نقش عقل در استنباط احکام الهی از دیدگاه اخباریین و اصولیین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' نمی کند' به ' نمی‌کند'
جز (جایگزینی متن - 'ایندو' به 'این‌دو')
جز (جایگزینی متن - ' نمی کند' به ' نمی‌کند')
خط ۲۶۷: خط ۲۶۷:
</ref>
</ref>


. اقول: ‌ بنظر می‌رسد این دلیل اخباریین در مستقلات عقلیه تمام است به این معنا که عقل قدرت درک مناطات و علل احکام را بنحو تام ندارد اما در غیر مستقلات عقلیه در مواردی که بین لازم و ملزوم تلازم قطعی و بین وجود داردشکی نیست که عقل در آنجا حکم شرعی را کشف می‌کند قطعا اما در مواردی که تلازم قطعی نیست و احتمال وجود مانع است در اینجا عقل قدرت درک حکم شرعی را نخواهد داشت مثلا در آنکه امر بشئی آیا ملازم با نهی از ضد خاص است یا خیر نمی‌تواند بنحو قطع حکم به ثبوت این لازم کردچون این تلازم قطعی نیست و بنظر می‌رسد در غیر مستقلات هم بحسب استقراء‌در موارد فروعات فقهی عقل به نحو تلازم قطعی بین لازم و ملزوم حکم نخواهد کرد مثلا در مورد صلاه اگرملاحظه کنیم هیچگاه عقل به وجوب مقدمه اش شرعا حکم نمی کند. فتامل  
. اقول: ‌ بنظر می‌رسد این دلیل اخباریین در مستقلات عقلیه تمام است به این معنا که عقل قدرت درک مناطات و علل احکام را بنحو تام ندارد اما در غیر مستقلات عقلیه در مواردی که بین لازم و ملزوم تلازم قطعی و بین وجود داردشکی نیست که عقل در آنجا حکم شرعی را کشف می‌کند قطعا اما در مواردی که تلازم قطعی نیست و احتمال وجود مانع است در اینجا عقل قدرت درک حکم شرعی را نخواهد داشت مثلا در آنکه امر بشئی آیا ملازم با نهی از ضد خاص است یا خیر نمی‌تواند بنحو قطع حکم به ثبوت این لازم کردچون این تلازم قطعی نیست و بنظر می‌رسد در غیر مستقلات هم بحسب استقراء‌در موارد فروعات فقهی عقل به نحو تلازم قطعی بین لازم و ملزوم حکم نخواهد کرد مثلا در مورد صلاه اگرملاحظه کنیم هیچگاه عقل به وجوب مقدمه اش شرعا حکم نمی‌کند. فتامل  
== بیان شهیدصدر در رابطه با اصل ادعای اخباریین و مقانون ملازمه ==  
== بیان شهیدصدر در رابطه با اصل ادعای اخباریین و مقانون ملازمه ==  


خط ۵۱۱: خط ۵۱۱:


4-برخی از روایات هم انسان‌ها را به تبعیت از عقل فراخوانده‌اند.  
4-برخی از روایات هم انسان‌ها را به تبعیت از عقل فراخوانده‌اند.  
روایات دسته اول امری است مسلم و غیر قابل انکار اما مفادش اثبات علم ائمه ع به مجموعه احکام الهی است و این نفی علم غیر ائمه به بعض احکام الهیه را دلالت نمی کند علم به کل احکام در اختیار ائمه ع است اما دلالت نمی کند که غیر ائمه به بعض از احکام الهی که در قرآن ذکر شده علم ندارند پس نفی کاربرد عقل را دردسترسی به برخی احکام از طریق قرآن را ندارد.  
روایات دسته اول امری است مسلم و غیر قابل انکار اما مفادش اثبات علم ائمه ع به مجموعه احکام الهی است و این نفی علم غیر ائمه به بعض احکام الهیه را دلالت نمی‌کند علم به کل احکام در اختیار ائمه ع است اما دلالت نمی‌کند که غیر ائمه به بعض از احکام الهی که در قرآن ذکر شده علم ندارند پس نفی کاربرد عقل را دردسترسی به برخی احکام از طریق قرآن را ندارد.  
روایات دسته دوم ظهورشان درایناست که عقل دسترسی و احاطه علمی بر کل احکام الهی را ندارد اما نفی بعض را دلالت نمی کند
روایات دسته دوم ظهورشان درایناست که عقل دسترسی و احاطه علمی بر کل احکام الهی را ندارد اما نفی بعض را دلالت نمی‌کند
روایات دسته چهارم نیز که لسان اثباتی دارد در آن نیز گرچه دلالتش اطلاق دارد و توان عقل را در فهم دین بطور کلی اثبات می‌کند اما با توجه به روایات دسته اول و دوم جمعش این است که عقل بصورت موجبه جزئیه قادر به فهم و کشف احکام الهی است.  
روایات دسته چهارم نیز که لسان اثباتی دارد در آن نیز گرچه دلالتش اطلاق دارد و توان عقل را در فهم دین بطور کلی اثبات می‌کند اما با توجه به روایات دسته اول و دوم جمعش این است که عقل بصورت موجبه جزئیه قادر به فهم و کشف احکام الهی است.  


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش