اصول فقه در مکتب شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تلاشها' به 'تلاش‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'راهها' به 'راه‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'تلاشها' به 'تلاش‌ها')
خط ۷۳: خط ۷۳:
همزمان‌ با شکل‌ گرفتن‌ مکتب‌ اصولی‌ حله‌، نفی‌ شیوه‌های‌ اصولی‌ و منحصر دانستن‌ مأخذ احکام‌ در نصوص‌ ائمه‌ (علیه‌السلام)، در کنار نفی‌ تقلید به‌ عنوان‌ دو رکن‌ اصلی‌ تفکر «اخباری‌» در همان‌ محیط حله‌، در حال‌ شکل‌ گرفتن‌ بود و جلوه‌ای‌ از آن‌ در آثار رضی‌الدین‌ ابن‌ طاووس‌ (د ۶۶۴ق‌/ ۱۲۶۶م‌) دیده‌ می‌شد، <ref>علی ‌ابن‌طاووس‌، «رسالة فی‌ عدم‌ مضایقة الفوائت‌»، ج۱، ص۳۴۶، به‌ کوشش‌ محمد علی‌ طباطبایی‌ مراغی‌، تراثنا، ۱۴۰۷ق‌.</ref><ref>علی ‌ابن طاووس‌، علی بن موسی، کشف‌ المحجة، ج۱، ص۱۲۷. </ref> اما این‌ طرز فکر، تا چندین‌ سده‌ صورت‌ مکتبی‌ متشکل‌ به‌ خود نگرفت‌.
همزمان‌ با شکل‌ گرفتن‌ مکتب‌ اصولی‌ حله‌، نفی‌ شیوه‌های‌ اصولی‌ و منحصر دانستن‌ مأخذ احکام‌ در نصوص‌ ائمه‌ (علیه‌السلام)، در کنار نفی‌ تقلید به‌ عنوان‌ دو رکن‌ اصلی‌ تفکر «اخباری‌» در همان‌ محیط حله‌، در حال‌ شکل‌ گرفتن‌ بود و جلوه‌ای‌ از آن‌ در آثار رضی‌الدین‌ ابن‌ طاووس‌ (د ۶۶۴ق‌/ ۱۲۶۶م‌) دیده‌ می‌شد، <ref>علی ‌ابن‌طاووس‌، «رسالة فی‌ عدم‌ مضایقة الفوائت‌»، ج۱، ص۳۴۶، به‌ کوشش‌ محمد علی‌ طباطبایی‌ مراغی‌، تراثنا، ۱۴۰۷ق‌.</ref><ref>علی ‌ابن طاووس‌، علی بن موسی، کشف‌ المحجة، ج۱، ص۱۲۷. </ref> اما این‌ طرز فکر، تا چندین‌ سده‌ صورت‌ مکتبی‌ متشکل‌ به‌ خود نگرفت‌.


[[امین‌ استرابادی‌]] (د ۱۰۳۳ق‌/ ۱۶۲۴م‌)، به‌ عنوان‌ نخستین‌ کسی‌ که‌ اندیشه‌های‌ اخباری‌ را تدوین‌ کرده‌، و آن‌ را در قالب‌ نظریه‌ای‌ ضد اصولی‌ مطرح‌ ساخته‌است‌، در تاریخ‌ فقه‌ شناخته‌ می‌شود، هر چند که‌ او نظریه خود را نه‌ اندیشه‌ای‌ نو، بلکه‌ دنباله حرکت‌ اصحاب‌ حدیث‌ امامی‌ می‌شمرده‌ است‌. <ref>استرآبادی، محمد امین‌، الفوائد المدنیة، ج۱، ص۴۷- ۴۸.</ref> وی‌ در آثار خود، به‌ ویژه‌ الفوائد المدنیه‌، شیوه‌های‌ اصولی‌ حلیان‌ را به‌ نقد گرفته‌، آنها را اقتباسی‌ از اصول‌ اهل‌ سنت‌ و ناسازگار با ساختار اصلی‌ فقه‌ امامی‌ دانسته‌ است‌. او در ستیز با منابع‌ ظنی‌، حتی‌ ظواهر کتاب الله‌ را از حجیت‌ به‌ دور دانسته‌، و با طرح‌ این‌ نظریه‌ که‌ تنها راه‌ دستیابی‌ بر مضامین‌ کتاب‌ و سنت‌ نبوی‌، اخبار ائمه‌ (علیه‌السلام) است‌، عملاً اخبار را دلیل‌ منحصر شمرده‌ است‌. <ref>استرآبادی، محمد امین‌، الفوائد المدنیة، ج۱، ص۱۷.</ref> دلیل‌ اجماع‌، در این‌ میان‌ وضع‌ خاصی‌ داشت‌ و از سوی‌ هر دو مکتب‌ تضعیف‌ می‌شد؛ چه‌ در اندیشه اخباریان‌ اساساً اجماع‌ را اعتباری‌ نبود <ref>استرآبادی، محمد امین‌، الفوائد المدنیة، ج۱، ص۱۷.</ref> و در جانب‌ اصولیان‌، به‌ رغم‌ برخی‌ تلاشها در دفاعی‌ از اعتبار آن‌، <ref>قمی‌، ابوالقاسم، قوانین‌ الاصول‌، ج۱، ص۳۶۹. </ref> انتقاداتی‌ سخت‌ بر آن‌ وارد گشته‌ بود.
[[امین‌ استرابادی‌]] (د ۱۰۳۳ق‌/ ۱۶۲۴م‌)، به‌ عنوان‌ نخستین‌ کسی‌ که‌ اندیشه‌های‌ اخباری‌ را تدوین‌ کرده‌، و آن‌ را در قالب‌ نظریه‌ای‌ ضد اصولی‌ مطرح‌ ساخته‌است‌، در تاریخ‌ فقه‌ شناخته‌ می‌شود، هر چند که‌ او نظریه خود را نه‌ اندیشه‌ای‌ نو، بلکه‌ دنباله حرکت‌ اصحاب‌ حدیث‌ امامی‌ می‌شمرده‌ است‌. <ref>استرآبادی، محمد امین‌، الفوائد المدنیة، ج۱، ص۴۷- ۴۸.</ref> وی‌ در آثار خود، به‌ ویژه‌ الفوائد المدنیه‌، شیوه‌های‌ اصولی‌ حلیان‌ را به‌ نقد گرفته‌، آنها را اقتباسی‌ از اصول‌ اهل‌ سنت‌ و ناسازگار با ساختار اصلی‌ فقه‌ امامی‌ دانسته‌ است‌. او در ستیز با منابع‌ ظنی‌، حتی‌ ظواهر کتاب الله‌ را از حجیت‌ به‌ دور دانسته‌، و با طرح‌ این‌ نظریه‌ که‌ تنها راه‌ دستیابی‌ بر مضامین‌ کتاب‌ و سنت‌ نبوی‌، اخبار ائمه‌ (علیه‌السلام) است‌، عملاً اخبار را دلیل‌ منحصر شمرده‌ است‌. <ref>استرآبادی، محمد امین‌، الفوائد المدنیة، ج۱، ص۱۷.</ref> دلیل‌ اجماع‌، در این‌ میان‌ وضع‌ خاصی‌ داشت‌ و از سوی‌ هر دو مکتب‌ تضعیف‌ می‌شد؛ چه‌ در اندیشه اخباریان‌ اساساً اجماع‌ را اعتباری‌ نبود <ref>استرآبادی، محمد امین‌، الفوائد المدنیة، ج۱، ص۱۷.</ref> و در جانب‌ اصولیان‌، به‌ رغم‌ برخی‌ تلاش‌ها در دفاعی‌ از اعتبار آن‌، <ref>قمی‌، ابوالقاسم، قوانین‌ الاصول‌، ج۱، ص۳۶۹. </ref> انتقاداتی‌ سخت‌ بر آن‌ وارد گشته‌ بود.


در میانه سده ۱۲ق‌/ ۱۸م‌ عالمانی‌ معتدل‌ از جناح‌ اخباریان‌ دست‌ به‌ قلم‌ بردند که‌ خود صاحب‌ نظریه‌ای‌ اصولی‌، و در برخوردی‌ منصفانه‌ با علم‌ اصول‌، بخشی‌ از روشهای‌ اصولی‌ و استدلالات‌ اصولیان‌ را پذیرا بودند. از نتایج‌ این‌ حرکت‌ باید به‌ آثاری‌ چون‌ شرح‌ وافیه‌ از صدرالدین‌ همدانی‌، مقدمه حدائق‌ از شیخ‌ یوسف‌ بحرانی‌ و نخبة الاصول‌ محمد بن‌ علی‌ بحرانی‌ یاد کرد که‌ از دیدگاهی‌، خود آثاری‌ اصولیند. همین‌ حرکت‌، زمینه لازم‌ را فراهم‌ ساخت‌ تا در اواخر آن‌ سده‌، وحید بهبهانی‌ (د ۱۲۰۵ق‌/ ۱۷۹۱م‌)، فقه‌ مبتنی‌ بر اصول‌ را در محافل‌ فقه‌ امامی‌، جانی‌ دوباره‌ بخشد. <ref>قمی‌، ابوالقاسم، قوانین‌ الاصول‌، ج۱، ص۳۶۹.</ref>
در میانه سده ۱۲ق‌/ ۱۸م‌ عالمانی‌ معتدل‌ از جناح‌ اخباریان‌ دست‌ به‌ قلم‌ بردند که‌ خود صاحب‌ نظریه‌ای‌ اصولی‌، و در برخوردی‌ منصفانه‌ با علم‌ اصول‌، بخشی‌ از روشهای‌ اصولی‌ و استدلالات‌ اصولیان‌ را پذیرا بودند. از نتایج‌ این‌ حرکت‌ باید به‌ آثاری‌ چون‌ شرح‌ وافیه‌ از صدرالدین‌ همدانی‌، مقدمه حدائق‌ از شیخ‌ یوسف‌ بحرانی‌ و نخبة الاصول‌ محمد بن‌ علی‌ بحرانی‌ یاد کرد که‌ از دیدگاهی‌، خود آثاری‌ اصولیند. همین‌ حرکت‌، زمینه لازم‌ را فراهم‌ ساخت‌ تا در اواخر آن‌ سده‌، وحید بهبهانی‌ (د ۱۲۰۵ق‌/ ۱۷۹۱م‌)، فقه‌ مبتنی‌ بر اصول‌ را در محافل‌ فقه‌ امامی‌، جانی‌ دوباره‌ بخشد. <ref>قمی‌، ابوالقاسم، قوانین‌ الاصول‌، ج۱، ص۳۶۹.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش