مالک بن نبی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'ضرورتها' به 'ضرورت‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'برداشتها' به 'برداشت‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ضرورتها' به 'ضرورت‌ها')
خط ۹۳: خط ۹۳:
گرچه‌ به‌ نظر بن‌نبی‌، این‌ دوره‌، تخلّف‌ ناپذیر است‌، وی‌ برخلاف‌ ابن‌خلدون‌، از تمدنی‌ که‌ درخشش‌ خود را از دست‌ داده‌ ناامید نیست‌، زیرا خداوند اسباب‌ پیشرفت‌ را به‌ اختیار انسان‌ها نهاده‌ است‌. احیا یا بازسازی‌ تمدن‌ ناچار باید بر آگاهی‌ کامل‌ از تاریخ‌ این‌ تمدن‌ و مراحل‌ دورة‌ تمدنی‌ و شرایط‌ اجتماعی‌ و روانی‌ فرد و جامعه‌ در مراحل‌ مختلف‌ مبتنی‌ باشد. به‌ اعتقاد بن‌نبی‌، در یک‌ نظام‌ دقیق‌ و والای‌ اخلاقی‌ غرایز و خوی‌ حیوانی‌ و واکنشهای‌ فرد کاملاً مهار می‌شود و جامعه‌ نیز تابع‌ شبکة‌ نیرومندی‌ از روابط‌ خواهد بود. در این‌ مرحله‌، «غریزه‌» ساکت‌ است‌ و همة‌ افراد و اجزای‌ جامعه‌ همچون‌ «بنیان‌ مرصوص‌» با ندای‌ «روح‌» حرکت‌ صعودی‌ سریعی‌ را در پیش‌ می‌گیرند. از دیدگاه‌ بن‌نبی‌، این‌ مرحله‌ در تاریخ‌ تمدن‌ اسلامی‌ مطابق‌ است‌ با فاصلة‌ زمانی‌ میان‌ نزول‌ وحی‌ در غار حرا تا واقعة‌ صفین‌ در سال‌ 38 که‌ با ورود معاویه‌ به‌ صحنة‌ حوادث‌، توازن‌ میان‌ «روح‌» و زمان‌ از بین‌ رفت‌<ref>جدعان‌، ص‌ 419ـ420؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 58 ـ59؛ همو، 1989، ص‌ 29</ref>.
گرچه‌ به‌ نظر بن‌نبی‌، این‌ دوره‌، تخلّف‌ ناپذیر است‌، وی‌ برخلاف‌ ابن‌خلدون‌، از تمدنی‌ که‌ درخشش‌ خود را از دست‌ داده‌ ناامید نیست‌، زیرا خداوند اسباب‌ پیشرفت‌ را به‌ اختیار انسان‌ها نهاده‌ است‌. احیا یا بازسازی‌ تمدن‌ ناچار باید بر آگاهی‌ کامل‌ از تاریخ‌ این‌ تمدن‌ و مراحل‌ دورة‌ تمدنی‌ و شرایط‌ اجتماعی‌ و روانی‌ فرد و جامعه‌ در مراحل‌ مختلف‌ مبتنی‌ باشد. به‌ اعتقاد بن‌نبی‌، در یک‌ نظام‌ دقیق‌ و والای‌ اخلاقی‌ غرایز و خوی‌ حیوانی‌ و واکنشهای‌ فرد کاملاً مهار می‌شود و جامعه‌ نیز تابع‌ شبکة‌ نیرومندی‌ از روابط‌ خواهد بود. در این‌ مرحله‌، «غریزه‌» ساکت‌ است‌ و همة‌ افراد و اجزای‌ جامعه‌ همچون‌ «بنیان‌ مرصوص‌» با ندای‌ «روح‌» حرکت‌ صعودی‌ سریعی‌ را در پیش‌ می‌گیرند. از دیدگاه‌ بن‌نبی‌، این‌ مرحله‌ در تاریخ‌ تمدن‌ اسلامی‌ مطابق‌ است‌ با فاصلة‌ زمانی‌ میان‌ نزول‌ وحی‌ در غار حرا تا واقعة‌ صفین‌ در سال‌ 38 که‌ با ورود معاویه‌ به‌ صحنة‌ حوادث‌، توازن‌ میان‌ «روح‌» و زمان‌ از بین‌ رفت‌<ref>جدعان‌، ص‌ 419ـ420؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 58 ـ59؛ همو، 1989، ص‌ 29</ref>.


جامعه‌ای‌ که‌ پروردة‌ اندیشة‌ دینی‌ است‌ راه‌ تحول‌ در پیش‌ می‌گیرد و با توسعه شبکه‌ روابط‌ داخلی‌ خویش‌ به‌ گسترش‌ «اندیشه‌» می‌پردازد. در واپسین‌ مرحله گسترش‌، مشکلات‌ مادی‌ و ضرورتهای‌ جدید پدید می‌آید و نقطة‌ عطف‌ دیگری‌ بروز می‌کند که‌ آغاز «مرحلة‌ عقل‌» است‌. اما این‌ «عقل‌» سیطرة‌ «روح‌» بر غریزه‌ را ندارد، از این رو غرایز بتدریج‌ از قیود آزاد می‌شود و به‌ همان‌ نسبت‌ «روح‌» تأثیر خود را بر خود از دست‌ می‌دهد و جامعه‌ نیز از تنظیم‌ رفتار افراد و مهار امیال‌ فردی‌ سر باز می‌زند و شبکه ارزشهای‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌ کم‌کم‌ فرو می‌ریزد. در این‌ مرحله‌، علوم‌ و فنون‌ به‌ حداکثر گسترش‌ خود می‌رسد. از دیدگاه‌ بن‌نبی‌، این‌ مرحله‌ از مراحل‌ تمدن‌ اسلامی‌ مطابق‌ است‌ با عصر اموی‌ و بخش‌ مهمی‌ از عصر عباسی‌ که‌ نقطة‌ اوج‌ آن‌ در دوران‌ مأمون‌ است‌. بن‌نبی‌ این‌ دوره‌ را ـ بدون‌ تردید ـ انحرافی‌ بزرگ‌ از خط‌ تمدن‌ اصیل‌ می‌داند، زیرا در این‌ دوره‌ توازن‌ موجود میان‌ روح‌ و عقل‌ بر هم‌ خورده‌ و نشانه‌های‌ سستی‌ روح‌ و نزدیکی‌ افول‌ آن‌ پدیدار گشته‌ است‌<ref>جدعان‌، ص‌ 420ـ421؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 76؛ همو، 1989، ص‌ 31</ref>.  
جامعه‌ای‌ که‌ پروردة‌ اندیشة‌ دینی‌ است‌ راه‌ تحول‌ در پیش‌ می‌گیرد و با توسعه شبکه‌ روابط‌ داخلی‌ خویش‌ به‌ گسترش‌ «اندیشه‌» می‌پردازد. در واپسین‌ مرحله گسترش‌، مشکلات‌ مادی‌ و ضرورت‌های‌ جدید پدید می‌آید و نقطة‌ عطف‌ دیگری‌ بروز می‌کند که‌ آغاز «مرحلة‌ عقل‌» است‌. اما این‌ «عقل‌» سیطرة‌ «روح‌» بر غریزه‌ را ندارد، از این رو غرایز بتدریج‌ از قیود آزاد می‌شود و به‌ همان‌ نسبت‌ «روح‌» تأثیر خود را بر خود از دست‌ می‌دهد و جامعه‌ نیز از تنظیم‌ رفتار افراد و مهار امیال‌ فردی‌ سر باز می‌زند و شبکه ارزشهای‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌ کم‌کم‌ فرو می‌ریزد. در این‌ مرحله‌، علوم‌ و فنون‌ به‌ حداکثر گسترش‌ خود می‌رسد. از دیدگاه‌ بن‌نبی‌، این‌ مرحله‌ از مراحل‌ تمدن‌ اسلامی‌ مطابق‌ است‌ با عصر اموی‌ و بخش‌ مهمی‌ از عصر عباسی‌ که‌ نقطة‌ اوج‌ آن‌ در دوران‌ مأمون‌ است‌. بن‌نبی‌ این‌ دوره‌ را ـ بدون‌ تردید ـ انحرافی‌ بزرگ‌ از خط‌ تمدن‌ اصیل‌ می‌داند، زیرا در این‌ دوره‌ توازن‌ موجود میان‌ روح‌ و عقل‌ بر هم‌ خورده‌ و نشانه‌های‌ سستی‌ روح‌ و نزدیکی‌ افول‌ آن‌ پدیدار گشته‌ است‌<ref>جدعان‌، ص‌ 420ـ421؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 76؛ همو، 1989، ص‌ 31</ref>.  


در این‌ دوره‌، فرد مسلمان‌ قادر به‌ استفاده‌ از تمامی‌ توان‌ حیاتی‌ خویش‌ نیست‌، زیرا امکان‌ سیطره‌ بر بخشی‌ از غرایز خود را ندارد. این‌ حالت‌ از نظر اجتماعی‌ بدان‌ معنی‌ است‌ که‌ مجموع‌ توان‌ اجتماعی‌ کار نمی‌کند. بنابراین‌، غریزه‌ بتدریج‌ از سیطرة‌ روح‌ آزاد می‌شود و سرنوشت‌ فرد را در اختیار می‌گیرد. در این‌ جاست‌ که‌ تمدن‌ وارد سومین‌ مرحلة‌ خود یعنی‌ «مرحلة‌ غریزه‌» می‌شود. در این‌ مرحله‌، وظیفة‌ اجتماعی‌ اندیشة‌ دینی‌ به‌ پایان‌ می‌رسد و شبکه روابط‌ اجتماعی‌ جامعه‌ فرومی‌ریزد و اخلاق‌ افراد جامعه‌ به‌سبب‌ خشکیدن‌ ذخایر روحی‌ و عقلی‌ به‌ تباهی‌ می‌انجامد <ref>جدعان‌، ص‌ 421؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 77؛ همو، 1962، ص‌ 144</ref>.
در این‌ دوره‌، فرد مسلمان‌ قادر به‌ استفاده‌ از تمامی‌ توان‌ حیاتی‌ خویش‌ نیست‌، زیرا امکان‌ سیطره‌ بر بخشی‌ از غرایز خود را ندارد. این‌ حالت‌ از نظر اجتماعی‌ بدان‌ معنی‌ است‌ که‌ مجموع‌ توان‌ اجتماعی‌ کار نمی‌کند. بنابراین‌، غریزه‌ بتدریج‌ از سیطرة‌ روح‌ آزاد می‌شود و سرنوشت‌ فرد را در اختیار می‌گیرد. در این‌ جاست‌ که‌ تمدن‌ وارد سومین‌ مرحلة‌ خود یعنی‌ «مرحلة‌ غریزه‌» می‌شود. در این‌ مرحله‌، وظیفة‌ اجتماعی‌ اندیشة‌ دینی‌ به‌ پایان‌ می‌رسد و شبکه روابط‌ اجتماعی‌ جامعه‌ فرومی‌ریزد و اخلاق‌ افراد جامعه‌ به‌سبب‌ خشکیدن‌ ذخایر روحی‌ و عقلی‌ به‌ تباهی‌ می‌انجامد <ref>جدعان‌، ص‌ 421؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 77؛ همو، 1962، ص‌ 144</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش