرق بخصوص سرزمین مغرب به مصر بروند. برخی از این صوفیان خود بنیانگذار طرق صوفیه یا مروّج آن بودند، از جمله ابوالفتح واسطی از عراق از مؤسسان طریقۀ رفاعیه، احمد بدوی از مغرب مؤسس طریقۀ احمدیه یا بَدَویه، ابراهیم دَسوقی از مغرب که طریقۀ بَرهانیه منسوب به اوست و ابوالحسن شاذلی از مغرب مؤسس طریقت شاذلیه.<br> | ||
در دورۀ ممالیک (648ـ922) حمایت از صوفیه و ساختن خانقاه ادامه یافت، زیرا ساختن خانقاه نشانۀ تدین فرمانروا و اعتقاد کامل او به اسلام بود و ازینرو امرا در ساختن خانقاه با هم رقابت میکردند. تأسیسات صوفیه در خانقاه بتدریج افزایش یافت، چنانکه خانقاه دارای آشپزخانه، حمام، کتابخانه، محل خلوت مشایخ، تدریس و محل سکونت مدرّسان شد و در آنجا طبیب و چشمپزشک و قاری و مؤذن ساکن شدند. <br> | در دورۀ ممالیک (648ـ922) حمایت از صوفیه و ساختن خانقاه ادامه یافت، زیرا ساختن خانقاه نشانۀ تدین فرمانروا و اعتقاد کامل او به اسلام بود و ازینرو امرا در ساختن خانقاه با هم رقابت میکردند. تأسیسات صوفیه در خانقاه بتدریج افزایش یافت، چنانکه خانقاه دارای آشپزخانه، حمام، کتابخانه، محل خلوت مشایخ، تدریس و محل سکونت مدرّسان شد و در آنجا طبیب و چشمپزشک و قاری و مؤذن ساکن شدند. <br> | ||
در قرن هشتم، تدریس علوم دینی نیز از وظایف خانقاه شد، مثلاً در خانقاه جاولیه فقه شافعی، در خانقاه جمالیه فقه حنفی، و در خانقاه شیخونیه فقه چهار مذهب، همچنین تفسیر و قرائت قرآن و گاه علم لغت و نحو و تاریخ تدریس میشد و خواندن احیاء علومالدین، رسالۀ قشیریه و عوارف المعارف و فتوحات مکیه نیز رایج بود. | در قرن هشتم، تدریس علوم دینی نیز از وظایف خانقاه شد، مثلاً در خانقاه جاولیه فقه شافعی، در خانقاه جمالیه فقه حنفی، و در خانقاه شیخونیه فقه چهار مذهب، همچنین تفسیر و قرائت قرآن و گاه علم لغت و نحو و تاریخ تدریس میشد و خواندن احیاء علومالدین، رسالۀ قشیریه و عوارف المعارف و فتوحات مکیه نیز رایج بود. |