نقد و بررسی دلائل قائلین به تحریف قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'فی الجمله' به 'فی‌الجمله')
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱۷: خط ۱۷:
ایشان شاهد بر صحت پاسخ مذکور را فقره ذیل حدیث طلحه می‌داند که امام ع عمل به قرآن موجود را سبب نجات از دوزخ و ورود به بهشت دانستند:  
ایشان شاهد بر صحت پاسخ مذکور را فقره ذیل حدیث طلحه می‌داند که امام ع عمل به قرآن موجود را سبب نجات از دوزخ و ورود به بهشت دانستند:  


ویدل علی هذا قوله (علیه السلام) فی حدیث طلحة: إن أخذتم بما فیه نجوتم من النار ودخلتم الجنة فإن فیه حجتنا وبیان حقنا وفرض طاعتنا.
ویدل علی هذا قوله (علیه‌السلام) فی حدیث طلحة: إن أخذتم بما فیه نجوتم من النار ودخلتم الجنة فإن فیه حجتنا وبیان حقنا وفرض طاعتنا.


ایشان در ادامه با نفی ادعای تحریف قرآن، برخی از روایات مذکور را از قبیل تفسیر و بیان دانسته و قرائنی را در این زمینه بیان می‌کند از جمله آنکه در روایتی از امام باقر ع آمده است که مراد از تحریف صورت گرفته در کتب اسمانی تحریف معنوی است نه تحریف لفظی. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 52-51</ref>  
ایشان در ادامه با نفی ادعای تحریف قرآن، برخی از روایات مذکور را از قبیل تفسیر و بیان دانسته و قرائنی را در این زمینه بیان می‌کند از جمله آنکه در روایتی از امام باقر ع آمده است که مراد از تحریف صورت گرفته در کتب اسمانی تحریف معنوی است نه تحریف لفظی. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 52-51</ref>  
خط ۲۳: خط ۲۳:
== پاسخ علامه طباطبائی به روایات تحریف ==  
== پاسخ علامه طباطبائی به روایات تحریف ==  


ایشان با پاسخهای هفتگانه شان به نقد روایات تحریف پرداخته که عبارتند از:  
ایشان با پاسخ‌های هفتگانه شان به نقد روایات تحریف پرداخته که عبارتند از:  


1-تمسک به روایات تحریف مستلزم دور است:  
1-تمسک به روایات تحریف مستلزم دور است:  
خط ۹۶: خط ۹۶:
دفع توهم: بطلان سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قرآن می‌دانند:  
دفع توهم: بطلان سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قرآن می‌دانند:  
علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان فوق الذکر می‌فرماید:  
علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان فوق الذکر می‌فرماید:  
اینکه بعضی از محدثین گفته‌اند که «اختلاف روایات در آیاتی که نقل شد ضرر به جایی نمیرساند چون این روایات در اصل تحریف قرآن اتفاق دارند» مردود و غلط است. چون اتفاق روایات مذکور در تحریف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمیکند و هر یک از آنها دیگری را دفع می‌ کند ref>المیزان ج 12ص 114<nowiki></ref></nowiki>
اینکه بعضی از محدثین گفته‌اند که «اختلاف روایات در آیاتی که نقل شد ضرر به جایی نمیرساند چون این روایات در اصل تحریف قرآن اتفاق دارند» مردود و غلط است. چون اتفاق روایات مذکور در تحریف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمی‌کند و هر یک از آنها دیگری را دفع می‌ کند ref>المیزان ج 12ص 114<nowiki></ref></nowiki>
== شگفتی علامه از کسانی که اخبار تحریف را پذیرفته‌اند ==  
== شگفتی علامه از کسانی که اخبار تحریف را پذیرفته‌اند ==  


علامه طباطبائی بعد از نفی اعتبار روایات تحریف شگفتی خویش را از کسانی که روایات تحریف را پذیرفته‌اند اظهار داشته و می‌فرماید:  
علامه طباطبائی بعد از نفی اعتبار روایات تحریف شگفتی خویش را از کسانی که روایات تحریف را پذیرفته‌اند اظهار داشته و می‌فرماید:  
و عجب از این گونه علمای دینی است که در مقام استدلال بر تحریف شدن قرآن بر می‌آیند و آنگاه به روایاتی که به صحابه و یا به ائمه اهل بیت منسوب شده احتجاج می‌کنند و هیچ فکر نمیکنند که چه می‌کنند.
و عجب از این گونه علمای دینی است که در مقام استدلال بر تحریف شدن قرآن بر می‌آیند و آنگاه به روایاتی که به صحابه و یا به ائمه اهل بیت منسوب شده احتجاج می‌کنند و هیچ فکر نمی‌کنند که چه می‌کنند.


اگر حجیت قرآن باطل گردد، نبوت خاتم الأنبیاء باطل شده، و معارف دینی لغو و بی اثر می‌شود، و در چنین فرضی این سخن به کجا می‌رسد که در فلان تاریخ مردی دعوی نبوت نموده و قرآنی به عنوان معجزه آورد، خودش از دنیا رفت، و قرآنش هم دستخورده شد، و از او چیزی باقی نماند مگر اجماع مؤمنین به وی، بر اینکه او به راستی پیغمبر بوده، و قرآنش هم به راستی معجزه ای بر نبوت او بوده است، و چون اجماع حجت است - زیرا همان پیغمبر آن را حجت قرار داده، و یا از اجماع مجمعین کشف می‌کنیم که قول یکی از جانشینانش در آن هست- پس باید نبوت او و قرآنش را قبول کنیم ؟!! <ref>المیزان ج 12ص 114</ref>  
اگر حجیت قرآن باطل گردد، نبوت خاتم الأنبیاء باطل شده، و معارف دینی لغو و بی اثر می‌شود، و در چنین فرضی این سخن به کجا می‌رسد که در فلان تاریخ مردی دعوی نبوت نموده و قرآنی به عنوان معجزه آورد، خودش از دنیا رفت، و قرآنش هم دستخورده شد، و از او چیزی باقی نماند مگر اجماع مؤمنین به وی، بر اینکه او به راستی پیغمبر بوده، و قرآنش هم به راستی معجزه ای بر نبوت او بوده است، و چون اجماع حجت است - زیرا همان پیغمبر آن را حجت قرار داده، و یا از اجماع مجمعین کشف می‌کنیم که قول یکی از جانشینانش در آن هست- پس باید نبوت او و قرآنش را قبول کنیم ؟!! <ref>المیزان ج 12ص 114</ref>  
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
== پاسخ اهل سنت نسبت به روایات تحریف درمنابع حدیثی ==  
== پاسخ اهل سنت نسبت به روایات تحریف درمنابع حدیثی ==  


بیشتر اعلام اهل سنت مفاد روایات تحریف را بعنوان نسخ تلاوت پذیرفته و معتقدند که آیات حذف شده گر چه از ناحیه خداوند نازل شده‌اند اما در زمان رسول اکرم ص تلاوتشان منسوخ شده گرچه حکمشان باقی مانده است.
بیشتر اعلام اهل سنت مفاد روایات تحریف را بعنوان نسخ تلاوت پذیرفته و معتقدند که آیات حذف شده گر‌چه از ناحیه خداوند نازل شده‌اند اما در زمان رسول اکرم ص تلاوتشان منسوخ شده گرچه حکمشان باقی مانده است.


== جلال‌الدین سیوطی در کتاب "الاتقان فی علوم القرآن"==
== جلال‌الدین سیوطی در کتاب "الاتقان فی علوم القرآن"==


ایشان بعد از بیان انواع سه گانه نسخ: نسخ تلاوت و حکم، نسخ حکم بدون نسخ تلاوت و نسخ تلاوت بدون نسخ حکم در مورد نوع اول نسخ – نسخ تلاوت و حکم – می‌نویسد:  
ایشان بعد از بیان انواع سه گانه نسخ: نسخ تلاوت و حکم، نسخ حکم بدون نسخ تلاوت و نسخ تلاوت بدون نسخ حکم در مورد نوع اول نسخ – نسخ تلاوت و حکم – می‌نویسد:  
از عائشه در این زمینه روایتی نقل شده است که آیه‌ای بصورت (عشر رضعات معلومات در قرآن کریم وجود داشته که بعد از مدتی با " عشر رضعات بخمس معلومات" نسخ گردیده است و بعد از پیامبر ص این آیه– ناسخ و منسوخ - بدلیل عدم اگاهی مردم از نسخ تلاوت و حکم آن، همچنان در بین مردم قرائت می‌شد.  
از عائشه در این زمینه روایتی نقل شده است که آیه‌ای بصورت (عشر رضعات معلومات در قرآن کریم وجود داشته که بعد از مدتی با " عشر رضعات بخمس معلومات" نسخ گردیده است و بعد از پیامبر ص این آیه– ناسخ و منسوخ - بدلیل عدم آگاهی مردم از نسخ تلاوت و حکم آن، همچنان در بین مردم قرائت می‌شد.  


مولف الاتقان در زمینه نوع دوم نسخ – نسخ حکم بدون نسخ تلاوت – می‌نویسد: بسیاری از مواردی را که برخی از مصادیق این نوع نسخ شمرده‌اند نمی‌توان از این نوع دانست نظیر آنکه ادعا شده است که آیه شریفه(ومما رزقناهم ینفقون) و (أنفقوا من ما رزقناکم) با آیه تشریع زکات نسخ شده است در حالی که این دو آیه ارتباطی با نسخ ندارند بدین معنا که آیه دوم را می‌توان تفسیر آیه نخست قرار داد.  
مولف الاتقان در زمینه نوع دوم نسخ – نسخ حکم بدون نسخ تلاوت – می‌نویسد: بسیاری از مواردی را که برخی از مصادیق این نوع نسخ شمرده‌اند نمی‌توان از این نوع دانست نظیر آنکه ادعا شده است که آیه شریفه(ومما رزقناهم ینفقون) و (أنفقوا من ما رزقناکم) با آیه تشریع زکات نسخ شده است در حالی که این دو آیه ارتباطی با نسخ ندارند بدین معنا که آیه دوم را می‌توان تفسیر آیه نخست قرار داد.  
خط ۲۲۰: خط ۲۲۰:
... اگر امام علی ع مصحف خود را مخالف مصاحف دیگر می‌‌دانست قطعا در برابر آنها به معارضه برخاسته و لا اقل در دوران حکومت خویش مصحف خود را معیار قرار می‌داد. <ref>المیزان ج 12ص 116-</ref>
... اگر امام علی ع مصحف خود را مخالف مصاحف دیگر می‌‌دانست قطعا در برابر آنها به معارضه برخاسته و لا اقل در دوران حکومت خویش مصحف خود را معیار قرار می‌داد. <ref>المیزان ج 12ص 116-</ref>


دلیل چهارم: روایاتی که مفادشان اخبار از تحقق همه حوادث امتهای پیشین در امت اسلام می‌باشد که از جمله آنها تحریف کتب اسمانی آنان بود.
دلیل چهارم: روایاتی که مفادشان اخبار از تحقق همه حوادث امت‌های پیشین در امت اسلام می‌باشد که از جمله آنها تحریف کتب اسمانی آنان بود.


علامه طباطبائی در تبیین دلیل چهارم قائلین به نقیصه در قرآن می‌نویسد:  
علامه طباطبائی در تبیین دلیل چهارم قائلین به نقیصه در قرآن می‌نویسد:  


در مضامین بسیاری از روایات است که تمام اتفاقاتی که برای امتهای پیشین واقع گردید در امت اسلام نیز واقع می‌گردد بدیهی است از جمله اموری که در امتهای سابق بوقوع پیوست تحریف کتب اسمانی آنها بود بنابر‌این در قرآن نیز چنین اتفاقی واقع شده است.
در مضامین بسیاری از روایات است که تمام اتفاقاتی که برای امت‌های پیشین واقع گردید در امت اسلام نیز واقع می‌گردد بدیهی است از جمله اموری که در امت‌های سابق بوقوع پیوست تحریف کتب اسمانی آنها بود بنابر‌این در قرآن نیز چنین اتفاقی واقع شده است.
ایشان آنگاه روایاتی را از کتب فریقین نقل می‌کند <ref>المیزان ج 12ص 117</ref>  
ایشان آنگاه روایاتی را از کتب فریقین نقل می‌کند <ref>المیزان ج 12ص 117</ref>  


پاسخ علامه طباطبائی:
پاسخ علامه طباطبائی:


ایشان در نقد وجه چهارم می‌نویسد: مراد از مماثلت حوادث امت اسلام با امتهای پیشین، مماثلت در همه جهات نبوده بلکه مراد مماثلت فی‌الجمله در امور کلی نظیر تفرق مذهبی و اثار و نتائج عملکردهای آنها می‌باشد.  
ایشان در نقد وجه چهارم می‌نویسد: مراد از مماثلت حوادث امت اسلام با امت‌های پیشین، مماثلت در همه جهات نبوده بلکه مراد مماثلت فی‌الجمله در امور کلی نظیر تفرق مذهبی و آثار و نتائج عملکردهای آنها می‌باشد.  


ایشان عامل مهم انشعابات مذهبی بین مسلمانان را - که مفاد روایات فوق می‌باشد - عدم عرضه احادیث با قرآن و تفسیر به رای و اجتهادات شخصی در قرآن دانسته و برخی از روایات مذکور – وقوع تمام حوادث امتهای سابق در امت اسلام - را مخالف با قرآن می‌داند.  
ایشان عامل مهم انشعابات مذهبی بین مسلمانان را - که مفاد روایات فوق می‌باشد - عدم عرضه احادیث با قرآن و تفسیر به رای و اجتهادات شخصی در قرآن دانسته و برخی از روایات مذکور – وقوع تمام حوادث امت‌های سابق در امت اسلام - را مخالف با قرآن می‌داند.  


نکته مهم: عدم تمامیت استناد به اجماع بر نفی تحریف در قرآن  
نکته مهم: عدم تمامیت استناد به اجماع بر نفی تحریف در قرآن  
خط ۲۴۳: خط ۲۴۳:
2- دلائل تاریخی، عقلی و نقلی - آیات و روایات – فراوانی در کتب تفسیری وعلوم قرآنی فریقین در تحریف ناپذیری قرآن بیان شده است.  
2- دلائل تاریخی، عقلی و نقلی - آیات و روایات – فراوانی در کتب تفسیری وعلوم قرآنی فریقین در تحریف ناپذیری قرآن بیان شده است.  


3- از ناحیه علمای فریقین نسبت به روایات تحریف که در منابع روائی شان ذکر شده است پاسخهای متعددی داده شده است.
3- از ناحیه علمای فریقین نسبت به روایات تحریف که در منابع روائی شان ذکر شده است پاسخ‌های متعددی داده شده است.


4- استناد به اجماع بر عدم تحریف قرآن تمام نیست چون مستلزم دور می‌باشد.
4- استناد به اجماع بر عدم تحریف قرآن تمام نیست چون مستلزم دور می‌باشد.


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
<references />
<references />
[[رده:قرآن]]
[[رده:قرآن]]