سب و لعن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه'
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه')
خط ۱۴: خط ۱۴:


== دعوت به بیان واقعیت‎ها به جای سبّ ==
== دعوت به بیان واقعیت‎ها به جای سبّ ==
برابر گزارش‎های مکرر تاریخی، در جریان جنگ صفین، عده‎ای از اصحاب امام علی(ع) پس از شنیدن سخن ایشان درباره کیفیت گمراهی و فساد عقیده معاویه و حزبش، درصدد بر آمدند تا به اهالی شام ناسزا بگویند خبر به امام علی‌ع رسید و امام آنها را از این کار باز داشت و در پاسخ به اعتراض آنها فرمود: درست است که شما بر حق هستید، اما من نمی‎پسندم که شما اهل نفرین و دشنام باشید و آنان را دشنام دهید. به جای این کار، بدی‎های اعمالشان را بیان ‌کرده و می‌گفتید: منش و عمل آنان چنین و چنان است <ref>(بروجردی، 1429ق، ج6، ص36؛ دینوری، 1412ق، ص165؛ ابن جوزی، بی‌تا، ص154؛ نهج البلاغه، خطبه۲۰۶، ص۳۲۳؛ منقری، 1403ق، ص۱۰۳؛ ابن أعثم کوفی، 1411ق، ‏ج۲، ص۵۴۳)</ref>. باید تأمل داشت که با وجود این تصریح در نهی از سبّ، چگونه می‌توان انجام آن را از امام معصوم‌ع بپذیریم و ناسزاگویی را به ایشان نسبت دهیم؟
برابر گزارش‎های مکرر تاریخی، در جریان جنگ صفین، عده‎ای از اصحاب امام علی(ع) پس از شنیدن سخن ایشان درباره کیفیت گمراهی و فساد عقیده معاویه و حزبش، درصدد بر آمدند تا به اهالی شام ناسزا بگویند خبر به امام علی‌ع رسید و امام آنها را از این کار باز داشت و در پاسخ به اعتراض آنها فرمود: درست است که شما بر حق هستید، اما من نمی‎پسندم که شما اهل نفرین و دشنام باشید و آنان را دشنام دهید. به جای این کار، بدی‎های اعمالشان را بیان ‌کرده و می‌گفتید: منش و عمل آنان چنین و چنان است <ref>(بروجردی، 1429ق، ج6، ص36؛ دینوری، 1412ق، ص165؛ ابن جوزی، بی‌تا، ص154؛ نهج‌البلاغه، خطبه۲۰۶، ص۳۲۳؛ منقری، 1403ق، ص۱۰۳؛ ابن أعثم کوفی، 1411ق، ‏ج۲، ص۵۴۳)</ref>. باید تأمل داشت که با وجود این تصریح در نهی از سبّ، چگونه می‌توان انجام آن را از امام معصوم‌ع بپذیریم و ناسزاگویی را به ایشان نسبت دهیم؟
بنابراین، با عنایت به توصیه امامان شیعه: مبنی بر نهی از سبّ و بیان واقعیات به جای آن، می‌توان گفت: مواردی که در کلام ایشان دیده می‌شود، به هیچ وجه سبّ محسوب نمی‌گردد، بلکه بیان اوصاف واقعی افراد و اشخاص است که در قرآن نیز این شیوه وجود داشت، بنابراین زمانی که امام(ع) از اصطلاح «یابن الزانیه» استفاده می‌فرمایند، این بیان، سبّ محسوب نمی‌گردد، بلکه بیان واقعیت درباره شخصی است که از راه نامشروع به دنیا آمده و والدین او ضوابط انسانی و اسلامی را زیر پا گذارده‌اند و نیز امام حسین(ع) درباره «ابن زیاد»، فرمود: «الا و انّ الدّعی بن الدّعی قد رکز بین اثنتین، بین السّلة و الذّلة؛ ای مردم، آگاه باشید که این شخص که پدر او مشخص نیست ـ زنا زاده است ـ مرا بین دو کار مخیّر گذاشته است» <ref>(نمازی شاهرودی، 1375، ج۳، ص۴۵۱)</ref>. در اینجا نیز امام(ع) در مقام بیان یک واقعیت است، نه سبّ! زیرا همان طور که در مفهوم سبّ گذشت، سبّ به معنای کلمات زشت و بی‎پرده‎ای بود که به فرد نسبت داده می‌شد، اما در اینجا امام(ع) در مقام بیان واقعیت و افعال ناپسند برخی خلفا هستند و این مصداق سبّ محسوب نمی‌شود. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که درک واقعیتهای عالم، تنها در حیطه اختیارات خداوند و به اذن او در قلمرو معصومین و اهل بیت: است؛ چرا که عصمت ویژه این بزرگواران، نوعی علم و شعور است که با سایر انواع علوم مغایرت دارد؛ سایر علوم گاهی مغلوب سایر قوای شعوری واقع شده؛ ولی این علم، همیشه بر سایر قوا غالب و قاهر است و همه را به خدمت خود در می‌آورد و به همین جهت است که صاحبش را از کل ضلالت‌ها و خطاها حفظ می‌کند <ref>(طباطبایی، 1417ق، ج5، ص80)</ref>. با توجه به نظر علامه می‌توان گفت: کسی که به مرتبة مطلق عصمت می‌رسد، به کنه حقایق امور پی‌برده و بر این اساس، کاری را که جایز نیست انجام نمی‌دهد. از این‎رو، ادعای چنین درکی برای مردم عادی و در پی آن نسبت دادن عباراتی مانند: «یابن الزانیه» از سوی آنان با ادعای آگاهی از واقعیت، کذبی بیش نخواهد بود.
بنابراین، با عنایت به توصیه امامان شیعه: مبنی بر نهی از سبّ و بیان واقعیات به جای آن، می‌توان گفت: مواردی که در کلام ایشان دیده می‌شود، به هیچ وجه سبّ محسوب نمی‌گردد، بلکه بیان اوصاف واقعی افراد و اشخاص است که در قرآن نیز این شیوه وجود داشت، بنابراین زمانی که امام(ع) از اصطلاح «یابن الزانیه» استفاده می‌فرمایند، این بیان، سبّ محسوب نمی‌گردد، بلکه بیان واقعیت درباره شخصی است که از راه نامشروع به دنیا آمده و والدین او ضوابط انسانی و اسلامی را زیر پا گذارده‌اند و نیز امام حسین(ع) درباره «ابن زیاد»، فرمود: «الا و انّ الدّعی بن الدّعی قد رکز بین اثنتین، بین السّلة و الذّلة؛ ای مردم، آگاه باشید که این شخص که پدر او مشخص نیست ـ زنا زاده است ـ مرا بین دو کار مخیّر گذاشته است» <ref>(نمازی شاهرودی، 1375، ج۳، ص۴۵۱)</ref>. در اینجا نیز امام(ع) در مقام بیان یک واقعیت است، نه سبّ! زیرا همان طور که در مفهوم سبّ گذشت، سبّ به معنای کلمات زشت و بی‎پرده‎ای بود که به فرد نسبت داده می‌شد، اما در اینجا امام(ع) در مقام بیان واقعیت و افعال ناپسند برخی خلفا هستند و این مصداق سبّ محسوب نمی‌شود. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که درک واقعیتهای عالم، تنها در حیطه اختیارات خداوند و به اذن او در قلمرو معصومین و اهل بیت: است؛ چرا که عصمت ویژه این بزرگواران، نوعی علم و شعور است که با سایر انواع علوم مغایرت دارد؛ سایر علوم گاهی مغلوب سایر قوای شعوری واقع شده؛ ولی این علم، همیشه بر سایر قوا غالب و قاهر است و همه را به خدمت خود در می‌آورد و به همین جهت است که صاحبش را از کل ضلالت‌ها و خطاها حفظ می‌کند <ref>(طباطبایی، 1417ق، ج5، ص80)</ref>. با توجه به نظر علامه می‌توان گفت: کسی که به مرتبة مطلق عصمت می‌رسد، به کنه حقایق امور پی‌برده و بر این اساس، کاری را که جایز نیست انجام نمی‌دهد. از این‎رو، ادعای چنین درکی برای مردم عادی و در پی آن نسبت دادن عباراتی مانند: «یابن الزانیه» از سوی آنان با ادعای آگاهی از واقعیت، کذبی بیش نخواهد بود.


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش