شفاعت از اولیای الهی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' انان ' به ' آنان '
جز (جایگزینی متن - ' ایات ' به ' آیات ')
جز (جایگزینی متن - ' انان ' به ' آنان ')
خط ۱۴: خط ۱۴:
طلب شفاعت از صالحین خلاف قرآن است چون قرآن فرموده است:‌قل لله الشفاعه جمیعا و من ذالذی یشفع الا باذنه و از طرفی فرموده که شفاعت از کسانی قبول می‌شود که خداوند از آنها راضی باشد که آنها هم اهل توحید هستند:‌ ولایشفعون الا لمن ارتضی وبر اساس ایه شریفه ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه خداوند فقط از کسانی راضی است که اهل توحید باشند. از اینرو باید طلب شفاعت از پیامبر به این صورت نمود که:‌ اللهم لاتحرمنی شفاعته اللهم شفعه فی  
طلب شفاعت از صالحین خلاف قرآن است چون قرآن فرموده است:‌قل لله الشفاعه جمیعا و من ذالذی یشفع الا باذنه و از طرفی فرموده که شفاعت از کسانی قبول می‌شود که خداوند از آنها راضی باشد که آنها هم اهل توحید هستند:‌ ولایشفعون الا لمن ارتضی وبر اساس ایه شریفه ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه خداوند فقط از کسانی راضی است که اهل توحید باشند. از اینرو باید طلب شفاعت از پیامبر به این صورت نمود که:‌ اللهم لاتحرمنی شفاعته اللهم شفعه فی  


ایشان ادامه می‌دهد:‌ اگر کسی گفت که به پیامبر حق شفاعت داده شده و من از او می خواهم که مرا شفاعت کند پاسخ این است که خداوند فرموده:‌ فلا تدعوا مع الله احدا بعلاوه آنکه خداوند به ملائکه و دیگران هم حق شفاعت داده است ایا می‌توان گفت که حال که خداوند به انان حق شفاعت داده پس من از انان طلب شفاعت کنم. <ref>دیوان النهضه محمدبن عبدالوهاب ص8-9</ref>  
ایشان ادامه می‌دهد:‌ اگر کسی گفت که به پیامبر حق شفاعت داده شده و من از او می خواهم که مرا شفاعت کند پاسخ این است که خداوند فرموده:‌ فلا تدعوا مع الله احدا بعلاوه آنکه خداوند به ملائکه و دیگران هم حق شفاعت داده است ایا می‌توان گفت که حال که خداوند به آنان حق شفاعت داده پس من از آنان طلب شفاعت کنم. <ref>دیوان النهضه محمدبن عبدالوهاب ص8-9</ref>  


در رساله" القواعد الاربع " محمدبن عبدالوهاب نیز امده است: رهایی از شرک تنها به شناسایی چهار قاعده ممکن است:
در رساله" القواعد الاربع " محمدبن عبدالوهاب نیز امده است: رهایی از شرک تنها به شناسایی چهار قاعده ممکن است:
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
نتیجه آنکه ایه مذکور و نظائر ان بیانگر نفی شرک در عبادت و ربوبیت بوده و ارتباطی با اعتقاد قائلین به شفاعت اولیای الیه ندارد بدلیل آنکه مخاطب این آیات مشرکینی هستند که قائل به ربوبیت بتها بوده و معتقد بودند که با پرستش آنها در عرض عبادت خداوند می‌تواننند از طریق راضی کردن آنها به خواسته‌های شان نائل گردند.
نتیجه آنکه ایه مذکور و نظائر ان بیانگر نفی شرک در عبادت و ربوبیت بوده و ارتباطی با اعتقاد قائلین به شفاعت اولیای الیه ندارد بدلیل آنکه مخاطب این آیات مشرکینی هستند که قائل به ربوبیت بتها بوده و معتقد بودند که با پرستش آنها در عرض عبادت خداوند می‌تواننند از طریق راضی کردن آنها به خواسته‌های شان نائل گردند.


بدیهی است چنین اعتقادی قطعا باطل بوده و معتقدانش را در ردیف مشرکین قرار خواهد داد. از طرفی معتقدان به شفاعت و توسل، اولیای الهی را انسان‌های مقرب درگاه الهی دانسته و معتقدند که انان مجرای فیض الهی هستند بگونه‌ای که انان بدون اذن الهی قادر به هیچ کاری نخواهند بود. بنابر‌این معتقدان به شفاعت یا توسل به اولیای الهی هیچگاه انان را در عرض خداوند ندانسته بلکه انان را اسباب و مجاری فیض الهی دانسته که خداوند خود انان را در مسیر هدایت انسان‌ها قرار داده است.  
بدیهی است چنین اعتقادی قطعا باطل بوده و معتقدانش را در ردیف مشرکین قرار خواهد داد. از طرفی معتقدان به شفاعت و توسل، اولیای الهی را انسان‌های مقرب درگاه الهی دانسته و معتقدند که آنان مجرای فیض الهی هستند بگونه‌ای که آنان بدون اذن الهی قادر به هیچ کاری نخواهند بود. بنابر‌این معتقدان به شفاعت یا توسل به اولیای الهی هیچگاه آنان را در عرض خداوند ندانسته بلکه آنان را اسباب و مجاری فیض الهی دانسته که خداوند خود آنان را در مسیر هدایت انسان‌ها قرار داده است.  


لازم به ذکر است نکات ذکر شده علاوه بر نفی دیدگاه وهابیت درمساله شفاعت در مسائل مشابه ان نظیر توسل استغاثه انابه و....جاری خواهد بود.  
لازم به ذکر است نکات ذکر شده علاوه بر نفی دیدگاه وهابیت درمساله شفاعت در مسائل مشابه ان نظیر توسل استغاثه انابه و....جاری خواهد بود.  
بدین معنا که در انابه یا استغاثه به اولیای الهی هیچگاه انان مورد عبادت و پرستش قرار نمی گیرند بلکه به انان فقط بعنوان انسان‌های مقربی نگریسته می‌شود که خداوند انان را در مسیر جریان فیض خویش بر بندگان قرار داده است.
بدین معنا که در انابه یا استغاثه به اولیای الهی هیچگاه آنان مورد عبادت و پرستش قرار نمی گیرند بلکه به آنان فقط بعنوان انسان‌های مقربی نگریسته می‌شود که خداوند آنان را در مسیر جریان فیض خویش بر بندگان قرار داده است.


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۶۱

ویرایش