۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' کرده ای' به ' کردهای') |
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
أ. پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: من بدّل دینه فاقتلوه <ref>محدث نوری، ج18، ص168، باب1 از ابواب حدالمرتد، ح 2.</ref> کسی که دین خود را تغییر داد، او را به قتل برسانید.<br> | أ. پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: من بدّل دینه فاقتلوه <ref>محدث نوری، ج18، ص168، باب1 از ابواب حدالمرتد، ح 2.</ref> کسی که دین خود را تغییر داد، او را به قتل برسانید.<br> | ||
بر اساس این حدیث، اگر کسی دینش را تغییر داد، باید او را به قتل رساند؛ ولی کسی که در شک و شبهه است و هنوز دینش را تغییر نداده و نظر قطعی خود را با تغییر دین بیان نکرده، مرتد نیست.<br> | بر اساس این حدیث، اگر کسی دینش را تغییر داد، باید او را به قتل رساند؛ ولی کسی که در شک و شبهه است و هنوز دینش را تغییر نداده و نظر قطعی خود را با تغییر دین بیان نکرده، مرتد نیست.<br> | ||
2. ابوبصیر از [[امام صادق(ع)|امام صادق( | 2. ابوبصیر از [[امام صادق(ع)|امام صادق(علیهالسلام)]] پرسید: ما تقول فیمن شک فی اللّه تعالی؟ قال: کافرٌ یا ابامحمّد. قال فشک فی رسولاللّه(صلی الله علیه وآله وسلم) فقال: کافر ثمّ التفت الی زرارة و قال: انّما یکفر اذا جحد... <ref>حر عاملی، ج18، ص569.</ref> درباره کسی که در خدای تعالی شک کند، چه میفرمایید؟ امام فرمود: کافر است. دوباره پرسید: اگر در رسالت پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)شک کند چه؟ امام فرمود: آن هم کافر است؛ آنگاه امام فرمود: فقط اگر انکار کند، کافر است.<br> | ||
این روایت، حکم شاک را به دو گونه مطرح میکند که عبارتند از:<br> | این روایت، حکم شاک را به دو گونه مطرح میکند که عبارتند از:<br> | ||
1. کسی که خود در خدا و رسولالله شاک باشد، در واقع کافر است. <br> | 1. کسی که خود در خدا و رسولالله شاک باشد، در واقع کافر است. <br> | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
# فخر المحققین، فرزند علامه حلّی ضمن واجب دانستن حل شبهه مرتد، مهلت دادن به مرتد را به اندازهای که عذرش برطرف شود واجب دانسته، میفرماید: اگر چه رجوع و اقرار به اسلام واجب فوری و مضیق است، این فوریت و مضیق بودن با وجوب حل شبهه منافات ندارد؛ زیرا امکان آن است که اسلام بپذیرد؛ سپس شبههاش حل شود و این قول نزد من اقوا است.<ref>فخر المحققین (ابن علامه)، ج4، ص550.</ref> <br> | # فخر المحققین، فرزند علامه حلّی ضمن واجب دانستن حل شبهه مرتد، مهلت دادن به مرتد را به اندازهای که عذرش برطرف شود واجب دانسته، میفرماید: اگر چه رجوع و اقرار به اسلام واجب فوری و مضیق است، این فوریت و مضیق بودن با وجوب حل شبهه منافات ندارد؛ زیرا امکان آن است که اسلام بپذیرد؛ سپس شبههاش حل شود و این قول نزد من اقوا است.<ref>فخر المحققین (ابن علامه)، ج4، ص550.</ref> <br> | ||
# شهید ثانی، پس از بیان روایتی از امام صادق( | # شهید ثانی، پس از بیان روایتی از امام صادق(علیهالسلام) که به نقل از جدّ بزرگوارش حضرت علی(علیهالسلام)مدت استتابه مرتد را 3 روز دانسته، میفرماید: اگر چه این روایت ضعیف است، عمل به آن برای حفظ دماء]نفس[و از بین رفتن شبهه که بر مرتد عارض شده، نیکو است.<ref>شهید ثانی، ج2، ص358.</ref> <br> | ||
# مقدس اردبیلی، وی برخلاف عالمان دیگر که کلامشان اطلاق داشت، با قید ملّی میگوید: مرتد ملّی که ارشاد و کشف و پرده برداشتن از حق و رفع شک و شبهه و اظهار حق را بطلبد، هر آینه باید شک و شبههاش برطرف شود و نیز از آن عملی که باعث ارتدادش شده، برگشت داده شود. وی بعد از این بیان، احتمال دیگری را ذکر میکند که اصلا به او التفات نمیشود و کلامش نیز شنیده نخواهد شد و وجه این احتمال را به دلیل قول مشهور رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)«من بدّل دینه فاقتلوه» مضیق دانستن اسلام میداند. | # مقدس اردبیلی، وی برخلاف عالمان دیگر که کلامشان اطلاق داشت، با قید ملّی میگوید: مرتد ملّی که ارشاد و کشف و پرده برداشتن از حق و رفع شک و شبهه و اظهار حق را بطلبد، هر آینه باید شک و شبههاش برطرف شود و نیز از آن عملی که باعث ارتدادش شده، برگشت داده شود. وی بعد از این بیان، احتمال دیگری را ذکر میکند که اصلا به او التفات نمیشود و کلامش نیز شنیده نخواهد شد و وجه این احتمال را به دلیل قول مشهور رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)«من بدّل دینه فاقتلوه» مضیق دانستن اسلام میداند. | ||
بعد میفرماید: اگر]مرتد[به سبب شبههای که بر او وارد شده و قبل از انقضای مدت استتابه، 3 روز یا به مقداری که امکان رجوع در آن باشد مناظره بطلبد، بهتر است به درخواستش پاسخ مثبت داده شود؛ ولی اگر درخواست بعد از آن مدت]ذکر شده [باشد، بهتر است به خواست وی جواب منفی داده شود؛ و گرنه مدّت کفر او استمرار مییابد و او در این مدت از طلب و یاری فرو گذاشته شده؛ زیرا مدتی را که میتوانست متنبّه و آگاه شود، گذشته است.<br> | بعد میفرماید: اگر]مرتد[به سبب شبههای که بر او وارد شده و قبل از انقضای مدت استتابه، 3 روز یا به مقداری که امکان رجوع در آن باشد مناظره بطلبد، بهتر است به درخواستش پاسخ مثبت داده شود؛ ولی اگر درخواست بعد از آن مدت]ذکر شده [باشد، بهتر است به خواست وی جواب منفی داده شود؛ و گرنه مدّت کفر او استمرار مییابد و او در این مدت از طلب و یاری فرو گذاشته شده؛ زیرا مدتی را که میتوانست متنبّه و آگاه شود، گذشته است.<br> | ||
نیز میفرماید: ممکن است به مدتی که احتمال ارشاد وجود دارد، مهلت داده شود. اگر]در آن مدت ممکن[ارشاد حاصل شد هیچ؛ و گرنه کلامش]از اینکه شبهه مرا حل یا ارشادم کنید[شنیده نمیشود.<br> | نیز میفرماید: ممکن است به مدتی که احتمال ارشاد وجود دارد، مهلت داده شود. اگر]در آن مدت ممکن[ارشاد حاصل شد هیچ؛ و گرنه کلامش]از اینکه شبهه مرا حل یا ارشادم کنید[شنیده نمیشود.<br> | ||
مؤید این کلام که باید ارشاد شود، عقل است که حکم میکند به حُسن اجابت کسی که ارشاد و هدایت را طلبیده و همچنین به دلیل عقل و روایت<ref>کلینی، اصول کافی، ج1، ص41: «عن ابی عبداللّه( | مؤید این کلام که باید ارشاد شود، عقل است که حکم میکند به حُسن اجابت کسی که ارشاد و هدایت را طلبیده و همچنین به دلیل عقل و روایت<ref>کلینی، اصول کافی، ج1، ص41: «عن ابی عبداللّه(علیهالسلام) قال: قرأت فی کتاب علی(علیهالسلام) ان اللّه لم یأخذ علی الجّهال عهداً بطلب العلم حتّی اخذ علی العلماء عهداً ببذل العلم للجّهال لانّ العلم کان قبل الجهل» امام جعفر صادق میفرماید: در نوشتهای از [[امام علی(ع)|علی(علیهالسلام)]]خواندم]که فرمود[خدا از نادانان و بیسوادان پیمان برای کسب کردن دانش نگرفته، مگر این که از عُلما برای تعلیم دادن به نادانان و بی سوادان پیمان و تعهد گرفت; زیرا علم قبل از جهل است».</ref>، ناپسند است انسان کسی را که هدایت و ارشاد خواسته، رد کند؛ اگرچه]آن شخص[معاند باشد، مگر اینکه بداند این ارشاد فایدهای]به حال مرتد [ندارد و این نیز ظاهر است.<ref>احمد مقدس اردبیلی، ج3، ص 344ـ346.</ref> <br> | ||
7. فاضل هندی، درباره مرتدی که بگوید شبهه مرا حل کنید، دو احتمال را یادآور میشود:<br> | 7. فاضل هندی، درباره مرتدی که بگوید شبهه مرا حل کنید، دو احتمال را یادآور میشود:<br> | ||
احتمال اوّل این است که به او مهلت داده شود تا شبههاش حل شود؛ زیرا حل شبهه واجب است و نیز به دلیل این که تکلیف کردن به ایمان با وجود شبهه از مصادیق تکلیف به ما لا یطاق است]و تکلیف به ما لا یطاق نیز محال است[.<br> | احتمال اوّل این است که به او مهلت داده شود تا شبههاش حل شود؛ زیرا حل شبهه واجب است و نیز به دلیل این که تکلیف کردن به ایمان با وجود شبهه از مصادیق تکلیف به ما لا یطاق است]و تکلیف به ما لا یطاق نیز محال است[.<br> | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
در ارتداد، شرایطی از قبیل بلوغ، عقل، اختیار، قصد و شعور شرط شده است. همه این شروط از این حکایت دارد که ارتداد امری آگاهانه است و اگر کسی بهوسیله شبهه وسوسه، عقل و اختیار و شعور او متزلزل شود، دیگر شروط ارتداد در او محقق نمیشود تا بتوان او را مرتد قلمداد و احکام او را بر او صادر کرد. به عبارت دیگر، ارتداد در مقام ثبوت به چه چیزهایی تحقق مییابد. در این جهت، آیات و روایات و فتاوی عالمان و فقیهان شیعه و اهل سنت تحقیق شده است. آنچه در تحقق ارتداد اعتبار دارد، شروط عامه تکلیف (عقل، بلوغ قصد و اختیار و شعور) است. با در نظر گرفتن این شروط، ارتداد صبی، مجنون، مست، بیهوش، مُکرَه، غافل، نائم و انسان در حال غضب معتبر نیست.<br> | در ارتداد، شرایطی از قبیل بلوغ، عقل، اختیار، قصد و شعور شرط شده است. همه این شروط از این حکایت دارد که ارتداد امری آگاهانه است و اگر کسی بهوسیله شبهه وسوسه، عقل و اختیار و شعور او متزلزل شود، دیگر شروط ارتداد در او محقق نمیشود تا بتوان او را مرتد قلمداد و احکام او را بر او صادر کرد. به عبارت دیگر، ارتداد در مقام ثبوت به چه چیزهایی تحقق مییابد. در این جهت، آیات و روایات و فتاوی عالمان و فقیهان شیعه و اهل سنت تحقیق شده است. آنچه در تحقق ارتداد اعتبار دارد، شروط عامه تکلیف (عقل، بلوغ قصد و اختیار و شعور) است. با در نظر گرفتن این شروط، ارتداد صبی، مجنون، مست، بیهوش، مُکرَه، غافل، نائم و انسان در حال غضب معتبر نیست.<br> | ||
دراینباره عالمان و فقیهان شیعه تقریباً متفقالقول هستند. شهید اول و شهید ثانی و علامه حلی میگویند: کسی که در حال غضب چیزی بگوید یا افعالی را انجام بدهد که اقتضای ارتداد دارد، حکم مرتد بر او جاری نمیشود و اگر ادعای عدم قصد کند، از او پذیرفته میشود و همچنین دلیل قبول ادعای مرتد را به شبهه، مانع جاری شدن حد میدانند.<br> | دراینباره عالمان و فقیهان شیعه تقریباً متفقالقول هستند. شهید اول و شهید ثانی و علامه حلی میگویند: کسی که در حال غضب چیزی بگوید یا افعالی را انجام بدهد که اقتضای ارتداد دارد، حکم مرتد بر او جاری نمیشود و اگر ادعای عدم قصد کند، از او پذیرفته میشود و همچنین دلیل قبول ادعای مرتد را به شبهه، مانع جاری شدن حد میدانند.<br> | ||
در روایتی از امام صادق( | در روایتی از امام صادق(علیهالسلام) علی بن عطیه میگوید:<br> | ||
من نزد امام صادق نشسته بودم که مردی از حضرت پرسید: شخصی با غضب کاری را انجام میدهد آیا خداوند او را مؤاخذه میکند؟ حضرت فرمود: خداوند کسی را که از خودش اختیار ندارد میبخشد.<ref>نجفی، محمدحسن، ج 41، ص 610.</ref><br> | من نزد امام صادق نشسته بودم که مردی از حضرت پرسید: شخصی با غضب کاری را انجام میدهد آیا خداوند او را مؤاخذه میکند؟ حضرت فرمود: خداوند کسی را که از خودش اختیار ندارد میبخشد.<ref>نجفی، محمدحسن، ج 41، ص 610.</ref><br> | ||
همه روایات و نظریات فقهی متذکر شده، بر این دلالت میکند که حکم ارتداد بر کسی صادر میشود که آن فرد اولاً به اصول و مبانی دین و ضرور بودن آن علم داشته باشد و ثانیا بخواهد آن را از روی اختیار و تعمد به عللی انکار کند؛ پس هیچ گاه کسی که در حال تحقیق و جستوجو برای استقرار ایمان و اعتقاد است اگر تردید کند، مرتد نیست و احکام ارتداد بر او بار نمیشود.<br> | همه روایات و نظریات فقهی متذکر شده، بر این دلالت میکند که حکم ارتداد بر کسی صادر میشود که آن فرد اولاً به اصول و مبانی دین و ضرور بودن آن علم داشته باشد و ثانیا بخواهد آن را از روی اختیار و تعمد به عللی انکار کند؛ پس هیچ گاه کسی که در حال تحقیق و جستوجو برای استقرار ایمان و اعتقاد است اگر تردید کند، مرتد نیست و احکام ارتداد بر او بار نمیشود.<br> | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
=مؤیدهای روایی ارتداد به وسیله انکار= | =مؤیدهای روایی ارتداد به وسیله انکار= | ||
امام صادق( | امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: اگر مردم در برابر آنچه آگاهی نداشتند توقف میکردند و انکار نمیکردند، کافر نمیشدند. <ref>کلینی، ج2، ص388.</ref> <br> | ||
همچنین رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در اینباره میفرماید: خداوند متعالی آنچه امتم را به شک واداشته یا با اوهامش در او چیزی ایجاد کرده باشد بخشیده تا زمانی که به آن یقین نیابد و آن را باز نگوید. | همچنین رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در اینباره میفرماید: خداوند متعالی آنچه امتم را به شک واداشته یا با اوهامش در او چیزی ایجاد کرده باشد بخشیده تا زمانی که به آن یقین نیابد و آن را باز نگوید. | ||
در حدیث رفع، حضرت رسول(صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: از امت من نُه چیز برداشته شده است: خطا، فراموشی، چیزی را که نمیدانیم، وسوسه ای که در طریق تفکر است <ref>همان، ج2، ص 463.</ref> همه این ادلّه از این حکایت دارد که اگر کسی شبهه و وسوسه ای در او ایجاد شود، مرتد نمیشود و اظهار این شبهه برای رفع آن نیز امری ضرور است؛ از این رو بحث ارتداد نه تنها نافی حقوق انسانی و آزادی بیان و عقیده نیست؛ بلکه میتوان ادعا کرد که اگر بحث مرتد را دقیقاً مورد توجه قرار دهیم، در تقویت حقوق انسانها و آزادی بیان کوشیدهایم؛ زیرا بین کسانی که میخواهند با تمسک به حقوق انسانی، حقوق انسانهای دیگر را مورد تجاوز قرار دهند و کسانی که میخواهند در تقویت حقوق انسانها بکوشند، فرق گذاشتهایم.<br> | در حدیث رفع، حضرت رسول(صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: از امت من نُه چیز برداشته شده است: خطا، فراموشی، چیزی را که نمیدانیم، وسوسه ای که در طریق تفکر است <ref>همان، ج2، ص 463.</ref> همه این ادلّه از این حکایت دارد که اگر کسی شبهه و وسوسه ای در او ایجاد شود، مرتد نمیشود و اظهار این شبهه برای رفع آن نیز امری ضرور است؛ از این رو بحث ارتداد نه تنها نافی حقوق انسانی و آزادی بیان و عقیده نیست؛ بلکه میتوان ادعا کرد که اگر بحث مرتد را دقیقاً مورد توجه قرار دهیم، در تقویت حقوق انسانها و آزادی بیان کوشیدهایم؛ زیرا بین کسانی که میخواهند با تمسک به حقوق انسانی، حقوق انسانهای دیگر را مورد تجاوز قرار دهند و کسانی که میخواهند در تقویت حقوق انسانها بکوشند، فرق گذاشتهایم.<br> |